راز سکوت جناح ها برای معرفی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد
گروه سیاسی: جهانبخش خانجانی فعال سیاسی عضو حزب کارگزاران سازندگی، اواخر فروردین را زمان آغاز رقابتهای انتخاباتی پیشبینی کرد و گفت: در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب مشارکت حداکثری اهمیت بیشتری دارد؛ در واقع این مشارکت میتواند قدرت چانه¬زنی ما را در عرصه بینالملل افزایش دهد.
در ادامه سلسله گفتوگوهای انتخاباتی با فعالان سیاسی، جهانبخش خانجانی مدیرکل اسبق روابط عمومی وزارت کشور پاسخگوی پرسشها بود.
تاکید رهبری و رئیسجمهوری بر میزان مشارکت و حساسیت این دوره از انتخابات را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظرم، مهمتر از درصد مشارکت، آنچه باید ملاک عمل باشد، این است که اکثریت مردم احساس کنند در تصمیم¬گیری¬ها نقش دارند. حساسیت این دوره نیز شاید از آنجاست که در انتخابات اسفند ۹۸ برخلاف دورههای پیشین، مشارکت پایین بود؛ در حالی که ما در سالهای ۹۲ ۹۴و ۹۶ برای انتخابات ریاست جمهوری (دور اول و دوم آقای روحانی) و انتخابات مجلس، شاهد حضور گسترده مردم پای صندوقهای رای بودیم.
چرا این حضور در اسفند ۹۸ تکرار نشد؟
متاسفانه بنابه دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و رد صلاحیتهای گستردهِ کاندیداها در انتخابات مجلس، واجدان شرایط نامزدی و گزینههای انتخاب مردم بسیار کم شده بودند و انگیزه مردم برای حضور در تصمیمگیری و شرکت در انتخابات و گزینش عناصر تاثیرگذار قوه مقننه، پایین آمده بود.
از طرفی یکی از نقاط بحرانی هر جامعهای همین کاهش حضور است؛ بویژه در کشورهای جهان سوم که هنوز تحزب و مشارکت نهادینه شده وجود ندارد و میتواند یک زنگ خطر و هشدار باشد؛ زیرا در چنین شرایطی مردم احساس میکنند حضور و عدم حضورشان بینتیجه است و چهبسا از شرکت نکردن، تلقی یک نوع نگاه منفی به کشور میشود؛ به همین دلیل مشارکت بالا در انتخابات از اهمیت ویژهای برخوردار است.
باید متوجه باشیم که حضور مردم در انتخابات باعث حفظ منافع ملی و تقویت قدرت چانه¬زنی حکومت و دولت در عرصه بینالمللی است؛ وقتی مردم در انتخابات حضور اندکی داشته باشند، ممکن است این برداشت شود که دولت از پشتوانه مردمی برخوردار نیست. حضور و مشارکت مردم از ویژگی¬های جمع¬پذیری سیاسی در جهت حفظ حاکمیت و تامین منافع ملی است.
به موضوع ردصلاحیتها اشاره کردید؛ با توجه به سابقه حضور شما در وزارت کشور، دو نهاد مهم نظارتی و اجرایی شورای نگهبان و وزارت کشور، در این فرصت باقیمانده تا زمان رایگیری، چه باید کنند تا مشارکت افزایش یابد؟
درباره شوراها، این نگرانی وجود دارد که هیاتهای نظارت وابسته به مجلس کنونی به رسم جریان اصولگرای راست افراطی، رد صلاحیت گستردهای کنند و ممکن است با حذف بسیاری از کاندیداها بویژه در کلان شهرها، مانع از حضور چهرههای تاثیرگذار اصلاحطلب و مستقل شوند؛ درنتیجه همین عملکرد، سبب کاهش مشارکت شود زیرا حجم گسترده شرکت¬کنندگان (انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان) برای انتخابات شوراهای شهر و روستا، میتواند به عنوان یک عامل تاثیرگذار در افزایش مشارکت انتخابات ریاست جمهوری مطرح باشد؛ بنابراین اگر ردصلاحیتهای گسترده رخ دهد و ناظران شوراها که عمدتا از جریان تندروی مجلس هستند، بخواهند اینگونه تصمیم¬گیری کنند، میتواند تاثیر بسیار بدی در کل روند مشارکت داشته باشد.
