شمارگان کتاب به نفس افتاده است

شمارگان کتاب به نفس افتاده است

محمد علی ندائی
گروه تحلیل:نامعادله تولید روزافزون کتاب وکاهش نگران کننده شمارگان ،تعادل اقتصاد نشررا برهم زده وآن را به مرزبحران نزدیک کرده است .براساس آمار ارایه شده ازسوی مسئولان فرهنگی درحالی که?، تولید کتاب درایران با تولید کتاب درآلمان برابرشده است،شمارگان کتاب?ها طی سه دهه اخیرروبه کاهش بوده وهم اکنون بنا به نظربرخی ازناشران ازکشورجنگ زده?ای چون افغانستان هم کمترشده است.
کاهش تیراژکتاب واقعیت انکارناپذیری است اما آن چه جای بحث وگفت وگو دارد جست?و?جوی علل کاهش تیراژاست .آن چه دراین باره می?توان گفت آن است که کاهش تیراژ ارتباط مستقیمی با وضعیت مطالعه وکتابخوانی درجامعه دارد .براساس همین ارتباط وپیوند است که معاون فرهنگی وزیرارشاد، کاهش تیراژ را زنگ خطری برای حوزه تفکر شمرده است.
درعین حال به سادگی نمی?توان ازمعمای کاهش تیراژکتاب سخن گفت زیرا پیچیدگی این معما هنگامی آشکارمی شود که توجه کنیم طی نزدیک به چهار دهه?ای که ازعمرانقلاب می گذرد ازیک سو روزبه روزبرجمعیت باسواد وتحصیل کرده کشور افزوده شده وازسوی دیگرآمارتولید کتاب نیزهمواره درحال افزایش بوده است .
این مطلب درسخنان هشداردهنده دکترصالحی معاون فرهنگی وزیرارشاد نیزانعکاس یافته است آن جا که وی تولید عناوین کتاب های کشور جمهوری اسلامی ایران را با کشوری مانند آلمان که در این بخش سرآمد است ،برابر دانسته و درباره تعداد کتاب?های منتشره پس ازانقلاب گفته است: از ابتدای انقلاب تاکنون بیش از یک میلیون عنوان کتاب به چاپ رسیده و در حال حاضر نیز سالانه ۷۲ هزار عنوان کتاب در کشور به چاپ می?رسد.
معما این جاست که چگونه می?شود تولید کتاب درایران ، درحد آلمان باشد اما تیراژکتاب این قدرپایین وحتی کمتراز کشورجنگ زده ای چون افغانستان ؟ تیراژکنونی کتاب نه فقط درمقایسه با بسیاری ازکشورها بلکه درمقایسه با سال?ها ودهه?های پیش ایران هم به نحو تامل برانگیزی کاهش یافته است؛ آن هم درشرایطی که درگذشته نه جمعیت ایران به اندازه امروزبود ونه سطح سواد این اندازه بالا.
براساس آمارها ،تیراژکتاب طی سه دهه اخیرروبه کاهش بوده وهم اکنون به حدی پایین آمده که زنگ بحران را برای اقتصاد نشربه صدا درآورده است. آمارارایه شده ازسوی معاون فرهنگی وزیر ارشاد به خوبی گویای مشکلات اقتصاد نشراست؛ زیرا به گفته وی د ر ۶ ماهه امسال از مجموع ۴۰۰۰ ناشر فعال کشور تنها ۳۰۰۰ ناشر موفق به چاپ کتاب شد ه?اند و از این تعد اد ۲۵۰۰ ناشر زیر ۱۰ عنوان کتاب چاپ کرد ه اند و ۷۶۶ ناشر نیز تنها یک عنوان کتاب را به چاپ رساند ه اند . اگراین آمار را درکنارشمارگان کتاب قراردهیم در می?یابیم که حال وروز اقتصاد نشرتا چه اندازه ناخوش وگرفتارمشکلات جدی است .دراین میان یک ناشر با بیان این که تیراژکتاب درایران حتی ازکشوری چون افغانستان هم پایین تراست ،علت کاهش تیراژکتاب را مسائلی همچون قطع یارانه کاغذ درچند سال قبل دانسته است .محمد عزیزی مدیر نشر روزگار در گفت?و?گو با خراسان با اعلام این دیدگاه افزوده است:هدف آن ها از برداشتن یارانه کاغذ، عوض کردن جهت حمایت?ها از ناشران به سوی مخاطبان و دانشجویان بود و سعی داشتند با این کار یارانه را عادلانه?تر بین ناشران تقسیم کنند؛ اما در عمل این گونه نشد و متأسفانه مشکلاتش تا الآن باقی مانده است. او همچنین از سیاست حمایتی خرید کتاب ازناشران درگذشته یاد کرده وگفته است:درگذشته از۳۰۰ تا ۱۵۰۰نسخه وحتی بیشترازناشران خریداری می?شد وبه کتابخانه?های عمومی اختصاص می?یافت درحالی که امروزه این امربسیارکاهش یافته وبه چیزی درحدود ۵۰نسخه کاهش یافته است که این خرید هم نسبت به برخی ازکتاب?ها انجام می?شود.
