دریاچه ارومیه مرده‌ای که به سادگی زنده نمی‌شود

گروه اجتماعی: برخی می‌گویند دریاچه ارومیه ۳ ساله زنده می‌شود، برخی معتقدند ۵ سال زمان برای احیای این دریاچه نیاز است، ولی کسانی که به فکر کشاورزی و اقتصاد منطقه هم هستند می‌گویند کمتر از ۱۰ سال، چیزی در ارومیه تغییر نمی‌کند.
دریاچه‌ای که کشاورزی و سد بستن روی رودخانه‌ها، آن را خشکاند، همچنان خبرساز است. این‌طور که دولت می‌گوید نباید برای زنده کردن دریاچه‌ای که می‌گویند مرده، عجله کرد. البته عده‌ای هم می‌گویند زنده شدن این مرده، کاری ندارد. در این بین، فرنگی‌ها و چشم بادامی‌ها هم آمده‌اند و می‌گویند می‌توانند با دم عیسی خود، این مرده راد جان ببخشند، ولی واقعیت این است که دریاچه ارومیه، به راحتی جان نمی‌گیرد، چون تصمیم گیران باید حواسشان به موضوع دیگری هم باشد: اشتغال و اقتصاد آذربایجان.
واقعیت این است که سر گربه‌ای که میان نقشه خاورمیانه چمباتمه زده، یعنی استان‌های اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی، اقتصادی متکی به کشاورزی دارد و آبی که برای این کشاورزی مصرف می‌شود، همان آبی است که باید دریاچه ارومیه را جان دوباره بدهد. به بیان دیگر، مدیران کشور باید بین دو راهی قطع آب کشاورزی و از بین رفتن کشاورزی این خطه و مرگ تدریجی ارومیه، یکی را انتخاب کنند. آب، کم است و نمی‌شود هم دریاچه ارومیه را آب داد و هم به زمین‌های کشاورزی حوضه آبریز این دریاچه که طبق آمار رسمی نزدیک به ۴۸۰ هزار هکتار زمین زیر کشت است، آب رسانی کرد.
آمار رسمی می‌گوید ارزش ریالی محصولات کشاورزی که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به دست مردم می‌آید، نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان است (اگر با دلار ۳ هزار تومانی حساب کنیم) و در صورتی که دست کم ۵ سال این زمین‌ها، کاملا بی آب بمانند و آب رودخانه‌ها به دریاچه ارومیه جاری شود، می‌توان این دریاچه را زنده کرد. به عبارت دیگر، باید مردم منطقه حوضه آبریز این دریاچه، در طی ۵ سال (به شرط ثابت ماندن دلار) نزدیک به ۱۰ هزار میلیارد تومان از کیسه بخورند.
*احیای ارومیه، کشاورزی آذربایجان را نابود می‌کند
این چنین است که کارشناسان و مدیران وزارت نیرو که مسئول تامین آب مورد نیاز کشاورزی در منطقه هستند می‌گویند اگر می‌خواهید دریاچه با سرعت و در ۵ سال احیا شود، بسم الله، ولی یک نفر جواب از بین رفتن زندگی کشاورزان منطقه را بدهد. این حرفی بود که وزیر نیرو، در مجمع نمایندگان استان آذربایجان شرقی، با ادبیات سیاستمدارانه و در قالب الفاظ کنایه آمیز گفت. چیت چیان، حرفی که مغز آن، بر عهده گرفتن مسئولیت از بین رفتن زندگی کشاورزان سه استان باشد را به نمایندگان این استان، این‌طور گفت: اگر نتوانیم مدیریت مصرف را در آب کشاورزی اعمال کنیم، دریاچه ارومیه هرگز زنده نخواهد شد. جهاد کشاورزی موظف است با آموزش کشاورزان و آگاه سازی آنان برای تغییر در الگوی کشت، ضمن بالا بردن بازده کشاورزی و کاهش مصرف آب در این بخش، مازاد آب باقی‌مانده را به دریاچه ارومیه هدایت کند.
او البته آب پاک را روی دست طرفداران محیط زیست ریخت که منتظر بودند تا برآمدن اقبال دولت یازدهم، معجزه برای دریاچه ارومیه رخ بدهد و همه چیز به وضع قبل از سال ۸۴ برگردد: در مورد دریاچه ارومیه باید حقایق را به مردم بگوییم و توقع بی مورد ایجاد نکنیم. ما به ۱۰ تا ۱۵ سال زمان نیاز داریم تا بتوانیم دریاچه ارومیه را به وضع سابق برگردانیم و هرگونه شعار و وعده تبلیغاتی و سیاسی که به دور از حقیقت باشد، خیانت به دریاچه ارومیه و مردم است. برای نجات دریاچه ارومیه تمام توانمان را به کار می‌گیریم و اگر نتوانیم مدیریت مصرف را در آب کشاورزی اعمال کنیم، دریاچه ارومیه هرگز زنده نخواهد شد. این وزارتخانه تمام توان خود را برای نجات دریاچه ارومیه به کار خواهد گرفت.
