شخصیت وتفکر فردیمان رادر زندگی مشترک از یاد نبریم

شخصیت وتفکر فردیمان رادر زندگی مشترک از یاد نبریم

گروه خانواده وسلامت : هیچ رازی به طور قطع برای یک زندگی مشترک عالی وجود ندارد. به عبارت دیگر، موفقیت در زندگی مشترک قطعی و دائمی و همواره مطلوب نیست.
ازدواج از یک طرف می تواند به عنوان بهشتی برای زوجین تلقی شده و از طرف دیگر به جهنمی آزار دهنده تبدیل شود.یکی از عبارات معروف در این باره می گوید، ازدواج وقتی همواره خوشایند است که طرفین در مورد بسیاری از مسائل نابینا و ناشنوا باشند تا نقایص همدیگر را نبینند و سخنان ناراحت کننده یکدیگر را نیز نشنوند.
البته همسرانی هم هستند که به دلیل نزدیکی و صمیمیت زیاد با یکدیگر زندگی خوبی دارند و توانسته اند محیطی گرم و پر از محبت برای خود و همسرشان پدید آورند. باید به این نکته هم توجه داشت که صرفا وجود علاقه و محبت موجب شیرینی دائمی زندگی نخواهد شد و عوامل مهم دیگری نیز در این میان دخیل هستند.
برای دستیابی به زندگی مطلوب، ابتدا باید هدف خود را از ازدواج مشخص کنید.آیا صرفا می خواهید یک خانواده تشکیل دهید؟ کسی را برای روزهای پیری تان می خواهید؟ آیا خواهان امنیت فکری و مالی هستید؟ یا…
البته تمام موارد فوق در ازدواج وجود دارند، اما انگیزه های قوی تری نیز در این میان نقش دارند.ازدواج یعنی وقتی خود واقعی تان را آشکار می کنید و خواهان تکامل خود هستید.تمایل به ازدواج به طور فطری در تمام انسان ها وجود دارد؛ اما مساله اصلی این است که افراد پس از ازدواج برای بقا و حفظ آن چه باید بکنند؟
احترام، همدردی و صبر همگی مهم هستند، اما حتی بهترین ازدواج ها نیز ممکن است با مشکل روبه رو شوند.
علت آن هم در بسیاری موارد این است که زوجین می خواهند ساده ترین راه ها را امتحان کنند.اما نکاتی هم وجود دارد که با رعایت آنها زندگی شیرین تر و با ثبات تر خواهد شد.
مستقل باشید، فقط به این دلیل که ازدواج کرده اید قرار نیست همه چیز را در مورد همسرتان بدانید. تمام افکار و گفتار و کردار همسرتان نباید برایتان گزارش شود.
گاهی اوقات در زندگی مشترک از یاد می بریم که ما ? نفر با ? شخصیت و فکر متفاوت هستیم که قرار است کنار هم زندگی کنیم، نه این که دقیقا مثل هم شویم.
ویژگی های منحصر به فرد خود را از دست ندهید، زیرا همین موارد موجب جذابیت های شما برای همسرتان شده است.
سعی کنید آن گونه که هستید رفتار کنید و از همسرتان نیز نخواهید تبدیل به فرد دیگری شود. او را همان گونه که هست بپذیرید.
وقتی همسرتان عصبانی است، خود را کنترل کنید، وقتی شما عصبانی هستید نه صدای دیگری را می شنوید و نه به چیز دیگری می اندیشید. پس اگر با عصبانیت همسرتان از کوره در روید، راه به جایی نخواهید برد.در چنین شرایطی بکوشید خود را آرام کنید و تنفس عمیق داشته باشید. مطمئن باشید این کار به آرامش تان کمک می کند.ابتدا نفس عمیق بکشید، سپس بنشینید و صحبت کنید.مسوولیت آنچه را می گویید بپذیرید و سعی کنید خود را مسوول بدانید.
هرگز وقتی همسرتان عصبانی است بدون پرداختن و رسیدن به یک توافق نسبی به بهانه خواب به رختخواب نروید و در ضمن هرگز هر دو با هم فریاد نزنید، مگر این که منزل آتش گرفته باشد و تقاضای کمک کنید!