درباره انتخابات ریاست جمهوری هم این نگرانی وجود دارد؟
در انتخابات ریاست جمهوری به نظرم بیشتر ردصلاحیت¬های شکلی در وزارت کشور انجام میگیرد و در ادوار مختلف، وزارت کشور تلاش کرده منطبق بر قانونی که قابلیت سنجش داشته باشد، به بررسی صلاحیتها بپردازد و عمده¬ ردصلاحیتها به دلیل رعایت چهارچوبهای قانونی است؛ اما رد صلاحیت در شورای نگهبان فاقد سنجش کمی است و بیشتر جنبه کیفی و تفسیری دارد.
اگر اعضای شورای نگهبان بر مبنای یک سلیقه تفسیری، نوع خاصی تصمیمگیری کنند، ممکن است چهرههای تاثیرگذار رد صلاحیت شوند و آنگاه متاسفانه اقدامی که سال ۹۲ در رد صلاحیت آیتالله هاشمی رفسنجانی صورت گرفت، تکرار شود؛ در آن سال نیز رد صلاحیت ایشان بر خلاف انتظار مردم و قواعد قانونی بود؛ اگر چنین اتفاقی در این دوره رخ دهد، این احتمال وجود دارد که مشارکت کاهش یاید و تعداد زیادی، انگیزه شرکت در انتخابات را از دست بدهند.
جدای از بحث ردصلاحیتها، چرا این روزها گروههای سیاسی فعالیت خاصی ندارند و حتی کاندیداهای احتمالی هم مطرح نیستند؟
یکی از دلایل این است که یک تلقی در جامعه ایجاد شده که گویا به دلیل فعالیتها برخی نهادها، امکان رقابت برای هیچ یک از جریانهای سیاسی به وجود نیایید؛ نمونه آن هم وجود کاندیداهای متعدد در یک نهاد ارزشی است؛ وقتی چنین برداشتی در جامعه وجود دارد، خود به خود میتواند کاهش انگیزه چهره¬های سیاسی را به دنبال داشته باشد؛ به این دلیل که نهاد نظارت و تائید صلاحیت کننده، به نوعی همسو و همگام با آن نهاد است و احتمال میرود افراد احساس کنند به واسطه کوچک¬ترین خدشه¬ اطلاعی و قانونی ممکن است رد صلاحیت شوند.
دلیل دیگر اینکه، احزاب بیم دارند نامزد اصلی خود را معرفی کنند و جریان مقابل، به تخریب سازمان یافته مبادرت کند؛ پس تلاش میکنند نامزد اصلی خود را معرفی نکنند تا از احتمال آسیب از سوی رقیب بکاهند.
با این استدلال آیا باید منتظر باشیم تا چند هفته آینده، مثلا گروههای اصلاحطلب حضور و معرفی نامزد خود را عملی کنند؟
به نظرم شاید در اواخر فروردین ترکیب اصلی رقابتها مشخص شود؛ ضمن اینکه جریان اصولگرا که هیچ مانعی برای حضور در عرصه انتخابات ندارد، دچار مشکل هستند؛ به این دلیل که یک رقابت درون¬گروهی بین آنها وجود دارد.
از یک طرف جریان اقتدارگرا میخواهد شخصیت مورد نظر خود را به صحنه بیاورد، از طرفی عقلای جریان اصولگرا اعتقاد دارند نباید چنین اتفاقی رخ دهد. این دغدغه برای برخی چهرههای اصولگرا وجود دارد که اگر چهره نظامی را وارد صحنه سیاسی کنند، مردم در واکنش به این روند، همانند انتخابات ۷۶ و یا ۹۲ به جریان رقیب روی آورند و نتیجه انتخابات خلاف انتظار آنها باشد.
نکته دیگر اینکه، من با سالها سابقه فعالیت سیاسی، میدانم در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، ایشان برای مشارکت حداکثری و حضور مردم، اهمیت بیشتر قائلاند تا دیگر افرادی که خود را تابع نظر ایشان میدانند؛ به نظرم اگر سیاست کلان حاکمیت – منبعث از فرمایشهای رهبری – بر اساس مشارکت حداکثری است، به طور معمول باید شورای نگهبان و نهادهای موثر در انتخابات، مشی و رهنمود رهبری را در نظر قرار داده تا انتخابات، با شکوه و با مشارکت بالای مردم برگزار شود. در همین رابطه، رفتارهای برخی چهرههای سیاسی مجلس و یا تخریبهای صداوسیما علیه دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از ایرناپلاس، این رفتارها ضربه زننده و دور از وظایف اصلی نهاد مجلس است که به جای قانونگذاری در امر اجرا دخالت میکنند؛ سیاست صداوسیما نیز یک سیاست شکست خورده است و مصداق «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» است؛ یعنی افکار عمومی چنین رویکردی را قبول نخواهد کرد.
. Arazazarbaijan.siyasi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۹ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۳ ب.ظ