دلایل بی توجهی نسل جوان به تشکیل خانواده

دلایل بی توجهی نسل جوان به تشکیل خانواده

گروه خانواده وسلامت:گسترش تصور نادرست از دست دادن آزادی های فردی در میان جوانان و غلبه مشکل های اقتصادی، ازدواج را به شَبحی بدل کرده که در اولویت چندم زندگی آنان قرارگرفته است. کارشناسان افزایش ازدواج را در گروی آموزش و تقویت الگوهای سنتی با کمک رسانه های ملی و جامعه می دانند.
از دیرباز، بسترسازی و ساماندهی ازدواج به عنوان یک پدیده ی اجتماعی، از مهمترین وظایف خانواده به شمار می رفت که با دخالت مستقیم والدین و پرس و جوی اقوام و خویشاوندان تحقق پیدا می کرد اما اکنون، با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی، این قرارداد اجتماعی مهم نیز دستخوش تحول های پایه یی شد تا آن جا که شاهد انواع ازدواج سنتی، مدرن (نوگرا) تلفیقی از این دو وازدواج های اینترنتی هستیم.
اما در کنار دگرگونی های صورت گرفته در روند پدیده ی ازدواج، شاهد تغییر چشمگیری در وقوع این امر اجتماعی هستیم و آن کمرنگ شدن ازدواج در میان جوانان و افزایش سن متقاضیان ازدواج هستیم.
کارشناسان اجتماعی بر این باورند که عوامل بیرونی همچون مشکل های اقتصادی، شرایط دشوار گذران زندگی و افزایش سطح انتظارها ازدواج را به خرده فرهنگی بدل کرده که در اولویت های بعدی زندگی جای گرفته است.
تا آن جا که بنا به گفته ی محمد اسماعیل مطلق مدیر کل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ازدواج اولویت هفتم جوانان قرار گرفته است.
وی که در همایش تبیین سیاست های کلی جمعیت در راستای ارتقای نرخ باروری مبتنی برسلامت مادر و کودک در ارومیه سخن می‌گفت، افزود: در این نظرسنجی که از جوانان مجرد صورت گرفته است، مشخص شد که پیش از ازدواج، اولویت های دیگری مانند اشتغال و تحصیل قرار دارند که نشانگر بی توجهی نسل جوان به تشکیل خانواده است.
در این جا این پرسش مطرح است که آیا به درستی ازدواج بی هیچ دلیلی به عنوان اولویت‌های دست چندم جوانان تلقی می شود یا موانع و مشکل های درونی خانواده و بیرونی اجتماع، جوانان را به سمت و سویی کشانده که پس از تحصیل، اشتغال،کسب موقعیت های اجتماعی و شغلی مناسب و غیره به مقوله ی تشکیل خانواده و ازدواج فکر کنند؟
موضوعی که گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا به دنبال کندوکاو این موضوع و ارایه ی راهکار مناسب برای پایان دادن به این چالش، به گفت و گو با جامعه شناسان و مشاوران خانواده پرداخت.جهیزیه و خانه ی تازه، هلهله ی میهمانان و سرانجام شنیدن کلمه ی »بله« از زبان عروس خانم مدتی است که بنا به دلایل گوناگون کمتر دیده و شنیده می شود و سن بله گفتن رو به افزایش .برخی از جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی، عواملی همچون تحصیل، اشتغال و کسب منزلت اجتماعی را سه اولویت نخست جوانان امروزی عنوان می کنند که به دنبال کسب درآمد بیشتر، ازدواج را در اولویت های بعدی قرار داده اند اما در این میان »طهورا نوروزی« پژوهشگر و مشاور خانواده معتقد است: گاهی موضوعی به عنوان اولویت نخست برخی افراد قرار دارد که دستیابی به آن تا اندازه یی دشوار است که پیش زمینه های دستیابی آن در اولویت قرار می گیرند.
در این جا باید پرسید آیا به واقع ازدواج، در اولویت های آخر جوانان قرار گرفته است یا بلکه اولویت نخست است اما چون دستیابی به ازدواج در شرایط کنونی دشوار شده است، برای رسیدن به آن محورهای دیگر را در اولویت قرار می‌گیرند.
نوروزی افزود: همانطور که می بینیم در شرایط کنونی برای رسیدن به امر ازدواج، داشتن شغلی با درآمد بالا به عنوان یکی از پیش شرط های ازدواج مطرح می شود.
در نتیجه یافتن پاسخی برای چرایی فکر نکردن جوانان به ازدواج، قابل گفت و گو و پژوهش است و در این مسیر بیان این مطلب که اولویت‌های جوانان تغییر کرده نادرست خواهد بود.
