روز سینما و عرق شرم بر پیشانی

روز سینما و عرق شرم بر پیشانی

مازیار آقازاده
گروه اجتماعی: مانده‌ایم خوشحال باشیم از اتفاق پنج شنبه هفته گذشته در مورد استقبال و صف‌های طویل در مقابل سینماها در روز »سلام سینما«، یا این که از ازدحام و »بلبشو« و ثبت لحظه‌هایی از دوربین خبرنگاران که حکایت از درگیری و »هل دادن« برخی افراد برای ورود به سالن سینماها بود، ناراحت باشیم.
واقعیت چیست؟ چرا باید افرادی که قطعا از طبقه متوسط جامعه‌اند وآن قدر به اخبار و اطلاعات دسترسی دارند که می‌دانند روز سینما یعنی چه؟ و احتمالا از طبقات پایین و حاشیه نشین جامعه نیستند که حتی خبر چنین روزی را هم نشوند و برایشان مهم نباشد که در چنین روزی به سینما بروند؛ صف می‌بندند تا در یک روز کاملا فرهنگی وارد سینماها شوند و فیلم (یک کالای کاملا فرهنگی) تماشا کنند و سطح آگاهی‌شان بالا برود، صحنه‌هایی خلق کنند که دیدن آن‌ها هر انسانی را که دغدغه اجتماعی دارد نگران می‌سازد.
نگرانی از آن روست که رفتارهایی را از طبقه‌ای از جامعه می‌بینیم که نباید ببینیم. طبقه متوسط، طبقه‌ای از جامعه است که نه آن قدر جیب پری دارد که مثل طبقات ثروتمند و برخوردار هر چه اراده کند در اختیارش باشد و نه آن چنان بی پول است که فقط دغدغه »سیر کردن شکم« خود و خانواده تحت سرپرستی را داشته باشد.
در واقع طبقه متوسط طبقه‌ای است که از سطح »دغدغه شکم« گذشته است و نیاز های اولیه زندگی همچون خوراک و پوشاک و مسکن را تا حدی معقول برطرف کرده است و حالا دنبال کالای فرهنگی است تا نیاز روان خود را نیز تامین کند و دانش خود را نیز ارتقا کند.
در اکثر کشورها هم چنین طبقه‌ای همواره مشتری اصلی کالاهای فرهنگی‌اند.
به قول مولانا:
آدمی اول حریص نان بود/زان که قوت و نان ستون جان بود.
چون به نادر گشت مستغنی ز نان/عاشق نامست و مدح شاعران
اما چرا آدم‌های جامعه که به قول معروف و به احتمال زیاد»از غم نان فارغ اند« و از اقشار کم درآمد آسوده خاطرترند، چنین رفتارهایی از خود بروز می‌دهند، آن هم در جایی که هیچ گونه توجیه منطقی برای آن وجود ندارد؟مگر بلیت سینما چند است که رفتن و دیدن یک فیلم مجانی ضرورت ۱۶ بار تلفن به مراکز اورژانس و شکسته شدن در ورودی سینما، دعوا و درگیری و زد و خورد در مقابل سینماها در شهرهای مختلف کشور را سبب شود؟ وانگهی مگر جامعه ما چقدر به قول معروف »سینما رو« است؟ بسیاری از سینماهای کشورمان در طی ۳ دهه گذشته تعطیل شده است و صنعت سینما و سینماداری علی رغم تولید برخی فیلم‌های با کیفیت و مطرح شدن در سطح جشنواره‌های جهانی، رونق سابق خود را کاملا از دست داده است. واقعیت این است که دیدن صحنه‌های این چنینی از ازدحام و ورود توام با درگیری و»هل دادن« به اماکنی خاص در کشورهای دیگر و حتی برخی کشورهای توسعه یافته نیز اتفاق می‌افتد، اما دو نکته وجود دارد که آن را متفاوت از ماجرای اتفاق روز پنج شنبه در کشور ما می‌کند:
۱- نخست اینکه صحنه‌های »بدو بدو« و »فشار و هل« در مقابل برخی فروشگاه‌ها و در ایام حراج‌های فصلی به ویژه حراج‌های سال نو اتفاق می‌افتد که مزیت اقتصادی قابل توجهی برای آن وجود دارد و هر که زودتر برسد، می‌تواند بهترین و بیشترین اجناس را با نازل‌ترین قیمت بخرد. در واقع این فروشگاه‌ها را به دلیل حراج فوق‌العاده و چند برابر زیر قیمت برای باقی نماندن کالا در انبار، در اصطلاح »جارو می‌کنند« و مسئله ای به نام خرید عادی مطرح نیست.
۲- نکته دوم اینکه در ازدحام‌هایی از این جنس در کشورهای توسعه یافته غالبا این طبقات کم درآمدتر جامعه‌اند که صف می‌بندند و آن صحنه‌ها را خلق می‌کنند، نه طبقه متوسط به بالا. از این رو این توجیه وجود دارد که »مشت نمونه خروار نیست« و رفتاری از یک طبقه اجتماعی سر زده است که تا حدودی طبیعی جلوه می‌کند. بهانه‌ای برای خرید تقریبا مجانی برای گروهی از جامعه که روی لبه یا زیر خط فقرند اتفاق افتاده است و ازدحام و هجوم بابت آن است؛ اما اتفاق روز پنج شنبه در مقابل سینماهای کشورمان را چگونه می‌توانیم با آن ازدحام‌ها و فیلم‌ها و عکس‌های آن مقایسه کنیم. نه از حراج ارزان خبری بود و نه رفتارهایی چون هل دادن درگیری، فحش و ناسزا، شکستن در و شیشه و … از طبقه‌ای سر زده است که می‌توان آن را به حساب کم آگاهی آن گذاشت! اتفاقا چون این اتفاق فاقد هر دو جنبه مقایسه‌ای با موارد مشابه در کشورهای دیگر است، نگران کننده است.
مردمی که سال به سال سینما نمی‌روند وقتی اعلام می‌شود که یک روز سینماها مجانی‌اند صف‌های طویل مقابل سینما می‌بندند و به هنگام ورود به سینما گاه کار به دعوا و درگیری و رفتارهایی می‌کشد که ثبت آن‌ها از لنز دوربین خبرنگاران عرق شرم را بر پیشانی هر بیننده‌ای می‌نشاند! البته نگرانی از دیدن چنین صحنه‌هایی هنگامی بیشتر می‌شود که وجود رفتارهای مشابه را در ایستگاه‌های مترو و به هنگام سوار شدن به قطار خالی در زمان‌های ازدحام را فریاد آوریم.
ظاهرا مشکلاتی در جامعه وجود دارد، کار نگارنده یافتن پاسخ و تحلیل این رفتارها نیست تنها بیان این نکته به کارشناسان و خبرگان دغدغه اصلی است، باید در این زمینه کارشناسان نظر بدهند.
چرا این گونه است که مخاطبان یک اتفاق کاملا فرهنگی که باید طبیعتا از سطح آگاهی و شعور اجتماعی بالاتری برخوردار باشند، (چون می‌خواهند در روز سینما به سینما بروند و یک کالای فرهنگی را ببینند)، برای وارد شدن به سینما گاه شاخص رفتار متمدنانه یعنی صبوری را وا می‌نهند و به»بربریت« رو می‌آورند؟

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۵:۵۷ ق.ظ

دیدگاه


8 − یک =