ضعف‌های نهادی جامعه دراستفاده از رسانه‌های جمعی مدرن

ضعف‌های نهادی جامعه دراستفاده از رسانه‌های جمعی مدرن

گروه اجتماعی: ارتباط جمعی و ارتباطات اجتماعی ریشه در تاریخ، عادات و باورهای مردم، نظام ارزشی و مناسبات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشورها دارد.
ارتباط جمعی نهادی مدرن است که از دل نهادهای اجتماعی کهن وسنتی غربی بیرون آمده و مورد استفاده قرار گرفته است.
این نهاد یک نهاد جامعه مدرن و مدنی است که سازمان‌های اجتماعی مدرن مثل مطبوعات، رادیو و تلویزیون و مانند اینها آن را نمایندگی می‌کنند. از آنجا که جامعه دارای قلمروهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، تاریخ و جهت‌گیری‌ها و جهان‌بینی مشخص و تابع رویه خاص است، پس میراث‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر نهاد مدرن ارتباط جمعی تأثیرگذار هستند.
این نهادها مشخص می‌کنند که نظام ارتباطات جمعی جامعه چگونه باید باشد. نهادها در واقع نیروهایی اجتماعی هستند که هنجارها و ارزش‌ها یعنی قالب‌های رفتاری مردم را در جامعه تعیین می‌کنند.
به بیان دیگر باید گفت نظام اجتماعی و نهادهای سیاسی و فرهنگی در تعامل با هم هنجارها و نُرم‌هایی را برای جامعه تعیین می‌کنند و از مردم می‌خواهند با الگوگیری از آنها دست به کنش ارتباطی بزنند.
سیر ورود رسانه‌ها به ایران با همان سلسله مراتب و کیفیتی که به شکل درون‌زاد در کشورهای اروپایی رخ داد؛ اتفاق نیفتاد. سال‌ها قبل که ابزارهای ارتباطی بدون تفکر و پیش‌بینی و برآورد تأثیرشان وارد کشور شدند، آموزش استفاده از آنها مدنظر قرار نگرفت.
فرهنگ استفاده از آنها همسو با این انتقال تکنولوژی ساخته نشد. تلگراف، روزنامه، رادیو و تلویزیون را از کشورهای غربی گرفته و وارد ایران کردیم
در حالی که به این امر دقت نکردیم که این ابزارها محتوای جدید و ارزش‌های جدیدی را به جامعه معرفی خواهند کرد و بر همه نهادها و قلمروهای اجتماعی اثر خواهند گذاشت.
این عدم توجه به آثاری که این ابزارها به جا می‌گذارند تبعات بلندمدتی بر جامعه باقی گذاشت.
ما درحالی این ابزارها را وارد کشور کردیم که به مقوله مدیریت استفاده از آنها و فرهنگ‌سازی استفاده از آنها و مقوله‌های نظارتی استفاده از آنها چندان توجه نکردیم.
ما به سخن درست آنتونی گیدنز توجه نکردیم که توسعه سازمانی در جامعه باید با توسعه سازوکارهای نظارتی و آموزشی و یادگیری اجتماعی همراه باشد.
ما در نحوه استفاده از این فناوری‌ها مشکل داشته و همچنان داریم، زیرا برای این استفاده فرهنگ‌سازی نکرده‌ایم.
استفاده از ابزارهای ارتباطی نیازمند برنامه‌ریزی و فرهنگ‌سازی و البته تدوین و تصویب ضوابط قانونی و نظام حقوقی شهروندی و انجمن‌های مدنی است تا نظام رفتاری عقلانی در کاربرد این رسانه‌ها شکل بگیرد.
در جامعه شفاهی ایران استفاده از رسانه‌های جمعی مدرن با ضعف‌های نهادی رو به رو شد.
ما سازمان‌های اجتماعی را توسعه دادیم و برای مثال وزارتخانه‌ها و سایر دستگاه‌های اجتماعی و سیاسی را تاسیس کردیم و زمینه استفاده از رسانه‌ها و مطبوعات را فراهم کردیم، در حالی که به اقتضائات حقوقی، قانونی، نهادسازی، مقررات‌گذاری، آموزش و تربیت اقتصادی و فرهنگی آن چندان که باید توجه نکردیم.