مصرف گرایی، تجمل گرایی، افزایش انتظارها و خواسته ها، گسترش تشریفات ازدواج و جهیزیه و بسیاری از موارد مادی و فرهنگی دیگر در کنار نبود اطمینان به آینده ی شغلی از جمله موانع و مشکل های زیادی است که در امر کاهش ازدواج موثر است.در برابر نیز بسیاری از دختران تحصیلکرده هم عواملی مانند ترس از نبود تعهد و مسوولیت پذیری مردان، بیکاری، اعتیاد درخواست جهیزیه های سنگین و دخالت های والدین را از عوامل بی میلی به ازدواج عنوان می‌کنند. نوروزی، پژوهشگر و مشاور خانواده هم در پاسخ به چرایی کاهش ازدواج، شرایط بیرونی را متهم اصلی عنوان کرد و گفت: این جمله که جوانان به ازدواج فکر نمی کنند را قابل پذیرش نیست چرا که ازدواج یک نیاز فطری برای هر جوانی است که می خواهد در چارچوب شرع و قانون به آن برسد.
نمی توان گفت که ازدواج در گذشته بر اساس تمایل بوده است و اکنون تمایلی به این امر نیست و رفتار و الگوی جوانان تغییر کرده است.
نمی توان گفت به دلیل این که جامعه از شکل سنتی خارج شده است، رفتار افراد هم تغییر کرده است.
در زمان کنونی هم تمایل به تشکیل خانواده وجود دارد چرا که در ذات بشر نهفته است. انسان نمی تواند به تمایل های فطری خود بی نیاز باشد و به آن »نَه« بگوید اما شرایط بیرونی، پاسخ گویی به این نیاز فطری و غریزی را مستلزم زمان و موقیعت مناسب قرار داده است.
از نگاه این مشاور خانواده، به طور کلی ۲ نگاه سخت افزاری و نرم افزاری به مقوله ی ازدواج وجود دارد که از اقتصاد و تامین معیشت به عنوان عامل سخت افزاری ازدواج و از تغییر معیارهای ازدواج و مباحث فرهنگی، خوی فردگرایی و تجردمحوری به عنوان عامل نرم افزاری می توان نام برد.
حال این که وزن کدام یک در کاهش آمار ازدواج و توسعه ی تجردگرایی سنگین تر است قابل بررسی خواهد بود.گروهی بر این باورند که گذران زندگی دشوار شده و فشار اقتصادی عامل اصلی ازدواج نکردن جوانان است اما با نگاهی به خرده فرهنگ های شکل گرفته در خانواده ها درمی یابیم که غلبه ی انتظارهای نابجا، چشم و هم چشمی ها و نگاه های ظاهرگرایانه بر سختی‌های معیشتی ازدواج افزوده است.
به گونه یی که می توان گفت در دوران گذشته نیز گذران زندگی دشوار بود اما فرهنگ حاکم قناعت گرایی و قناعت محوری باعث می شد تا افراد با اندکی اندوخته روزگار بگذرانند.
رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصی دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادی عمل در زندگی مشترک؛ از جمله خرده فرهنگ هایی است که در سال های گذشته در میان جوانان نفوذ کرده است.
این افزایش روحیه ی فردگرایی هم یکی از دلایل بی میلی جوانان به امر ازدواج است که »فخرالسادات محتشمی پور« فعال اجتماعی به آن اشاره کرد و گفت: اکنون در شرایطی زندگی می‌کنیم که در دنیا، فردگرایی به نسبت جمع گرایی ارزش بیشتری پیدا کرده است و افراد به دنبال تثبیت شرایط خود و کسب موقعیت بهتر اجتماعی هستند.
شوربختانه شیوه های تربیتی ما در خانواده ها نیز تغییر کرده است و به این امر دامن می زند.
به این معنا که در یکی ۲ دهه ی اخیر توجه جدی به فرزندان بیشتر شده است و خانواده برای تامین شرایط بهتر زندگی برای فرزندان، از همه چیز خود می گذرد.
به همان میزان، زمانی که فرزندان وارد زندگی می شوند، از خودگذشتگی ندارند و سعی در ایجاد تعامل و تفاهم نمی کنند.
در نتیجه تن به ازدواج در هر شرایطی نمی‌دهند و تجرد و گذران زندگی در کنار خانواده را به ازدواج در شرایط دشوار ترجیح می دهند.
طهورا نوروزی هم در این باره گفت: زمانی که در خانواده های ایرانی، زن و مرد حوزه های فردگرای پررنگی برای خود تعیین کنند و عبارت‌هایی مانند »حساب بانکی خودم« یا »ملک خودم« در اولویت قرار گیرد، موضوع شراکت همراهی و تعامل به مرور کمرنگ تر و فردگرایی برجسته تر خواهد شد.
نخستین پایه های این فردگرایی نیز از همان دوران کودکی در خانواده‌ها شکل می گیرد؛ چرا که از کودکی می آموزیم اتاق خودم، کتاب خودم لپ تاپ خودم.
یعنی این فردگرایی روز به روز در جامعه پررنگ شده و در نتیجه یکی از خروجی های فرهنگ فردگرایی، تجرد در جامعه و بی تمایلی به تقسیم منافع است. بنابراین هدف از ازدواج که درکنار هم بودن و از بین بردن فردگرایی است به قهقرا می رود.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۷ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۰۵ ق.ظ

دیدگاه


هشت − = 4