دولت خدمتگزار باید رفاه مردم را به نفع خود ترجیح دهد

دولت خدمتگزار باید رفاه مردم را به نفع خود ترجیح دهد

مهرداد خدیر
گروه اقتصادی: خبر»صدر نشینی ایران با پرداخت ۶۹٫۲ میلیارد دلاری یارانه انرژی در سال -۱۵٫۳ درصد از تولید ناخالص داخلی- در جدول یارانه انرژی در جهان«، موضوع مصاحبه‌ها و گزارش‌ها و تحلیل در رسانه‌ها شده و احتمالا زمینه‌چینی است برای افزایش قیمت برخی از اقلام مرتبط با انرژی که از آن با عنوان «واقعی کردن» قیمت هم یاد می‌شود.
این ترتیب اگر ناموزون به نظر می‌رسد به خاطر نسبت با تولید ناخالص داخلی است. دلیل این که چین با ۴۴٫۴ میلیارد دلار در رتبه هفتم قرار دارد در حالی که هند با ۲۵٫۴ میلیارد دلار در رتبه ششم، این است که یارانه انرژی در چین سه دهم درصد تولید ناخالص داخلی است و در هند نُه دهم درصد تولید ناخالص داخلی.
این یادداشت در پی آن است که یادآور شود آنچه به عنوان یارانه انرژی و مشخصاً بنزین در ایران مطرح می‌شود، بیش از آن که یارانه باشد »عدم‌النفع« است و این دو را نباید معادل شمرد.
حداکثر این که از »عدم‌النفع« به عنوان »یارانه پنهان« می توان یاد کرد. به عبارت روشن‌تر دولت بابت بنزین »یارانه نمی‌پردازد«. بلکه از نفع کلان خود صرف نظر می‌کند و این دو گزاره با هم متفاوت‌اند.
یارانه، آن است که در قانون بودجه دیده شده و عدد آن بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نیست.
یارانه، در واقع فاصله قیمت مورد نظر تولید کننده و قیمت مطابق با قدرت خرید مصرف کننده را پر می‌کند. به عنوان مثال تولید کننده شیر می‌گوید اگر هر لیتر شیر کمتر از ۶ هزار تومان قیمت گذاری شود او دیگر قادر به ادام? تولید نیست و چون دولت، دغدغ? اشتغال و سرپا ماندن واحدهای تولیدی را هم باید داشته باشد نمی‌تواند تولید کننده را موظف کند ۴ هزار تومان بفروشد. از سوی دیگر مثلا قدرت خرید مصرف کننده بیش از ۵ هزار تومان نیست. در اینجا دولت وارد می‌شود و پرداخت مابه التفاوت را بر عهده می‌گیرد.دولت نوع دیگری از یارانه را نیز می_پردازد که هر چند در قانون بودجه دیده نشده اما چون از منابع موجود در بخش عمومی مانند صندوق توسع? ملی، صندوق نوآوری و شکوفایی یا حساب هدف‌مندی یارانه یا شرکت‌های دولتی است باز یارانه به حساب می‌آید منتها از آن با عنوان »یاران? فرابودجه‌ای« یاد می‌شود.
این عدد هم بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار میلیارد تومان است. جمع دو عدد یاران? بودجه‌ای و فرابودجه‌ای ۲۵۰ هزار میلیارد تومان می‌شود.
با این وصف این پرسش پدید می‌آید که عدد ۹۰۰ هزار میلیارد تومان از کجا می‌آید؟!
اگر ۹۰۰ را از ۲۵۰ کسر کنیم به عدد ۶۵۰ (هزار میلیارد تومان) می‌رسیم یا همان یاران? پنهان.
بنابراین اگر هم یارانه باشد یاران? پنهان است و با بودجه‌ای یا فرابودجه ای تفاوت دارد. یاران? پنهان اما در واقع »عدم‌النفع« است.
عدم‌النفع یعنی چه؟ یعنی کالای تولید داخل را با قیمت پایین‌تر از قیمت قابل فروش در خارج از کشور بفروشیم.
چند نکته اما در این میان وجود دارد:
۱٫ چنان که گفته شد یارانه همان عدم‌النفع نیست یا هر عدم‌النفعی یارانه نیست. فرض کنید شما باغ سیب دارید و هر ماه از باغ‌تان ۲۰ کیلو سیب به کارمندتان می‌دهید.
آیا می‌توانید به او بگویید ۱۰۰ هزار تومان سیب به تو دادم؟
درست است که این ۲۰ کیلو سیب ۱۰۰ هزار تومان ارزش دارد یا می تواند دربازار این گونه بفروشد اما برای تولید کننده ۵ هزار تومان تمام نشده است.درست است که می‌توانند بنزین را هر لیتر ۵ هزار تومان بفروشند اما آیا قیمت تمام شده آن هم ۵ هزار تومان است؟ در واقع نفعی نمی‌برند نه این که یارانه بپردازند.
۲٫ قیمت دلار از نظر دولت ۴۲۰۰ تومان است. آیا قیمت قابل فروش اقلام انرژی با این قیمت دلار محاسبه می شود یا دلار ۱۰ یا ۱۲ هزار تومان؟ این نیز مشخص نیست.
۳٫ بخشی از صرف نظر کردن دولت از عدم‌النفع در راستای ایجاد رفاه است. در اردیبهشت ۸۴ خبرنگار یو اس تو دی که برای انتخابات ریاست جمهوری به ایران آمده بود با آقای هاشمی رفسنجانی مصاحبه کرد و در آغاز پرسید: متوسط درآمد ایرانیان ۲۰۰ دلار است اما زندگی ها ۱۰۰۰ دلاری است. این تفاوت از کجا می آید؟ پاسخ هاشمی جالب بود و گفت: جواب‌تان را با مراجعه به پمپ بنزین یا ملاحظه قبض برق و گاز دریافت می‌کنید.منظور این بود که بخشی از دستمزدهای اندک و ناکافی با یارانه‌های مستقیم و پنهان جبران می_شود.
۴٫ بنزین در ایران یک کالای معمولی نیست. درست یا نادرست به کالای معیار بدل شده است. منظور از کالای معیار این است که قیمت آن بر بهای دیگر اقلام اثر می‌گذارد.
به یک دلیل ساده: عرضه بنزین به قیمت ۱۰۰۰ تومان به معنی »عدم النفع« دولت است و عدم النفع نه یارانه بودجه‌ای است نه یارانه فرابودجه‌ای.
این سخن به معنی آن نیست که عدم النفع امر مثبتی است و باید ادامه یابد. هدف از این گفتار این است که اصطلاحات را درست و دقیق به کار ببریم و این نکته را هم در نظر داشته باشیم که کار دولت مثل یک کاسب، نفع بردن نیست.زیرا از آموزش و پرورش دولتی یا بهداشت دولتی هم نفع نمی‌برد. آیا باید تعطیل کند؟ مگر کار دولت و حکومت و شأن آن بیش از خدمات رسانی است؟
آنچه باید بررسی ود این است که عدم‌النفع به رفاه انجامیده یا نه. اگر عدم‌النفع رفاه ایجاد کرده فبها و اگر ایجاد نکرده آیا با »نفع« ایجاد می‌شود یا »نفع« مردم در »عدم‌النفع« دولت است؟!
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱:۵۵ ب.ظ

دیدگاه


نُه − 4 =