سینما از بی‌انصافی تا نقش‌فروشی و چند قصه دیگر

سینما از بی‌انصافی تا نقش‌فروشی و چند قصه دیگر

گروه فرهنگی: می‌گویند سینما بی‌انصاف است و ما را که سال‌ها جوانی و بهترین روزهای زندگی خود را در راه آن گذاشته‌ایم، فراموش کرده است.
خانه سینما چند روز به آغاز جشنواره فیلم فجر، میزبان اهالی صنوف برای دریافت بلیت‌هایشان است، روزی از روزهای سرد بهمن ماه، خبرنگار ایسنا با حضور در خانه سینما خیابان بهار پای درد دل برخی هنروران و بدلکاران سینما که برای دریافت بلیت هایشان به این مکان آمده بودند، نشست.
محمدرضا راد بازیگر و بدلکاری که در آثار زیادی همچون »سایه به سایه« ساخته علی ژکان، »میعاد درسپیده دم« ساخته سعید سلطانی، سریال »مختار« و در بسیاری از فیلم‌های کارگردانان سینما حضور داشته است، از حاضران است.
او خودش می‌گوید: سال‌های زیادی از عمرم را به بازی در فیلم‌های برجسته سینما و تلویزیون گذراندم و در برخی از آثار مثل فیلم “قرمز” آقای فریدون جیرانی؛ بدل هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن را بازی کردم البته من بدلکار نیستم و فقط به خاطر دوستی‌ام با آقای جیرانی خواهش او را پذیرفتم و این کار را برای او انجام دادم. اما الان با این رزومه کاری، جایگاه بسیار کمی در سینما و تلوزیون دارم، الان ساعت‌ها باید بشینم تا یکی دلش به حال من بسوزد و به من کارت و بلیت بدهد.
در میان صحبت‌های این هنرور، یکی از دوستان او می‌آید و با صدای تقریباً بلندی می‌گوید: هر کس این راه را آمده باخته است، الان همه ما را می‌بینید؛ فکر می‌کنند ما از اول پیر بوده‌ایم.
او عکسی از ایام جوانی اش را نشان حاضرین جمع می‌دهد.
محمدرضا راد درباره درآمد حاصل از این کار می‌گوید: اگر ما را سرکار ببرند، ما به هرچه که به عنوان دستمزد به ما تعلق می‌گیرد راضی هستیم چون چاره‌ی دیگری نداریم و حرفه‌ی دیگری را بلد نیستیم با سختی نیازهای اولیه زندگی را تامین می‌کنیم و از برخی چیزها محروم هستیم، سینما باید از ما حمایت کند و حسن نیت اش را به ما نشان بدهد.او گلایه‌مند از نحوه سهمیه بلیت‌های فجر ادامه می‌دهد: گاهی اوقات ما را دعوت می‌کنند که بیاییم و بلیت جشنواره فجر به ما می‌دهند، آن هم با ساعت و مکانی بسیار نامناسب و بهترین سانس و مکان را برای عوامل خودشان در نظر می‌گیرند.
او از علی ژکان (کارگردان سینما) به عنوان فیلم ساز محترم و خوبی یاد می‌کند و می‌گوید: علی ژکان سعی می‌کند از ۵-۶ تا بازیگر، مانند من که از قشر متوسط سینما به حساب می‌آییم در کارهایش استفاده کند.
محمدرضا راد اینگونه صحبت‌هایش را به پایان می‌برد: من از وزارت ارشاد خواهش می‌کنم تا به تهیه کنندگان بگویند در فیلم‌هایشان حداقل ۱۰ نفر از میان ما انتخاب کنند.
بعد از او محمدحسین قشمی جلو می‌آید بازیگر و بلدکاری که در بسیاری از آثار سینما و تلوزیون بازی کرده است، او می‌گوید قشر ما بسیار مظلوم است و حق شان پایمال می‌شود بسیاری از بلدکاران جهانی ما الان جان خودشان را در این راه از دست داده‌اند.
ما توقع داریم همان‌طور که حق رای دادن را داریم، همانطور حق داشته باشیم که حرف بزنیم و در خواست داشته باشیم از وزارت ارشاد که به ما در کنار دیگر بازیگران نقش اول و دوم؛ کار بدهند.
او با گفتن جمله‌ای از امام خمینی (ره) با مضمون “ما مخالف سینما نیستیم” اینگونه سخنانش را ادامه می‌دهد: ما با شنیدن این جمله بسیار ذوق کردیم و گفتیم پس راهی که داریم می‌رویم اشتباه نیست اما متاسفانه امروز به هیچ عنوان در این سینما دیده نمی‌شویم.
