شکاف نسلی بازاری ها و دغدغه تطبیق با شرایط جدید

شکاف نسلی بازاری ها  و دغدغه تطبیق با شرایط جدید

گروه اقتصادی:بازاری های جوان با وجود آنکه در همان حجره های قدیمی گذرگاه های مسقف بازار می نشینند اما سبک کار و زندگی شان دیگر قرابت خاصی با نسل پیشین بازاریان ندارد و سود و زیان است که حرف اول و آخر را در آن می زند بازاری های جوان با وجود آنکه در همان حجره های قدیمی گذرگاه های مسقف بازار تهران می نشینند اما سبک کار و زندگی شان دیگر قرابت خاصی با نسل پیشین بازاریان ندارد و سود و زیان است که حرف اول و آخر را در آن می زند. حجره ها هنوز پابرجاست اما دیگر از آن بازار سنتی خبری نیست، بسا بازاریان جدید ترجیح می دهند بیزینس من خطاب شوند تا حجره دار.تغییر سبک کار و زندگی نسل جدید در مناسبات بازار و سیاست هم تاثیری اساسی گذاشته است. دیگر خبری از آن حمایت تام و تمامی نیست که در گذشته بازاریان از جریان راست سنتی داشت و شاهد این مدعا را می توان در ناکامی حزب مؤتلفه اسلامی به عنوان حزب بر آمده از بازار، برای تربیت نسل جوان بازاریان علاقه مند به سیاست دید.
امروز بدنه بازار اساسا غیرسیاسی شده و این تحولی نیست که یکباره پدید آمده باشد. امروز محل تجمع بسیاری از بازاریان به باشگاه های بیلیارد و تفریح گاه های اطراف شهر تغییر پیدا کرده و بیزینس من های مقیم بازار بزرگ تهران هر روز چشم شان به آخرین تغییرات نرخ ارز و محاسبه سود کالاهای شان است.
آنها در روندی آرام و تدریجی از الگوهای پدران شان فاصله گرفته و بر همین اساس نقش سیاسی بازار در ایران را تغییر داده اند. در دورانی که بازارهر روز بیش از روز پیش در تسخیر مال_های لوکس و برندهای متنوع قرار می گیرد بازاریان مهم ترین دغدغه خود را تطبیق با شرایط جدید قرار داده اند. سازگار شدن با وضعیت جدید هم جز از طریق جدایی از الگوهای گذشته بازار میسر نیست. بازاریان جدید دریافته اند برای رسیدن به سود بیشتر و حفظ اعتبار در بازار باید با حال و هوای زمانه خود هماهنگ و همسو شوند و بس.
به این ترتیب جریان راست سنتی می رود که پایگاه اصلی خود را به دست نسل دوم بازاریان از دست بدهد؛ نسلی که خواسته و ناخواسته میراث دار رکنی اثرگذار در مسیر تحولات تاریخ شده. اکنون از آن بازاری های قدیمی چیزی بیش از چند چهره قدیمی و سرشناس باقی نمانده است. افرادی که حتی آنها هم نتوانستند با تربیت نسل بعد از خود، منش شان را در پایگاه سیاسی و اقتصادی بازار حفظ کنند. موضوعی که حتی دغدغه برخی از هم نسلی های غیربازاری آنها را نیز به همراه داشته است.بیشتر از یک سال قبل آیت الله محسن اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب، در دیدار با اعضای شورای مرکزی مؤتلفه، نگرانی هایی از این جنس را با آنها در میان گذاشت: »همیشه خاطره خوبی از بازار داشتیم که عناصری متدین و پایبند به اعتقادات، بازار را اداره می کردند و بازار تکیه گاه دین، علما و مراجع بوده اما متاسفانه الان فضا شکل دیگری شده است.« به اعتقاد او »نوکیسه_هایی به وجود آمده اند که هیچ چیز برای آنها مهم نیست و این خطر بزرگی است.«
هنوز افراد محدودی هستند که از همان قدیم_ها در میان نسل نوی بازار جا مانده اند؛ حاج حسین یکی از قدیمی هایی است که حتی حجره کوچکش را هم به سبک و سیاق گذشته حفظ کرده. حاج حسین و پسرش نمونه ای از دو نسل بازاری های هستند که هر دو در حجره ای قدیمی با هم مشغول به کارند؛ اما دیدگاه شان به خوبی بیانگر شکاف نسل جدید و قدیم بازار است.
