- آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی - http://www.araznews.ir -

دکترین شاه عباس درخلیج فارس

Posted By admin On خرداد ۱۱, ۱۳۹۴ @ ۴:۵۸ ق.ظ In گوناگون | No Comments

قسمت دوم
یعقوب تابش(فراشیانی)
گروه تاریخ:شاه عباس در جواب نامه ی فیگوئرا که از توجه شاه به انگلیسی ها شکایت کرده بود، اظهار می دارد: » راه ایران بر همه کس باز است و از هر کشوری مردم به این سرزمین سفر می کنند. من با آنکه با دولت عثمانی می جنگم راه ایران را بر بازرگانان ترک نمی بندم «
شاه عباس دریافته بود در تجارت هیچ کالایی پربهاتر از ابریشم نیست. این کالا خریداران زیادی در اروپا داشت و پول فراوانی از فروش آن نصیب ایران می گردید و این امر بر رونق بازار داخلی می افزود. شاه عباس برای افزایش رونق تجارت و صنعت ابریشم، بخش مهمی از برنامه های تجاری خود را صرف تولید ابریشم و فراهم نمودن پارچه های ابریشمی کرد. از این رو» ابریشم «، موضوع اصلی بازرگانی خارجی ایران شد و کشور ایران تا اندازه ی چشمگیری جای چین را در تجارت ابریشم گرفت. بدون فروش ابریشم ضرب مسکوکات رایج ایران که بیشتر نقره بود امکان نداشت.
هرچه از سال های قرن دهم هجری/ شانزدهم میلادی می گذشت بر حجم واردات نقره ی آمریکا به اروپا افزوده می شد. این عامل در کنار عوامل دیگر باعث بالا رفتن قیمت ها می شد لذا فشارهای ناشی از تورم افزایش می یافت و ایران به نقره ی بیشتری نیازمند می شد. از این رو دولت ایران مشتاق داد و ستد نقدی بود و چون ابریشم مهم ترین منبع معامله ی نقدی بود به تجارت آن توجه زیادی می شد .
اروپاییان مجبور بودند با پول نقد وارد ایران شوند تا بتوانند ابریشم بخرند. آن ها برخلاف سایر نقاط آسیا که شرایط را به فروشنده تحمیل می کردند در ایران موفق به چنان کاری نشدند . با وجود اینکه شاه عباس در ایران همه گونه تسهیلات بازرگانی برای سوداگران فراهم کرده بود، اما به هنگام خارج شدن مسافرین از خاک ایران برای جلوگیری از خروج طلا و نقره، مال التجاره ی مسافران با دقت و وسواس بازرسی می شد .
در ابتدای روی کار آمدن شاه عباس، اوضاع اقتصادی ایران همچون اوضاع سیاسی آن چندان استوار نبود. از آنجا که راه های تجاری شرق ایران در اختیار ازبکان بود و جریان تجارت جنوب تحت نظارت پرتغالی ها قرار داشت و ترکان هم در شمال کشور بر ایالات ابریشم خیز مسلط شده بودند، از نظر اقتصادی ایران تقریباً در حالت اختناق قرار داشت .. شاه عباس پس از سرکوبی ازبک ها متوجه عثمانی شد. منافع تجاری یکی از دلایل کشمکش های چند ساله میان ایران و عثمانی بود. گرایش عثمانی برای به دست آوردن منافع انبوه تجارت ابریشم و برنامه ریزی برای به چنگ آوردن مناطق ابریشم خیز ایران برای دولت عثمانی مهارنشدنی بود. در پیمان های صلحی که بین ایران و عثمانی بسته می شد هرگاه پیروزی با عثمانی بود واردات اجباری ابریشم از ایران به عنوان غنیمت جنگی یا ظاهراً به شکل هدایا، یکی از بندهای پیمان صلح را تشکیل می داد، به طوری که گاه توقف عرضه ی ابریشم از سوی ایران سبب پدیدآمدن جنگ های تازه بین ایران و عثمانی می شد .