با نگاهی گذرا به نحوه استفاده از وسایل ارتباط جمعی در ایران شاهد سردرگمی دولت و مردم در برابر رسانه‌های جدید بوده‌ایم.
از آنجاکه توسعه اقتصادی و فرهنگی ملازم با کاربرد صحیح این رسانه‌ها رخ نداد نهادهای آموزشی نتوانستند استفاده درست از این رسانه‌ها و تأثیرات آنها را آموزش دهند و تفسیر کنند، مردم و دولت در مواجهه با آنها دچار تعارض شدند. همچنین به علت اینکه نهاد ارتباط جمعی تحت تأثیر استبداد شاهنشاهی در ایران استقرار نیافت، مدیریت این رسانه‌ها به بیرون از عرصه حیاتشان منتقل شد.
در واقع، رسانه‌های جدید هم مثل رادیو و تلویزیون و مطبوعات ابزاری برای نظارت هستتد و نهادهای سنتی نتوانستند در این عرصه به درستی تصمیم بگیرند و از آنها استفاده کنند. با این وجود شبکه‌های اجتماعی و مجازی بازی دیگری را رقم زدند و منابع اطلاعاتی انحصاری را درهم شکستند.سوءاستفاده‌ها و کج‌کارکردی‌های دنیای مجازی را باید به حساب ضعف مدیریتی و آموزشی گذاشت. راه‌حل این سوءاستفاده‌ها فیلترینگ نیست؛ بلکه راه‌حل آن تغییر ساختار و نهادسازی مجدد است. ما باید در مراحل مختلف از نظام آموزشی کشورمان نحوه استفاده از این وسایل را آموزش دهیم و فرصت‌ها و تهدیدهای آن را به مردم معرفی کنیم.
باید در سطوح مختلف از دبستان تا دانشگاه بخشی از آموزش‌ها را به معرفی این وسایل جدید و تهدیدها و فرصت‌های آن برای جامعه اختصاص دهیم.
باید به خانواده‌ها آموزش دهیم که این ابزارها را به راحتی در اختیار فرزندان خود قرار ندهند، زیرا اگر فرزندان ما در این زمینه آموزش ندیده باشند با آسیب اجتماعی مواجه می‌شوند.
راه‌حل مقابله با استفاده غلط از این شبکه‌ها تحریم و ترس و فیلترینگ نیست. باید دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی محور تجدید ساختار مدیریتی و آموزش عمومی این رسانه‌ها باشند. برخلاف کسانی که خواهان سانسور این ابزارها هستند باید گفت رفتار غیراخلاقی ما در برخورد با رسانه‌ها ربطی به ماهیت این رسانه‌ها ندارد.
این بداخلاقی‌ها نماینده اخلاق عمومی مردم نیست. مردم در انتخابات اخیر با استفاده از شبکه‌های مجازی یکدیگر را تشویق به شرکت در انتخابات کرده و برای رای آوردن کاندیداهای مورد نظر خود آنها را به پای صندوق رای کشاندند.
این مساله نشان می‌دهد الگوی رفتاری جدیدی با مدیریت کاربران و تشویق جناح‌های سیاسی در رابطه با رسانه‌ها در کشورمان در حال شکل‌گیری است.
اما نحوه استفاده از رسانه‌های جمعی در ایران تنها به دولت، مدیران، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و صاحبان رسانه‌های جمعی ختم نمی‌شود.
مردم ایران و قشر تحصیلکرده به آرامی شکل جدیدی از استفاده از این ابزارها را خلق می‌کنند و هفتم اسفند کمپین حضور گسترده در انتخابات با حمایت جناح‌های سیاسی به پیروزی رسید ردم ایران همانند برهه‌های تاریخی گذشته از سیاستمداران سبقت گرفتند و به اتکای هوش و توانمندی‌های ذاتی خود ارتباطات سیاسی ایران را با استفاده از تلگرام وارد مرحله جدیدی کردند که از این پس، نظریه پردازان باید به تحلیل آن بپردازند.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۶:۱۹ ق.ظ

دیدگاه


6 − پنج =