دور نیست آن زمان که مردم بگویند صد رحمت به دولت قبلی!
گروه تحلیل: فرشاد مومنی استاد دانشگاه و اقتصاددان گفت: صرف نظر از آن ماجراهای باندی و جناحی مسئلهی اساسیتر، مسئلهی کشور، مردم و آیندهی ما است که به ما نهیب میزند و میگوید باید به اینها بفهمانیم که گرفتاری کشور به صرف جابجایی افراد حل و فصل نمیشود. ما نقصانهای معرفتی و فساد و نابرابری شکنندگیآوری را تجربه میکنیم که باید فکری برای آنها کنیم.
نشست مجازی رونمایی از کتاب «مالیه روح مشروطه است» اثر میکائیل عظیمی توسط موسسه دین و اقتصاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست فرشاد مومنی استاد اقتصاد با بیان اینکه در یک موقعیت زمانی خیلی استثنائی این کتاب منتشر شده و آن به این اعتبار است که کشوری که با انبوهی از بحرانهای بزرگ و کوچک روبرو است، گفت: تحت شرایط بسیار خاص ساختار ویژهای از قدرت و ثروت بر آن مسلط شده است. آنها ادعاهای خیلی بزرگی را مطرح کردند اما به دلیل پدیدهی وابستگی به مسیر طی شده و به دلیل ضعف اندیشهای مفرطی که این دولت مشاهده میشود این خطر وجود دارد که به زودی تمام ایرانیان برای همهی کسانی که پیش از این دولت مسئولیت داشتند طلب مغفرت و رحمت کنند. بنابراین صرف نظر از آن ماجراهای باندی و جناحی مسئلهی اساسیتر، مسئلهی کشور، مردم و آیندهی ما است که به ما نهیب میزند و میگوید باید به اینها بفهمانیم که گرفتاری کشور به صرف جابجایی افراد حل و فصل نمیشود. ما نقصانهای معرفتی و فساد و نابرابری شکنندگیآوری را تجربه میکنیم که باید فکری برای آنها کنیم. ما فعلاً به جنبههای اندیشهای معطوف شویم.
نتیجه تصمیم گیری ها در سه دهه گذشته درست در مقابل اهداف آن بوده است
مومنی افزود: من روی خودم را به نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور میکنم و میگویم اکنون زمان آن است که نگاهی به تصمیمات کلیدی سه دههی گذشته بیندازید. بدون استثناء تمام تصمیمگیریهای کلیدی ما درست در نقطه مقابل اهداف اعلام شده نتیجه داده است. ما با یکی از بیسابقهترین و خطرناک ابعاد شکست سیاستگذاری روبرو هستیم. آن چیزی که مسئله را بسیار تکان دهندهتر میکند اینکه طی سه دههی گذشته روی هر موضوع سیاستی که بیشتر حیثیت و مشروعیت خودشان را خرج کردهاند شدت شکست و فاجعه آفرینیاش بیشتر بوده است. ببینید چقدر اینها حرفهای تکان دهندهای هستند و باید برجسته کرد بخاطر اینکه همه بفهمند نه مسئلهی ایران مسئلهی افراد است که با جابجا شدن آنها مشکلات حل و فصل شود و نه با جابجا شدن باندها و جناحها مسئله حل میشود. باید یک آراستگی و پیراستگی معرفتی و منفعتی در ایران تدارک ببینیم و تا زمانی که آن حل نشود روند قهقرائی ادامه پیدا خواهد کرد.