نمایندگان مجلس هم بیکار ننشستند و برخی از آن‌ها گفتند این حرف‌ها را قبول ندارند.
*چشم بادامی‌هایی که سد می‌ساختند
میراث خجسته دولت دهم، در دریاچه ارومیه، اندک اندک رونمایی می‌شود. سیاست‌های محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق که قرارداد همکاری با رییس جمهور چین در زمینه سدسازی چینی‌ها در ایران امضا کرده بود، هنوز هم گریبان ارومیه را رها نکرده است. دولت دهم در واپسین ماه‌های حضورش، قراردادی را با رئیس جمهور چین امضا کرد که طی آن، قراردادی به ارزش هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان برای انتقال آب از ارس به دریاچه ارومیه، بسته شد. البته همان زمان، نقی کریمی، مدیرعامل وقت شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان غربی اعلام کرد تخصص این شرکت چینی، سد سازی است و هم اکنون نیز در برخی از پروژه‌های سدسازی در ایران، فعالیت می‌کند. کریمی همان زمان نیز اشاره کرد در نیمه اول سال ۹۲، دو سد بزرگ دیگر، روی رودخانه‌های نزدیک به دریاچه ارومیه، به بهره برداری می‌رسد که البته، در این پروژه‌ها نیز پای چشم بادامی‌ها در میان بود، سد قزل داغ ماکو و سد سیلوه روی رودخانه‌های این استان بسته شد تا باز هم مقصد نهایی این رودخانه‌ها، کم آب بماند.
به جز چینی‌ها، فرانسوی‌ها و بلژیکی‌ها نیز اعلام کرده بودند تمایل دارند بر سر این خوان گسترده، حاضر شوند. بلژیکی‌ها البته گفته بودند برای احیای ارومیه می‌آیند، آن هم در سه سال، یعنی کاری که تقریبا ناممکن است. شرکت فرانسوی فیدال که نماینده حقوقی شرکت بلژیکی tracktable engineeringtracktable engineering است که آن هم تابع شرکت ژدف سوئز فرانسه محسوب می‌شود گفته بود اگر ما پایمان به خاک ارومیه برسد، سه ساله دریاچه آن سامان را زنده می‌کنیم، البته این سخنان باز هم در زمان دولت دهم زده شد و هنوز کسی نتوانسته این ادعا را راستی آزمایی کند.
*آب دزدی، درد بی درمان ارومیه
واقعیت این است که علاوه بر سیاست‌های اشتباه دولت دهم که فقط و فقط سدسازی را در دستور کار خود قرار داده بود و سازمان محیط زیست آن دولت، ماشین امضای مجوزهای گوناگون به سدسازان محسوب می‌شد، مردم حوضه آبریز ارومیه مقصر اصلی بلایی است که سر دریاچه زیبایشان آمده. آمارهای مختلف می‌گوید آب دزدی مردم یعنی همان حفر چاه‌های غیر مجاز، پوست دریاچه ارومیه را ذره ذره کنده و آن را به این روز انداخته. مشاور سازمان محیط زیست می‌گوید در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، بیش از ۱۷ هزار حلقه چاه غیر مجاز شناخته شده، شیره جان ارومیه را می کند. به جز این تعداد چاه شناخته شده غیر مجاز، نزدیک به ۵۵ هزار حلقه چاه دیگر نیز حفر شده که مجاز بودن همه آن هم اثبات نشده است. منافع کشاورزان را تامین می‌کند. چاه‌هایی که نه مجوز دارند و نه کسی می‌داند چقدر دل را سوراخ کرده و به عمق رفته‌اند.
حتی اگر مسئولان وزارت نیرو، تمام این چاه‌ها را پر کنند، زندگی ۹ تا ۱۲ میلیون آذری تحت تاثیر این سیاست قرار خواهد گرفت. به بیان دیگر، آب دزدی از حوضه آبریز ارومیه، باعث ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی برای انبوهی از مردم شده که هر گونه تغییر در روند فعلی یغمای آب در آن اقلیم، تبعات اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی به دنبال دارد. از یاد نباید برد آذربایجان شرقی و غربی، در یکی از حساس‌ترین مناطق مرزی ایران قرار گرفته و همواره امنیت آن، مورد تهدیدهای فرامرزی بوده است.
به همین دلیل است تاکنون بیش از ۴۰ راهکار منطقی برای احیای ارومیه، پیشنهاد شده‌اند که کمتر از نیمی از این راهکارها، قابلیت اجرایی دارد و در حال حاضر، تنها ۱۹ راهکار در دست اقدام کارگروه نجات دریاچه ارومیه است. این کارگروه که با مسئولیت وزیر نیرو و عضویت معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهور، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، وزیر کشور و وزیر جهاد کشاورزی در حال برگزاری است، قرار است حیات را به دریاچه ارومیه و حریم این منطقه بازگرداند.
