شریک زندگی شما درمانگر شما نیست

شریک زندگی شما درمانگر شما نیست

گروه خانواده وسلامت:وقتی عاشق کسی می‌شویم، این رابطه برای خودش دنیای خصوصی می‌شود. اسرار، آسیب‌ها و تجربیات دوران کودکی آزادانه با قصد شناخته شدن، پذیرفته شدن و حمایت از طرف دیگر به اشتراک گذاشته می‌شوند.
با گذشت زمان، شرکای ما به فضایی امن برای درک و تأمل مشکلات، اضطراب ها و ناامنی های ما تبدیل می شوند. اما آیا خطر تحمیل ناخواسته وزن شفا بر دوش آنها نیز وجود دارد؟ چرا ما در روابط شریک هستیم؟
به گفته مشاور بهداشت روان دارای مجوز، هوی تینگ کوک، »وقتی یک شریک چیزی را به اشتراک می‌گذارد، معمولاً خواهان تأیید یا ایجاد ارتباط است. این نوعی صمیمیت زمانی است که فرد به اندازه کافی در رابطه احساس امنیت می کند که در مورد به اشتراک گذاشتن افکار و احساسات خود در مورد چیزی صادق باشد.«
وقتی دو نفر در حال ساختن یک زندگی هستند، بستر رابطه اغلب بر اساس عاطفه و صداقت ساخته می شود. هرچه بیشتر در مورد شریک زندگی خود بدانیم، بیشتر درک می کنیم که چگونه او را دوست داشته باشیم و از او قدردانی کنیم.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۹ در مورد دلبستگی در بزرگسالان جوان نشان داد که به اشتراک گذاشتن احساسات، نوعی صمیمیت است که اغلب به عنوان راهی برای کشف خود در رابطه با دیگران و ایجاد پایه و اساس یک ارتباط پر رونق و پایدار استفاده می شود. خارج از پیوند عاطفی عاشقان با هم، مطالعات دیگر نیز نشان می‌دهد که افشای سالم احساسات می‌تواند به درک بالاتری از نزدیکی منجر شود و رابطه را تقویت کند. وقتی کسی به دنیای ما دسترسی پیدا می کند که عمیق ترین احساسات و درونی ترین افکار ما را در بر می گیرد، دیوارها فرو می ریزند. با گذشت زمان، صمیمیت بین طرفین به حدی می رسد که بتواند مشکلات فردی و متقابل را با هم حل کنند.
خوب است که کسی را برای ابراز احساسی کامل ما داشته باشیم. اما مرز باریکی بین به اشتراک گذاشتن آسیب های دوران کودکی برای یادگیری در مورد مشکلات و فشار دادن پویایی با مراقبت بیش از حد یا رنجش احتمالی وجود دارد. بیایید بررسی کنیم که یک شریک عاشقانه در یک رابطه چه مسئولیتی دارد و چه مسئولیتی ندارد. ویژگی های بارز یک رابطه سالم شامل پاسخگویی، حمایت، گوش دادن، درک مراقبت، برقراری ارتباط، دوست داشتن، ارزش گذاری و نشان دادن علاقه به یکدیگر است.
در دسترس بودن عاطفی همچنین می تواند مانند حساس بودن به نیازها، پیمایش در فراز و نشیب های زندگی و درگیر شدن در حل تعارض سالم برای تقویت پیوندهای صمیمی به نظر برسد. این نوع متقابل، عشقی مغذی با محدودیت های روشن ایجاد می کند.
اشکال مختلف پشتیبانی سالم هنگامی که ما از شریک زندگی خود مراقبت می کنیم، علاقه خاصی داریم که به او در گذر از آزمایش ها و مصیبت هایشان کمک کنیم. با این حال، همین میل می تواند ناخواسته رابطه متقابل را به یک رابطه همبسته تبدیل کند که با مزایای رشدی که فرد می تواند در درمان به دست آورد مقابله کند و در نتیجه ممکن است پیامدهای منفی داشته باشد. همانطور که شاندل هتر-گری ، مشاور سلامت روان می گوید: »شریک های ما اغلب ما را بهتر از دیگران می شناسند. آنها در مورد پویایی خانواده، تجربیات گذشته، نگرانی ها، اهداف و رویاهای ما می دانند. ما برای حمایت به آنها تکیه می کنیم.
و با این حال، آنها نمی توانند درمانگر ما باشند.« او می‌گوید: »تلاش برای قرار دادن شرکای خود در این نقش می‌تواند به ما آسیب برساند و تأثیر منفی دائمی بر رابطه داشته باشد«. شاخص هایی که ممکن است یک شریک به درمان نیاز داشته باشد این است که احساس سنگینی می کند و ما مطمئن نیستیم که چگونه کمک کنیم، فشار برای کمک ایجاد می شود، یا احساس می شود رابطه نامتعادل است و ما نمی توانیم نیازهای خود را برآورده کنیم.
