زنان قربانیان خاموش اعتیاد
گروه گزارش: اعتیاد بلای خانمانسوزی است که بنا به آمار رسمی یک میلیون و ۳۲۵ هزار تَن را در کشور آلوده کرده و سهم زنان از این سودای خاموشی حدود ۱۰ درصد برآورد شده است؛ هر چند بنا به گفتهی کارشناسان، آمار غیررسمی از سونامی بزرگی در این ارتباط خبر میدهد.
با وجود آنکه اعتیاد به مواد مخدر همواره در بین مردان بیش از زنان بوده اما در چند سال اخیر این بلای خانمانسوز در بین زنان نیز افزایش چشمگیری داشته است. بنا به نظر کارشناسان و پژوهشگران مطالعات زنان، در اعتیاد زنان مسئلهی مهم و قابل توجه میزان آسیب وارده و شدت آن است؛ زنان معتاد نسبت به مردان معتاد مشکلات جسمی و روانی شدیدتری را تجربه میکنند و بر اساس آمار جهانی، اعتیاد در زنان، عوارض خطرناکتری نسبت به مردان ایجاد میکند؛ این گروه نسبت به سایر همجنسان خود نیز در معرض خطرات بیشتری همچون بارداری ناخواسته، سقط جنین، ابتلا به ویروس HIV و حتی یائسگی زودرس هستند. اختلالات روانی همچون افسردگی اضطراب، اقدام به خودکشی، حملههای وحشت افت اعتمادبهنفس و موارد بسیار دیگر روحی روانی از عوارض شایع در زنان اسیر در چنگال اعتیاد است.
* افسردگی، بیمحبتی، والدین بدسرپرست؛ نخستین پلان اعتیاد
تنوع در مصرف موادمخدر باعث شده، قاچاقچیان به دروغ برای درمان هر نوع مرض و بیماری مثل استرس، افسردگی، چاقی، لاغری، بهبودی پوست و ناتوانی جنسی یکی از این مخدرها را معرفی کنند و بر همین مبنا، افراد بسیاری را در چنگال خود فرو برده است. »محمدرضا زریندست«معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات اعتیاد در این باره معتقد است: یکی از مسائلی که میتواند افراد را به سمت اعتیاد سوق دهد، بیماریهای مزمنی مانند افسردگی است زیرا این افراد میخواهند با اعتیاد، تسکینی برای بیماری بیابند.
وی با بیان این که استرس و شرایط محیطی نیز در اعتیاد افراد تاثیرگذار است، افزود: به نظر میآید اگر جلوی پاداش، خوشیها و سرگرمیهای افراد مانند علاقه به نقاشی یا پزشکی را بگیریم در معتاد شدن آنها بی تاثیر نباشد.
برخی از پژوهشگران بر این اعتقاد هستند که خاستگاه اعتیاد زنان بیشتر در بنیان خانواده شکل میگیرد و عموما زنان معتاد دارای پدران، برادران، همسران و همخانههایی معتاد هستند. این زنان از روی نادانی یا غرور برای ترک اعتیاد همسر، خود را معتاد میکنند، در حالی که تاثیر اعتیاد به فرد معتاد منحصر نمیشود و خانواده و جامعه را نیز دربرمی گیرد.منیره آرزومندی جامعهشناس هم به ردپای پررنگ یکی از اعضای خانواده از قبیل پدر، برادر یا همسر در اعتیاد زنان اشاره کرد و گفت: وقتی به عمق این مطلب میرسیم درمییابیم که روابط عاطفی زنان با پدر، برادر، همسر و همخانه و کاستیها و ناکامیهای عاطفی ناشی از آن از مسائل مهمی است که در افتادن زنان به ورطهی اعتیاد تاثیرگذارند. بنا به گفتهی آرزومندی، دلایل دیگری از قبیل لذت طلبی باورهای غلط و انتظارهای غیرواقعی نسبت به آثار مواد مخدر نیز نقش مهمی در گرایش به مواد مخدر ایفا میکند؛ بدین معنا کهمواد مصرف کنم تا افسردگی من کمتر شود و شاد باشم. به طور کلی باید گفت بین گرایش به مصرف مواد با عوامل اجتماعی مانند همنشینی، روابط خانوادگی و ناکامی شخص در زندگی، رابطهی معناداری وجود دارد.
