تصویرهایی شاعرانه با مضمون های عرفانه

تصویرهایی شاعرانه با مضمون های عرفانه

مهدی احمدی
گروه فرهنگی:سهراب سپهری در ۱۵ مهر ۱۳۰۷ خورشیدی در کاشان دیده به جهان گشود و در خانواده ای اهل فرهنگ، هنر و ادب پرورش یافت و حضور در چنین فضایی بر شکل گیری باورها و شخصیت او بسیار اثر گذاشت. وی از بزرگترین شاعران طبیعت گرای ایران بود و طبعی سرشار از ذوق و بیانی شیوا داشت.
سپهری دوره ابتدایی را در دبستان خیام کاشان و متوسطه را در دبیرستان پهلوی گذراند و پس از فارغ التحصیلی در دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام اداره فرهنگ کاشان درآمد.
او پس از گذشت چند سال به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و همزمان در شرکت نفت مشغول به کار شد اما هشت ماه بعد استعفا کرد. این شاعر طبیعت گرا در ۱۳۳۰ خورشیدی، نخستین مجموعه شعر نیمایی خود را با نام »مرگ رنگ«سرود و دو سال بعد از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجه اول علمی نایل آمد.
در همان سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران، آثار خود را به نمایش گذاشت و دومین مجموعه شعری خویش را با عنوان »زندگی خواب ها« منتشر کرد.
اثرهای وی سرشار از صور خیال و تعبیرهای بدیع است و در شعرهایش نگرانی خود را از سرنوشت انسان ابراز می کند و خواننده را به افق هایی تازه رهنمون می سازد.
او در مرداد ۱۳۳۶ خورشیدی به پاریس و لندن رفت و آثاری چون »آوار آفتاب«، »شرق اندوه«، »حجم سبز« و »هشت کتاب« را در چندین نمایشگاه به نمایش گذاشت. سهراب سپهری در نقاشی نیز استعداد فراوانی داشت و از دستاوردهای زیباشناختی شرق و غرب در این زمینه بهره می برد که تاثیر آن در آثارش جلوه گر شده اند. وی سفرهای بسیاری به سرزمین های مختلف کرد و در جریان آنها تجربه های گرانبهایی اندوخت، این سفرها افق دید او را روشن تر و وسیع تر ساخت.
این شاعر عشق به سفر را این گونه توصیف می کند: »آدم مسافر است پس تا می تواند باید سفر کند«. سهراب سپهری در ۱۳۵۸ خورشیدی و زمانی که دوره میان سالی خود را پشت سر می_گذاشت به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب برای درمان به انگلیس رفت اما به دلیل پیشرفت بیماری، ناکام از درمان به تهران بازگشت.
سرانجام این شاعر خوش ذوق در غروب یکم اردیبهشت ۱۳۵۹ خورشیدی در بیمارستان پارس تهران چشم از جهان فروبست و در صحن امامزاده سلطان علی بن محمد باقر روستای مشهد اردهال در اطراف کاشان به خاک سپرده شد.
علی داوودی« شاعر و مدیر دفتر شعر حوزه هنری انقلاب اسلامی سهراب سپهری را یکی از هنرمندان و نام آوران عرصه هنر معاصر ایران به ویژه در حوزه شعر معرفی کرد و گفت: وی از شاگردان نیمایوشیج بود که به واسطه تمایز سبک در زبان و قالب شعری، شاعری شاخص و برجسته شد.
او به عنوان یکی از مردمی ترین شاعران در شعرهای خود با زبانی ساده، تصویرسازی می کرد که به همین دلیل توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند.
از این رو شعر سپهری با استقبال زیادی از طرف مردم روبه رو شد که این جریان تا اکنون هم ادامه دارد. برای نمونه شعرهای او در حال حاضر در رسانه ها و فضاهای مجازی استفاده می شود.
مدیر دفتر شعر حوزه هنری در ادامه سپهری را شاعر و نقاش بزرگ ایرانی دانست و یادآور شد: شعرهای این شاعر طبیعت گرا به زبان های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است.
سپهری با دیدگاه های انسان مدارانه و آموخته_هایی که از فلسفه ذهن فرا گرفته بود به شیوه جدیدی دست یافت که به عنوان سبک خاص وی معروف شد.