» شرکای ما اغلب ما را بهتر از دیگران می شناسند. آنها در مورد پویایی خانواده، تجربیات گذشته، نگرانی ها، اهداف و رویاهای ما می دانند. ما برای حمایت به آنها تکیه می کنیم و با این حال، آنها نمی توانند درمانگر ما باشند.
به این دلایل، مهم است که شریک زندگی ما تنها یکی از بسیاری از مواردی باشد که به آن تکیه می کنیم. یک مطالعه در مورد تاب آوری عاطفی نشان داد که دسترسی به یک شبکه اجتماعی غنی و کاربردی با دوستان و خانواده می تواند مزایای مختلفی از جمله کاهش استرس و بهبود اختلالات خلقی را افزایش دهد.«
چرا درمان ممکن است مفید باشد
کوک می گوید:»برای موثر بودن در زمانی که فردی حامی هستید، همیشه از شریک زندگی خود بپرسید که در لحظه به چه چیزی بیشتر نیاز دارد. آیا آنها مشاوره می خواهند یا از کسی می خواهند که بدون قضاوت و بازخورد به او گوش دهد؟ گاهی اوقات یک شریک فقط فضایی برای داد و فریاد و شکایت می خواهد.«. اگر شریک زندگی شروع به ارائه توصیه های ناخواسته کند، ممکن است شریک دیگر واقعا ناراحت شود یا احساس نارضایتی کند، زیرا آنها بیشتر به دنبال حمایت عاطفی هستند تا رفع مشکل.
هنگامی که به حد مجاز رسید، اینجاست که یک متخصص بهداشت روان وارد عمل می شود. درمان می تواند کیفیت زندگی فرد را به طور چشمگیری با فراهم کردن فضای خصوصی برای صحبت در مورد مشکلات خود و تغییر معنای تجربیات خود برای راهبردهای مقابله ای سالم تر، بهبود بخشد. آنچه آن را بسیار مؤثر می کند این است که رابطه درمانی حرفه ای و ذاتاً یک طرفه است تا بیمار بتواند مراقبت متمرکز و عینی مورد نیاز را دریافت کند. یک درمانگر از آموزش و تجربه برخوردار است تا به طور مشترک با مراجعین یک برنامه درمانی برای بهبود مورد نظر ایجاد کند و دیدگاه ها، ابزارها و شیوه های جدیدی را برای تغییر سالم و پایدار ارائه دهد.
یک شریک عاشقانه ممکن است بهترین نیت را برای کمک داشته باشد، اما ممکن است که دانش، ابزار، مجموعه مهارت یا ظرفیت لازم برای کمک در سطح مورد نیاز را نداشته باشد. از سوی دیگر، یک درمانگر کاملاً بر رشد و بهبودی مشتری خود متمرکز است.
شرکای ما نمی توانند همه چیز باشند
وقتی کسی به حرف های معشوقش گوش می دهد که مشکلی مداوم را تحمل می کند، ممکن است بخواهد راه حل هایی ارائه دهد زیرا نمی خواهد شریکش را رنجیده ببیند.
با این حال، با اتخاذ این رویکرد حل مشکل، شریک ممکن است شرایط را بحرانی تر کرده و حل مسئله را پیچیده تر از قبل و درمان را سخت تر کند.
چگونه بفهمیم که آیا از شریک زندگی خود به عنوان درمانگر خود استفاده می کنید؟
اگر هنوز مطمئن نیستید که ه از شریک زندگی خود به عنوان یک درمانگر استفاده می کیند، در اینجا چند علامت وجود دارد که به شما کمک می کند تفاوت را تشخیص دهید:
رابطه به هم وابسته است
هم وابستگی به عنوان رابطه ای تعریف می شود که هر فرد درگیر از نظر ذهنی، عاطفی، فیزیکی و یا معنوی به دیگری متکی باشد. هنگامی که یکی از شرکای خود زمان، انرژی و تمرکز بیش از حد خود را به یک فرد اختصاص می دهد، می تواند منجر به عدم تعادل شدید قدرت شود.به گزارش آراز آذربایجان به نقل از سلامت نیوز،شما ممکن است بیش از حد به تنظیم احساسات خود فقط با شریک زندگی خود متکی شوید و فقط از توصیه های او استفاده کنید که می تواند ناخواسته روابط را بیش از حد سنگین کند.
همچنین ممکن است شریک در مورد بیان نظرات خود دچار تردید شود که می تواند منجر به احساسات ابراز نشده و ناامیدی شود.
مرزها را شناسایی کنید
هتر-گری می‌گوید: »اگر احساس می‌کنیم نمی‌توانیم به شریک زندگی‌مان آنطور که نیاز دارد کمک کنیم، یک شکست یا اظهارنظر منفی درباره ما نیست«. »مرزها باعث صمیمیت سالم در روابط می شود. لازم نیست هر راز، آرزو یا تجربه ای به اشتراک گذاشته شود.«

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۸:۲۹ ق.ظ

دیدگاه


− یک = 3