حذف ارز ۴۲۰۰ رانت‌ستیزی یا فرو‌رفتن در باتلاق

حذف ارز ۴۲۰۰ رانت‌ستیزی یا فرو‌رفتن در باتلاق

مهرداد خدیر
گروه تحلیل: گرچه ارز ۴۲۰۰ تومانی هم از پس گران‌شدن کالاها و خدمات برنیامد اما دست‌کم نگذاشت نایاب شوند. با حذف ارز ۴۲۰۰ اما این نگرانی جدی است که یا نایاب و کم‌یاب شوند یا گران‌تَرتَرتَر! چرا چوبِ از پسِ عده خاص، برنیامدن را همه باید بخورند؟ حذف ارز ترجیحی یا دلار ۴۲۰۰ تومانی و در پی آن افزایش یارانه نقدی خانوارها با منابع آزاد شده از آن، مهم‌ترین ایده‌ای است که دولت ابراهیم رییسی این روزها دنبال می‌کند اما نگرانی از شوک شدید قیمتی به بازار و ناتوانی در کنترل و ذوب شدن یارانه بیشتر در دیگ جوشان تورم و تبعات اجتماعی و امنیتی، اعلام آن را به تأخیر انداخته است.
معاون اقتصادی رییس جمهوری که خود با شعار چند برابر کردن یارانه‌ها وارد کارزار انتخابات ۱۴۰۰ شد اما اقبالی ندید (چون اگر دیده بود خود او انتخاب می‌شد) اکنون در پی اجرای بخشی از آن وعده در جایگاه»معاون رییس جمهوری« است. مشکل اما این است که آقای رییسی صراحتا اعلام کرده معاون باید زیر نظر معاون‌اول کار کند و هر بار که درباره افزایش یارانه و اختصاص بن کالا خبری می‌دهد یا تکذیب می‌کنند یا اعلام می‌شود تنها معاون اول یا سخن‌گوی دولت باید خبر آن را اعلام کنند. اتفاق قابل تأمل این است که بر خلاف جوّ ۱۰ سال پیش که بخش‌هایی از جامعه از اختصاص یارانه نقدی استقبال کرد این بار همه نگران افزایش قیمت‌ها هستند چون هر بار که وعده یارانه داده می‌شود مشخص است که برای پوشش گرانی است و تجربه ثابت کرده قادر به پوشش نیست وبیش از این که امید بخش باشد تولید ترس می‌کند.
یارانه نقدی حکم توپی را پیدا کرده که وقتی به خیابان می‌آید راننده باید مراقب اطراف باشد چون کودکی هم در پی آن روان و دوان است. این تصور در جامعه شکل گرفته که توپِ یارانه‌ها هم که باز بغلتد پشت سر آن گرانی است و این یکی نه کودک که یک هیولای زشت‌روست که ماست و گوشت سفره را می‌رباید، در واقع بیشتر می‌رباید.
دلیل واقعی عزم دولت برای حذف ارز ترجیحی البته این است که کف‌گیر به تهِ دیگ خورده و ندارند و در واقع چاره‌ای ندارند. منتها جای شگفتی است که اگر ندارند چرا کل یارانه نقدی را بر‌نمی‌چینند و همان را به افزایش دستمزد و اعانه اختصاص نمی‌دهند؟ یا چرا نگذاشتند مجلس منعکس کننده نظر اکثریت تشکیل شود تا ریش و قیچی دست نمایندگان همه طیف های مردم باشد؟ البته نمی‌گویند نداریم و برای حذف ارز ۴۲۰۰ یا ضرورت اجتناب ناپذیر آن ۴ دلیل مشخص ذکر و مدام هم تکرار می شود تا خوب جا بیفتد. کارشناسانی هم آماده اند تا همین ۴ مضمون را در برنامه‌های صدا و سیما کوک کنند:
اول این که ارز ۴۲۰۰ تومانی به عده‌ای خاص تعلق می‌گیرد و همه از آن بهره‌مند نمی‌شوند. درست است که به خاطر واردات کالاهای ضروری ارز ۴۲۰۰ می‌گیرند اما منافع آن بیشتر به جیب عده‌ای خاص می‌رود.
دوم این که روند افزایش قیمت‌ها بعد از اختصاص ارز ۴۲۰۰ هم ادامه یافت و در واقع دولت هم چوب را خورده هم پیاز را. هم پول می‌دهد هم گرانی مهار نشده و هم نمی‌تواند یارانه نقدی را ترمیم کند.
سوم این که روزانه هزار میلیارد تومان به اقتصاد ایران تحمیل می‌کند.
