رخنه فرهنگی بستری مناسب برای نفوذ

رخنه فرهنگی بستری مناسب برای نفوذ

گروه فرهنگی: بدون تردید آسیب های موجود در فرهنگ کشور دارای آثار و پیامدهای منفی بسیاری است که هر یک بصورت مجزا به مثابه یک تهدید کیان مقدس نظام اسلامی را که حاصل خون های بسیاری است در معرض تهدید قرار داده و بستری مناسب برای عملیاتی شدن پروژه نفوذ فرهنگی غرب در کشور است که به تبع آن تحقق اهداف و آرمان های متعالی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را که به صراحت در قانون اساسی که ناشی از اصول و مؤلفه های ناب اسلامی است درج شده کمی با دشواری مواجه ساخته است.
برای تهدید هایی که از سالیان گذشته کماکان بر فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی سایه انداخته است می توان موارد متعددی را بر شمرد که حوزه_های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و . . . تحت الشعاع آثار و پیامدهای منفی خود قرار داده و در برخی موارد صدمات عمده ای را بر پیکره فرهنگ ناب اسلامی و ایرانی وارد آورده است
بی شک تجمل گرایی و رفاه زدگی و گرایش افراطی به ظواهر دنیوی مهمترین و نخستین آسیبی است که فرهنگ و جامعه اسلامی را تهدید می کند و غفلتازآراستگی های درونیومعنوی را به دنبال دارد بگونه ای که با تغییر الگوی مصرف ناخواسته هزینه هایی را بر مردم و کشور تحمیل می کند. واقعیت این است که تجمل گرایی به معنای گرایش به تجملات، یکی از پدیده‌های نابهنجار اجتماعی و یک بیماری روان شناختی است.
هر چند که نمی توان آن را یک رذیلت اخلاقی دانست، ولی باید اذعان کرد که آثار آن از یک رذیلت اخلاقی در روحیه فرد و جامعه، کمتر نیست.گرایش به تجمل یک امر طبیعی و فطری است ولی مراد از تجمل گرایی در اینجا، شکل افراطی این گرایش است که پیامدهای زیانباری را بر اقتصاد سالم خانواده و جامعه بر جا می‌گذارد و از مصادیق اتراف، تبذیر، اسراف و مانند آن به شمار می‌آید. کما اینکه باید توجه داشت فقر فرهنگی، احساس حقارت، تکبر، تفاخر، چشم هم چشمی و مانند اینها از جمله عواملی است که افراد جامعه را به سوی تجمل گرایی سوق می_دهد.همچنین باید توجه داشت تجمل گرایی و پرهیز از ساده زیستی بخصوص در مورد مسؤلان نه تنها یک آسیب فرهنگی محسوب می شود بلکه افزون بر آن آثار و پیامدهای ناگواری را نیز بر فرهنگ و جامعه اسلامی بر جای می گذارد. واقعیت این است که با گرایش مردم و بخصوص مسؤلان، هزینه‌های مصرف بالا می‌رود و طبیعی است که راه های مشروع، کفایت نمی‌کند. لذا مسؤلان تجمل‌گرا برای دستیابی به خواسته‌های روزافزون خود، به انواع شیوه‌های نامشروع مانند اختلاس و خیانت روی می‌آورد و مردمی هم که شاهد چنین رفتارهایی هستند، برای اینکه از قافله‌ دنیاداری و دنیاخواهی عقب نمانند، به هر فسادی تن می‌دهند.
به عنوان نمونه تجمل گرایی در بهره_گیری از وسایل آرایشی از سوی مردان و زنان موجب می‌شود که هم بخش بزرگی از ثروت و درآمد خانوار صرف هزینه‌های بیهوده و نادرست گردد و هم اینکه سمت و سوی تولید و سرمایه گذاری به سوی ساخت و تولید وسایل آرایش کشیده شود. نتیجه آن خواهد بود که ثروت جامعه در جایی هزینه و سرمایه گذاری شود که قوام اقتصادی جامعه نیست و تامین کننده امنیت غذایی و آسایش جامعه نخواهد بود.بزرگنمایی فرهنگ غربی و احساس ضعف و حقارت کاذب در مقابل این فرهنگ یکی دیگر از آسیب هایی که همواره در فرهنگ اصیل جامعه اسلامی ایران به چشم خورده است. به زبان ساده یک آسیب بسیار مهم فرهنگی که حتماً می‌تواند بر سبک زندگی ایرانیان و فرهنگ جامعه اسلامی تأثیر گذارد غاز پنداشتن مرغ همسایه است.
