دخترانی که گلادیاتور شده و به جان هم می افتند

دخترانی که گلادیاتور شده و به جان هم می افتند

گروه اجتماعی: صحنه‌ای را تصور کنید که دختران نوجوان در پارکی دور هم جمع شده و بحث می کنند، بحث بالا گرفته و به درگیری کشیده می شود. درگیری با یک سیلی و کشیدن گیسوان یکدیگر آغاز و در نهایت با رو کردن قمه‌ای توسط یکی از دختران نوجوان و ترس سایرین از ادامه دعوا، پایان می پذیرد. این صحنه ساختگی نیست؛ روایتی واقعی است که اکنون با دست به دست شدن ویدئو آن در فضای مجازی زنگ خطری که مدت ها قبل به صدا درآمده بود را بیشتر به گوش مسئولان می رساند. روایت این دختران نوجوان با یک سیلی به صورت »هلیا« آغاز می شود. هلیای سیلی خورده شروع به کشیدن گیسوان دختر نوجوان مقابل خود می کند در این جدال زمین می خورد و پس از برخاستن قمه ای را از لباس خود خارج می کند و اینگونه سعی در ترساندن سایرین از ادامه درگیری دارد. اگر از هلیا عبور کرده و به رفتار حاضرین در صحنه توجه کنیم؛ متوجه صدای خنده و اصوات ترغیب کننده ای برای ادامه دعوا از سوی پسران نوجوان حاضر در صحنه می شویم. صحنه ای که از نظر خشونت تداعی کننده گلادیاتورهای روم باستان است. دختران نوجوانی که در قرن بیست و یکم به مثابه دو »گلادیاتور« رو در روی یکدیگر در میدان به جان یکدیگر افتاده و پسران تماشاگر با اشتیاق دعوای آنها را پیگیرند. این اشتیاق را می‌توان از »ماشاء الله« گفتنشان فهمید. در این میان اما یکی از دختران نوجوان برای جلوگیری از ادامه دعوا به »هلیا« می گوید: »هلیا شر میشه، نکن.« غافل از اینکه این شر مدت ها است پوشیده از چشم مسئولین و فعالان فرهنگی دامن دختران نوجوان ما را گرفته است. سال ها است که بی توجه به خوبی و بدی ذاتی اعمال و فارغ از جنسیت افراد، در گوش دختران خوانده ایم که »چون دختر هستی نباید این کار را انجام دهی و اگر پسر بودی مشکلی نداشت« و اینگونه شد که پسر بودن و رفتارهای به اصطلاح پسرانه داشتن عامل فخر برخی دختران نوجوان در جستجوی هویت شد تا به وسیله انجام اعمال و بروز رفتارهایی خشونت بار و ناپسند که در جامعه ما به غلط مردانه تلقی می شوند؛ خود را مطرح هیجانات خود را تخلیه و نظر مثبت و منفی دیگران را به خود جلب کنند.
از سوی دیگر اما عیلرغم نکوهیدن چنین رفتارهایی از سوی مسئولین، هیچ تصمیم بنیادینی برای رفع آن گرفته نشده است. تنها راهکاری که معمولا در این شرایط ارائه می شود ایجاد محدودیت های بیشتر برای نوجوانان به ویژه نوجوانان دختر بوده و همواره یا تقصیر را بر گردن فضای مجازی و عدم نظارت بر ارتباطات این فضا می اندازند و یا تربیت غلط والدین را عامل اصلی بروز اینگونه خشونت ها می دانند. هرچند نمیتوان از نقش خانواده ها در عدم تربیت صحیح و آموزش مهارت های صحیح ارتباطی به فرزندان چشم پوشی کرد اما سوال اساسی آن است که آیا توانسته ایم برای اوقات فراغت و رشد اجتماعی و تخلیه هیجانات این نوجوانان کاری کرده و فضایی را ایجاد کنیم که نوجوانان ما بی هدف در کوچه و خیابان ها نباشند؟. آیا توانسته ایم به هویت اجتماعی دختران نوجوان معنا ببخشیم تا برای اظهار وجود دست به دامن رفتارهای خشن و شرورانه ای که نه تنها با ذات پسران بلکه با ذات دخترانه نیز همخوانی ندارد؛ نشوند؟.