هرچند شاه عباس بر گسترش تجارت از راه عثمانی پافشاری می کرد اما در این راه دشواری های بزرگی وجود داشت؛ سلطه ی تجاری ونیزیان در کرانه ی خاور مدیترانه پایان یافته بود و امپراتوری عثمانی که در دو سوی مسیرهای تجاری قرار داشت دشمن ایران به شمار می رفت . به طور کلی غارت و چپاول کاروان ها در سده های میانه، از پدیده های معمول در قلمرو عثمانی بود. حاکمان ولایات عثمانی به طور معمول با راهزنان همدست بودند و به آنان اجازه ی چپاول کاروان ها را می دادند و سپس آنچه به دست می آمد را با یکدیگر تقسیم می کردند.یک روایت ارمنی از شخصی به نام ابازه نام می برد که پادشاه ارزروم بود. او کاروان های زیادی را در شهر گرد هم می آورد و آن ها را یک جا چپاول می کرد .. مقامات عثمانی عوارض گمرکی را که گزاف هم بود، به میل خود افزایش می دادند . از طرف دیگر، تورم ناشی از ورود نقره ی آمریکای لاتین به اروپا و عثمانی، فشار مضاعفی را به عثمانی وارد می کرد. واکنش ترکان در برابر این فشارها جلوگیری از ورود فلزات گران بها به ایران و تأکید بر تجارت پایاپای پارچه به جای ابریشم و تولید کالاهای مشابه ایرانی برای جایگزینی دادو ستد با ایران بود. آماج دیگر آن ها، توانمند ساختن اقتصاد کشورشان و ناتوان کردن اقتصاد ایران بود. از این رو از صادرات عمده ی ایران جز در مواردی که به سودشان بود جلوگیری می کردند و با محروم کردن ایران از خرید مواد اساسی، قدرت سیاسی صفویان را تضعیف می کردند .
افزون بر این، شاه متوجه شده بود که ازبک ها با عثمانی در تجارت ابریشم منافع مشترک دارند به همین جهت ناچار بود در دو جبهه ی شرق و غرب دایم در مبارزه باشد. برخی بر این گمانند که اساس جنگ های صفویان با ازبکان و همچنین با عثمانی، مسایل اقتصادی، به ویژه تجارت شرق و غرب بود که » مذهب « آن را شعله ورتر ساخت. شاه برای اینکه ترک ها و ازبک ها را از درآمد حاصل از تجارت شرق و غرب محروم کند به تجارت دریایی روی آورد و درصدد برآمد تا کنترل صادرات ابریشم، منبع اصلی ارز خارجی را در دست گیرد و ابریشم را به جای راه سنتی حلب ( عثمانی ) از راه دریایی ( خلیج فارس ) صادر کند از سوی دیگر ورود شرکت های تجاری غربی به سواحل جنوبی ایران این پندار را در شاه پدید آورد که با تسلط بر خلیج فارس علاوه بر مسیرهای تجاری عثمانی و روسیه، گزینه ی سومی برای فرستادن کالا به اروپا داشته باشد. با ورود و پیدایش این شرکت ها، مسیرهای کاروانی، بخشی از رونق خود را به سود مسیرهای دریایی از دست دادند شاه عباس برای ضربه زدن به دشمنانش و در اختیارداشتن گزینه های گوناگون، برای فرستادن کالا به اروپا دست به تکاپوهایی زد تا بتواند بازرگانی ایران را از راه خلیج فارس نیز برقرار سازد. به طور کلی این تکاپوها دو رویکرد ناسازگار را برای شاه ایران نسبت به خلیج فارس در پی داشت: یکی رویکرد سیاسی تجاری و دیگری رویکرد نظامی. هرچند جدا کردن این دو از یکدیگر کاری دشوار و در مواردی دارای اشکال است اما به خاطر سهولت بررسی و پیشگیری از درهم آمیختگی، در این جستار آن ها را از یکدیگر جدا می کنیم.هنگامی که بهره برداری گسترده از مسیر تجاری خلیج فارس در ذهن شاه عباس نقش بست، پرتغالی ها امور تجاری و سیاسی خلیج فارس را در دست داشتند. آن ها می خواستند خرید کالاهای ایران و تجارت آن از راه خلیج فارس در انحصار آن ها باشد. از این رو به بازرگانان ایرانی اجازه نمی دادند که ابریشم یا سایر کالاهای ایرانی را بی واسطه ی ایشان به اروپا یا هر نقطه ی دیگر صادر کنند. شاه عباس برای دسترسی به راه دریایی ناگزیر بود با پرتغالی ها درگیر شود اما چون در آن زمان برخورد نظامی را صلاح نمی دید و به کمک دولت اسپانیا و سایر قدرت های اروپایی در برابر عثمانی دل بسته بود به مذاکرات سیاسی روی آورد.