این در حالی است که باید توجه داشت فرهنگ ناشی از نظام لیبرال غربی یک فرهنگ تجربه شده است که امتحان خود را در این صد سال اخیر پس داده است و نیازی به بحث نظری عمیق و طولانی ندارد.
چرا که دیگر کسی نمی‌تواند در مورد این نظام سخن به گزافه بگوید و از آن تمجید کند. مثلاً کسی نمی‌تواند بگوید که اگر یک جامعه به صورت دموکراتیک غربی که عدم استقلال انسان وجه بارز آن می باشد اداره شود، اثر فرهنگی آن این خواهد بود که بنیاد خانواده مستحکمتر خواهد شد، چون تجربه صدساله نظام‌های دموکراتیک خلاف این را اثبات کرده است.
در حقیقت مهمترین ویژگی فرهنگ غربی، عدم استقلال انسان‌هاست و این عدم استقلال به وسیله »کنترل افکار« و »کنترل و تحمیل علاقه‌های« انسان‌ها با شیوه‌های مدرن و نوین رسانه‌ای و هنری صورت می‌گیرد. از این رو در غرب، به ظاهر فضای آزاد ایجاد کرده‌اند اما برای اینکه بتوانند انسان‌ها را کنترل کنند و آن ها را به سمتی که خودشان می‌خواهند هدایت کنند، با مهارت‌های ویژه‌ای، اداره »افکار« عمومی و اداره »انگیزه‌ها« و علاقه‌های انسان‌ها را در دست خود گرفته‌اند.
اکثر مردم شاید بر این باورند که اگر میان ماهواره و اینترنت بخواهیم عنصر مخرب‌تر را انتخاب کنیم باید رأی به ماهواره دهیم اما با نگاهی عمیق‌تر می‌توان به قدرت تخریب بیشتر اشبکه های اجتماعی پی برد.
استفاده بیش از حد از شبکه‌های اجتماعی تعاملات رو در رو را کاهش می دهد، موجب کاهش تمرکز افراد بر روی اهداف اساسی زندگی حقیقی خواهد شد ،احساس نیاز به توجه و خطر ابتلا به افسردگی را به شدت افزایش خواهد داد، به جهت مقایسه پیوسته خود با دیگران اعتماد به نفس افراد را تقلیل داده و سبب ایجاد نارضایتی از خود می شود، با ایجاد هیجانات کاذب خواب افراد دچار اختلال شده و انظباط زندگی فردی و اجتماعی آنها مختل خواهد شد، گشت و گذارهای بی هدف درست مانند زمانی که از روی بی برنامگی به تماشای تلویزیون می پردازید بهره وری مغز از دریافت کنش‌های پیرامون را ضعیف کرده و کاهش واکنش سیستم‌های حسی فرد را به دنبال خواهد داشت. بنابراین به یقین می توان گفت حضور بیش از حد در شبکه‌های اجتماعی نابود کننده خلاقیت کاربران بویژه نوجوانان است.رخنه‌ و تهاجمی که از این محل (ماهواره و یا اینترنت در صورت استفاده نابجا) وارد می‌شود جبران ناپذیر است و ذهن و دل انسان را می‌رباید و لاجرم سبکی جدید در زندگی وی پایه‌گذاری می‌کند که فاصله‌ زیادی با سبک زندگی اسلامی و ایرانی دارد. تخریب فرهنگ فاطمی و هدف‌گیری حجاب و بالاتر از آن عفاف تنها یک بعد از رخنه فرهنگی دشمن در مقام تهاجم است که مانند گلوله اسلحه ژ-۳ از یک سو با سوراخی کوچک‌تر وارد می‌شود اما با اثر مخرب بالا از آن سو با چرخش و به هم ریختگی ساختاری که در آن نفوذ کرده از سوراخی بزرگ‌تر بیرون می‌رود.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۱۹ ق.ظ

دیدگاه


− یک = 3