رسانه‌ها جایگاه بروز تحول درفرهنگ‌

رسانه‌ها جایگاه بروز تحول درفرهنگ‌

گروه فرهنگی: فضای مجازی عبارتی است که در مقابل جهان واقعی به کار می‌رود و مفهوم آن فضایی است که وجود فیزیکی و واقعی ندارد یعنی دنیایی متشکل از ابزارها و داده‌های الکترونیک که دیده نمی‌شود اما وجود دارد و مانند یک دنیای واقعی شامل اماکن، وسایل و شهروندانی است که در آن زندگی می‌کنند. این تکنولوژی که در عرصه‌های مختلف به بهبود و پیشرفت زندگی کمک شایانی کرده است، در دستان نظام سلطه غرب قرار دارد. نظام سلطه به عنوان سیستمی که خود را متولی امور جهان می‌داند، پیوسته در پی افزایش نفوذ خویش در سراسر دنیاست. یکی از راهکارهای غرب برای حفظ جایگاه سلطه‌گری‌اش در جهان برقرار ساختن نظامی واحد و جهانی مبتنی بر سبک زندگی غربی است. فضای مجازی، ابزاری برای تحقق این هدف به شمار می‌آید. در این مقاله تلاش شده است ابعادی از این پروژه تبیین گردد.
مهم‌ترین جنبه فضای مجازی کارکرد رسانه‌ای آن است؛ چرا که پیشرفت تکنولوژی امکان ارسال و دریافت همه اشکال داده‌های دیجیتال اعم از متن، صوت، تصویر، فیلم و… را در آن فراهم کرده است. بُعد رسانه‌ای فضای مجازی از آن جهت اهمیت دارد که »رسانه‌ها اغلب جایگاه بروز تحول در فرهنگ‌اند، چه به معنای هنر و اشکال نمادین و چه در معنای مدها، خلق و خوها شیوه‌های زندگی و هنجارها«. درست است که فرهنگِ فرد؛ رفتار، عملکرد، چگونگی پوشش و تمدن او را تعریف می‌کند ولی اگر پوشش شخصی در تقلید از دیگران تغییر کند، تحت تاثیر قرار گرفتن فرهنگ بومی وی از فرهنگ بیگانه امری طبیعی خواهد بود.گردانندگان و طراحان فضای مجازی، عوامل غیرخودی و بیگانه‌ای هستند که اصول و فرهنگ آن‌ها بر فضای مجازی حاکم است. با توجه به ماهیت تمدن غرب و تاریخ آن، تضاد آشکاری بین فرهنگ غرب و فرهنگ اسلامی وجود دارد. اثرگذاری فرهنگ_غربی بر رفتار، کنش، علایق و در مجموع سبک زندگی مخاطب مسلمان محدود به شمایل و آداب ظاهری نمی‌شود بلکه به مرور زمان بر ارزش‌های دینی و ایمان او هم تأثیر می‌گذارد. ترویج سبک زندگی غربی در عرصه‌های مختلف فضای مجازی و پذیرش آن توسط مخاطب هجمه‌ای از جانب دشمن است که ایمان و یقین مسلمانان را نشانه رفته است. به منظور اثبات این ادعا باید ابتدا ریشه و منشأ سبک زندگی مشخص شود.سبک زندگی افراد، معرّف هویت شخصی و اجتماعی آن‌ها است. آنتونی گیدنز در تعریف سبک زندگی می‌گوید: »شیوه زندگی را می‌توان به مجموعه‌ای کم و بیش از عملکردها تعبیر کرد که فرد آن‌ها را به کار می‌گیرد، نه فقط به خاطر این‌که نیازهای جاری او را بر‌می‌آورند بلکه روایت خاصی را هم که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران متجسّم می‌سازند«؛ یعنی مجموعه رفتارها، عادت‌ها و تصمیم‌گیری‌های یک فرد که شخصیت او را نشان می‌دهد، معرّف شیوه منتخب او برای زندگی نیز هست. در تعریف‌های جامعه شناختی مانند نمونه‌ای که گذشت، رفتار، رکن اصلی است بدون این‌که ریشه و منشأ آن مورد توجه قرار گیرد.روانشناسان اگرچه هنجارها و ارزش‌ها را خاستگاه رفتار می‌دانند اما با این دو مؤلفه نیز نمی‌توان تعریفی جامع از سبک زندگی ارائه کرد. احمدحسین شریفی تعریفی را جامع تلقی می‌کند که در چهار چوب قرار گیرد و با این رویکرد سبک زندگی را چنین تعریف می‌کند:مجموعه‌ای از رفتارهای سازمان‌یافته که متأثر از باورها ارزش‌ها و نگرش‌های پذیرفته‌شده و متناسب با امیال و خواسته‌های فردی و وضعیت محیطی وجهه غالب رفتاری یک فرد یا گروهی از افراد شده‌اند.» با توجه به این تعریف می‌توان گفت که واحدِ سبک زندگی، رفتار است. این رفتار از ارزش‌ها سرچشمه می‌گیرد و ارزش‌ها ریشه در نگرش فرد دارند. از آن‌جا که خاستگاه نگرش افراد جهان‌بینی آن‌هاست، می‌توان گفت که اعتقادات و بینش، زیربنایی‌ترین لایه سبک زندگی به شمار می‌آیند.