اگرچه هدف این پژوهش بررسی مأموریت های سیاسی ایران به اروپا و اروپا به ایران نیست، اما بررسی بخش هایی از روابط سیاسی ایران و اروپا که با خلیج فارس در پیوند است، ضروری می نماید. از سال ۹۸۸ هـ ق/۱۵۸۰ م دولت پرتغال استقلال خود را از دست داد و زیر فرمانروایی پادشاه اسپانیا قرارگرفت. از این رو شاه عباس ناگزیر بود دشواری های خلیج فارس را از طریق آن کشور به سامان رساند.
نخستین گروه سیاسی که شاه عباس به اروپا رهسپار کرد به وسیله ی آنتونی شرلی و حسین علی بیگ بیات رهبری می شدند. این گروه در سال ۱۰۰۷هـ ق/۱۵۹۹ م روانه ی اروپا شد و قرار بود از جانب شاه ایران دو هدف بزرگ را پی گیری کند. نخستین هدف، برقراری روابط سیاسی با کشورهای اروپایی و بستن پیمان اتحاد با آنان در برابر عثمانی و هدف دوم بازاریابی برای تجارت ابریشم بود.
همان طور که پیشتر گفته شد ابریشم در اروپا خریداران فراوانی داشت و اروپاییان مایل بودند تجارت آن را در اختیار خود بگیرند. میانه ی دو سفیر در هنگام اقامت طولانیشان در خاک روسیه به هم خورد. کشمکش دوسویه ی سفیران در رم به اوج رسید که منجر به جدایی بیات از شرلی و تنها رفتن بیات به اسپانیا شد.سوم، پادشاه اسپانیا نسبت به پیشنهادات شاه عباس ( که شامل یاری رساندن به ایران در برابر عثمانی و داد و ستد ابریشم در خلیج فارس بود ) دلبستگی نشان داد، اما رخدادهای درونی گروه سیاسی ایران نتایج ناگواری به بار آورد، به طوری که بیات مأموریتش را نیمه کاره رها کرد و با هیچ کشوری قرارداد نبست.
همزمان با بازگشت بیات به ایران، رخداد بزرگی روی داد که اساس فرمانروایی پرتغالی ها را در خلیج فارس به لرزه درآورد: دولت ایران بحرین را از پرتغالی ها بازپس گرفت و فصلی نوین از کشاکش های فشرده ی سیاسی میان ایران و اسپانیا گشوده شود.به دستور پادشاه اسپانیا، نایب السلطنه ی هند پرتغال ، یک گروه سیاسی شامل سه کشیش که رهبری آن ها را آنتونیو دوگوا عهده دار بود، به ایران فرستاد. نامه ی پادشاه اسپانیا که خواستار ترک محاصره ی گمبرون و تسلیم بحرین به پرتغالی ها بود به شاه پیشکش شد. شاه چون در این زمان به امید یاری گرفتن از اروپایی ها در برابر عثمانی بود درخواست فیلیپ را برای برداشتن محاصره ی بندر گمبرون پذیرفت. به الله وردی خان دستور داد دست از محاصره ی گمبرون بکشد اما در تسلیم کردن بحرین چندان پافشاری نکرد. از این رو کارگزاران ایرانی از واگذاری بحرین به پرتغالی ها خودداری کردند هنوز گروه سیاسی آنتونیو از ایران خارج نشده بود که گروه سیاسی مذهبی دیگری از جانب پاپ و پادشاه اسپانیا به ایران آمد. شاه به خوبی می دانست یکی از اهداف و دلبستگی های کشیشانی که به عنوان سفیر فرستاده می شدند برپایی کلیسا و گسترش مسیحیت در ایران است، از این رو همیشه قول های خوشایند در این زمینه می داد و آن ها را خشنود می ساخت تا به دو هدف دست یابد: اول اینکه توجه سفیران را از مسأله ی بحرین دور کند و دوم اینکه از طریق این سفرا حسن نیت خود را به اسپانیا نشان دهد و این کشور را به نبرد با عثمانی برانگیزاند.
