جامعه و آسیب هایی از جنس حاشیه های شهر

جامعه و آسیب هایی از جنس حاشیه های شهر

گروه اجتماعی: راهکار مواجهه درست و منطقی با آسیب کارتن خواب ها به شکل جدی در ترک اعتیاد و فراهم سازی زمینه های بازگشت به آغوش جامعه خواهدبود. هنوز مرکب منشور حقوق شهروندی خشک نشده بود که انتشار یک گزارش جامعه را در بهت و حیرت فرو برد؛ گزارشی که نشان می داد انگار بسیاری از بندهای منشور حقوق شهروندی که خیلی هایشان تکرار فصل هایی از قانون اساسی از جمله فصل سوم و حقوق ملت است، همچنان اجرایی نمی شود و کم نیستند مردمی که قانون اساسی هنوز درباره آن ها اجرایی نمی شود و هم از حقوق شهروندی خود بی اطلاع و بی بهره اند.
خوابی یا گورخوابی تبلوری از آسیب هایی است که با عبور از خط قرمزها به این شکل و شمایل درآمده است. از سوی دیگر، اگرچه کارتن خواب ها یا گورخواب ها طردشدگان اجتماعی هستند، اما بخش های مختلف جامعه در شکل گیری این افراد تاثیری بسزا داشته اند و تا زمانی که هرکدام از این بخش ها سهم خود را در ادای حقوق این افراد به عنوان بخش جدایی ناپذیر جامعه به سرانجام نرسانند، پدیده هایی را مانند کارتن خوابی در شکل های تازه تری به روز خواهندکرد، درست مانند پدیده گورخوابی.
این ماجرا از شب های آینده نیز تکرار می شود؛ زیرا اغلب مسائل اجتماعی را نمی توان با اقدامات مقطعی و مسکن وار حل کرد و حل و فصل چنین موضوعاتی نیازمند ورود جدی دستگاه هاست. وجود پدیده کارتن خوابی و گورخوابی که بیان می کند بخش هایی از جامعه به درستی کار نمی کنند که خروجی آن ها می شود گورخوابی در قبرستان نصیرآباد و کارتن خواب هایی که در همه مناطق ، فرش زیر پایشان کارتن هایی است که از میان زیاله ها پیدا کرده اند و زیر سقف آسمان، شب را روز می کنند. اما پدیده کارتن خوابی از کی و چگونه در کشور ما شکل گرفت؟ این سوالی است که پاسخ به آن می تواند در یافتن ریشه های این پدیده اجتماعی تاثیری بسزا داشته باشد.
حلبی آبادها و حاشیه نشینی کم و بیش به عنوان بخشی از بافت کلان شهرهای کشور پذیرفته شده بود، اما در دوران پس از انقلاب و بخصوص بعد از دوران جنگ با کنار گذاشته شدن اقداماتی همچون جهاد سازندگی برای ارزش گذاری به مشاغلی مثل کشاورزی و کارگری و تشویق مردم به ماندگاری در روستا افزایش مهاجرت به شهرها و گسترش شهرنشینی شکل گرفت. بزگتر شدن شهرها با بزرگ تر شدن بافت حاشیه ای همراه شد. حالا اما مدتی است که آسیب هایی از جنس آسیب های حاشیه های شهری به برخی از مناطق داخل شهر هم راه پیدا کرده است و حلبی آبادها و بافت کوره پزخانه ای را در قالب کارتن خوابی زیر پل ها، کنار بزرگراه ها، داخل برخی پارک ها و حتی داخل قبرهای یک گورستان و به طور خلاصه هر جایی که بشود یک شب را صبح کرد، می توان شاهد بود.
به بیان دیگر، هر چند نمی توان ادعا کرد پدیده هایی مانند کارتن خوابی در گذشته وجود نداشته، اما افزایش این پدیده در سال های اخیر واقعیتی انکارناپذیر است و می توان مدعی شد سیاست گذاری نهادهای تصمیم گیر و مجری بیشتر به سمت و سوی تولید و بازتولید آسیب های اجتماعی پیش رفته است. درواقع پدیده هایی هم چون کارتن خوابی یا گورخوابی نمودی از حرکت آسیب های اجتماعی به لایه های بیرونی تر جامعه است. کارتن خواب ها افراد آسیب دیده ای هستند که هر چند طی سال های گذشته به دلیل جامعه کوچکشان نسبت به کل جامعه، با طرد اجتماعی مواجه شده اند، اما در چرخه بازتولید آسیب های اجتماعی و روند تکثیر این آسیب ها گستردگی بیشتر این جمعیت آسیب دیده و قرا رگرفتن آن ها در نقش مجریان بخشی از آسیب های اجتماعی نوپدید خالی از انتظار نیست؛ هم چنان که طی سال های اخیر پدیده کارتن خوابی به دلایلی نظیر فقر، اعتیاد و مهاجرت افزایش یافته است. اما افزایش این پدیده تابعی از روال های اشتباه در سیاست گذاری های کلان و خروج مجریان قانون از مسیر قوانین بالادستی کشور، نظیر قانون اساسی است.