* ناآگاهی، تصور اشتباه از مواد و »نه« نگفتن؛ شروع اعتیاد
تصور واهی افراد مبنی بر این که برخی مواد اعتیادآور نیستند از دلایل اصلی ورود بسیاری به این جادهی رو به تاریکی است. در این باره سارا ۲۱ ساله که به مدت ۴ سال با غول اعتیاد همخانه بوده است مراحل ترک اعتیاد را میگذراند، اندوه وار دربارهی تجربهی این سفر خودخواسته به ناآگاهی از اعتیاد و تأثیر مواد مخدر دلیل اصلی ورود من به ورطهی اعتیاد بود. لذت طلبی، نشاط آنی و کسب انرژی باعث شد تا من در ۱۶ سالگی تحت تاثیر همکلاسی اما در واقع بهواسطهی ناآگاهی خود وارد این جادهی تاریک شدم و بدون تفکر به کشیدن »شیشه« پاسخ مثبت بدهم. این حس رودربایستی و نگفتن »نه« من را تا ورطهی بیمار جسمی و روحی پایین کشید و عامل تباه شدن سه سال از زندگی و دور ماندن از جامعه شد تا این که با »کنگره« آشنا شدم.
سارا از لحظهی تولد دوبارهی خود اینچنین میگوید: آسیبهای فردی مواد را تا زمانی که در چنبرهی آن اسیر بودم متوجه نبودم؛ حتی باور نمیکردم که این سردردهای مداوم و فرتوت کننده، به خاطر مصرف مواد باشد.
به شدت لاغر شدم و دیگر قادر به مدرسه رفتن نبودم؛ به همین دلیل دو سال از بقیهی همسالان دور افتادم. لکنت زبان گرفتم و درست نمیتوانستم جملهبندی کنم. تا این که اقدام به ترک کردم و تازه متوجه عوارض آن شدم. بدتر از همه این که آن همکلاسی و معرف مواد به من خودش مصرفکننده نشد و بعد از یک ماه دیگر نکشید.نحوهی خرید مواد هم برای سارا عاملی بود تا نتواند به راحتی آن را کنار بگذارد. میگوید: تهیهی مواد برای من سخت نبود و دوست جنس مخالف من که خودمصرف کننده و»ساقی« بود برایم میآورد. هرچند باید اعتراف کنم اعتیاد بهگونهای است که فرد معتاد را به دوستی با همتایان خود میکشاند. وقتی با کنگره آشنا شدم و قصد ترک اعتیاد داشتم، همان دوستم و افراد دیگر اجازه نمیداند که من راهی را که انتخاب کرده بودم ادامه بدهم؛ اما به آنها »نه« گفتم؛ دل کندم و دل به مسیر رهایی بستم.منیره آرزومندی هم تاثیر گروه همسالان و نظام اعتقادی و باوری که در بین جوانان امروزی ایجاد شده را یکی دیگر از عوامل موثر بر اعتیاد به خصوص در سنین پایین دانست و گفت: نباید از کنار این تاثیر کورکورانه به راحتی گذشت و آن را نادیده گرفت؛ به این معنا که در زمان حاضر جوانان به شدت به دنبال ارضای آنی و فوری خواستههایشان هستند که در این میان نقش رسانهها در القای این تفکر را نباید فراموش کرد.
بنا به گفتهی وی، متأسفانه رسانهها به جوانان القا میکنند که همه چیز به طور آسان، معجزه وار و سریع باید اتفاق بیفتد و آن فرایند صبر و تاخیر دیگر در فرهنگها معنایی ندارد و آموزش داده نمیشود. این است که دختران و پسران بهواسطهی همین فضایی که برایشان ایجاد میشود تحت تأثیر همسالان قرار میگیرند و به دنبال شادی زودرس میروند.
* آمار و ارقام ناخوشایند اعتیاد زنان
بنا بر گزارشهای منتشر شده از طرف ستاد مبارزه با مواد مخدر، ۹٫۳ درصد از یک میلیون و ۳۲۵ هزار معتاد کشور، زنان هستند. بنا به گفتهی »زهرا بنیانیان« مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر و بر اساس پژوهش شیوع شناسی، جمعیت سنی زنان معتاد ۱۵ تا ۶۴ سال است که از این جمعیت ۶۲ درصد را زنان متاهل، ۳۵ درصد را دختران مجرد و ۳ درصد را زنان مطلقه یا بیوه تشکیل میدهند و در کل ۴۴ درصد آنان زیر سن ۳۰ سال هستند که متأسفانه تحصیلات ۶۷ درصد آنان از دبیرستان به بالا و بیشترین نوع مواد مصرفی در بین زنان، تریاک، شیشه و کراک است. بر اساس این گزارش، ریشهی ۶۵ درصد همسر آزاریها، ۵۵ درصد طلاقها،۳۰ درصد کودکآزاریها، ۲۵ درصد قتلها و ۲۰ درصد جرائم منکراتی و مالی مواد مخدر است.
* از موانع ترک تا آسیبهای فردی و اجتماعی اعتیاد
اعتیاد در میان زنان بهعنوان رکن و محور، بنیان روحی، روانی، اخلاقی و اجتماعی خانوادهها از مسائل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن، عواقب خطرناکی را متوجه جامعه خواهد کرد.
