خشونتی که به نام تعصبات خانوادگی صورت می گیرد

خشونتی که به نام تعصبات خانوادگی صورت می گیرد

گروه اجتماعی:خشونت یک عامل فرهنگی است که بر اثر عدم برخورد جدی با جرایم خشونت آمیز تبدیل به یک امر عادی شده است. به طور مثال زمانی که زنی برای شکایت از خشونت و کتک خوردن از سوی همسرش به دادگاه مراجعه می کند با این سوال مواجه می شود که آیا مرد خرجی می دهد؟
اگر جواب مثبت باشد به او توصیه می شود که برو به زندگیت ادامه بده. یعنی اصلا این درک وجود ندارد که خشونت و خرجی و نفقه دو موضوع جدا از هم است و این تصور وجود دارد که مردی که خرجی زنش را می دهد اجازه هر نوع خشونتی علیه همسرش دارد.
وی با بیان اینکه موضوعات رایجتری هم در جامعه مشاهده می شود که که ناشی از خشونت موجود در جامعه است، می افزاید: موضوعاتی مانند تابلوهای پارک مساوی با پنچری که امروزه در هر کوچه و خیابان قابل مشاهده است.
چه خشونتی از این بارزتر است که هر کس اجازه دارد خودش قانون را با هر شیوه ای که بخواهد اعمال کند.
گاهی شما حتی جلوی پارکینگ کسی پارک نکردید بلکه پشت دیوار خانه ای پارک می کنید اما صاحب خانه به شما اجازه نمی دهد که از محل پارک موجود در کوچه استفاده کنید.
یعنی کوچه و خیابان را هم ملک شخصی خود می دانند. چه کسی به اینها اجازه می دهد که قانون را به این صورت بشکنند و تهدید هم می کنند که اگر شما اعتراضی کنید با شما برخورد می شود.
این جامعه شناس رواج چنین اقداماتی را نشانگر رواج خشونت در جامعه ذکر می کند و معتقد است: وقتی این اقدامات بدون هیچ گونه برخورد قانونی در جامعه رواج یابد خشونت تبدیل به یکی از مولفه های فرهنگی جامعه می شود.
وی با بیان اینکه مجوز اعمال خشونت آمیز را در جامعه قانون با عدم برخورد صادر کرده است، تاکید می کند: یکی از تبعات این امر هم همین است که افراد در هنگام عصبانیت مجبور نیستند خود را کنترل کنند زیرا این تصور وجود دارد که هیچ مجازاتی در انتظار آنها نیست.
افشار نادری با اشاره به اینکه در مسائل خانوادگی نیز وضعیت به همین صورت است، ادامه می دهد: زمانی که افراد احساس کنند چیزی مخالف میلشان است از کوره در می روند و دست به اعمال خشونت آمیز می زنند.
این مسائل در همه جای کشور و به ویژه در برخی استان های غربی و جنوبی کشور بیشتر رایج است.
البته در کلانشهرها هم این خشونت ها وجود دارد اما به دلیل ابزارهای قانونی بیشتر امکان برخورد جدیتر با این خشونت های خانوادگی وجود دارد. در حالی که در شهرستان ها به دلیل وجود تعصبات خانوادگی کارهای خشونت آمیز هنوز هم زیاد است.در بسیاری از قتل های ناموسی تنها یک سوءظن عامل قتل است. سوء ظنی که در بسیاری از موارد ناشی از توهم و بدبینی است و در نهایت هم به اثبات نمی رسد. در برخی از مناطق نیز بر اساس گزارش های موجود چنانچه زنی در دادگاه متشکل از بزرگان قبیله محکوم شود باید به قتل برسد. قتلی که در هیچ کجا مورد پیگرد قانونی قرار نمی گیرد زیرا اصولا به مرجعی گزارش نمی شود و شاکی خصوصی هم در مورد آن وجود ندارد.
