خسته نشدیم از زندگی نمایشی و ژستهای نمادین ؟!
گروه فرهنگی : وقتی حرف از فضای مجازی میشود، ذهنها به سمت صفحات افراد مختلف و حضور آنها در این بستر کشیده میشود. اما بهتر است دقیق حرف بزنیم و از عبارات کلی مانند »فضای مجازی« استفاده نکنیم.
وقتی حرف از فضای مجازی میشود پیکان سخن به سمت بسترهایی مانند »اینستاگرام« و دیگر بسترهای مجازی است که در کنار متن، عکس در آنها محوریت دارد.
به همین خاطر در این مطلب وقتی از زیست مجازی حرف میزنیم با نگاهی به اینستاگرام نکاتی مطرح میکنیم.
امروز کمتر کنش و فعالیتی از زندگی افراد هست که در بستر شبکه اجتماعی خودنمایی نکند؛ جدیدترین مدل مو، آخرین کتابی که خواندم، دیشب شام کجا خوردم و … اتفاقاتی است که در مرور صفحات افراد در شبکههای اجتماعی که بسامد آن در اینستاگرام بیشتر است، به چشم میآید. رفتارهایی که در واقع خودنمایی و فضلفروشی است و هرکسی برای حضورش در بستر فضای مجازی سبکی را گزینش کرده است.
از آنجا که عکس محور زیست مجازی است، کمتر میبینیم که بسترهایی که محور متنی دارند محل بروز و ظهور این نوع از مخاطبان باشد.
یکی از آفتهایی که در این موقعیت شاهد هستیم شبیه شدن افراد به هم است. در مرور صفحات شاهد این هستیم که افراد حتی در ژست گرفتن برای تهیه یک عکس نیز خلاقیتی ندارند و شبیه به هم ژست میگیرند. این بسترها در واقع به عنوان تسهیلگران یکسانسازی وارد عرصه شدهاند و کاربران نیز آگاهانه یا ناآگاهانه در این زمین حضور فعال دارند.
یکی از ایراداتی که برای شبکههای اجتماعی باید برشمرد این است که خلوت و تنهایی را از افراد گرفته است. امروز انسانها هیچ لحظه یا موقعیتی را برای خود حفظ نمیکنند، بلکه در بستر شبکه اجتماعی آن را با دیگران به اشتراک میگذارند. حتی مذهبیها در لحظات نابی مانند زیارت و مناجات سعی میکنند خود را منتشر کنند و در واقع شکلی از زیست مجازی را برای خود انتخاب کنند.
به عبارت بهتر، زیست واقعی انسان امروز متاثر از فضای مجازی است و مخاطبان در آن سعی میکنند تصویری خودخواسته را به مخاطبان خود نشان دهند.
نیک اگر بنگریم زیست مجازی افراد در این بستر مطابق با واقعیت نیست بلکه برشی رنگ و لعابدار و برجسته شده از زندگی فرد است که در این محیطها تکثیر میشود و میتواند زمینه انحراف افکار را فراهم کند.
در حالی که زندگی را باید به فیلمی تشبیه کرد که بخشهای مختلفی دارد ولی زیست مجازی برشی گزینش شده از این فیلم است که به افراد نشان داده میشود و گویای تمام زندگی افراد نیست.زیست مجازی میتواند زمینه ساخت فرهنگهای نادرست و حتی مغایر با فرهنگهای بومی را فراهم کند، اتفاقی که امروز شاهد آن هستیم. افراد با پرسه زدنهای طولانی در شبکههای اجتماعی اوقات خود را از بین میبرند. به قدری که گاهی شاهد لطمه خوردن روابط خانوادگی هستیم. فرد با خسته کردن ذهن خود در محیطهای مجازی فرصتی برای گذران با خانواده ندارد و به همین خاطر است که خانوادهها اولین قربانی سبک جدید زندگی هستند. زیست مجازی تصویری غیرواقعی از زندگی افراد را نشان میدهد.
حتی وقتی یک فرد عکسی خوشحال از خود در دامن طبیعت را منتشر میکند، کسی جملات افسرده و ناراحتی که زیر آن نوشته شده را نمیخواند، بلکه لبخند ساختگی صاحب عکس را میبیند و در اولین برخورد سعی به مقایسه وضعیت خود با صاحب عکس دارد و تلاش میکند مانند او شود؛ در صورتی که آن عکس روایتی از یک لحظه است و هیچگاه فرد منتشر کننده حرفی از قبل و بعد آن عکس نمیزند، اما مخاطب تصور میکند تمام زندگی آن فرد همینطور شاد و خندان است. در واقع زیست مجازی زمینه ساخت فرهنگ اغراق و غیرواقعینمایی را ایجاد میکند.
به عبارتی امروز زیست مجازی ما به شکلی شده که زیست حقیقی ما را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. امروز بسیاری از ما زندگی میکنیم تا در فضای مجازی بازنشر دهیم و اصل زندگی کردن و حیات داشتن و اهداف این حیات مسئله نیست، بلکه حضور در فضای مجازی و زیست در این محیط مسئله بسیاری از افراد است. شام نمیخوریم که لذت ببریم یا از با هم بودنمان لذت نمیبریم، بلکه وقتی هم دورِ هم جمع میشویم برای این است که بتوانیم خوراکی برای شبکه اجتماعی خود فراهم کنیم.
در واقع این شبکه اجتماعی است که به ما میگوید چگونه زندگی کنیم و نحوه زیست ما را شکل میدهد.