اگر مخالف عقیده همسرتان هستید با آرامش نظرتان را بیان کنید، در بسیاری موارد ممکن است نظر شما مخالف عقیده همسرتان باشد. بپذیرید که هر کس حق دارد عقیده و فکر خود را داشته باشد.
نظر خود را بیان کنید، اما نه به صورتی که انگار در حال نقد همسرتان هستید.
مهم نیست که چه کسی درست می گوید و چه کسی غلط، زیرا قرار نیست در زندگی مشترک هر وقت بحثی به وجود می آید یک طرف در نهایت برنده باشد و نفر دیگر بازنده.
هرگز مشکلات گذشته را دوباره مطرح نکنید، وقتی مشکلی پیش می آید قرار نیست تمام مشکلات گذشته زندگی خود را از ابتدا تا کنون دوباره مرور کنید، زیرا این کار جز تخریب رابطه میان شما و همسرتان نتیجه ای نخواهد داشت.
دست کم روزی یک بار سعی کنید یک کلمه یا عبارت تحسین کننده یا تشویقی به همسرتان بگویید، گاهی اوقات همسران فراموش می کنند که قرار نیست دائم به یکدیگر فرمان دهند. گاهی جملات مدام امری می شوند.
برای مثال »آشغال ها را بیرون ببر«، »لباس ها را بشور« و عباراتی از این دست.
بد نیست که درخواست هایمان یک کلمه لطفا نیز استفاده کنیم، زیرا هیچ یک از ما از دیگری طلبکار نیستیم.در ضمن از راه های گوناگون و از طریق کلامی نیز به همسرتان نشان دهید که او را دوست دارید و شیرینی و دوام این رابطه برایتان اهمیت دارد.حتی وقتی از دست او دلخورید نیز کمی نرمی می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند.کمی تواضع و احترام به طرف مقابل موجب می شود که او تمایل پیدا کند تا شما را نیز راضی نگاه دارد.البته غرور چیز بدی نیست. در جامعه موجب می شود سرتان را بالا نگاه دارید و گرنه در خانه و خانواده بهتر است کمی غرورتان را پایین بیاورید وگرنه به منزله مانعی برای طرف مقابل تلقی می شود که احساس می کند باید از روی آن بپرد و به عبارت دیگر، حالت دفاعی و سرسختی او را افزایش می دهد.
وقتی از رابطه تان راضی نیستید:در بسیاری از موارد اگر همسران واقعا به یکدیگر گوش دهند رابطه خوبی با یکدیگر خواهند داشت، در غیر این صورت و با نادیده گرفتن نظرات یکدیگر نیز بسیار سریع رابطه به بن بست کشیده خواهد شد.
البته تمام همسران حرف های یکدیگر را می شنوند، پس چرا باز هم از نیات، تفکرات و خواسته های یکدیگر بی اطلاعند؟
زیرا گوش کردن به همسرتان را نیاموخته اید. برای اثبات این موضوع باید ذکر کنیم که وقتی همسرتان مشغول صحبت با شماست آیا در مورد جزییات بیشتری از او می پرسید یا این که او را نگاه می کنید و گاهی سری هم تکان می دهید، اما فکرتان مشغول مطلب دیگری است؟
بسیاری از ما وقتی در حال گوش کردن به صحبت های طرف مقابل هستیم در اوایل صحبت او نتیجه گیری و قضاوت می کنیم و حتی پاسخ را می دهیم. در صورتی که در بسیاری موارد، منظور اصلی طرف مقابل را بخوبی درک نکرده ایم.
برای رسیدن به نتیجه بهتر پیشنهادی به شما ارائه می کنیم:وقتی همسرتان مشغول صحبت راجع به موضوعی است که شما کاملا با آن مخالف هستید، بهترین کار این است که صحبتش را قطع نکنید، بلکه تا انتها سکوت اختیار کنید و با آرامش به او گوش دهید.
