سادهزیستی فرهنگ معنویت را گسترش می دهد
گروه دین و زندگی:از مهمترین ویژگی های یک دولت مطلوب اسلامی ساده زیستی مسئولان آن است. ساده زیستی از جمله خصایصی است که برای تمام افراد جامعه ارزش محسوب میشود اما برای مسئولان و مدیران جامعه، یک ضرورت است چرا که عملکرد دینی آنان باعث تثبیت دولت اسلامی میشود و به مراتب کسی که خود را به ساده زیستی عادت داده و دل را از تعلقات دنیا کنده است ، آمادگی کامل برای دفاع از حق در برابر زورگویان را دارد .چرا اسلام سادهزیستی مسئولان را یک ضرورت میداند؟ و فلسفهی سادهزیستی مسئولان چیست؟ در پاسخ به این پرسشها، مواردی به نظر میرسد که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
سادهزیستی مسئولان، موجب میشود که فرهنگ معنویت در بین مردم گسترش یابد و مردم از فرو غلطیدن در دام حرص و طمع نجات یابند چرا که مردم، مسئولان فرادست خویش را الگوی رفتاری خود قرار میدهند و هر رفتاری که از حاکمان سر زند، آن را سرمشق خود میگیرند و خصوصاً اگر شخص مسئول، منتسب به دین باشد، رفتار وی در نگاه مردم، رنگ دینی نیز به خود میگیرد و در یک کلام، سادهزیستی مسئولان عاملی است برای اینکه تجملگرایی بهعنوان یک ضد ارزش، رنگ و لعاب دینی به خود نگیرد.
سادهزیستی مسئولان قلوب مردم را به سوی آنان جلب کرده و آرامش روحی را به جامعه تزریق میکند. به همین دلیل است که در طول تاریخ، عالمان دینی که چونان مردم زندگی ساده و بیتکلفی داشتند مورد عنایت و محبت مردم بودند و مردم که میان حرف و عمل این بزرگان تطابق میدیدند، از جان و دل مطیع آنان بودند. گرایش مردم در انتخابات متعدد به افراد مردمی و سادهزیست در همین راستا قابل تحلیل و بررسی است.وقتی به امام علی (ع) خبر میرسد که کارگزار او »عثمان بن حنیف« در بصره به میهمانی یکی از ثروتمندان آن شهر رفته که در آن میهمانی، غذاهای رنگارنگ تدارک دیده شده و جای فقرا خالی بوده است، او را سخت سرزنش و به وی گوشزد میکند که گمان نمیکردم تو میهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان به جفا رانده شدهاند.(نامه ۴۵)زهد، قناعت و دلبریدن از مواهب دنیوی و پی بردن به حقیقت زندگی مادیگرایانه، ریشههای تعارضات درونی و بیرونی بین انسانها را برطرف میکند. به همین دلیل، ترویج فرهنگ سادهزیستی در جامعه و الزام مسئولان به چنین رفتاری، آرامش خاطر و دوری از نزاع را در بین مردم پدیدار ساخته و امنیت روانی را که از عوامل ثبات و پایداری یک اجتماع انسانی است، برقرار میسازد.
