شناخت شناسی زیرساخت های توسعه فرهنگی

شناخت شناسی زیرساخت های توسعه فرهنگی

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: فرهنگ یک جامعه چگونه در مقوله‌ی توسعه می‌تواند نقش‌آفرین باشد؟ آیا توسعه‌ی فرهنگی دارای برد وارتباط خاص با فرهنگ ملی است و آیا چه نوع برد و ارتباطی؟ آیا فرهنگ بومی یا ملی یک منطقه در مسیر توسعه‌ی فرهنگی تقویت می‌شود؟ آیا تن دادن به جریان توسعه‌ی فرهنگی با ملاک‌ها و شاخص‌های جهانی منجر به کم‌رنگ شدن و به محاق رفتن فرهنگ‌های بومی می‌گردد و…. برای پاسخ گویی به این سؤالات باید مبانی درونی و بیرونی توسعه فرهنگ در چهارچوب بومی و منطقه¬ای و در از دیگر سو در بعد ملی آن مورد کنکاش قرار گیرد. نوشتار زیر در پی چنین مطلوبی است
هدف¬گذاری در توسعه‌ی فرهنگی:توسعه‌ی فرهنگی به دنبال این موضوع است که با توجه به فرآیند مدرنیته و مدرنیزاسیون، با یک رویکرد درونی و بومی و بهره‌مندی از پیامدهای مؤثر بیرونی توسعه، به شناخت عمیق باورها و ارزش‌های ملی و محلی فرهنگ جامعه‌ی خود بپردازد و با توجه به اهمیت به نگرش‌های ملی و محلی، از خلاقیت‌های انسان در جهت رشد میراث معنوی و فرهنگی خود در دنیای حاضر بهره ببرد و به اشاعه و تقویت آن دسته از رفتارهای فرهنگی که نشئت‌گرفته از ارزش‌های بومی و ملی است بپردازد تا بتواند فرهنگ خود را جهانی نماید.توسعه‌ی فرهنگی، در قالب اهمیت دادن به ارزش‌های محلی و ملی، باید بتواند از طریق برنامه‌ریزی‌های فرهنگی و اجتماعی، به نیازهای معنوی و مادی افراد جامعه‌ی خود پاسخ دهد تا از این طریق، ایده‌ها، افکار و آداب و رسوم ملی و بومی جامعه‌ی خود را، در قالب ارتباطات نمادین فرهنگی و نشانه‌های ملی و بومی در عصر حاضر، همپای سایر فرهنگ‌های جوامع مؤثر در جهان اشاعه دهد. به یک اعتبار، توسعه‌ی فرهنگی را می‌توان نتیجه و حاصل توسعه‌ی عمومی دانست. هدف‌های توسعه و روش‌های دستیابی به این هدف‌ها، معرف انتخاب‌ها و گزینش‌هایی است که در زمینه‌ی ارزش‌ها به عمل می‌آید. این گزینش‌ها با کل نظام اجتماعی‌اقتصادی ارتباط پیدا می‌کند. از یک نظر، توسعه‏ی فرهنگی چیزی نیست جز برآیند توسعه‏ی عمومی در یک کشور. پس توجه به توسعه‏ی فرهنگی نمی‏تواند جدا از توسعه‏ی¬عمومی باشد. درست است که مسئولان‏ اداری نمی‏توانند برای هنرمندان و آفرینندگان تعیین تکلیف کنند، ولی از آنجا که این‏ مسئولان اداری، خواه افرادی فرهنگی باشند، خواه افرادی صرفاً اداری، درباره‌ی امکانات و فراهم‏ آوردن زمینه برای خلاقیت، دست به تصمیم‏گیری می‏زنند، ضرورت دارد که درباره‌ی اهمیت‏ برنامه‏ی¬عمومی هر کشور آگاهی به دست آورند و از تأثیرگذاری این برنامه بر فرهنگ و کسانی که آن را به اجرا درمی‏آورند نیز اطلاع پیدا کنند.