سپس کاغذی بردارید و تمام نکاتی را که در مورد آن بحث شده به طور خلاصه بنویسید. سپس آنچه را نوشته اید، بخوانید و به تمامی کلمات دقت کنید.در این مرحله منظور خود را بیان کنید. از همسرتان بخواهید که به نقطه نظرات شما گوش بدهد و سپس هر دو در مورد مطالب بیان شده از جانب دیگری فکر کنید. چند دقیقه سکوت کنید و در آخر در مورد احساستان و آنچه برایتان مهم است با دیگری صحبت کنید.
مسائل پیش پا افتاده را حذف کنید و در مورد اولویت های بحث به توافق برسید. به طور قطع نکات مشترکی میان شما وجود خواهد داشت که منجر به مصالحه و رضایت شود.گاهی اوقات با تمام تلاشی که می کنید باز هم احساس عصبانیت و خشم می کنید.این احساس در روابط اجتماعی بسیار طبیعی است، بویژه وقتی احساس می کنید که قربانی رفتار دیگری شده اید و حقوق حقه و طبیعی شما زیر پا گذاشته می شود. حتی در برخی شرایط نیز احساس می کنید نظر شما هیچ ارزشی برای همسرتان ندارد و فقط به حرف ها و خواسته های خود اهمیت می دهد.
حتی در برخی موارد ممکن است احساس کنید شریک زندگیتان هزینه زندگی و حتی هزینه های شخصی خود را آن طور که خودش صلاح بداند، صرف می کند و نظرات شما را نادیده می گیرد.
در چنین مواردی سعی کنید مسائل را خیلی خصوصی نپندارید و بدون مطرح کردن آن با همسرتان با اعضای خانواده یا حتی دوستان راجع به آن صحبت نکنید، زیرا این کار مورد را بغرنج تر خواهد کرد و موجب تشدید حس نارضایتی و خشم تان خواهد شد.
بزرگ ترین صدمه ای نیز که به شما می زند این است که بتدریج نوعی احساس شکست در رابطه را تجربه خواهید کرد و محبت و علاقه رفته رفته از بین می رود.
مشکل دیگری که حاصل می شود این است که هر روز منتظر موضوعی جدید خواهید بود، در صورتی که همسرتان و رفتارش نه تنها تغییر نخواهد کرد بلکه ممکن است به دلیل مواجهه با سردی شما، به نوعی حالت دفاعی و سختی بیشتر نیز منجر شود.
بهترین کار در چنین مواردی این است که در یک فرصت مناسب، زمانی را با همسرتان خلوت کنید و رو در روی هم در یک فضای آرام بنشینید و راجع به رفتار یا گفتار وی با او صحبت کنید.
اما نکته مهم این است که در چنین گفتگویی نباید موضوع را به نحوی طرح کنید که انگار قصد مقصر جلوه دادن یا متهم کردن وی را دارید؛ بلکه می توانید به او بگویید که از رفتار و گفتارهایش در زمان های مختلف چه احساسی پیدا کرده اید.
در این موارد از او بپرسید که منظور او از انجام اعمال یا مطرح کردن گفته های خاص چه بوده، زیرا ممکن است او با طرز فکر خاص خود عمل کرده و اصلا آگاه نبوده که در حال ناراحت کردن شماست.
به او بگویید که قصدتان اصلاح رابطه است و گرنه نمی خواهید او را مقصر جلوه دهید. حتی اگر از کاری یا حرفی نیز رنجیده اید باز هم همسرتان را دوست دارید و نگران سست شدن رابطه هستید. پس از او بخواهید با شما همکاری کند تا رابطه تان بهتر و صمیمانه تر پیش رود تا هردو احساس رضایت بیشتری کنید.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که پیش از طرح موضوع حتما از این که در زندگی مشترک، سعی خود را برای بهتر ساختن شرایط می کند از او قدردانی کرده، خاطر نشان کنید که با طرح چند مورد می خواهید نتیجه بهتری از زحمات مشترک تان در زندگی بگیرید.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ ساعت ۴:۳۹ ق.ظ

دیدگاه


− هفت = 2