عزیزی در ادامه ازکاهش تاسف برانگیز تیراژ کتاب به زیر۱۰۰شماره سخن گفته وافزوده است: وقتی این اتفاقات برای ناشران رخ می?دهد و هزینه?ها بالا می?رود، ناشر به چاپ?های دیجیتال روی می?آورد و در این گونه چاپ?ها نیز معمولا ناشر به حداقل?ها اکتفا می?کند.
البته این چاپ خیلی فرقی با چاپ?های دیگر ندارد، اما تفاوت عمده آن در این است که کتاب?ها شبیه کپی می?شوند، در صورتی که چاپ مرسوم زینک می?خواهد، ولی در اینجا زینک حذف می?شود، چون ناشر با خود فکر می?کند که وقتی من مخاطب ندارم چرا به جای هزار نسخه ۱۰۰ نسخه چاپ نکنم و متأسفانه گاهی این کار باعث می?شود که ناشری پس از اینکه کتابی را در ۱۰۰ یا ۲۰۰ نسخه چاپ کرد در نوبت دوم که کتاب را در همین تیراژ چاپ می?کند روی جلد آن به تعداد چاپ?های کتاب اضافه می?کند و این موضوع می?تواند مخاطب را گول بزند.به گفته این ناشر با این که ما بیش از۷۵ میلیون جمعیت داریم که میلیون?ها نفر از آن?ها تحصیلات بالای کارشناسی ارشد و دکترا دارند اما چندان اهل کتاب خواندن نیستند،این درحالی است که رهبرمعظم انقلاب اسلامی بسیارکتابخوان هستند ودغدغه کتابخوانی دارند ولی توجه کافی وعملی به سفارش?ها ورهنمودهای ایشان نمی?شود.
این ناشرکه نویسنده هم هست، معرفی وشناساندن کتاب?ها ونویسندگان وتحریک احساس نیازبه کتاب خوانی درمیان مردم را ازدیگرراه?های برون رفت ازوضعیت نابسامان اقتصاد نشرشمرده وگفته است: متاسفانه در رسانه?ها اهمیت چندانی به معرفی نویسندگان وآثارآن?ها داده نمی?شود و ما تاکنون نه ادبیات کلاسیک خود را شناسانده?ایم ونه ادبیات معاصر را?.وی دردمندانه اظهارکرده است: در شرایط فعلی که تیراژ کتاب?ها بسیار پایین آمده است تقریبا می?توان گفت که مخاطب کتاب در جامعه حذف شده و به همین خاطر جامعه صدمه?اش را خواهد خورد، چون وقتی جامعه?ای اهل کتاب نباشد اهل فرهنگ هم نیست و به همین خاطر مردم آن جامعه مدام دچار آسیب?های اجتماعی می?شوند. در این شرایط آن?ها دیگر قادر نیستند با هم درست برخورد کنند و در برخوردهایشان دچار عصبانیت می?شوند و قادر نخواهند بود برنامه?ریزی خوبی برای خود و خانواده خود داشته باشند. همه این آثار ناشی از نبود مطالعه و کتاب خوانی است.