کار کردن برای کسب رزق و روزی حلال، آن چیزی است که حاج حسین را در آستانه ۷۰ سالگی هر روز به حجره اش در بازار می کشاند و کسب سود و توسعه فعالیت اقتصادی هم چیزی است که پسرش آن را انگیزه خود برای ادامه دادن کار پدر بیان می کند. این شکاف آنجا بیش از پیش خود را نشان می دهد که صحبت از نسل سومی های بازار هم به میان می آید. نسلی که حالا به مرور برای خود در بازار جای پایی باز کرده و چیزی نمانده است این پایگاه اقتصادی را به شیوه ای متفاوت تر از قبل اداره کند. به گونه_ای که شاید نتیجه آن فقط باقی ماندن ظاهر سنتی بازار تهران باشد.قدرت اقتصادی بازار بیش از یک دهه است که تحت تاثیر ساختار اقتصادی کشور متزلزل شده. صنعت و تجارت مدرن خود را به رقیبی جدی برای بازاری که در ظاهر پایگاه سنتی اقتصاد کشور به شمار می رود تبدیل کرده است. از سوی دیگر بازار که روزی حرف اول و آخر را در معاملات خرد و کلان کالاهای مصرفی و واسطه ای می زد، چندین سال است خود را در میان انبوهی از مال ها و مراکز تجاری بزرگ و کوچکی می بیند که روز به روز سهمی از بازار را از آن خود می کنند؛ نمادی از تجارت مدرن که با سرمایه گذاری های گسترده کلان شهرها را فرا گرفته و در تقابل با ساختار سنتی بازار قد علم کرده اند.
بازاری های قدیمی که چهره های شاخص آنها سال هاست در فهرست میلیاردرهای ایرانی هم قرار دارند؛ همواره یک پای ثابت گلایه خود را از آنچه بازار را به حاشیه رانده، دولت ها معرفی می کنند؛ دولت هایی که به عقیده آنها به واسطه ساختار حاکم، بازار را رقیب خود می_دانند. به همین ترتیب جریان گفتمان این طیف نیز به مرور در مناسبات سیاسی کم رنگ شد.
بازار تنها پایگاهی نبود که جریان راست سنتی به مرور از آن فاصله گرفته و آن را به نسلی نو و متفاوت واگذار کرده است. اتاق بازرگانی هم از دیگر محافلی بود که روی همان چهره های سرشناس منتسب به این طیف که عمدتا جزء بازاریان سرشناس انقلابی به شمار می رفتند، با حکم امام خمینی (ره) آن را گشودند، اکنون از آن »کمیته منتخب هشت نفره امام« فقط یک چهره یعنی اسدالله عسگراولادی، آن هم با حکم ریش سفیدی در محل اتاق بازرگانی باقی مانده است.
بر این اساس شاید آنچه به واقع از جریان راست سنتی باقی مانده، محفلی از ریش سفیدان بازاری است که دیگر خودشان هم به فاصله گرفتن بازار از مسیر گذشته اش اذعان دارند. طیفی که حتی خودش هم در تربیت نسل بعدی بازاریان با تکیه بر همان ساختار فکری، توفیق نیافت و امروز پایگاه بازار را رو به افول می بیند بازاری که به عقیده برخی، دیگر نه »اخلاق کسب و کار در بازار؛ تغییر یا تدوام!« عنوان مقاله ای است که »نیره شریفی«، دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی در سومین کنفرانس بین المللی »پژوهش های نوین در علوم انسانی« ارائه داد. در خلاصه این مقاله آمده است: »هر چند اخلاق، زندگی فردی و اجتماعی انسان ها را در بر می گیرد، با توجه به جایگاه مهم بازار، در این مقاله به بررسی تغییرات اخلاق و کسب و کار در بازار پرداخته می شود.
هدف این پژوهش شناسایی مفهوم اخلاق کسب و کار، منشأ و ضمانت اجرای آن در میان نسل های مختلف بازاریان شهر بابل برای بررسی تغییرات آن بود. در این تحقیق از روش کیفی استفاده شد. داده ها نیز از طریق مصاحبه عمیق با ۳۰ نفر از سه نسل بازاریان شهر بابل در سال ۱۳۹۴ جمع آوری شد.یافته های تحقیق بیانگر تغییر در مفهوم، منشأ و ضمانت اجرای اخلاق کسب و کار در نسل های مختلف است. به طوری که مفهوم اخلاق کسب و کار در نسلهای متوالی ابزاری تر شده است. همچنین منشأ دینی و ضمانت اجرای شرعی اخلاق کسب و کار در نسل های مختلف، تضعیف و فردی تر شده است.بنابراین ضمن تضعیف و تداوم اخلاق کسب و کار مبتنی بر تعالیم دینی، اشکال جدیدی از اخلاق کسب و کار در بازار در حال شکل گیری است و به تدریج اخلاق کسب و کار به خصوص در نسل های جوان بازاریان مورد مصاحبه در حال فردی و دنیوی شدن است. بر طبق نتایج تحولات وسیع فرهنگی و اجتماعی چند دهه اخیر از طریق تاثیر بر ارزش ها موجب تغییر اخلاق کسب و کار در بازار شده است.«

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۹:۵۱ ق.ظ

دیدگاه


× سه = 12