- آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی - http://www.araznews.ir -
جیب دهکهای پایین جامعه منبع تامین یارانه
Posted By admin On تیر ۲۴, ۱۳۹۶ @ ۵:۴۶ ق.ظ In اقتصادی | No Comments
گروه اقتصادی: وقتی دولت وظیفه تنظیمگری خود را به درستی انجام دهد، با سلامتی که در فضای کسبوکار ایجاد میشود، تولید با سرعت مناسبی رشد کرده، بنگاههای کوچک و بزرگ متولد میشوند و در سایه حیات آنها اشتغال ایجاد شده و فقر کاهش مییابد.
تولید در یک اقتصاد، ماحصل میزان سرمایه فیزیکی موجود، سرمایه انسانی و بهرهوری در آن اقتصاد است و بهرهوری ماحصل کارکرد مناسب بازارها، پیشرفته بودن و کارایی نهادهاست. به عبارت دیگر در اقتصاد، میزان مشخصی سرمایه فیزیکی و نیروی کار با مهارتهای مختلف وجود دارد و همچنین سطح مشخصی از تکنولوژی برای تولید که نهایتاً ترکیب این موارد منجر به تولید میزان مشخصی محصول در اقتصاد میشوند. در این میان کیفیت نهادها و نحوه عملکرد و مدیریت دولت بر بهرهوری اقتصاد در نتیجه میزان محصول موثر است. از اینرو صرفنظر از اینکه عامل مبادله در اقتصاد چه چیزی است، اسکناس است، طلاست یا چه حجمی از اسکناس در اقتصاد وجود دارد، این عوامل نقش خود را در تولید ایفا کرده و میزان محصول نهایی مشخص میشود.
دولتها برای پرداخت حقوق و سایر هزینههای اینچنینی، انجام عملیات عمرانی نظیر ساختوسازها و پرداخت یارانه نیاز به منابع دارند. اصولاً دولتها از مالیاتهای دریافتی برای پرداخت این موارد استفاده میکنند. اما در کشور ما علاوه بر مالیات، از درآمدهای نفتی نیز استفاده میشود. از اینرو دولت بخشی از هزینههای خود را از طریق فروش نفت و سایر منابع و بخشی دیگر را با مالیاتگیری تامین مالی میکند. بنابراین ترازنامه دولت به این صورت است که سمت دخل آن یا سمت درآمدها شامل فروش نفت و مالیاتها (گاه فروش برخی اموال دولتی به نام خصوصیسازی، که در حال حاضر فرصت زیادی برای تامین مالی از این طریق ندارد) و سمت خرجها یا هزینهها شامل حقوقهای پرداختی، مخارج عمرانی (ساختوسازها)، سهمیههای نهادهای کشوری و لشگری و پرداخت انواع یارانهها و… است.
اما آیا همواره درآمدهای دولت بیشتر یا مساوی هزینههاست؟ در واقع خیر. به صورت تاریخی همواره هزینههای دولت بیشتر از درآمدهای آن بوده است و این همان مفهوم کسری بودجه است. با وجود کسری بودجه پرداختیهای دولت انجام میشود و در مواقعی که تامین مالی کسری سخت میشود، تنها قادر به کاستن از مخارج عمرانی یا همان ساختوسازهاست. اما این کسری از کجا تامین مالی میشود؟راه اول: دولت مستقیم به بانک مرکزی مراجعه کرده، کسری خود را با چاپ پول جدید تامین مالی کند. این اتفاق به سادگی قابل تحقق است. راه دوم: دولتها معمولاً برای تامین کسری بودجه اوراق منتشر میکنند و به عبارت سادهتر از مردم قرض میگیرند.
استقراض از مردم معادل هزینه سودی که روی اوراق پرداخت میشود به هزینههای دولت اضافه میکند. همزمان مردم نیز متوجه میشوند که دولت مسلط بر شرایط نیست، و لذا با نرخ بالاتر و بالاتری حاضر به قرض دادن به دولت میشوند. افزایش نرخها هزینههای دولت را بیش از پیش افزایش میدهد و نهایتاً بانک مرکزی برای جلوگیری از فروپاشی سیستم، ناگزیر میشود که با چاپ پول جدید بدهیهای دولت را بپردازد. در نهایت چاپ میزان قابل توجهی پول، به شتاب گرفتن روند رشد قیمتها منجر خواهد شد.
در واقع همانطور که در پرده اول توضیح داده شد، از آنجا که تولید در اقتصاد رشد ملایم خود را متناسب با سرمایههای اقتصاد و بهرهوری دارد، هر واحد پولی که چاپ میشود پشتوانه تولید (تعداد سیبها) کمتری با خود دارد و به عبارت دیگر ارزش آن کمتر است و این به معنی قیمتهای بالاتر است. بنابراین تا اینجا دریافتیم که چنانچه دولت هزینههای خود را بدون پایبندی به اصول و حد و مرزهای مشخص افزایش دهد، نهایتاً ناگزیر از چاپ پول خواهد شد و چاپ پول در نهایت منجر به کاهش قدرت خرید هر واحد پول میشود.تورم آسیبهای فراوانی دارد و در بلندمدت نهایتاً منجر به افت تولید و درآمد سرانه خواهد شد اما در اینجا فقط از منظر عدالت به تورم مینگریم. تورم پدیدهای است که ممکن است برای بسیاری از افراد پدیدهای مطلوب تلقی شود؛ مانند افرادی که داراییهایی نظیر مسکن، سهام و… دارند و افزایش تورم منجر به افزایش ثروت آنها میشود. علاوه بر این، بسیاری از دلالان در فضای تورمی سود بیشتری میبرند، یعنی سرعت رشد درآمدهای آنها بیشتر از هزینههایشان است. حتی گاهی دولت هم جزو برندگان تورم است، چرا که اصولاً دولتها بدهکاران بزرگ اقتصاد هستند و با افزایش تورم ارزش فعلی بدهیهای ریالیشان کاهش مییابد. اما بازنده تورم چه کسانی هستند؟ کسانی که حقوق ثابتی دریافت میکنند که هنگام افزایش تورم، حقوق آنها متناسب با هزینه پرداختی بابت سبد مصرفی آنها رشد نمیکند.
