خانواده سرچشمه فرهنگی بهداشت روح و روان
علی رزمآرای
گروه فرهنگی:در شماره گذشته روزنامه آرازآذربایجان نوشتاری با عنوان «معلمان فرهنگی! دانش¬آموزان نافرهنگی؟!» از سوی نویسنده این نوشتار به قلم سپرده شدهبود. ضرورت توجه به نکات و زوایای مختلف بهداشت اعصاب و روان در جامعه محل سکونت خود و از سویی جایگاه سلامت بهداشت روان در توسعه انسانی و توسعه فرهنگی منتج از آن ، نویسنده را بر آن داشت که از نظرگاههای مختلف و با توجه به مجال و فرصت کوتاه این نوشتار و پیرو نوشتار پیشین، بیشتر و دقیقتر به این موضوع بپردازد. در نوشتار پیشین عمدتا ً از منظر تحصیلی و از دیدگاه آموزش مسئله بغرنج سلامت روان و اعصاب مورد تحلیل واقع شد، به نحوی که مقوله پرورش نه فقط مکمل که پیش زمینه و بل زمینه اصلی مقوله آموزش دانسته شد که امری پذیرفته شده است، و در ادامه به سویههای مختلف امر پرورش و نمود جایگاه آن درمراکزآموزشی (مدارس) و سیستمهای آموزشی پرداخته شد. نقش مربی و معلمان ازسویی و نقش والدین و اولیاء نیز ازسوی دیگر در چهارچوب امر پرورش دانشآموزان به عنوان تأمین کننده اصلی زمینههای بهداشت و روان آنان و کشف بزنگاههای روحی و روانی دانشآموزان و یا ارکان تأثیرگذاری مثبت بر روح و روان آنان، مورد واکاوی قرار گرفت.در نوشتار حاضر قصد بر آن است که از منظر خانواده به عنوان مهمترین پایگاه هویت اجتماعی فرهنگی و حتی عقیدتی دانشآموزان موضوع سلامت بهداشت و روان کودکان و نوجوانان مورد بررسی قرار گیرد. خانواده هسته اصلی و سرچشمه حقیقی جنبههای اکتسابی در امر پرورش روحی و روانی کودکان و نوجوانان به شمار میآید. در شکل مکمل نیز اجتماع محل زندگی کودکان و نوجوانان به عنوان یک خانواده بزرگتر، کسب جنبههای کلان امر پرورش شخصیت و روان فردی جمعی آنان را میسر میکند. درست به همین دلیل میتوان والدین ( پدر و مادر) را اصلیترین منبع تغذیه کلامی، فرهنگی، عقیدتی و شکلیابی در اولین ترسیمات الگویی به شمار آورد. اگر کلام فوق صحیح تلقی شود لازم است گوش زد شود که امر تأمین مقاصد معیشتی و اقتصادی کودکان و نوجوانان به عنوان فرزندان خانواده به هیچ وجه مقدم بر تأمین مقاصد روحی و روان آنان در خانه، اجتماع و محل تحصیل نیست و حتی مقدم بر آن است. اما به چه دلیل والدین از امر مهم پرورش روح و روان و تأمین جنبههای بهداشت اعصاب و روان فرزندان خود غفلت میکنند؟ این امر را شاید بتوان از چند جهت مورد بررسی قرار داد. اول آنکه درگیری والدین برای تأمین مقاصد اقتصادی و مادی فرزندان تمام اوقات مفید آنان را اشغال میکند که این مهم نیز دلایل عمده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. دوم آنکه زمینه اصلی توجه به امر تأمین مقاصد بهداشت روان در اقشار مختلف جامعه نیاز به وجود آگاهی جمعی دارد که این امر نیز با بالا بردن سطح اطلاعات فرهنگی و شهروندی اهالی یک جامعه میسر است. تحصیلات عالیه و یا موقعیت مالی خوب دلیل بر وجود این آگاهی حتی در سطح نسبی نیز نیست؟! سوم آنکه روابط مؤثر نهادهای تأثیرگذار( مدرسه، خانه، سیستم آموزشی، ارگانهای فرهنگی و شهری و…) بر این امر شفاف و متمایز نیست و علت این امر نیز نبود یک برنامه جامع برای اصل مهم توسعه انسانی و عبور از آن به توسعه فرهنگی است و… این سه نکته شاید جمع بندی مهمترین جهتهای موضوع مورد اشاره باشد. اما برای روشنتر شدن موضوع و رسیدن به تعریف اصلی سلامت روان و رویکردهای مختلف آن در خانواده و در میان والدین ضرورتی تام دارد.*سلامت یا بهداشت روان: سلامت یا بهداشت روان عبارت از نحوه تفکر، احساس و عملکرد ما به منظور رویارویی با موقعیتهای مختلف زندگی است. بهداشت روان دربردارنده نوع نگاه ما به خودمان، زندگیمان و افرادی است که آنها را میشناسیم و به آنها علاقهمندیم. سلامت روان هم مانند سلامت جسم در هر مرحلهای از زندگی حائز اهمیت است.