چهارم هم این که درآمد حاصل از حذف آن به خزانه برنمی‌گردد به جیب مردم می‌رود. گزاره اول درست است و برای عده‌ای خاص تبدیل به رانت شده است. اما اگر مشکل، عده‌ای خاص است چرا این عده خاص معرفی نمی‌شوند؟ چگونه است که بر واردات شرکت‌های معمولی که ارز ۴۲۰۰ می‌گیرند نظارت می‌شود تا صرف واردات کالای دیگر نشود و‌لی عده خاص مستثنایند؟ به خاطر یک بی‌نماز که درِ مسجد را نمی‌بندند.درباره نکته دوم هم می‌توان گفت بله ارز ۴۲۰۰ تومانی هم از پس گران شدن کالاها و خدمات برنیامد اما نگذاشت نایاب شوند. با حذف ارز ۴۲۰۰ اما این نگرانی جدی است که یا یا نایاب شوند یا گران‌تَرتَرتَر! (می‌دانم »تَرتَرتَر« نداریم. اما وقتی »تر« به تنهایی کافی نباشد، چاره چیست؟ سعدی ما را ببخشاید!)
به عنوان دلیل سوم گفته‌اند روزانه هزار میلیارد تومان به اقتصاد ایران تحمیل می‌کند. بله، اما تأخیر در توافق و مصالحه روزی چند هزار میلیارد تومان تحمیل می‌کند؟ (ناشی از نفروختن نفت یا خرید گران‌تر با دور زدن تحریم‌ها). ضمن این که تمام هزار میلیارد تومان رانت است یا بخشی از آن؟
اگر تمام آن رانت است خوب جلوی رانت‌خواران را بگیرید. پس این همه دستگاه نظارتی به چه کار می‌آید؟ اگر بخش قابل توجه صرف واردات کالاهای اساسی خصوصا دارو می شود دیگر چرا می گویید تحمیل؟چهارمی هم وعده است و این که درآمد حاصل از حذف به مردم اختصاص می یابد. اولا که اگر قابل تأمین بود ادامه می‌یافت. ثانیا یعنی قرص ضد درد ناپروکسن را چند برابر گران‌تر بخریم تا به جای ۴۵ تومان ۹۰ تومان بگیریم؟
۱۰ سال پیش در یک مناظره رادیویی با آقای محمد‌رضا فرزین که بعد دبیر ستاد هدف‌مند یارانه‌ها شد گفتم وقتی ماست و کاغذ را گران می‌کنید چه تضمینی وجود دارد که سرپرست خانوار با پول آن دوباره همان ماست و کتاب بخرد و به زخم دیگری نزند؟ زن خانه نان و ماست و کتاب می خرد اما دست مرد خانه بیفتد اگر معتاد باشد صرف تریاک خود می‌کند و اگر نباشد کرایه خانه را زودتر می‌پردازد و پول الزاما جایگزین کالا و خدمات قبلی نمی‌شود. حالا نیز همان حکایت است با این تفاوت که آن موقع دولت نفت می‌فروخت و واقعا دنبال پول یارانه نبود ولی حالا پولی در کار نیست و خود دولت هم دنبال پول ناشی از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی است تا به هزار زخم بزند. داستان البته روشن است. ارز ۴۲۰۰ مُسکن دولت روحانی بود تا ببینند بعد با ترامپ چه می‌کنند یا می‌رود. بایدن که آمد دست به کار شدند اما مصوبه اقدامات راهبردی مجلس انقلابی عملا امکان احیای برجام در آن دولت را منتفی کرد و حالا هم یگانه راه احیای برجام است و مصالحه و گرنه بیش از این نمی‌توان به مردم فشار آورد.
مصالحه و توافق البته دور از دست‌رس نیست منتها این بار با نقش‌آفرینی پررنگ‌تر روسیه شاید. اگر هم این اتفاق نیفتد از هزینه های غیر ضرور بکاهید. دین‌داری ایرانیان منوط به تخصیص بودجه به نهادهای شبه فرهنگی نیست.شاید گفته شود داستان فراتر از ۱۹ هزار میلیارد تومانی است که صرف امور ایدیولوژیک می‌شود و سر و صدای آن زیاد است. بسیار خوب، اگر چنین است دست همان عد? خاص را کوتاه کنید نه آن که کل ارز ۴۲۰۰ تومانی برای کالاهای وارداتی ضروری قطع شود. همین که هی می گویند ارز دارو قطع نمی شود یعنی نگران‌اند.
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از عصر ایران،همان‌گونه که یک روز برجام را لاشه متعفن ومرده می‌خواندند و اکنون در پی احیای آن‌اند تا اقتصاد ایران نفس بگیرد، یک روز واردات واکسن نفی و بر تولید داخل تأکید می‌شد و حالا به واردات واکسن می‌بالند، یک روز از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و حالا قرار است به این قهر و قطع پایان دهیم، بیم آن می‌رود که یک روز درصدد احیای ۴۲۰۰ برآیند اما دیر شده باشد.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۸ دی ۱۴۰۰ ساعت ۹:۰۴ ق.ظ

دیدگاه


7 × چهار =