در بررسیهایی که از منظر شکست سیاستگذاری در سه دههی گذشته مشاهده میکنیم میگویند با منطق تحلیلهای سطح توسعه مهمترین اوصاف نظام تصمیمگیری که شکست را رقم زده هفت مسئله است و تا وقتی برای این هفت مسئله چارهای اندیشیده نشود هر کسی بیاید به قبلیها خیر میرساند که اگر قبلیها مرده باشند بگویند نور به قبرشان ببارد و اگر زنده باشند بگویند هزاران رحمت بر آنها…
این یک منطق رفتاری دارد و بنابراین باید آن را شناخت. ما میگوییم نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور بخشینگر، کوتهنگر، منبع محور، تک بعدینگر، رادیکال، غیر مشارکت جویانه و غیر علم محور است. وقتی میگوییم رادیکال است بدین معنا نیست که طرفدار عدالت اجتماعی هستند، نظام تصمیمگیری رادیکال یعنی نظام تصمیمگیری که میخواهد با شوک درمانی مسائل جامعه را حل و فصل کند. اگر دقت کرده باشد اکنون هم به دلیل اینکه در ایران مافیاهایی شکل گرفتهاند، این مناسبات که در کلیترین حالت میگوییم مناسباتی که به ایران رکود تورمی را تحمیل میکند و تعمیق میکند. گروههای پر نفوذ ذی نفعی پیدا شده که تا حدود زیادی ساختار قدرت را به تسخیر خودشان درآوردهاند اکنون دوباره بسترسازی میکنند که راه نجات ایران از شوک درمانی میگذرد.
مومنی در ادامه بیان کرد: اگر واقعاً مجال بود با جزئیات توضیح میدادم که اینها با چه شگردهایی چه چیزهایی را عمده میکنند به قصد اینکه چه چیزهایی نادیده گرفته شود و چه چیزهای بسیار کم اهمیتی عمده شوند. فرض بفرمایید یکی از فرمولهایی که در ایران دربارهاش کار میکنند بحث ترساندن مسئولان جدید از مسئلهی کسری بودجه و نقدینگی است. دائم این ایده را ترویج میکنند که ماجرای کسری بودجه توضیح دهندهی کل روند شکنندگیآور جهشهای بیسابقه در نقدینگی در کشور است. آن چیزی که آقای دکتر قاسمی عزیز مطرح کرد که باید از این دریچه بودجه را به مثابه یک نظام حیات جمعی دید به نظرم خیلی مهم است ما که در این حیطه تلاش میکنیم تمرکزمان را روی وجوه اندیشهای قضیه بگذاریم. صرف نظر از متهم کردن به اینکه کسری مالی دولت چنین و چنان است و به چه گروههایی چه منافعی میرساند بگوییم از جنبهی اندیشهای چه کاستیهایی دارد. دکتر شاکری در چند کار درخشان و ممتازشان که انتشار عمومی هم پیدا کرده با استناد به دادههای رسمی نشان داد سهم شوک قیمتهای کلیدی بویژه نرخ ارز و قیمت حامل انرژی از رشد غیر متعارف نقدینگی در ایران به مراتب از سهم کسری بودجهی دولت بزرگتر است. پس کسانی که این قدر غیر عادی علیرغم مستندات دوباره همان حرفها را تکرار میکنند بدین معنا است که میخواهند سهم سهلانگاریهای سیاستی که آقای شاکری با جزئیات توضیح داد چگونه شوک درمانی، واردات محوری افراطی و وامگیری خارجی با چه سازوکارهایی جهشهای بیسابقه در نقدینگی ایجاد کردهاند و بعد از آنها نوبت به کسری مالی دولت میرسد. بحثهای خیلی عمیقتری هم وجود دارند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: خود دعوت به اینکه دولت هزینههای خود را کاهش دهد در کشوری که بحران کرونا و تحریمها را دارد درحالیکه افراطیترین سیاستگذارهای راستگرای دنیا در دورهی حکومت خودشان شدیدترین تزریقهای مالی و سیاستهای کسری مالی دولت را دنبال کردند. در کل دورهی پنجاه سالهی گذشته شرایطی را تجربه میکنیم که مردم ایران از نظر امور حاکمیتی حکومت یکی از بیپناهترین ایام را سپری میکنند. در این شرایط تازه میگویند این را هم کم کن.