دکتر افشار نادری با اشاره به رواج قتل های ناموسی در ایران خاطرنشان می کند: در بسیاری از موارد اینکه فرد مشکوک به خیانت بوده مجوزی برای اقدام خشونت آمیز علیه همسر بوده است. اقدام قانونی علیه این اعمال خشونت آمیز هم نیاز به شاکی خصوصی دارد که در بسیاری از موارد شاکی خصوصی با تهدیدات مختلف مجبور به دنبال نکردن شکایت می شود. این مسایل باعث می شود روز به روز بیشتر شاهد قتل های ناموسی باشیم.
افشار نادری با بیان اینکه نگاه سنتی در جامعه ایرانی خیانت مردان را مجاز می داند، تاکید می کند: بر اساس شرع و سنت در ایران ازدواج چندین باره مردان مجاز است اما زنان حتی اجازه انتخاب نوع پوشش و رفتار ندارند. این نگاه ناشی از نوع نگاه مردانه ای است که در جامعه وجود دارد.
به گفته این جامعه شناس، دولت در خرده فرهنگ ها تنها اجازه نظارت دارد و نمی تواند در آنها دخالت کند، زیرا سیاست فرهنگی ایران وحدت در فرهنگ عمومی و کثرت در خرده فرهنگهاست.
این استاد دانشگاه با اشاره به لزوم تغییر نگاه جامعه برای کاهش آمار قتل های ناموسی، اضافه می کند: رسانه ها در سال های اخیر به ویژه در مناطق شهری توانستند نگاه جامعه را تغییر دهند و ما شاهد کاهش این قتل های هستیم.
در واقع می توان گفت که رسانه به نحوی فرهنگ سازی یا فرهنگ پروری کرد.
وی با تاکید بر اینکه در سیاست ها کوتاه مدت قانون و سیاست های بلند مدت رسانه و آموزش و پرورش در تغییر دیدگاه و فرهنگ تاثیرگذاری زیرادی دارند، خاطرنشان می کند: اگر در کوتاه مدت قانون مجوز این خشونت ها و بی قانونی ها را ندهد می توان آمارهای قتل را و جنایت را در جامعه کاهش دهد و رسانه ها و سایر نهادهای مرتبط نیز در بلند مدت بر روی اخلاق عمومی و راه های کنترل خشونت کار کنند تا در آینده کمتر شاهد بروز رفتارهای خشونت آمیز در بین مردم باشیم. اینترنت، ماهواره ها و شبکه های اجتماعی در سال های اخیر یک پای ثابت تحلیل های اجتماعی در هر زمینه ای بودند.
دکتر اصغر کیهان نیا حقوقدان و مشاور خانواده نیز دقیقا بر روی همین موضوع انگشت می گذارد.
وی از بین رفتن قبح انحرافات را یکی از مهمترین تغییرات در جامعه ایرانی می داند و می گوید: از بین رفتن قبح انحرافات به ویژه خیانت در جامعه بر اثر دو عوامل اصلی یعنی گسترش استفاده از اینترنت و دریافت اطلاعات مستهجن که باعث تغییر فکر فرد، احساس عقب افتادگی و امکان استفاده از بدن می شود و فیلم های ماهواره ای که سراسر تبلیغ خیانت است رخ داده و این شامل زنان و مردان به یک اندازه می شود.
لکه دار کردن نام خانواده، لکه ننگ، بردن آبروی خانوادگی و دهها اصطلاح دیگر از این قبیل اصطلاحاتی آشنا برای هر ایرانی است که در این فرهنگ زیسته است. شرافت خانوادگی و نام و ننگ دو عنصر مهم در بسیاری از تعاملات اجتماعی ایرانیان است که می تواند ضامن بقای یک نام خانوادگی شود.
این شرافت در بسیاری از موارد به نوع رفتار زنان خانواده گره خورده است.