منیره آرزومندی از اعضای موسسهی ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان، با توجه به تفاوتهای جنسیتی میان زنان و مردان، دامنه و حوزهی اثری را که اعتیاد برای زنان به وجود میآورد را بیشتر از مردان دانست و گفت: وقتی یک مرد معتاد برای درمان اقدام میکند اعضای خانواده استقبال میکنند و با وجود این که برچسب اعتیاد را به پیشانی دارد اما همکاری و توجه اطرافیان را هم دارد؛ اما در مورد زنان افزون بر ننگ اعتیاد، مسائل دیگری از قبیل عرف اجتماعی باعث میشود تا زنان در مورد اعتیاد خود پنهانکاری کنند و علاقهای به طرح موضوع در میان اعضای خانواده ندارند و اعضای خانواده هم تمایلی ندارند تا با آنها در ترک این معضل همکاری کنند، بهواسطهی همین مسئله است که معمولا میبینیم خیلی از زنان از مراجعه به مراکز درمانی خودداری میکنند.
این پژوهشگر مسائل اعتیاد ترس جدایی از فرزند را دیگر عامل مخفی نگهداشتن اعتیاد توسط زنان خواند و گفت: اگر زن معتاد، بچه داشته باشد نگرانی و ترس از تبعات احتمالی اعتیاد همچون از دست دادن حضانت بچههایش مانع بزرگی بر سر راه درمان اعتیاد وی خواهد بود.
در واقع میتوان گفت قبح اجتماعی همواره جلوی درمان این زنان را میگیرد. آرزومندی در پاسخ به این سوال که اعتیاد چه تاثیری بر روی کودکان خانواده دارد گفت: کودک به دلیل این که هیچگونه ابزار دفاعی در اختیار ندارد، نه میتواند خانواده را ترک کند و نه میتواند با پدر و مادر معتاد خود مبارزه کند؛ از این رو کودکان بیشترین رنج و آسیب را از اعتیاد میکشند.
وی با اشاره به انزوای اجتماعی کودک بهواسطهی اعتیاد والدین افزود: یکی از بزرگترین بهایی که یک کودک در خانوادهی معتاد میدهد انزوای اجتماعی است. والدین معتاد به این دلیل که نمیخواهند در مسیر نگاهها و گاها نصیحتهای افراد جامعه قرار بگیرند خود را از جامعه جدا میکنند؛ کودک هم بهواسطهی اعتیاد آنان به حاشیه رانده میشود. از دسترسی به حقوق اولیهی خود مانند آموزش، سلامت و همهی آن چیزهایی که باید از آن برخوردار باشد محروم مانده و مورد پرخاشگری و خشونت کودکآزاری و روابط جنسی پرخطر از سوی والدین قرار میگیرد و در آیندهی تاریک خود به استقبال بیکاری، جرم و جنایت میرود.
* نقش آموزش در پیشگیری و درمان اعتیاد
منیره آرزومندی اعتیاد را بیماری خاموشی معرفی کرد که در قشرهای مختلف جامعه نفوذ کرده است.
به گفتهی این فعال مبارزه با اعتیاد تنها راهحل رویارویی و پیشگیری از نفوذ آن بازگشت خانوادهها به ارزشهای اصیل ایرانی و اسلامی است. وی نقش آموزش در پیشگیری و درمان اعتیاد را نقشی صددرصدی عنوان کرد و گفت: آموزش »مهارتهای والدینی و فرزندپروری« به این معنا که من همانطور که برای رانندگی، اصولی را یاد میگیرم برای بچهدار شدن هم باید یاد بگیرم که بچهی خود را چگونه برای این جامعه تربیت کنم، نخستین اصلی است که در آموزش والدین باید مورد توجه قرار بگیرد. آموزش»حقوق کودکان و پیشگیری از خشونت علیه کودکان« دومین اصل از اصول پیشگیری از اعتیاد است که خیلی وقتها از آن ناآگاه هستیم.
از دیدگاه آرزومندی، آموزشهایی در مورد آشنایی والدین با واقعیت اعتیاد و تبعات آن و همچنین آموزش »مهارتهای زندگی« و جرات ورزی در »نه« گفتن به فرزندان هم در خانواده و هم در مدرسه از دیگر جلوههای پیشگیری و درمان اعتیاد قلمداد میشود.
سارا یکی از مسافران ترک اعتیاد هم دربارهی نقش آموزش در ترک اعتیاد میگوید: همانطور که ما هیچوقت نمیتوانیم بگوییم در بدن خون مهم است یا قلب یا دستوپا اگر اراده، همیاری، مراکز ترک و آموزش درست در کنار هم نباشند، صد درصد برگشت را در پی دارد.
باید تمامی کمککنندهها دستبهدست هم داده و شخص معتاد را تا اتنهای مسیر همراهی کنند. وی به جوانان همسال خود توصیه میکند که با تفکر و آگاهانه تصمیم بگیرند و مسیر را انتخاب کنند؛ رها شدگان را ببینند و این که آیا حالی که دارند درست است یا خیر.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۴ شهریور ۱۳۹۳ ساعت ۶:۰۶ ق.ظ