*مشکلات بهداشت روان: تشخیص تب در فرزندان توسط والدین بسیار آسان است، اما شاید تشخیص مشکل روانی آنان به این سادگی نباشد. مشکلات مربوط به سلامت روان را همیشه نمیتوان دید اما علائم قابل تشخیصاند. برخی از این بیماریها عبارتند از افسردگی، اضطراب، مشکلات تغذیهای، نقص توجه و اختلالات بیش فعالی. کودکان و نوجوانان زیادی هستند که از دورههای استرس هیجانی رنج میبرند که با درمان کوتاهمدت رو به بهبود میگذارند اما آن مشکلات الزاما ً منجر به آنچه تحت عنوان مشکلات بهداشت روان نام دارند، نمیشوند. اندوه ناشی از دست دادن یک عزیز مثالی در این مورد است. بهداشت روانی یک کودک هیچ ارتباطی با بهره هوشی او ندارد، کودکان با مشکلات بهداشت روانی یا بدون مشکلات بهداشت روانی، IQ (ضریب هوشی) متفاوتی دارند. آموزش خاص یکی از سرویسهای حمایتی است که مدارس برای کمک به رویارویی با نیازهای منحصر به فرد کودکان و نوجوانانی که انواع مختلفی از مشکلات بهداشت روان را دارند فراهم میکنند. اختلالات هیجانی جدی برای کودکان و نوجوانان به مشکلات سلامت روان آنان اشاره میکند که به شدت زندگی روزانه و عملکرد آنها را در خانه، مدرسه و یا در اجتماع مختل میکند. بدون کمک، چنین مشکلاتی ممکن است منجر به افت تحصیلی، رویآوردن به موادمخدر و الکل، ناسازگاری در خانواده، یا حتی خودکشی شود.علل ایجاد اختلالات هیجانی در کودکان و نوجوانان: علل مشکلات سلامت روان در کودکان و نوجوانان شناخته شده نیست اما ثابت شده است که هم محیط و هم ساختار زیستی و جسمانی(بیولوژیک) فرد در این امر دخالت دارند. از جمله علل بیولوژیک میتوان به ژنتیک، عدم تعادلات شیمیایی و صدمه به سیستم اعصاب مرکزی اشاره کرد. بسیاری از عوامل محیطی میتوانند کودکان را در معرض خطر قرار دهند. برای مثال کودکانی که با خشونت، سوءاستفاده، مسامحه، مرگ عزیزان، طلاق و یا روابط از هم گسیخته مواجه میشوند، بیشتر در معرض مشکلات سلامت روان قرار دارند. سایر فاکتورها شامل طرد شدن به علت نژاد، جنسیت، یا فقر است.*پرورش سلامت روان در کودکان: والدین، مسؤل سلامت جسمی و روحی فرزندشان هستند. باید توجه کرد که هرگز یک راه مشخص شده و ثابت برای تربیت فرزندان وجود ندارد. شیوههای تربیتی متفاوتند اما همه کسانی که در مراقب کودکان و نوجوانان دخیل هستند( پدر و مادر، مربیان و معلمان و…) باید انتظارات آنان را دریابند. مطالعه و بالابردن سطح آگاهیهای ضروری در این خصوص مهم و لازم است.*سخن آخر با والدین: بسیاری از کودکان دچار مشکلات سلامت روان هستند. این مشکلات واقعی و دردناکند. سعی کنید در کنار رسیدگی و تامین تغذیه مناسب، ایمنسازی بدن و فراهم کردن امکانات ورزشی و غیره، محیط امن و سالم خانوادگی و اجتماعی را برای فرزندانتان فراهم کنید، از مراحل رشد کودک آگاهی پیدا کنید تا بیش از حد و یا کمتر از حد لازم از او انتظار نداشته باشید.فرزندتان را تشویق کنید احساسات خود را ظاهر کند. اجازه دهید بداند که همه افراد، درد، ترس، خشم و اضطراب را تجربه میکنند. به او کمک کنید عصبانیت خود را به گونهای مثبت ظاهر کند بدون آنکه متوسل به خشونت شود، احترام و اعتماد متقابل را ایجاد کنید، صدای خود را برای او بلند نکنید حتی زمانی که با او توافق ندارید. به حرفهای فرزندتان خوب گوش دهید و او را به سوال کردن ترغیب نمایید. کاری کنید با شما راحت باشد و مایه دلگرمیاش باشید. تمایل خود را برای صحبت درباره هر موضوعی با او نشان دهید مثل یک دوست با او رفتار کنید و دست آخر اینکه انتظار نداشته باشید بینقص عمل کند، تربیت فرزند کار دشواری است. بهداشت روانی همه کودکان حائز اهمیت است.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۳ ساعت ۶:۳۳ ق.ظ