سبک زندگی در جامعه اسلامی باید جلوه ظاهری اعتقادات و ارزش‌های اسلامی باشد؛ یعنی هر عمل و رفتاری که به هر نحو در نگاه دین ناپسند آید، مردود می‌باشد. برای نمونه، زندگی در جامعه اسلامی اگر با انفاق و یا قناعت همراه نباشد، مورد تایید دین نیست. در نتیجه هرچند این زندگی در متن جامعه اسلامی جریان دارد ولی نام سبک زندگی اسلامی بر آن اطلاق نمی‌شود. افزون بر این، پایبند نبودن به ارزش‌های دینی رفته‌رفته به تضعیف ایمان می‌انجامد. سریال‌های ماهواره‌ای: مردم بیش از این‌که ازگفته‌ها و نوشته‌ها تاثیر بگیرند، از رفتارها متأثر می‌شوند. روانشناسان نیز بر این مسأله تاکید دارند که ۷۵ درصد یادگیری از طریق بینایی صورت می‌پذیرد. الگو داشتن، از نیازهای اولیه معیشتی و اجتماعی انسان در زندگی به شمار می‌رود. مجذوب الگوهای زیبا و دل‌فریب شدن برای انسانی که حب زیبایی و جمال در ذات او قرار دارد، طبیعی است. آن‌چه ناپسند به شمار می‌آید تاثیرپذیری از الگوهای زیبا خارج از چهارچوب دینی است. تغییر اولویت‌ها در برطرف‌کردن نیازهای زندگی نتیجه تقلید از الگوهای ماهواره‌ای است. محوریت جلوه و زیبایی به عنوان معیار در تهیه کالا به جای توجه به کارآمدی آن در زندگی به معنای جایگزینی معیارهای غربی به جای ضوابط اسلامی است.
وب‌سایت زندگی دوم جایی است که افراد نسخه دلخواهی از زندگی آرمانی خود را در آن شبیه‌سازی می‌کنند. آن‌ها با ورود به سایت ابتدا اقدام به عضویت در آن می‌کنند. پس از آن‌که فرد تمام ویژگی‌ها اعم از علایق، خصوصیات رفتاری، ویژگی‌های شغلی و روانشناسی خود را در وب‌سایت ثبت کرد، درخواست برقراری ارتباط می‌کند. فرد می‌تواند در آن‌جا شغل برگزیند، حساب بگشاید و حتی اقدام به ازدواج کند. اگر زندگی فرد رضایتمندی او را به همراه نداشته باشد سکندلایف به او این امکان را می_د‌هد که زندگی دومی به موازات زندگی اول خود ایجاد کند؛ اگر از دوستان، خانواده، اندام و ظاهر و محل زندگی خود راضی نیست، می‌تواند خانواده‌ای جدید داشته باشد. سکندلایف برای او اندامی جدید می‌سازد، برایش افرادی را ایجاد می‌کند که پیرو و مرشدش باشند و تمام شخصیت او را به جایی می‌برد که برایش به ظاهر جذاب‌تر باشد. غرق‌شدن در چنین دنیایی لذت زندگی واقعی را از فرد می‌گیرد. شخص ساعت‌ها در محیطی به سر می‌برد که همه چیز دارد و بازگشتش به دنیای واقعی همراه با حرص و طمع کسب داشته‌های مجازی‌اش است.اخیراً در شبکه‌های اجتماعی صفحاتی با نام »بچه پولدارها« ایجاد شده است که در آن افراد، ثروت و دارایی‌های خود را به دیگر اعضا نشان می‌دهند. ایجاد صفحاتی این‌چنینی بر گذار جامعه از ارزش‌های معنوی به ارزش‌های مادی دلالت می‌کند. پیش‌تر، افرادی از منزلت و جایگاه والای اجتماعی برخوردار بودند که ایمان و تقوای بالایی داشتند، اما اکنون ثروت برای عد‌ه‌ای به وسیله‌ای برای کسب احترام و منزلت مبدل شده است. افراد ثروتمند با برشمردن دارایی‌های خود، ناامیدی را برای مردم به بار می‌آورند و ناامیدی باعث گسترش حرص و طمع میان مردم برای رسیدن به آن ماشین و آن زندگی اشرافی و … می‌شود.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۳۳ ق.ظ

دیدگاه


+ هشت = 16