گسترش شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر، تغییرات شگرفی در سبک زندگی انسانها ایجاد کرده است. فیسبوک، توئیتر، گوگلپلاس و… هر کدام با سبک و سیاق خود، محیطی جذاب و خیرهکننده برای افراد فراهم نمودهاند و بخش قابل توجهی از اوقات روزانهی ایشان را به خود اختصاص دادهاند. حجم بالای کاربران این شبکهها و افزایش روزافزون آنها، سایرین را نیز ترغیب میکند تا به این شبکهها بپیوندند.
همین گسترهی کاربران باعث میشود افراد در بدو ورود، با تعداد زیادی از آشنایان و دوستان خود، که در اقصی نقاط عالم پراکنده هستند و چه بسا سالها هم از آنها خبری نداشتهاند، روبهرو گردند. امکان کسب خبر از دوستان، اشتراک گذاشتن افکار و احساسات در قالب متن، تصویر، صدا و… به جذابیتهای خیرهکنندهی این شبکهها افزوده است.
شبکههای اجتماعی، به ویژه فیسبوک، علیرغم فوایدی که داشتهاند، آفتهای قابل توجهی برای کاربرانشان به همراه آوردهاند. اصالت یافتن فضای مجازی، اعتیاد اینترنتی، استحالهی شخصیتی، میانمایگی، رشد فردگرایی و دوستیهای کمعمق از جملهی این آفتهاست که در ادامه به آنها میپردازم.
طبق آمارهایی که منتشر شده است، پس از گذشت مدتی حضور در محیط فیسبوک، رفتارهای اعتیاد گونه در افراد بروز پیدا میکند. به طور مثال، نیمی از کاربران فعال، هر روز به فیسبوک سر میزنند.
۴۸ درصد از افراد بین ۱۸ تا ۳۴ سال، صفحهی فیسبوک خود را درست زمانی که از خواب بیدار میشوند چک میکنند.
حدود ۲۸ درصد فیسبوک خود را با موبایل و قبل از خارج شدن از رختخواب چک میکنند. به طور کلی، مجموع فعالیتهای کاربران فعال فیسبوک، بیش از کاری است که در دنیای واقعی انجام میدهند. به همین دلیل، به تدریج فیسبوک برای کاربرانش اصالت پیدا میکند؛ به طوری که حتی بخشی از فعالیتهای فیزیکی و روزانهی افراد به آماده کردن مطلب، عکس و… برای به اشتراکگذاری در فیسبوک اختصاص می یابد.
یکی دیگر از آفتهای فیسبوک، استحالهی شخصیتی افراد است. فضای شبکههای اجتماعی طوری طراحی شده است که کاربران را به سمت انحلال در هنجارهای عرفی و «همرنگ جماعت شدن» سوق میدهد، زیرا ملاک ارزیابی افراد در فضای مجازی، تعداد «لایک»هایی است که دریافت میکنند. کاربران تلاش دارند با به اشتراک گذاشتن مطالبی که بیشتر از همه مورد پسند بقیه قرار میگیرد، لایک های بیشتری دریافت کنند و همین فرآیند به تدریج، مقدمات استحالهی اعتقادی و شخصیتی ایشان را فراهم میکند.
حجم بالای دادهها، سرعت افزایش پستها و پراکندگی مطالب نه تنها متناسب با نیاز مخاطبان نیست، بلکه این پراکندگی، قدرت تمرکز را از ایشان میگیرد و بعضاً منجر به اختلالات روانشناختی می گردد. کاربران فیسبوک با حجم زیادی از مطالب سطحی و بیربط مواجه هستند که غالباً هیچ گونه فایده و جذابیتی نیز برایشان ندارد، صرفاً ذهنشان را درگیر مطالب غیر ضروری میکند و باعث به تحلیل رفتن توان ذهنیشان میشود.
ضمن اینکه خو گرفتن به مطالب سطحی، عمق تحلیل مخاطبان را نیز کاهش میدهد. هویت انسانها در فیسبوک به پروفایلشان تقلیل پیدا میکند و تصور افراد از یکدیگر تنها مبتنی بر چند دادهی معدود، از صفحات شخصیشان است. دوستیهای شکلگرفته عمدتاً کمعمق و گذراست و با آنچه مطلوب است، زمین تا آسمان فاصله دارد.
یکی از دلایل پناه آوردن انسانهای عصر ما به فضاهای مجازی، پر کردن خلأ نیازهای اجتماعی خویش است که به علت سستی پیوندهای اجتماعی و رشد فردگرایی، با ناکامی مواجه شده است. فضاهای مصنوعی مثل دنسینگ، پارک، کارناوال و… برای این ابداع گردیدهاند تا این نیازها را در بستری مصنوعی و در قالب اجتماعات ساختگی برطرف نمایند، اما از آنجا که این فضاهای مصنوعی نیز نتوانستهاند پاسخگوی نیازهای حقیقی انسان باشند، جهان مدرن به سمت فضاهای مجازی تمایل پیدا کرده است.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از فارس، فضای مجازی ضمن اینکه فرصتهای بسیاری را پیش پای بشر قرار داده، آفتهای جبرانناپذیری را نیز پیش روی او گذاشته است. در جهان امروز، غالباً به وجوه مثبت و فواید فناوریهای نوین ارتباطی پرداخته میشود و کسی از این قبیل آفتها سخنی به میان نمیآورد. یکی از رسالتهای ما، آگاهیبخشی نسبت به وجوه تاریک علم و تکنولوژی مدرن است؛ وجوهی که معمولاً به دلیل استغراق ما در دریای فناوری، نادیده گرفته میشود.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۶ ق.ظ