بدون داشتن برنامه برای جوانان، تعداد زیادی جوان داریم
سید هادی معتمدی، آسیب شناس اجتماعی و متخصص اعصاب و روان در خصوص اختلالات شخصیتی نوجوانان به گفت: درصدی از نوجوانان از جمله دختران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند و می توان آنها را جزء اشرار تلقی کرد. یک درصد دختران جامعه اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند، یعنی از هر ۱۰۰ دختر یک نفر رفتار ضد اجتماعی و از هر ۱۰۰ پسر نیز سه نفر این اختلال را دارند، بنابراین چنین شخصیت هایی از دید روانپزشکی جزء افراد شرور تلقی می‌شوند. در واقع یک تیپی از دختران و پسران علاقمند به شرارت هستند. این رفتارها بیمارگونه تلقی شده و افراد باید برای درمان به کلینیک درمانی مراجعه و تحت درمان قرار گیرند. جامعه ما جامعه ای جوان است. بدون داشتن برنامه برای جوانان، تعداد زیادی جوان در جامعه داریم.
متاسفانه آن زمان که تولید مثل با شدت زیاد تشویق می شد، امکانات تفریحی و رفاهی برای اوقات فراغت جوانان به درستی فراهم نکردیم و اکنون این شرایط غیر قابل کنترل شده‌ است و برنامه ریزی مناسبی برای نوجوانان و جوانان در جامعه وجود ندارد، از این رو بدون دلیل دور هم جمع می‌شوند و با چنین رفتارهایی وقت خود را تلف می‌کنند.
معنای برابری زن و مرد را فراموش کرده‌ایم
این دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ادامه داد: در جامعه امروزی قرن بیست و یکم خیلی ها اصرار دارند ثابت کنند زن و مرد با هم برابرند و در واقع بحث برابری زن و مرد را و نه متناسب بودن رفتارهای زن و مرد را مطرح می‌کنند. درحالی که برابری یعنی هر دو دانشگاه بروند، هر دو از خدمات بهداشتی بهره مند شوند هر دو از خدمات اجتماعی بهره مند شوند و برابر بودن به این نیست که هر دو به یک اندازه کتک کاری کنند، آدم بکشند و »لات بازی« در بیاورند و فحش دهند. اینها تعریفشان از برابری خراب شده و تعریفشان از برابری اشتباه است. بنابراین این فرهنگ عمومی شده است و زمانی که دختران وارد حیطه‌ای می‌شوند که پسرها دوست ندارند ممکن است مورد تحقیر و تمسخر آنها هم قرار بگیرند کما اینکه در این ویدئو هم مشاهده می_کنیم که با دیدن قمه پسرها شروع به تمسخر می‌کنند و علت آن این است که در فرهنگ ما چنین رفتارهایی پسرانه تلقی شده است ولو اینکه این رفتار نه پسرانه است و نه دخترانه بلکه رفتاری شرورانه است که از هر دو طرف جنس محکوم است.
وی به بی تفاوتی بزرگسالان حاضر در صحنه دعوای نوجوانان برای خاتمه دادن به دعوای آنها نیز تصریح کرد: اینکه افراد بی اهمیت از این موضوع رد می‌شوند و تذکر نمی دهند به این باز می گردد که فاصله نسلی آنقدر در کشور ما عمیق است که درک والدین از فرزندان کم شده است. والدین وقت زیادی را برای معاش می‌گذارند و اوقات فراغت ندارند. امکان اینکه بتوانند با یک شیفت کار کردن زندگی را بچرخانند و باقی زمان را در اختیار بچه ها باشند وجود ندارد و از این رو نسبت به شرایط جوانها کلا بی‌تفاوت شده اند و این بی تفاوتی اجتماعی و بی حسی و کرختی اجتماعی نسبت به مسائل دیده می‌شود.
هشدار؛ نوجوانان جایی برای تفریح ندارند و در خیابانها رها هستند
دکتر آسیه اناری، عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور در خصوص ویدئو منتشر شده دختران نوجوان گفت: نوجوانان جامعه ما مورد غفلت واقع شده‌اند. ما سینما و تئاتر نوجوان نداریم، فضای بازی مخصوص نوجوان نداریم، نوجوانان عملا از بسیاری فضاها محروم می‌شوند و جاهایی که مخصوص تفریح نوجوان باشد وجود ندارد. برای عدم بروز چنین رفتارهایی باید نوجوانان جایی برای ابراز هیجانات خود، کاهش خشم و در تماس بودن درست با جنس مخالف و جایی برای کسب تجربه‌های جدید داشته باشند.
این روانشناس با بیان اینکه باید حواسمان به نوجوانانمان باشد، تصریح کرد: در حال حاضر نوجوانان ما عملا در خیابانها رها هستند و مکانی برای تفریح ندارند و این مساله بسیار مهم است. نوجوانان نیازمند تفریح مخصوص هستند.