شعر او صمیمی و سرشار از تصویرهای بکر و تازه است که با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویرسازی می کند. از معروف ترین شعرهای وی می توان به »نشانی«، »صدای پای آب« و »مسافر« اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو در زبان فارسی به شمار می_رود. این شاعر، سپهری را یک هنرمند نوگرا دانست و بیان داشت: اما این مساله به معنی نوگرایی در رشته های هنری او نیست بلکه رویارویی و نوع نگاهش را به جهان نشان می دهد که مواجهه ای نو و تازه بود که ریشه در سنت و فرهنگ گذشته دارد؛ چرا که او باوجود نوگرایی از فرهنگ دینی و ملی خویش نیز غافل نبود و در بیشتر شعرهایش نشانه های فرهنگ بومی دیده می شود از این رو می توان وی را ایرانی و جهانی ترین شاعر در تاریخ این مرزوبوم دانست.
داوودی درباره شعر و نقاشی سپهری یادآور شد: وی در موقعیت هایی به عنوان یک شاعر نقاش ایفای نقش می کند و برخی اوقات تنها شعر می گوید یا نقاشی می کشد که این تمایز شخصیت به لحاظ تفاوت این دو رشته و امکانات و ویژگی های آنها است. البته باید بیان داشت که هنگامی که او همزمان به عنوان شاعر و نقاش کار می کند نوع شعر وی قابل تجسم و دیدن است یعنی می توان طبیعت را به خوبی در شعرش مشاهده کرد.
مردم بیشتر او را شاعر می دانند و تنها افرادی که شناخت عمیق تری از سهراب دارند می دانند که نقاش هم بوده است. باید گفت که وجه شاعرانگی و فضای منزه و خلوتی که در شعرهایش وجود دارد در نقاشی هایش نیز مشاهده می شود.
در اشعاری چون »صدای پای آب«، »مسافر« و »حجم سبز« معادل ها و عنصرهای تصویری نقاشی راه پیدا کرده و بیان شده اند. برای نمونه در فضاهای خلوت نقاشی سپهری که با سه یا چهار خط به هم پیوسته یا خطوط شیب دار با حرکت نرم قلمو ایجاد می شوند نماد چند درخت که به سادگی محض به تصویر کشیده شده است.
او تلاش می کند تا چیزی را که در شعر از آن سخن می گوید به نحو تصویری در نقاشی هایش پیاده کند. مدیر دفتر شعر حوزه هنری در ادامه سپهری را شاعری طبیعت گرا نامید و گفت: طبیعت از گذشته تا کنون همواره یکی از خاستگاه_های هنر در دنیا به شمار می رود و در شعر، این مساله از دیگر عرصه های هنر بارزتر است که در شعرهای سهراب سپهری نمود بسیاری دارد.
شاعران در شعرهایشان یا از عنصرهای امروزی و فضای شهری استفاده می کنند یا آنکه از فضای کهن و طبیعت بهره می گیرند چون که طبیعت نماد شخصیت ها و زندگی محسوب می شود و به همین سبب در شعرهای سپهری این امر به خوبی قابل مشاهده است.
وی با اشاره به اینکه سپهری در آثارش توجه ویژه ای به عرفان شرقی داشت، اظهار داشت: نگاه شعری وی نیز بیشتر متوجه انسان اجتماعی است و همین مساله او را به عنوان یک شاعر اجتماعی تبدیل می کند. وی هچنین در درون زمینه عرفانی، انسان را به تماشای حقیقت وجودی خود فرا می خواند.
شعرهای او یک جهان بینی خاص، ویژه و چارچوبی معنوی دارد که در ادبیات سابقه دار و شناخته شده است و از این رو می توان او را یک شاعر عرفانی با جهان بینی مخصوص خودش دانست.
وی یافته ها و پیشنهادهایش را در قالب شعر و در جهت زندگی که در آن حق و حقوق تمام افراد رعایت شده باشد به کار می بندد.
این شاعر درباره تاثیرپذیری سپهری از شعر نیمایی بیان داشت: نیما یوشیج در شعر نو یک پیشنهاد دهنده است و می توان گفت که وی افق تازه ای در شعر نو گشود تا هر شاعری به وسیله امکان هایی که برای او مهیا است بتواند از این سبک شعری استفاده کند بنابراین شعر نو متاثر از نیما به شمار می رود اما سهراب سپهری به صورت کامل از نیما تقلید نکرد البته هر چند او قالب و موسیقی نیمایی را به کار برد اما قافیه بندی و شاکله ای که نشان دهنده انسجام شعر نیمایی است در شعر سپهری مشاهده نمی شود پس شعر وی با وجود آن که در آغاز از این سبک الهام می گیرد اما دارای سبک خاصی که جدیدتر و تازه تر از اشعار نیما است.
بنابراین باید گفت که سپهری برای شاعران جوانی که می خواهند دست به خلق متن های ادبی بزنند و احساس خود را در آن بروز دهند می تواند الگوی خوب و شایسته ای باشد تا متن این هنرمندان را آمیخته با یک حادثه ادبی کند و بتوانند شعرهای نو و بدیع را پدید آورند.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۸:۳۵ ق.ظ

دیدگاه


1 + نُه =