واقعیت این است که با تغییر سیاست های برخی مسئولان اجرایی از حاکمیت نظام ارزشی اسلامی به تلاش برای حاکمیت نظام لیبرالی در کشور، با تغییر ارزش های اجتماعی به سمت و سوی ارزش های مادی نیز مواجه شدیم که منجر به شکل گیری شکاف های عاطفی میان شهروندان شد. در این بین، پیوستگی عمیق عاطفی حتیدر میان خانواده ها هم کم رنگ شده است و با پدیده هایی نظیر خانواده های موزاییکی یا حتی خانواده های گسسته مواجهیم؛ موضوعی که نشان می دهد حتی پیوستگی و احساس تعهد در میان اعضای خانواده به نسبت گذشته کم شده است و لغزش یا مشکلات یکی از این اعضا به نسبت قبل خیلی ساده تر می تواند منجر به طرد وی از سوی سایر اعضای خانواده شود. بدیهی است د رچنین شرایطی تلاش برای بازگرداندن افراد اسیب دیدهای نظیر معتادان یا بزهکاران به بدنه جامعه بی اهمیت تر شده و طرد اجتماعی به شکلی جدی تر مطرح می شود. طرد اجتماعی اما اصلی ترین پیش زمینه پدیده کارتن خوابی است و افزایش این پدیده از گسست های اجتماعی محصول تغییرساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه خبر می دهد. در دوره هایی مانند دوران انقلاب پیوستگی اجتماعی مردم تا جایی بودکه لااقل عواملی مانند فقر اقتصادی و محرومیت های اجتماعی منجر به طرد افراد از خانواده، محله یا شهر خود نمی شد. تبلور انگیزه های انسانی و اسلامی در اغلب موارد، منجر به این می شد تلاش شود افراد این چنینی بتوانند دوباره به بدنه جامعه بازگردند؛ هرچند در آن برهه هم مواردی هم چون اعتیاد در حوزه تابوهای اجتماعی برمشرده می شد. حالا اما به رغم عادی شدن آسیب هایی نظیر اعتیاد و رفع تابوی عدم پذیرش افراد معتاد، با افزایش چشم گیر جمعیت کارتن خواب ها مواجهیم کارشناسان حوزه اجتماعی معتقدند یکی از اصلی ترین عوامل تشدید این پدیده، فقر و مشکلات اقتصادی است. در میان آواره ها و بی خانمان های تهران، معتادان و یا بیماران روانی طرد شده از خانواده هم وجود دارند.
اما سرنوشت غم بار کارتن خواب ها با یک جنبش دانشجویی در سال ۸۳ کمی تغییر کرد تا مرگ در یک شب سرد زمستان پایان قصه آن ها نباشد.
مرگ چهل کارتن خواب در زمستان سال ۸۳ منجر به واکنش جنبش عدالت خواه دانشجویی شد. در پی این ماجرا اعضای این جنبش اعضای ستاد ساماندهی بی خانمان ها را که مرکب از شهرداری تهران، استانداری، بهزیستی، وزارت بهداشت و کمیته امداد حضرت امام (ره) است شناسایی کردند و تصمیم گرفتند برای ساماندهی به وضعیت کارتن خواب ها و ممانعت از مرگ این افراد که هر یک به دلایلی ناگزیرند در سرمای زمستان و گرمان تابستان بر سنگفرش خیابان شب را صبح کنند، هر شب در مقابل یکی از این سازمان ها بخوابند.
اقدامات این جنبش دانشجویی در نهایت منجر به دستور رییس جمهور وقت برای جمع آوری کارتن خواب ها شد. حالا چند سالی می شود که شهرداری تهران گرمخانه ها را برای تکرار نشدن قصه دردناک مرگ کارتن خواب ها در سرمای زمستان تاسیس کرده است. گرمخانه هایی که فارغ از چرایی کارتن خواب شدن افراد بی خانمان سقفی موقت بالای سرشان قرار می دهند و غذای گرمی به آن ها می دهند تا تراژدی دردناک مرگ این افراد پایان یابد.
این اما تنها بخش کوچکی از ماجراست. واقعیت تلخ دیگر این است که ظرفیت گرمخانه ها و مددسراهای شهرداری تهران به عنوان تنها نهادی که در غفلت دیگر دستگاه های مسئول در ساماندهی بی خانمان ها نقش ایفا می کند با تعداد این افراد هم خوانی ندارد و بخش زیادی از این کارتن خواب ها هم، نظیر گورخواب های گورستان نصیرآباد به خاطر اعتیاد و شرایط خاصی که دارند زیر بار شرایط مددسراها نمی روند و نمی توانند شبی را بدون مصرف مواد مخدر صبح کنند. بر این اساس است که راهکار مواجهه درست و منطقی با آسیب کارتن خواب ها به شکل جدی در ترک اعتیاد و فراهم سازی زمینه های بازگشت به آغوش جامعه خواهدبود. مراکز بهاران شهرداری تهران براساس این راهکار و با همین هدف راه اندازی شده اند؛ کمک به افرادی که روزی معتاد، کارتن خواب یا بزهکار بوده اند اما امروز می خواهند با سلامت یکامل به جامعه خود بازگردند.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۷ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۴:۱۸ ق.ظ

دیدگاه


2 + شش =