طولی نکشید بین دو گروه سیاسی اسپانیا اختلاف افتاد. این اختلاف از اعتبار آن ها نزد شاه عباس کاست و خطاب به آن ها گفت: بهتر است به کشور خود بازگردید و پادشاه اسپانیا را به جنگ با عثمانی وادارید و آنگاه نه فقط در اصفهان بلکه در همه ی شهرهای ایران کلیسا بسازید. در آن هنگام اگر مسلمانان اعتراض کردند من می گویم که آن ها در برابر دشمنان به ما کمک کرده اند هرچند شاه عباس با آن ها با زبان موافقت سخن گفت ولی انجام وعده هایش را با زیرکی به زمانی موکول کرد که پاپ و پادشاه اسپانیا در عمل با سلطان عثمانی به جنگ برخیزند.
در رمضان ۱۰۱۱هـ ق/ فوریه ۱۶۰۳ م، بیات در راه بازگشت به ایران به هرموز رسید. آنتونیو دوگوا که در راه بازگشت از ایران بود و به خاطر نبودن کشتی ناگزیر در هرموز مانده بود، فرصت را غنیمت شمرد و به ایران بازگشت تا شاه را از تملک بحرین و مداخله در امور خلیج فارس بازدارد. اما شاه عباس با قاطعیت پاسخ داد: بحرین از اجدادم به من رسیده و در تصرف من خواهد ماند؛ این جزیره برای مصالح و منافع پادشاه ایران بیشتر مورد نیاز است تا برای منافع امیرهرموز. آنتونیو با سرخوردگی راه رفته را بازگشت.
چند ماه بعد فرستاده ی دیگری به نام لوییس پره یرا دولاسردا با نامه ای از پادشاه اسپانیا به سوی ایران روانه شد. او بنابر تاریخ عباسی در سال ۱۰۱۳هـ ق/۱۶۰۴ م به اردوی شاه در قارص رسید. لاسردا مأموریت داشت با تدابیر لازم و اقدامات مسالمت آمیز، ایران را راضی به خروج از بحرین کند و پادشاه ایران را به ادامه ی جنگ با عثمانی ها تشویق کرده، مانع صلح با عثمانی شود. در مورد این ماده از مأموریت تأکید شده بود با رعایت احتیاط کامل باید طوری عمل شود که موجب آبروریزی نشود سیاست اسپانیا مبتنی بر نگه داشتن ترک ها و ایرانی ها در جنگ با یکدیگر بود، بدون اینکه به آن ها تعهدی بسپارد. همچنین می کوشید موقعیت سلطه گرانه ی خود در خلیج فارس را به واسطه ی پایگاه هایش در کرانه های ایران و عثمانی حفظ کند.
ضمن آنکه درگیری ایران با عثمانی به ایران فرصت پرداختن به مسایل خلیج فارس را نمی داد. از سوی دیگر شاه عباس که به ماهیت این سفارت های بیهوده پی برده بود و همیشه پس گرفتن هرموز و سواحل خلیج فارس را در خاطر می پرورانید، فریب وعده و وعیدهای دستگاه سیاست گذاری اسپانیا را نخورد و لاسردا را بدون نتیجه روانه ی کشورش ساخت.


Article printed from آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی: http://www.araznews.ir

URL to article: http://www.araznews.ir/%d8%af%d9%83%d8%aa%d8%b1%d9%8a%d9%86-%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d8%b3-%d8%af%d8%b1%d8%ae%d9%84%d9%8a%d8%ac-%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b3-2/

Copyright © 2013 آراز آذربایجان - روزنامه خبری آذربایجان غربی. All rights reserved.