نوجوان به طبقه سنی اطلاق می شود که نه می‌توان همانند کودک به او نگاه کرد و نه بزرگسال و از این رو نیازمند توجه خاصی است. ما به خانه‌های نوجوان نیازمندیم تا به تفریح سالم نوجوانان کمک کند و اینگونه وقتشان پر شود. در حال حاضر وقت نوجوانها با حضور در خیابانها می‌گذرد.
نوجوانی؛ بستری پر از خالی و هیچ
اناری درباره اثرگذاری شبکه‌های مجازی و حضور نوجوانان در این بستر و بروز رفتارهای پرخاشگرانه، ادامه داد: هر اطلاعاتی که نوجوان در معرض آن است بر بروز چنین رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه اثرگذار است، مساله کلی این است که تمام اطلاعاتی که در اختیار نوجوان قرار داده می‌شود بر روی او اثرگذار است و این والدین هستند که باید به آنها آموزش دهند فضای مجازی جایی پر از اطلاعات است و این ماییم که باید به بچه ها بیاموزیم کدام اطلاعات برایشان خوب است. باید به آنها یاد دهیم چگونه وقت خود را پر کنند. در حال حاضر نوجوانی شده است بستری پر از خالی و هیچ که همین امر مساله ساز است. باید داده جایگزینی به جای گشت و گذار در فضای مجازی به نوجوانان ارائه دهیم. وی با اشاره به نقش مدارس و جامعه برای جلوگیری از اینگونه رفتارهای پرخاشگرانه، این را هم گفت که مدارس باید فشار را از روی نوجوان برداشته و اجازه تفریح به نوجوان دهند اگرچه باید بر روی نوجوان کنترل انجام دهیم اما نیازمند انجام کاری خاص و متفاوت از دوران کودکی و بزرگسالی برای نوجوانان هستیم. جامعه باید با ایجاد خانه‌های نوجوان امکان کسب تجارب جدید را برای نوجوانان فراهم کند.وی معتقد است که ویدئو پخش شده نه تنها زنگ خطری برای خانواده‌ها بلکه زنگ خطری به کل جامعه و مسئولین است تا ببینند جمعیت نوجوان کشور در چه وضعیتی به سر می‌برند.
دخترانی که برای رسیدن به آزادی در پی رفتار و گفتار پسرانه‌اند
اناری پرخاشگری و قدرت‌نمایی در ایام نوجوانی را طبیعی و فارغ از جنسیت دانست و افزود: پرخاشگری‌ها و قدرت نمایی‌هایی در دوران نوجوانی در حدی خاص طبیعی و یکی از خصلت‌های دوره نوجوانی است که باید مدیریتش کرد اما اگر از حد خود خارج شود طبیعی نیست. این پرخاشگری‌ها در دختران لطیف‌تر است‌. متاسفانه در جامعه ما نوجوان‌های دختر مخصوصا در شهرهای بزرگ تمایل دارند مثل پسرها بوده و مثل پسرها رفتار کنند تا اینگونه آزادی‌های بیشتری بدست آورند، جامعه به آنها اینگونه القا کرده و آنها اینگونه تصور می‌کنند که اگر مثل پسرها حرف بزنند و لباس بپوشند و دعوا کنند قدرتمند هستند. بنابراین علت بروز چنین خشونت‌هایی در دختران را باید در جامعه جستجو کرد که به نوجوانهای پسر آزادی بیشتری می‌دهد.
به گفته این روانشناس، انجام رفتارهای پسرانه در جامعه ما یک وجه تمایز برای دختران محسوب می‌شود، با این رفتارها توجه خاصی به ویژه از سوی هم‌جنسان خود می‌گیرند که منجر به ادامه دادن این رفتارها می‌شود. به نوعی می‌توان گفت که دختران می‌خواهند مثل پسرها باشند هم برای جلب توجه و هم برای بدست آوردن آزادی‌هایی که در عین حالی که حق آنها است اما جامعه به آنها نداده است و اکنون برخی دختران نوجوان جز انجام چنین رفتارهایی چیز دیگری برای تک بودن و برتری داشتن و جلب توجه ندارند.