بیکاران که در حال حاضر درصد زیادی از آنان را جوانان تشکیل میدهند و به طور کلی دهکهای پایین و اقشار آسیبپذیر؛ این اقشار کسانی هستند که با افزایش تورم سفره آنها کوچک و کوچکتر میشود. یارانه اصولاً پرداختی به اقشار ضعیف و آسیبپذیر است که با هدف خارج کردن آنها از تله فقر استفاده میشود. بسیاری از سیاستمداران از این ابزار برای افزایش محبوبیت خود استفاده میکنند. اما این عمل تا چه حد صادقانه است؟پیشتر گفته شد که درآمدهای دولت که در واقع منبعی برای پرداخت یارانه است، از سه محل قابلیت تامین مالی دارد:
۱- مالیات۲- درآمد نفت۳- چاپ پول.
در مورد مالیات، اگر دولت قادر به کاهش فرار مالیاتی شود و از این محل فقط به اقشار آسیبپذیر یارانه نقدی پرداخت کند، کاری ستودنی است و بسیاری از کشورهای دنیا چنین میکنند. سیستمی شفاف برای مالیاتگیری وجود دارد و اقشار ضعیف هدفگیری میشوند و به آنها یارانه نقدی پرداخت میشود. بهترین تجربه در این زمینه در کشورهای آمریکای لاتین تحت عنوان یارانه نقدی مشروط اجرا شده است. این نوع سیستم پرداخت یارانه به این صورت است که معمولاً به کمک تهیه نقشه فقر اقشار ضعیف هدفگیری میشوند و سپس به فرزندان این خانوادهها بابت تحصیل حقوق پرداخت میشود. با این عمل فرزندان خانوادههای فقیر قادر به ادامه تحصیل بوده و نهایتاً میتوانند شغل بهتری یافته و از تله فقر خارج شوند. در واقع به طور کلی یارانهها هدف و گروه هدف و بازه زمانی مشخصی دارند.
تجربه این کشورها نشان داده که این نوع پرداخت یارانه با وجود اثرات قابل ملاحظهای که در زمینه کاهش فقر داشته، در قیاس با یارانه پرداختی فراگیر در ایران، بار مالی بسیار کمتری بر دوش دولت گذاشته است. اما معمولاً دولت چندان قادر به افزایش پوشش مالیاتی نیست و در این زمینه محدودیتهایی وجود دارد. نهایتاً دولت در زمینه مالیات ناگزیر از وضع مالیات بیشتر بر تولیدکنندگان است که با افزایش هزینههای تولید، به دلیل کاهش حاشیه سود آنها منجر به کاهش تولید و درآمد در اقتصاد میشود.
بنابراین دولت بابت هر ریال مالیات دریافتی در حال وارد آوردن فشاری بر اقتصاد است که این عمل تنها زمانی توجیه دارد، که با مالیات دریافتی فایدهای ایجاد کند که زیان وارد بر اقتصاد را جبران کند. راه دوم استفاده از درآمدهای نفتی و در واقع منابع اقتصاد است که نهتنها متعلق به نسل حاضر بلکه متعلق به تمام نسلهاست. مردم قادر به تشخیص این موضوع نیستند که منشأ تورم همان حاتمبخشیهایی است که حقیقت آن دزدی از جیب دهکهای پایین و قرار دادن آن در جیب دهکهای بالاست.
آنچه مردم میبینند، و سیاستمداران آگاهانه یا از سر ناآگاهی به آنها میگویند این است که افزایش تورم محصول زیادهخواهیهای عدهای سودجو و باندبازیهای فلان جناح و… است و در واقع به مردم القا میشود که گرانی پدیدهای اجتماعی-سیاسی و حاصل فساد است که با اقدامات قهری باید با آن مقابله شود.
این در حالی است که تورم قویاً پدیدهای اقتصادی است که عامل اصلی آن هیچ کسی جز دولت نیست. دولتی که از ناآگاهی مردم سوءاستفاده میکند و رسالت اقتصاددانان آگاهیبخشی به مردم در مورد این عمل ناشایست است چرا که آگاهی مردم سپری در برابر همه فریبها و سوءاستفادهها خواهد بود.
Article printed from آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی: http://www.araznews.ir
URL to article: http://www.araznews.ir/%d8%ac%d9%8a%d8%a8-%d8%af%d9%87%da%a9%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d9%be%d8%a7%d9%8a%d9%8a%d9%86-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%86%d8%a8%d8%b9-%d8%aa%d8%a7%d9%85%d9%8a%d9%86-%d9%8a%d8%a7/
Click here to print.
Copyright © 2013 آراز آذربایجان - روزنامه خبری آذربایجان غربی. All rights reserved.