زبان مادری زبان آموزش و فرهنگ

زبان مادری زبان  آموزش و فرهنگ

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: دیرینه¬شناسان انسانی، پیدایش زبان، یعنی وسیله ارتباطی بین افراد و گروه¬ها را، با پیدایش اولین ابزارها همراه می¬دانند. عده¬ای پیدایش زبان را ملهم از صداهای موجود در طبیعت می¬دانند. زبان انسانی مانند هر نهاد دیگر، بنابر مقتضیات و نیازمندی¬های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی واعتقادی جامعه به وجود آمده وهمراه با تحول و تغییر ابزارهای دیگر تغییر می¬کند. می¬دانیم بیشتر حیوانات برای بیان حالات درونی از قبیل گرسنگی، خشم، ترس و درد وغیره صداها یا حرکاتی از خود بروز می¬دهند که وسیله ارتباط و تفاهم بین همنوعانشان است، ولی این تنها انسان است که می¬تواند به کمک قوه ناطقه خود، حتی افکار مجرد و مفاهیم کلی ذهنی را به همنوعانش منتقل می¬کند. بودن انسان ریشه در زبان دارد و زبان در اصل، گفت و گو را سامان می-دهد. زبان خانه بودن است. پیدایش زبان رویدادی خاص است که امکان انسان بودن را به ما می¬دهد. زبان ضمانت وجودی انسان است و تضمین می-کند تا انسان بتواند از لحاظ تاریخی هستی داشته باشد. نقطه مرکزی و پیشرفته سیستم ارتباطی انسان زبان است. زبان چنان با زندگی ما آمیخته شده است که در هر چیزی که انجام می¬دهیم بدان محتاجیم و همه چیز تحت تأثیر آن قرار می¬گیرد. بدون شک قدرت ما در صحبت کردن به سازمان زیستی ما وابسته است. و در این بین زبان مادری؛ زبانیست که ابتدا از مادر و سپس از طریق پدر و نزدیکانمان به ما ارث می¬رسد. بنا به نظر برخی از پژوهشگران کودک در رحم مادرش با زبان مادریش آشنا می¬شود و هنگام به دنیا آمدن که گریستن آغاز می¬کند اگر به زبان مادری با وی سخن گفته شود، گریه¬ خود را قطع کرده گوش می¬دهد.کودک با گذشت زمان و شنیدن مکرر، زبان مادریش را آموخته و آغاز به ادای آن می¬کند. کم کم با ساختن جملات کوتاه آغاز به سخن گفتن به زبان مادری می¬کند. در طول زمان کوتاهی می¬آموزد تا با زبان مادریش احساسات و خواسته¬هایش را به اطرافیان خود تفهیم نماید. با زبان مادریش با دیگران رابطه برقرار کند. با همین زبان بازی می¬کند، می¬خندد، می¬گرید و وارد مشاجره و بگو مگو می¬شود. تنها و تنها با زبان مادریش است که قادر می¬شود دنیای پیرامون خود را بشناسد و بیان نماید. با سخن گفتن به زبان مادریش از فردیت و تنهایی خویش خارج گشته از تعلق خود به گروه همزبانش آگاه می-شود.او با مهر و محبت، اعتماد و امنیتی که این تعلق به وی ارزانی داشته است، زندگی می¬کند. زبان وسیله خلاقیت و روشنفکری است!
*زبان در وضع فرهنگی: خویش زبان در صورت نوعی خود، نظامی است مرکب از نمادهای گویشی و نوشتاری که به طریقی نسبتاً استاندارد شده، توسط اعضای یک گروه، در جهت فراخوان معنی، به کار می¬رود. زبان برجسته¬ترین نمود ویژگی انسان در بودن خویش است. زبان اصلی¬ترین و ابتدایی¬ترین محمل ارتباطی انسان است. زبان، بازتاب درون و شخصیت فرد و فرهنگ جامعه اوست و به نوبه خود، در امر شکل دادن به شخصیت و فرهنگ، یاری می¬رساند. زبان، رشد و انتقال فرهنگ، تداوم جوامع و کارکرد و کنترل مؤثر گروه¬های مختلف انسانی را میسر می¬کند.