خشک شدن دریاچه ارومیه و مسئولیت پذیری ما

خشک شدن دریاچه ارومیه و مسئولیت پذیری ما

کمال الدین نیک رفتار خیابانی
گروه اجتماعی:به یاد دارم که در سال هایی نه چندان دور همراه خانواده برای شنا به دریاچه ارومیه می رفتیم و لذت بسیاری می بردیم. سالیان زیادی از این خاطره نمی گذرد و اکثر اهالی منطقه خاطراتی از این دست را دارند.
واقعا چه شد که دریاچه زیبای ما به این روز افتاد؟ چکار باید بکنیم تا دریاچه نجات یابد؟ دریاچه اورمیه اگر که خشک شود، آیندگان درباره ما چه قضاوت خواهند کرد؟ و…. دریاچه ارومیه نگین فیروزه ای ایران و آذربایجان، در سال های ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ اوج سطح آب خود را دارا بوده است.
بنا بر اعلام کارشناسان بعد از سال ۱۳۷۵ سطح آب دریاچه شروع به کاهش کرده و طی ۲۰ سال گذشته روند کاهش آب دریاچه ادامه یافته است.
حساسیت ها نسبت به کاهش آب دریاچه و خشک شدن آن به دنبال تحرکات و اعتراضات مردمی در شهرهای آذربایجان غربی و شرقی از سال ۱۳۹۰ آغاز شد.
با اعتراضات مردمی مسئولان نیز با حساسیت بیشتری به موضوع خشک شدن دریاچه ارومیه پرداختند بطوریکه یکی از وعده های اساسی حسن روحانی در انتخابات، احیای دریاچه ارومیه بود.
بطور خلاصه کارشناسان، علل خشک شدن دریاچه را در سه مورد خلاصه می کنند: تغییر اقلیم، سد های احداث شده بر روی رودهای جاری به دریاچه و توسعه کشاورزی در منطقه با حفر چاه ها.
“تغییر اقلیم” موردی است که وزارت نیرو بر آن خیلی تاکید دارد و معتقد است اقلیم این منطقه و بویژه خشکسالی های ادواری، نقش اساسی در خشکی دریاچه داشته است. اما کارشناسان بومی عامل خشکی دریاچه را سدهای ساخته شده بر روی رودخانه ها عنوان می کنند. بر اساس اطلاعات موجود بیش از ۵۰ سد بر روی رودهایی که به سمت دریاچه ارومیه روان بوده اند احداث شده است.
عامل دیگر، “توسعه کشاورزی” است.
در سی سال اخیر سطح کشت دریاچه ارومیه یعنی حوضه آبی دریاچه، از ۱۵۰هزار هکتار به ۴۱۵هزار هکتار افزایش یافته و مصرف آب در این منطقه، از ۱٫۸ میلیارد متر مکعب به ۵٫۵ میلیارد متر مکعب رسیده است. در چنین شرایطی، آب های زیرزمینی که یکی از منابع تغذیه دریاچه بود، تقریباً به صفر رسیده است. بهر حال بعد از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری ستاد احیای دریاچه ارومیه، پیرو مصوبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ هیئت دولت، تشکیل گردید.
بموجب این مصوبه، معاون اول رئیس‌جمهور به عنوان رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه و دکتر عیسی کلانتری به عنوان دبیر و مجری ستاد منصوب شدند.
سپس تشکیلات ستاد احیای دریاچه در تهران تبریز و ارومیه سازماندهی شد. بنا به اعلام این ستاد، برنامه احیای دریاچه ارومیه ۱۰ ساله بوده و برای سال ۱۴۰۲ هدف گذاری شده است.
با این مقدمه نسبتا طولانی بنده به عنوان یک هموطن زمانی که به وضعیت دریاچه نگاه می کنم شاهد خشک شدن تدریجی آن هستم.
در چنین شرایطی تنها رساندن آب به دریاچه می تواند آنرا از این وضعیت نجات دهد. ضمن تقدیر از رییس جمهور به خاطر تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، از مدیران و مسئولان این ستاد می خواهیم تا هر چه سریعتر آب مورد نیاز دریاچه را تامین کنند.
جلسه، بازدید، تحقیق، مطالعه، بودجه برنامه_ریزی و هماهنگی ها، برای دریاچه آب نمی_شود. مدیران و مسئولان به یاد داشته باشند که بعد از خشک شدن دریاچه، اگر که آبی نیز فراهم شود فایده ای نخواهد داشت. این را نیز بدانیم که ملت آذربایجان، اگر که دریاچه خشک شود مسئولان امر را نخواهند بخشید، از هر جناح گروه یا حزب که باشند و این امر می تواند عواقب بحران زا و تفرقه آمیزی داشته باشد.
همه ما در قبال احیای دریاچه ارومیه مسئولیم و بایستی جواب آیندگان را درباره خشک شدن دریاچه بدهیم. مسئولان ستاد احیای دریاچه بدانند که در رده اول مسئولیت خشک شدن احتمالی دریاچه قرار می گیرند.
آنها باید جسارت مواجه شدن با سئوالات مردم را داشته و جوابگوی تصمیمات و نتایجش باشند. ختم سخن اینکه، امیدواریم دریاچه ارومیه احیا شود.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۴:۰۹ ب.ظ

دیدگاه


× 9 = شصت سه