بدون شک روی دیگرسکه کاهش تیراژ،کمبود مطالعه وکتابخوانی است .این امر با وجود اختلافی بودن سرانه مطالعه درایران ،ادعای بیراهی نیست?. علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه?های عمومی کشور به عنوان کسی که با طیف کتابخوان سروکاردارد وازمتولیان اصلی کتابخوانی به شمارمی رود ،سال گذشته طی سخنانی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی وضعیت مطالعه در کشور را ضعیف، بد و اسفبار شمرده ودرتوضیح این ادعا گفته است: جامعه?ای که در آن فرهنگ مطالعه رواج داشته باشد، دارای سه نشانه است. اولین نشانه، شمارگان بالای کتاب است که متوسط شمارگان ما براساس برخی گزارشها ۷۵۰ نسخه است و این در حالی است که متوسط شمارگان کتاب در سال ۷۵ به حدود ۵۰۰۰ جلد می?رسید.وی دومین نشانه را میزان مراجعه به کتابخانه?ها عنوان کرده و افزوده است: البته میزان مراجعه به کتابخانه ها به معنای میزان امانت کتاب است، و نه تنها استفاده قرائت خانه ای از کتابخانه. متاسفانه در حال حاضر تنها ۲?۵ میلیون نفر در کشور ما عضو کتابخانه ها هستند، که از این بین تعداد معدودی اعضای فعال کتابخانه محسوب می?شوند و این درحالی است که بر?اساس جمعیت موجود باید حداقل ۱۵ میلیون عضو کتابخانه در کشور داشته باشیم. همچنین وجود گفتمان کتاب و کتابخوانی در جامعه سومین نشانه رشد کتابخوانی در جامعه است.
وی در توضیح این نشانه گفته است: در کشور ما گفتمان کتاب و کتابخوانی در فضای سیاسی فرهنگی و اجتماعی کشور مشهود نیست و حتی در عرصه فرهنگی، در محصولات رادیو و تلویزیون و همین طور گفتمان مسئولان نشانه?ای از دغدغه فرهنگ مطالعه نیست.درتحلیل کاهش تیراژ وضعف فرهنگ کتابخوانی می?توان ادعا کرد ؛همان گونه که مدت هاست درعرصه هنر ازقهرمردم نسبت به سینما سخن گفته می?شود درعرصه فرهنگ هم می?توان ازقهرجامعه ویا تنبلی مردم نسبت به کتاب سخن گفت .تولید ۷۲هزارعنوان کتاب درسال ازیک سو وشمارگان اندک کتاب?ها ازسوی دیگر، می?تواند شاهدی براین ادعا باشد ومسائلی مانند گرانی کتاب ویا وضع معیشت نمی?تواند چندان توجیه گربی توجهی به کتاب درجامعه باشد زیرا که دردهه اول انقلاب با وجود پایین بودن وضع معیشت مردم کتابخوان تربودند وانس والفت بیشتری با کتاب داشتند.
ازاین رو می?توان گفت?؛ اقتصاد نشرنتوانسته ارتباط مستحکم خود با مخاطب را که دردهه شصت برقراربود، حفظ کند .البته نباید پا را ازدایره انصاف بیرون گذاشت .حق آن است که درکاهش شمارگان وضعف فرهنگ کتابخوانی عوامل متعددی دخالت دارند که ازجمله این عوامل می?توان به سیاست?های نادرست فرهنگی بی توجهی رسانه?ها به کتاب و نظام آموزشی حفظ محور اشاره کرد.حال با توجه به افزایش روزافزون کتاب?های دیجیتالی وگسترش شبکه?های اجتماعی، شایسته است متولیان فرهنگ مطالعه ونشرطرحی متناسب با فضای جدید دراندازند واحساس نیازوعطش خواندن را برانگیزند?؛ زیرا به قول مولوی: آب کم جو تشنگی آور به دست/ تا بجوشد آب از بالا و پست.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۵:۵۳ ق.ظ

دیدگاه


× 2 = دو