این بازیگر و بدلکار پیشکسوت سینما می‌گوید: ما احتیاج داریم و در زندگیمان خرج داریم. من در بسیاری از فیلم‌ها بازی کرده‌ام و در خیلی از آن‌ها آسیب دیده‌ام ولی به ندرت کسی ما را می‌بیند، این روند خوبی نیست که فقط افراد سطح بالا را می‌بینند چون اگر من و امثال من نباشیم، یک فیلم نمی‌تواند تکمیل شود.
مجید علیزاده سرپرست انجمن بازیگران و بدلکاران در خانه سینما در میان ما می‌آید او سال‌های زیادی علاوه بر بازیگری و بدلکاری به کارهای دیگری از جمله، عکاسی، نورپردازی فیلمبرداری و … به صورت پرداخته است.او آن‌طور که خودش می‌گوید سال ۷۲ بنیان‌گذار انجمن بازیگران و بدلکاران خانه‌ی سینما بوده و با ۵۰ پیشکسوت در این حرفه شروع کرده که تا به حال نزدیک به ۳۰ نفر از آن‌ها از دنیا رفته‌اند.
او پس از ۱۰ سال رئیس انجمن بودن استعفاء داده و حالا دوباره پس از سه سال به این کار بازگشته است و در ابتدای کارش افراد غیر حرفه‌ای در این زمینه را کنار گذاشته است و از عده‌ای که حرفه ای بوده اند، ویدئوهای آماده کرده است که به نوعی معرفی نامه است و آن‌ها را به دفاتر سینمایی پُست کرده تا در صورت ساخت فیلم و نیاز به بازیگر از آنان، استفاده کنند.
مجید علیزاده می‌گوید: ما الان یک گروه درست کرده‌ایم و من نیز سر گروه هستم، هر جا پیش تولید یک فیلم باشد به اعضای گروه اطلاع می‌دهم که سرکار بروند.
او ادامه می‌دهد: متاسفانه برخی کارگردان‌های ما از هنرمندان اینجا استفاده نمی‌کنند، چرا که نقش فروشی در سینما بسیار زیاد شده است.
در این میان جمع هنروران حاضر در خانه سینما، اکرم علمدار درباره سختی شغل بازیگری و بدلکاری می‌گوید: بازیگری یک علاقه است و کسی که این شغل را انتخاب می‌کند عاشق است زیرا که هم سخت است و هم درآمد زیادی ندارد بدلکاری هم بسیار شغل سختی است و بازی با جون و جسم است.
او درباره بیمه کردن هنرمندان بدلکار در خانه سینما ادامه می‌دهد: ما به کمک آقای علیزاده این کار را انجام داده ایم تا دلگرمی برای بچه‌های بلدکارمان فراهم کرده باشیم.
علمدار که مسئولیتی نیز در صنف دارد درباره تحویل بلیت‌های جشنواره فجر به هنرمندان حاضر در خانه سینما توضیح می‌دهد: ما سعی کرده‌ایم هر ساله سهمیه‌ای از این بلیت‌ها را در اختیار دوستان قرار بدهیم، البته برخی‌ها از روز ساعت و تعداد کم بلیت‌ها ناراضی بودند، البته باید بگم این کم لطفی مسئولان بالا دست است چرا که آنها به ما بلیت کم می‌دهند، درباره روز ساعت هم که هرکسی ناراضی بود خیلی دوستانه توانستند با دیگران تعویض کنند، بدون اینکه پولی در این میان رد و بدل بشود.
او که در فیلم “روزهای نارنجی” ساخته آرش لاهوتی (یکی از فیلم‌های حاضر در فجر) بازی کرده است، ادامه می‌دهد: کلاً سینما را دوست دارم و فیلم‌ها را دنبال می‌کنم تا بتوانم از کارگردان‌ها و بازیگران خوبمان تجربه کسب کنم.
نعمت جهانفرد نیز یکی از رزمی کاران با تجربه در سینما در سخنانی کوتاه به نبود امنیت شغلی در این حرفه اشاره دارد و می‌گوید: من در کارهای زیادی از جمله کار “کودک شاعر” به کارگردانی امیرقاسم راضی که به جشنواره رم نیز دعوت شد، بازی کرده‌ام اما سینما نسبت به ما بسیار بی انصافی کرده است.
نبی الله پیرهادی هم از حاضران در جمع هنروران حاضر در خانه سینما می‌گوید: امیدوارم بشود در کنار جوان‌هایی که امروزه برای کارهای سینما دعوت می‌شوند، ما نیز همکاری داشته باشیم.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایسنا ، از حیاط خانه سینما خارج می شویم و هنروران سینما را با حسرت‌ها و آرزوهایشان تنها می‌گذاریم با امید روزهای بهتر برای آنان.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۰ ق.ظ

دیدگاه


9 + هفت =