کیهان نیا با بیان اینکه سابقه فرهنگی ایرانیان به هیچ وجه خیانت زنان را برنمی تابد، اظهار می_کند: در فرهنگ ما مردی که مورد خیانت همسرش قرار گرفته و یا پدر و برادری که دختر یا خواهرشان روابط نامشروع دارد با کلمات رکیک خطاب می شود که همین کلمات خود نشان دهنده نگاه فرهنگی به مقوله ای مانند خیانت زنان است به این معنا که مردی را که ناموسش منحرف شده بی شرافت و بی غیرت می داند و معتقد است که چنین گناهی تنها با ریختن خون پاک می شود.
این مشاور خانواده با اشاره به نگاه فرهنگی به مقوله ناموس و شستن گناه ناموس با ریختن خون می افزاید: تفکر اینکه اگر ناموس من کار خلافی کرد و من با ریختن خونش گناه او را پاک نکنم بی شرافت و بی رگ هستم در فرهنگ ما جا افتاده و کماکان هم پابرجاست.
دکتر کیهان نیا موارد فرهنگی را مواردی پنهان و پوشیده تر در قتل های ناموسی می داند و ادامه می دهد: مواردی مانند بیکاری، گرانی، تورم، تغییر دائمی قوانین، مشکلات آب و هوایی، آلودگی هوا و آلودگی های صوتی هم موارد آشکارتری هستند که جوانان و افراد جامعه را در یک وضعیت استیصال قرار داده و آنها را عاصی و بیمار کرده است.
این مشکلات باعث افزایش احساس درماندگی از یک سو و کاهش آستانه شکیبایی شده است. افراد تبدیل به افردی خشمگین و معترض شدند که به دلیل کمبود صبوری می توانند دست به جنایت بزنند.
به گفته وی، عاشق چه زن و چه مرد به دلیل ضعف شخصیتی و کمبود عزت نفس، عمل خیانت همسر را توهین به خودش تلقی می کند و از آنجا که قدرت تحمل توهین ندارد دست به جنایت می زند.
دکتر کیهان نیا به قوانین موجود در زمینه قتل اشاره و خاطرنشان می کند: در بسیاری از موارد قتل های خانوادگی و ناموسی زمانی که فرد دست به قتل می زند چنان در شوک ناشی از مشاهده اعمال طرف مقابل قرار دارد که نمی تواند به درستی فکر کند و به این بیندیشد که آیا در برابر این اقدام همسر مورد حمایت قانون قرار می گیرد یا خیر. در جایی هم که قانون از مرد در زمینه خیانت همسر حمایت می کند شرایط آن فرق دارد و فرد باید زن خیانتکار را در حین عمل جنسی ببیند.
به گفته کیهان نیا، کسی که اقدام به قتل همسر خود می کند در آن لحظه به فکر این نیست که قانون از او من حمایت می کند یا نه بلکه قتل بیشتر ناشی از شوک و به هم ریختن تعادل روانی فرد است که تنها با هدف تلافی و انتقام از خیانت طرف مقابل صورت می گیرد.
وی با بیان اینکه قوانین ما دستوراتی در مورد قتل عمد دارد یعنی برای اثبات قتل عمد فرد باید آمادگی قبلی داشته باشد و از سلاح قتاله استفاده کند، ادامه می دهد: سایر قتل ها که ناشی از عصبیت و فشارهای زیاد است که اکثرا شبه عمد محسوب می شوند و قانون راجع به همه این موارد به صورت یکسان نظر داده است.
فقط در مورد مرد گفته اگر زن خود را در حین ارتکاب عمل جنسی به مرد دیگری ببیند می تواند او را به قتل برساند. پس این احتمال وجود دارد که چون پس ذهن مرد این ذهنیت هست که اگر زنم خیانت کند می توانم او را به قتل برسانم جسورانه_تر مرتکب قتل شود.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۰۹ دی ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۵ ق.ظ

دیدگاه


+ 5 = چهارده