داستان کوتاه در جهان معاصر

داستان کوتاه در جهان معاصر

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: ادبیات داستانی به واسطه علاقه و فعالیت شخصی و جمعی نویسنده این نوشتار از جمله محورهای اصلی نگارش و تألیف و نیز تحقیق وی در چهارچوب مطالب مختلف بوده و هست.
زمینه تخصصی پرداختن به ادبیات داستانی با توجه به همه زوایا و مرایایی این مجموعه مهم روایی در جهات مختلف، ژانرشناسی، انواع تاریخ، رویکرد و روند ادواری، نقد و اندیشه داستانی و نیز ادبی دارای برد و جایگاه است. همچنین در بعد اجرایی از حیث سازوکارهای گفتمان محور همچون جشنواره، فستیوال، کارگاه و ورکشاپ و حتی کلاس¬های آموزشی و نیز فعالیت¬های پژوهشی مختلف هم، برد و جایگاه این مجموعه مهم روایی پیش از پیش پر اهمیت است.
به عبارت دیگر پرداختن به ادبیات¬داستانی از یک زاویه دید مشخص مانند یک شکل خاص روایی همچون داستان کوتاه با هر عنوان و فرم و نیز قامت باید از دریچه مجموعه روایی ادبیات داستانی بگذرد یعنی همه مجموعه ادبیات داستانی با همه ارکانش.
از دیگر سو شناخت خواستگاه¬های اصلی روایت در زندگی بشر که از حکایت و روایت احوال شخصی وجمعی او تا ثبت و ضبط همه ابعاد حسی، حقیقی، آرزوها و امال و غیره از بدو خلقت تا به امروز، نیازمندی انسان را در شناخت خود و پیرامون خود و ثبت وقایع مختلف از جهت تجربه، عبرت، انتقال به آینده، طرح اندیشه و افکار جمعی و فردی خود را نشان می¬دهد.
ارتباط با زبان و صورت نوشتاری آن نیز از جمله مواردی است که در روند نوشتن و خلق آثار داستانی و ادبی از جمله محورهای زیرساختی و متغییر است. زبان وطن ازلی و ابدی انسان است که انسان در آن خود را پرورش داده رشد کرده، اثر پذیرفته و اثر گذارده و ماندگار می¬شود.
وقتی در زمانه معاصر نویسنده¬ای دست به کار نوشتن داستان کوتاه با هر عنوان و فرم می¬کند با همه ابعاد زمانه خود سر و کار پیدا می¬کند و در سیر نوشتن داستان کوتاه، خود و پیرامون خود و همه ابعاد زمانه خود را درونی جهان داستان کوتاه می¬کند. سپس همه این موارد در این جهان مورد پرسش و سؤال و نیز پالایش قرار می¬گیرند. مخاطب نیز از بدو خوانش و قرائت داستان کوتاه در این مسیر قرار گرفته و منتفع می¬شود.
اما پرداختن به جهان داستان کوتاه از خلال روایت منابع مستند موجود فضا و زمان مناسب می¬خواهد که این مجال از بی شک جوابگو و مناسب نیست. از همین رو به شمه¬ای از ارکان مهم داستان کوتاه با رویکردی زمانمند اشاره می¬شود.داستان کوتاه تعریفات موجود از داستان کوتاه بیشتر بیرونی بوده و ابعادی هچون بلندی و کوتاهی حجم، تعداد کلمات، شخصیت¬ها از نظر کمی و کیفی است که در نوع خود ریشه کلاسیک و تاریخی دارد.