غیر از اینکه این حرفها غیر علمی و فسادزا و بحران آفرین هستند بسیار ناجوانمردانه و ضد مردمی هم است. در کشوری که گزارش میدهند اوضاع تغذیهای و بهداشت مردم چگونه است و بیپناهیشان در حیطهی سلامت چگونه هست اینها میگویند دولت در همین حد کمتر از نیم بندی که کارهایی انجام میدهد ترک کند تا منافع آنها بهتر تأمین شود. بنابراین من واقعاً استمداد میکنم که مسئله را فقط مسئلهی اقتصاددانها تلقی نکنند. همهی عالمان کشور از زاویهی تخصصی خودشان مافیای رسانهای که در راستای منافع مافیایی و بر علیه منافع ملّی قلب واقعیت میکند برملا کنند.
یارانه پنهانی وجود ندارد
مومنی با بیان اینکه موجی که تحت عنوان یارانههای پنهان راه انداختهاند یکی از بزرگترین دروغهایی است که مطرح میشود، خاطرنشان کرد: اگر با استانداردهای علمی ببینیم مردم چه یارانههایی به حکومت میدهند و چه یارانههایی از حکومت میگیرند از یک طرف و اینکه ماجرای آنچه یارانهی پنهان میگویند جز بازی با نرخ ارز و تحولات حسابداری چیزی نیست در حالی که فاجعه آفرینیهای انسانی و اجتماعی و محیط زیستی آن سه دهه در ایران تجربه دارد و سوابق آن وجود دارد و نه فقط در ایران بلکه در بقیهی دنیا هم سوابق آن وجود دارد که میتوان یک به یک نگاه کرد. کتاب جهانیسازی و مسائل آن که استیگلیتز نوشته را نگاه کنید. او میگوید فاجعههایی که ماجرای شوک نرخ ارز در روسیه برای مردم پدید آورد این بود که شوک ناشی از این ماجرا از شوک ناشی از جنگ جهانی دوم برای سقوط بنیهی تولیدی روسیه شدیدتر بود. در دورهی کمتر از ۱۰ سال تعداد فقرای روسیه را نزدیک به ۵ برابر کرد. فقط تجربهها منحصر به ایران نیست تجربهی بقیهی دنیا هم در این زمینه وجود دارد.
این استاد دانشگاه همچنین افزود: یکی دیگر از کارهای بسیار غیر متعارفی که مافیای رسانهای طریق عمده کردن تک بعدی کسری بودجه و مسئلهی نقدینگی مطرح میکنند پنهان کردن آثار فاجعه ساز طرز عمل بانکهای خصوصی است. من خیلی صریح و شفاف به مسئولان دولت فعلی عرض میکنم اگر فکر میکنید لگامی به بانکهای خصوصی زده نشود راهی برای نجات ایران وجود دارد؟ قطعاً در خطا هستید. من کاری کردهام که منتشر خواهد شد. در قرن بیستم در پنج نقطهی عطف بررسی کردم و دیدم در هر دورهای که کشورها با بحران و تزلزل بنیهی تولیدی روبرو بودند و رادیکالترین و لیبرالترین کشورها اولین کاری که انجام دادند بستن بانکهای خصوصی و ملّی کردن آنها بوده است. شیلی دورهی آلنده این کار را انجام داده است. انگلستان و فرانسهی بعد از جنگ جهانی دوم این کار را انجام دادهاند. بحث چین و کمونیست و اتحاد شوروی نیست.
برای اینکه بدانید اینها با کشور چه کاری انجام میدهند و نظام تصمیمگیریهای اساسی را چه فریبهایی میدهند چند وقت پیش کمیسیون اقتصادی مجلس یک کار جالبی را منتشر کرد. این گزارش دو داده منتشر کرد. برای اینکه ببینید بانکهای خصوصی با ایران چه کردهاند از این دریچه نگاه کنید.