وقتی به امام علی (ع) خبر میرسد که کارگزار او »عثمان بن حنیف« در بصره به میهمانی یکی از ثروتمندان آن شهر رفته که در آن میهمانی غذاهای رنگارنگ تدارک دیده شده و جای فقرا خالی بوده است، او را سخت سرزنش و به وی گوشزد میکند که گمان نمیکردم تو میهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان به جفا رانده شدهاند.(نامه ۴۵)تاریخ چه بسیار ملتها و حکومتهایی را به خود دیده که بهخاطر روحیهی تجملگرایانهی سران و مردمانش تن به قراردادهای ذلتبار داده و استقلال مملکتی را به پای لذتهای زودگذر قربانی گردهاند! اگر جامعهای به حالت زهد و قناعت برسد و در برابر فشارها مقاومت کند و بهخاطر برخوردار شدن از مواهب زودگذر دنیایی، عزت و استقلال خود را از دست ندهد، به آنچه که خود دارد، اکتفا میکند و با تلاش و کوشش سعی میکند که موقعیتهای بهتری را به دست آورد.این روحیه آنچنان ارزشمند است که اگر مسئولی چنین روحیهای نداشته باشد، بایستی او را به داشتن چنین روحیهای وادار نمود. امام علی (ع) وقتی که شنید که شریح قاضی خانهای به ۸۰ دینار خریده و برای این خریدش گواه گرفته و امضا زدهاند، امام با نگاه خشمآلودی به او فرمودند: »اگر آنگاه که این خانه را خریدی نزد من میآمدی، برای تو سندی مینوشتم بدینسان، پس رغبت نمیکردی به خریدن خانه به درهمی یا افزون از آن و سند چنین است: این خانهای است که خریده است آن را بندهای خوار، از مردهای که او را از جای برخیزاندهاند برای کوچ و بستن بار. از او خانهای از خانههای فریب خریده است … به بهای برون شدن از قناعتی که موجب عزتمندی است و داخل شدن در ذلت.«( نهجالبلاغه، ترجمهی دکتر سید جعفر شهیدی، نامهی ۳)
کلام امام بهروشنی بیانگر این نکته است که خروج از کمند زهد و قناعت و فرو افتادن در دام حرص و رفاهزدگی، ویروس عزتفروشی را در جامعه سرایت میدهد.دولت اسلامی باید سیره حکومتی علی(ع) را شاخص خود قرار دهد که می فرماید: »من اگر مىخواستم، مىتوانستم از عسل پاک، و از مغز گندم، و بافتههاى ابریشم براى خود غذا و لباس فراهم آورم، امّا هیهات که هواى نفس بر من چیره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد که طعام هاى لذیذ برگزینم، در حالى که در »حجاز« یا »یمامه« کسى باشد که به قرص نانى نرسد، و یا هرگز شکمى سیر نخورد، یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایى که از گرسنگى به پشت چسبیده، و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد. آفریده نشدهام که غذاهاى لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پروارى که تمام همّت او علف، و یا چون حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم بوده، و از آینده خود بى خبر است. آیا مرا بیهوده آفریدند آیا مرا به بازى گرفتهاند آیا ریسمان گمراهى در دست گیرم و یا در راه سرگردانى قدم بگذارم.«(نامه۴۵)
کسانی که ساده زیستی را به زهد فروشی تفسیر کرده و آن را ارزش نمی دانند، باید پاسخ دهند که این عبارات حضرت و دهها نمونه دیگر مانند آن را چگونه تفسیر می کنند؟ تجملگرایی مسئولین سمّ مهلکی است که آثار مخرب آن دامان جامعه را خواهد گرفت. یکی از آثار مخرب تجمل گرایی مسئولان گسترش فساد و انحطاط اخلاقی در جامعه است. امام خمینی (ره) در این زمینه میفرمایند: »این خوی کاخ نشینی اسباب این میشود که انحطاط اخلاقی پیدا شود. اکثر این خوی های فاسد، از طبقه ی مرفه به مردم دیگر صادر شده است.«(صحیفه ی نور، ج ۱۷، ص ۲۱۸)ایشان همچنین در این زمینه میفرماید: »این طور نیست که انسان خیال کند که شیطان ابتدا می_آید به آدم بگوید که بیا و برو طاغوتی شو؛ این را نمیگوید. قدم به قدم انسان را پیش میبرد … اگر جلویش را گرفتید، طمعش بریده میشود و اگر جلویش را نگرفتید، فردا یک قدم دیگر جلو میرود. یک وقت میبینید که این طلبه ی زاهد عابد، که در مدرسه زندگی میکرد، متحول شد به یک نفر انسان طاغوتی.«(صحیفه ی امام، ج ۱۸ ص۱۴) و در نهایت یکی از سنتهای قطعی پروردگار برای دولت و جامعه خوش گذران و تجمل پرست، سقوط و نابودی آن دولت و آن جامعه است. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: »وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفِیها فَفَسَقُوا فِیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِیراً؛ و چون اراده کردیم که جمعیت و دیاری را نابود کنیم توانگران خوشگذران را وادار به فساد میکنیم و وقتی به فسق پرداختند، سزاوار عذاب میشوند.
آنگاه آنجا را زیر و زبر میکنیم و نابودشان میسازیم.«(اسراء/۱۶)
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۵:۰۸ ق.ظ