هیچ کس انکار نمی¬کند که داشتن زبان یکی از مشخص¬ترین ویژگی¬های فرهنگی انسان است، که در همه فرهنگ¬ها وجهه ویژه خود را داراست. هر چند تحلیل زبان¬ بسیار مهم است، ولی باید به این نکته توجه داشت که زبان را مردمانی به کار می¬برد که اعضای جوامعی با فرهنگ خاص خود هستند در نتیجه افراد تمایل دارند که در راه¬های کاربرد زبان باهم فرق داشته باشند. زبان بر فرهنگ تأثیر می¬گذارد و نیز از فرهنگ تأثیر می¬پذیرد. زبان انعکاسی از واقعیت بوده و همچون آیینه فرهنگ است. زبان انعطاف-پذیر است و قابل سازگاری، ولی هنگامی که پا گرفت سعی خواهد کرد انعکاسی از ساختمان فرهنگی و علاقه مشترک گروهی باشد. زبان مردم را از فکر کردن درباره راه¬های جدید و تازه یاری می¬رساند. اگر تفکر باعث تغییرات مهمی درعقاید مشترک و علاقه¬مندی گروه¬ها می¬شود، می¬توان انتظار داشت که زبان نیز تغییر نماید.
*نقش زبان مادری در پیشرفت کودکان:
پژوهشگران زبان مادری، روانشناسان و …در مقالات و آثار گوناگون خود ثابت کرده¬اند که آموزش زبان مادری به کودکان دو زبانه و چند فرهنگی، قابلیتی می¬دهد که آنان قادر خواهند شد در جامعه چند فرهنگی موجود و در هر کجای دنیا تواناتر و هوشمندتر ازدیگران عمل نموده و نقش اساسی و کلیدی خود را در محیط کار و زندگی ایفا نمایند.در مطالعات فرهنگی و اجتماعی زبان بعنوان یک ابزار برقراری ارتباط اجتماعی به شمار می¬آید؛ در واقع زبان از نیازهای مهم تمام جوامع انسانی است که از طریق آن اعضای جامعه می¬توانند بصورت اجتناب¬ناپذیربا یکدیگر رابطه و تعامل برقرارنمایند؛ تا از این طریق نیازهای یکدیگر را رفع کنند. چنین ارتباطی از مهمترین ویژگی¬های انسان¬هاست، توانایی برقراری ارتباط بوسیله زبان از مهمترین و پیچیده¬ترین دستاوردهای انسانی است. زبان برای بیان همه چیزی از نیازهای جسمانی گرفته تا آرزوهای روحی بکار می¬رود. زبان به انسان¬ها اجازه می¬دهد که تا فرهنگ را بیافریند، تجربه¬ها را انباشت کنند و شیوه¬های رفتاری یکسان را از نسلی به نسل دیگر انتقال دهند. زبان از عناصر فرهنگی مشترک میان افراد یک جامعه است که نوعی نماد ارتباطی است در واقع جذب عناصر فرهنگی از طریق زبان و سایر سمبل¬ها یا نمادهای ارتباطی صورت می¬گیرد. زبان اصلی¬ترین وسیله¬ای است که انسان-ها در اختیار دارند ودر جامعه برای برقراری ارتباط از آن استفاده می¬کنند. بنابراین زبان در حکم نظامی است که بیان گفتار مشخص را در اجتماع معینی از انسان¬ها امکان¬پذیر می¬سازد. زبان مستقیماً قابل رویت نیست بلکه دارای ویژگی¬های کلامی است که بر آن تقدم دارد .
در یک بیان ساده زبان وسیله ارتباطی بین انسان¬ها است؛ که این ارتباط در سطح خرد شامل کنش¬های اجتماعی نمادی گشته، که بصورت مستقیم و غیرمستقیم میان افراد شکل می¬گیرد. در سطح کلان شامل یکسری از اندیشه¬ها و میراث¬فرهنگی و تمدن بشری شده که در میان نسل¬های یک جامعه انتقال فرهنگی و اشاعه یافته است. باتوجه به مطالب مطرح شده از دیدگاه علوم-اجتماعی در حوزه فرهنگ زبان محصولی فرهنگی و اجتماعی است.
لذا یکی از پدیده¬های خاص زندگی انسان است و آن چنان در تار و پود زندگی روزانه انسان تنیده شده که همچون خواب وخوراک بسیار بدیهی جلوه می-نماید. برای درک اهمیت زبان کافی است تصور کنیم که زبان از جامعه انسانی گرفته شود. به خوبی می¬توان از چنین تصوری دریافت که تمدن و فرهنگ بشر نابود می¬گردد. زبان پدیده¬ای است حامل! حامل فرهنگ و اندیشه یک ملت!

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۴:۱۱ ق.ظ

دیدگاه


8 − هفت =