یک دریچهاش را در دورهی احمدینژاد تماشا کردیم که او به وزیر اطلاعات گفت بررسی کن آشوبی که در بخش مسکن و سکه و دلار راه افتاده زیر سر چه کسی است. رد آن را در استکبار جهانی پیدا کن. وزیر اطلاعات گزارش عمومی داد و گفت کل این ماجرا زیر سر خودیها است و منظور آن از خودیها بانکهای خصوصی بودند که اسم آنها خصوصی است ولی همگی به الیگارشیهای شناخته شدهای از نظر قدرت و ثروت وابسته هستند.
با بیسابقهترین صنعت زدایی تاریخ اقتصادی ایران در ۱۵ سالهی گذشته روبرو بودیم
وی افزود: در تاریخ اقتصادی ایران از موج اول انقلاب صنعتی، حیاتیترین دور باطل بازتولید کنندهی توسعه نیافتگی در ایران این بوده که ابتدا بخاطر بیاعتنائی ملاحظات بنیادی مثل امنیت حقوق مالکیت، ثبات اقتصاد کلان، پیشبینی پذیر شدن امور و… بنیهی تولید دچار اضمحلال میشود. بنیهی تولید که دچار اضمحلال شد ۱۰ پیامد دارد. مهمترین پیامد آن اینکه با اضمحلال بنیهی تولیدی مالیهی دولت دچار بحران میشود. او دربارهی تاریخ ۲۵۰ ساله صحبت میکند و بحث امروز و دیروز و این فرد و آن فرد نیست که میگوید بنیهی تولیدی با سهل انگاریها و کوته نگریها و اوصاف هفتگانهای که گفتم ساختار قدرت در ایران دارد ابتدا بنیهی تولیدی دچار انحطاط میشود. واقعاً اگر مجال بود میگفتم هم اکنون تولید صنعتی در ایران که دچار انحطاط وحشتناکی شده مهلکترین ضربه را به نظام مالیات ستانی حکومت زده است. هم اکنون سهم تولید صنعتی با همهی افتضاحات و شکنندگیهایی که پیدا کرده در کل درآمدهای مالیاتی دولت نزدیک ۴ برابر سهم این بخش در GDP کشور است. کسانی که برای منافع رانتی آدرسهای عوضی میدهند میخواهند تمام اینها را کنار بگذارند و نادیده بگیرند. تا وقتی که الیگارشیهای مالی و انحصارهای چند لایهی ایجاد شده توسط بانکهای خصوصی این گونه بیرحمانه به مقدرات کشور میتازند و درآمدهای نجومی بیزحمت کسب میکنند معلوم است که کشور با بحران سرمایهگذاری روبرو میشود؛ معلوم است کل سرمایهگذاریها حتی قادر به جبران استهلاکات هم نیستند.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از شعار سال،وی در پایان بیان کرد: شواهد بسیار نگران کنندهای هم در این زمینه وجود دارد که همهی ما بصورت روزمره با پوست و گوشت میبینیم.
من نمیخواهم وارد آن جزئیات شوم ولی ببینید در ماجرای افغانستان چگونه رفتار کردیم، ببینید در ماجراهای دیگر چگونه رفتار میکنیم و اینکه کارهایی که انجام میدهیم چه نسبتی با منافع ملی دارد و چه نسبتی با منافع امثال روسیه و انگلیس در گذشته و اخیراً چین و هند و بقیه دارد. اقتصادشناسهای بزرگ سیاسی میگویند مالیهی حکومت خود حکومت است و آینهای هست که خودت را در آن نگاه کن و بفهم کجا میروی. کار آقای دکتر مکائیل عظیمی این حسن را دارد که به حکومتگرها این فرصت را میدهد تا برگردند و عاقبت آتی خودشان را در صورت تداوم روندها ببینند و قبل از مرگ سهراب چاره بیندیشند.
این چیزی است که دست استمداد به سوی همهی علاقمندان عالم این سرزمین دراز میکنیم و از آنها میخواهیم به اندازهی اهمیتی که موضوع دارد با آن مایه بگذارند و همگی کمک کنیم تا با کمترین هزینه بتوان از این ماجرا عبور کرد.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۳ ق.ظ