قلدری و به هر قیمتی متفاوت بودن »نوجوانان رها شده« برای رسیدن به مقبولیت
اناری در پایان سخنان خود با اشاره به ویدئوی منتشر شده و با بیان اینکه نوجوانان نیازمند مکانی برای تفریح نظیر »خانه نوجوان« هستند، گفت: زنگ خطر از وقتی به صدا درآمد که تعداد زیادی نوجوان در جامعه رها شدند و جز خودنمایی قلدری و به هرقیمتی متفاوت بودن کاری برای انجام دادن نداشتند. زنگ خطر از جایی ایجاد شد که برای نوجوان کاری جز محدودیت انجام ندادیم. دختران نوجوان هر روز خود را به شکل پسرها درآورده و تصور می‌کنند اینگونه مقبولیت بیشتری خواهند داشت.
با انتشار فیلمهای خشن، خشونت را در جامعه عادی نکنید
علیرضا پورجعفری، کارشناس رسانه هم معتقد است که دست به دست شدن چنین ویدئوهای خشونت باری منجر به ترویج خشونت در جامعه و عادی سازی وقوع جرم می‌شود.
وی گفت: چند روزی است که ویدئویی از درگیری چند دختر نوجوان دهه هشتادی اصفهانی در فضای‌مجازی دست به دست می‌شود؛ ویدئویی که اگر بخواهیم نگاه رسانه‌ای به آن داشته باشیم، همه عناصر جذابیت‌‎زای یک محتوا برای چرخش یا اصطلاحاً وایرال شدن در فضای مجازی را به تنهایی دارد. در این میان اما باید دقت کرد هر چند این ویدئو از این عناصر جذابیت‌زا بهره می‌برد، اما دست به دست شدن آن موجب ترویج خشونت در جامعه و عادی‌سازی وقوع جرم می‌شود؛ مساله‌ای که امنیت روانی جامعه را به مخاطره می‌اندازد.
چرا قمه‌کشی “هلیا” جذاب شد؟
پور جعفری درباره عناصر جذاب کننده این ویدئو گفت: اولین عنصری که موجب جذابیت این محتوای ویدئویی می‌شود، شخص اول آن است یعنی دختری به نام هلیا؛ اگر بازیگر نقش اول این محتوا یک پسر دهه هشتادی بود، محتوای فوق به این شدت پخش نمی‌شد.این کارشناس رسانه ادامه داد: عنصر دوم جذابیت، ارزش خبری خشونت است؛ خاطرمان هست که در سال‌های قبل وقتی هنوز روزنامه‌ها مشتری داشتند، همیشه صفحه حوادث طرفدار خاص خود را داشت تا جایی که خیلی‌ها اصلاً روزنامه را به خاطر صفحه حوادث آن می‌خریدند. بنابرهمین استدلال به دلیل آنکه محتوای فوق ارزش خبری »برخورد« را دارد، برای مخاطب جذاب است. مصداق این خشونت را می‌توان در درگیری میان دختران دهه هشتادی جستجو کرد که در راس آن قمه کشیدن هلیا برجسته شده است.
“هلیا” و همه آن چیزی که گفته نمی‌شود
این کارشناس رسانه معتقد است که بر کسی پوشیده نیست که ویدئو منتشر شده از درگیری میان دختران، با قبح زدایی از فعل جرم، امنیت روانی جامعه را به خطر می‌اندازند و طبیعتاً به خاطر عناصر جذابیتی که پیشتر گفته شد، از این بیشتر هم دیده خواهد شد؛ اما در این میان مساله‌ای که بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد بازنمایی وایرال شدن این دست ویدئوها در فضای رسانه‌ای و نتیجه‌گیری‌هایی است که به دنبال دارد.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از ایسنا، به گفته وی، شاید ما به عنوان یک ایرانی وقتی این ویدئو را می‌بینیم، انگاره ای در ذهن ما شکل بگیرد که ای وای چقدر جامعه نوجوان ما دچار بحران و آسیب است. انگاره‌ای که برگرفته از شیوه تصویرسازی رسانه‌ای شبکه‌های مجازی است.
در واقع شیوه بازنمایی آن هم در فضای‌مجازی طوری عمل می‌کند که نتوانیم طرف دیگر ماجرا را به خوبی تشخیص دهیم و مرزبندی کنیم؛ شاید بتوان گفت، هرچند برای نسل جدید در جامعه‌مان از جهات مختلفی خصوصاً در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی نگرانی‌هایی داریم، اما مطمئن هستیم که این دست اتفاقات همه آن چیزی نیست که در کف و بطن جامعه نوجوان یا اصطلاحاً دهه هشتادی ما رخ می‌دهد.
Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۵ ق.ظ

دیدگاه


هفت − = 3