*دریاچه چقدر آب می‌خواهد؟
وزیر نیرو در پاسخ به این سوال می‌گوید برای احیای دریاچه ارومیه دست کم سالانه باید ۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب به دریاچه ارومیه تزریق شود، یعنی دقیقا همان میزانی که کشاورزی منطقه نیاز دارد.
از طرف دیگر، مشاور سازمان محیط زیست می‌گوید نیاز سالانه این دریاچه بیش از ۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب است. یعنی اینجا هم اختلاف تاریخی بین محیط زیست و وزارت نیرو در گرفته، محیط زیست تلاش دارد حق آبه بیشتری برای دریاچه بگیرد و وزارت نیرو می‌گوید هر قطره آبی که به دریاچه می‌رود، کشاورزی منطقه را تضعیف می‌کند. این در حالی است که بیش از ۹۰ درصد آبی که در ایران مصرف می‌شود، در بخش کشاورزی استفاده می‌شود. ضمن اینکه راندمان کشاورزی در ایران بیش از ۳۰ درصد نیست. یعنی اصلاح شیوه کشاورزی و آبیاری می‌تواند حق آبه دریاچه ارومیه و دیگر تالاب‌های رو به موت ایران را تامین کند. در این باره یکی از نماینده‌های آذربایجان شرقی و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس به مهر گفته: اگر بخش کشاورزی به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، می‌توان از هدر رفت آب در حوضه های آبریز دریاچه ارومیه جلوگیری کرد که خود این موضوع می‌تواند نقشی تعیین کننده در حل مشکل بی آبی این دریاچه باشد چرا که بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز این دریاچه، در اراضی کشاورزی مناطق هم‌جوار استفاده می‌شود.
به عقیده غلامرضا نوری، نماینده بستان آباد، باید با اصلاح روش‌های آبیاری سنتی در اراضی هم‌جوار ارومیه، ضمن جلوگیری از هدر رفت آب‌های سطحی و زیرزمینی نسبت به افزایش بهره وری از منابع آبی موجود اقدام کرد: با روش‌های آبیاری فعلی نه تنها آب‌های سطحی به درستی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند بلکه با حفر چاه‌های غیر مجاز بیش از بیش به بحران کم آبی دریاچه ارومیه و شوری اراضی هم‌جوار دامن زده می‌شود.
همچنین رئیس بخش تحقیقات آبیاری و خاک موسسه تحقیقات خاک و آب کشور معتقد است: اصلاح مدیریت آب در باغات و اراضی کشاورزی، راهکار مناسب برای مقابله با پس روی دریاچه ارومیه از منظر وزارت جهاد کشاورزی است.
به عقیده سعید غالبی، وجود ضعف و مشکلات مدیریت بهینه مصرف آب در مزارع و باغات کشور از مهم‌ترین موضوع‌های چالشی در کشور است: عمده‌ترین تلفات در مصرف آب به این قسمت مربوط می‌شود. ضعف در ساختار الگوی مصرف در مزارع و باغات به علت پیروی نکردن از الگوی مصرف آب، افزایش تولید در واحد سطح، پایداری و تضمین تولید اقتصادی در شرایط بحران آب و خشکسالی از دیگر مشکلات مربوط به بخش آب کشاورزی در کشور و حوضه دریاچه ارومیه است.
اما برای مدیریت اختلاف نظر ذاتی سازمان محیط زیست و وزارت نیرو به نظر دولت باید میانجی گری کند؛ شاید وزارت جهاد کشاورزی باید نقش پررنگ‌تری داشته باشد و کشاورزی و سیستم آبیاری منطقه اصلاح کند، یعنی به طور جدی وارد گود شود و نه آن طور که پیش از این اتفاق افتاده و یکی بوده برای نمونه مثل پروژه ظاهرا موفق کشت و صنعت مغان. همچنین اینجاست که نگاه شخص رییس جمهور برای اولویت دادن کشاورزی یا محیط زیست، تعیین کننده است. لابد دولت اعتدال که همواره تاکید دارد روی مرز تعادل حرکت کند، چاره‌ای جز این ندارد که علاوه بر توجه به رونق کشاورزی در منطقه، آرام آرام، حق آبه مورد نیاز دریاچه ارومیه را تامین کند.آرام آرام به این معنی که قطعا تا ۵ سال آینده، ارومیه به وضع پیش از سال ۸۴ باز نمی‌گردد. بلکه همان‌طور که چیت چیان، وزیر نیرو گفته، دست کم باید ۱۰ سال صبر کرد.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۶ ق.ظ

دیدگاه


4 + شش =