ادگار آلن¬پو نویسنده آمریکایی با دیدگاهی پیرامونی از زوایه¬دید مخاطب در مورد داستان کوتاه چنین می¬اندیشد:» داستان کوتاه قطعه‌ای تخیلی است که حادثه واحدی را، خواه مادی باشد و خواه معنوی، مورد بحث قرار دهد. این قطعه تخیلی بدیع باید بدرخشد، خواننده را به هیجان بیاورد، یا در او اثر گذارد باید از نقطه ظهور تا پایان داستان در خط صاف و همواری حرکت کند.«( ویکی پدیا) منظور نظر آلن پو از خط صاف و هموار، روان بودن و نداشتن دست انداز در روایت و خط روایت داستان است نه خطی بودن و غیر خطی بود که مؤکول به خط زمانی و مکانی داستان از حیث ترتیب و توالی است.
اما از نظر تاریخی داستان کوتاه جایگاهی جدید و نو دارد و بر آمده از میراث رمان و رمانس و داستان های بلندِ پیش از قرن نوزدهم است. دراوایل قرن نوزدهم، ادگار آلن پو (۱۸۴۹–۱۸۰۹) در آمریکا و نیکلای گوگول (۱۸۵۲–۱۸۰۹) در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود.
»آلن پو (۱۸۴۹-۱۸۰۹) و نیکلای گوگول (۱۸۵۲-۱۸۰۹) را پدران داستان نویسی کوتاه می‌دانند؛ آلن پو نخستین بار داستان کوتاه را تعریف کرد و با نوشتن داستانهای کوتاه مرگ سرخ و آوار خانه آشر کوتاه نویسی را آغاز کرد. گوگول نیز داستانهای کوتاه واقع گرایانه می‌نوشت و داستان »شنل« او را آغازگر سبک واقع گرایی دانسته‌اند و اشاره? داستایوفسکی به داستان »شنل« او ناظر به همین معناست که »همه? ما از زیر شنل گوگول بیرون آمده‌ایم!«
این نوع داستان نویسی در قرن نوزدهم شکل گرفت. در اوایل همین قرن سالنامه‌ها و جنگهای ادبی وسیله‌ای در اختیار خوانندگان گذاشت تا خود را از راه داستان کوتاه به خوانندگان معرفی کند. از این رو در قرن نوزدهم داستان‌های کوتاه بیش از زمانهای دیگر نوشته شد؛ زیرا منظوری بهتر ازاین داشت که طی یک رمان طولانی فقط به علاقه? خواننده تلنگر بزند و آن را تحریک کند.
پس از گوگول و آلن پو، تاثیر دو نویسنده بعدی؛ یعنی گی دو موپاسان و آنتوان چخوف برنویسندگان بعد از خود بسیار چشمگیر است. نویسندگان بزرگ دیگری چون او. هنری جیمز جویس، ارنست همینگوی، سالینجر، فاکنر نیز از پیشکسوتان این نوع داستان نویسی به شمار می‌آیند.
در قرن بیستم پیشرفت صنعت و زندگی ماشینی وقت و فراغت زیادی برای خوانندگان باقی نگذاشت تا به رمان خوانی اشتیاق نشان دهند بر این اساس نهضت کوتاه نویسی کوشید تا با پرداخت داستانهای کوتاه مانع از آن شود که خوانندگان از داستان خوانی فاصله بگیرند؛ بدین گونه داستانهای زیادی با این فرم نوشته شد.« (_ویکی پدیا)از دهه ۷۰ میلادی به این سو با تغییرات انفجاری و عمیق در مناسبات انسانی، ماشینیزم، مدرنیزاسیون و ابزار گرایی، گرایش به مطالعه و اندیشه در حوزه¬های فردی هم در مطالعه و هم در نوشتن ذائقه جمعی و فردی انسان را دچار دستخوش کرد و از این زمان به بعد فراز و فرودهای خرد و کلان در مسیر و جریان ژانر داستان کوتاه مشاهده شد.
در نهایت اینکه برخورد جامعه ایرانی با این ژانر مهم داستانی و با کلیت ادبیات داستانی از رهگذر ترجمه و واردات اندیشه صورت پذیرفته است. مداقه و پژوهش در چند و چون پذیریش و جایگاه فعلی آن در جامعه ایران معاصر هنوز در حد نظر و دیدگاه است. از این منظر جای خالی و خلاء بسیار است.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۴:۱۹ ق.ظ

دیدگاه


2 + هفت =