کسانی که می‏خواهند در برج عاج‏ بنشینند و از واقعیت‌ها بگریزند، می‏توانند و حق دارند به روش خود ادامه بدهند، ولی نمی‏توانند دیگران را وادارند از تفکر کردن درباره‏ی ایجاد امکانات برای گروه‏های وسیع اجتماعی‏ بپرهیزند یا مثلاً اهمیت برخوردار شدن جوانان را از امکانات تازه‏ی فرهنگی نادیده بگیرند. چه‏ بسا کسانی که با بهره‏گیری از امکانات عمومی توانسته‏اند به خلاقیت فرهنگی برسند و مانند گوشه‏گیران امروزین به سطح درخشانی از آفرینندگی برسند. توسعه‌ی فرهنگی به معنای ایجاد تحول و خلق ارزش‌ها، روابط اخلاقی و هنجارهای مناسب است که برای ارضای نیازهای آدمی، زمینه‏های لازم را در قالب اجتماع فراهم می‏کند. در مورد نقش فرهنگ در ارتباط با توسعه، برخی صاحب‌نظران با اهمیت دادن به نقش فرهنگ در توسعه، فرهنگ را مجموعه‏ای از آرا و عقاید می‏دانند که ویژگی‌های ذیل را در خود دارد:مورد قبول و پذیرش اکثریت مردم است،پذیرش آن جنبه‌ی اقناعی دارد، لیکن نیازمند بحث و استدلال نیست،ایجاد یا شکل‏گیری آن نیازمند زمان است.از این منظر، توسعه‌ی فرهنگی، به معنای پویایی و رشد فرهنگی است. توسعه‌ی فرهنگی به معنای ایجاد تحول و خلق ارزش‌ها و روابط اخلاقی و هنجارهای مناسبی است که برای ارضای نیازهای آدمی، زمینه‏های لازم را در قالب اجتماع فراهم می‏کند. فرهنگ توسعه‌یافته دارای برخی ویژگی‌هاست که روند توسعه را تسریع می‏بخشد و از این حیث، توجه صاحب‌نظران را به خود جلب کرده است.شاخص‌های آزادی فرهنگی: حقوق گروهی، نظیر حقوق زبانی اقلیت‌ها و حقوق فردی، نظیر آزادی بیان، اولین مجموعه از این شاخص‌هاست. برای معرفی این حقوق، از شاخص‌های کیفی استفاده می‌شود. مهم‌ترین شاخص‌های آزادی فرهنگی عبارت‌اند از: امنیت شخصی، نبود تبعیض، آزادی اندیشه و بیان، حق تعیین سرنوشت خود.
شاخص‌های خلاقیت: به طور کلی، مهم‌ترین شاخص‌های خلاقیت عبارت‌اند از: هزینه‌های فرآورده‌های فرهنگی و فعالیت‌های فرهنگی، میزان خلق فرآورده‌های جدید، تعداد افرادی که به طور مستقیم به فعالیت خلاق می‌پردازند.شاخص‌های گفت‌وگوی فرهنگی: مهم‌ترین شاخص‌های گفت‌وگوی فرهنگی عبارت‌اند از: سواد و دستاوردهای آموزشی؛ ابزار ارتباطات مانند روزنامه، تلفن، رسانه‌ها، امکانات پستی، دورنویس، اینترنت؛ و تنوع گفت‌وگو.شاخص‌های عملکردهای فکری و زیبایی‌شناسی که شامل انواع شاخص‌های ذیل است: شاخص آموزش؛ شاخص پژوهش؛ شاخص انتشار کتاب‌ها، روزنامه‌ها و مجلات جدید؛ شاخص تولید نقاشی، موسیقی، تئاتر، تهیه‌ی فیلم و برنامه‌های تلویزیونی؛ شاخص مصرف کتاب،مجله و روزنامه؛ شاخص مصرف تولیدات موسیقی، تئاتر، فیلم، برنامه‌های تلویزیونی، نوارهای ویدیویی، موزه‌ها و مانند آن.
قدرت فرهنگی:هویت‌بخشی به یک ملت فقط از طریق بازخوانی، ترویج و تبلیغ ارزش‌های فرهنگی آن ملت امکان‌پذیر است. قدرت فرهنگی یک ملت به آحاد افراد یک ملت روح نشاط و تعهد می‌دمد و باعث رشد و ارتقای سطح اراده و انگیزه‌ی آن ملت می‌شود. این مهم به گونه‌ای کاملاً لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند؛ یعنی از یک طرف، قدرت فرهنگی وابسته به نهاده‌های فرهنگ و مواد فرهنگی یک ملت است و از سویی دیگر، فرهنگ قوی و مبتنی بر آموزه‌های دینی و استوار بر پایه‌های آداب و سنن ملی میهنی یک جامعه، بدون شک، موجب افزایش قدرت فرهنگی می‌شود. با فرهنگی در ارتباط است تعداد اعضای متعهد به ارزش‌های غالب و نیز میزان تعهد به ارزش‌های غالب است.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۸:۵۹ ق.ظ

دیدگاه


نُه × = 63