ترویج مصرف گرایی آفت اقتصاد مقاومتی در آذربایجان غربی
مهدی قلی پور
گروه اقتصادی: گرایش به تجملات و مصرف گرایی از جمله عادات رو به رشد در زندگی شهرنشینی در آذربایجان غربی است، چنانچه افزایش روز به روز آن میتواند تاثیر بسزایی بر سر راه تحقق اقتصاد مقاومتی داشته باشد.
مردمان خونگرم آذربایجان غربی از دیرباز انسانهایی مهربان، مهمان نواز، دوست داشتنی و در عین حال اهل رافت و مدارا بودهاند. آذربایجان غربی رنگین کمانی از فرهنگها و اقوام است و زندگی مسالمت آمیز در شهر فرهنگی ارومیه میان ادیان اقوام و مذاهب مختلف جاری است. در عین حال عادت غلط تجمل گرایی به حدی در این منطقه شدت یافته که حتی گرانی کالاهای لوکس و افت سطح رفاه اقتصادی نیز نتوانسته مردم را از خرید این گروه از کالاها باز دارد. تا جایی که بسیاری از شهروندان این استان در رقابت تنگاتنگ تجمل گرایی به تب خرید کالاهایی که صرفا به عنوان دکوراسیون منزل طرح میشود گرفتار شدهاند.این در حالی است که اقتصاد امروز ایران کنترل مصرف و صرفه جویی و در مجموع اقتصاد مقاومتی را میطلبد، تا به جای خرید تولیدات گران قیمت و لوکس کشورهای دیگر بتوان در سایه صرفه جویی تولید داخل را رونق داد.هر چند مسئولان استانی در برهههای زمانی مختلف دوری از تجمل گرایی را بارها توصیه کردهاند، اما امروز آذربایجان غربی یکی از استانهای پیشتاز در مصرف است. مصرف کالاهایی که بود و نبود آن در سلامت زندگی افراد تاثیری ندارد.اما سوال اینجاست که آیا سطح درآمد در استان مرزی آذربایجان غربی خرید کالاهایی از این دست را ایجاب میکند؟ هر چند رقم قطعی از سطح متوسط درآمد در این استان تاکنون ارائه نشده اما با نگاهی به وضعیت درآمد، عموم مردم اغلب اظهار میکنند که نسبت به خرید بسیاری از این کالاها عاجزند.تا جایی که این عجز به یکی از دلایل اختلافات زوجین تبدیل شده و پدیده چشم و هم چشمی را به مانند زخمی بر تن خانواده کم درآمد وارد کرده است. در عین حال نباید از این مهم غافل شد که اغلب کالاهای لوکس در بازار ارومیه وارداتی است. به طوری که محصولاتی از کشورهای آلمان، فرانسه، چک، ترکیه و هندوستان در بازار موج میزند و در این میان رقابت فشرده بانوان ارومیهای برای جلوه گری اسباب منزل سود سرشاری را به جیب کشورهایی که سبک زندگیشان موجب غبطه است سرریز میکند.تبعات واردات کالا به همین جا ختم نمیشود و امروز با کاهش رونق تولید و صرف سرمایههای مردم در مصرف گرایی نیمی از واحدهای تولیدی شهرکهای صنعتی آذربایجان غربی راکد و مابقی نیز فعالیتی کمتر از ظرفیت واقعی خود دارند.گرایش به کالاهای غیر خودی تا حدی در این منطقه رشد داشته که تولیدات بومی دستی به حاشیه رانده شده است. این مهم نه تنها تولید صنایع دستی را منزوی کرده است بلکه سرمایه شهروند ارومیهای را به جیب فروشنده غیر بومی انتقال داده و از استان خارج میکند.در سالهای گذشته ضد فرهنگ تجمل گرایی نه تنها کاهش نیافته بلکه روز به روز رشد بیشتری نیز داشته است، چرا که هم اکنون بخش عمدهای از تجمل گرایی خواسته و ناخواسته از طریق رسانه ملی و با پخش فیلمها و سریالهای متوالی در حال فرهنگ سازی است.در این میان دستگاههای فرهنگی استان غافل از رتبه بندیهایی که به صورت ویژه به آن تاکید میشود در برخی مواقع حتی از توجه به موضوع مصرف غافلند. غفلتی که نه تنها در اقتصاد استان بلکه در تعاملات اجتماعی و اخلاقی آن نیز تاثیر منفی داشته است. این در حالی است که مصرف گرایی یکی از پدیدههای اقتصادی است که پس از انقلاب صنعتی رونق چشمگیری پیدا کرد. از جمله عوارض این پدیده میتوان به تحدید منابع، آلودگیهای محیط زیست و فاصلهی اجتماعی و تشدید رفتارهای غلط فردی و اجتماعی چون اسراف اشاره کرد.سؤال اساسی این است که چرا جامعهی ما گرایش به مصرف گرایی دارد؟ چرا مصرف گرایی برای عدهای نوعی افتخار محسوب میشود؟ آیا میان مصرف گرایی و توسعهنیافتگی اقتصادی رابطهای وجود دارد؟ چگونه میتوان گرایش به مصرف گرایی را در سطح جامعه کاهش داد؟ چگونه میتوان مردم را در مسیر درست مصرف کردن هدایت کرد؟ چه موانعی معضل مصرف گرایی را تشدید میکند؟
هنگامی که زیر بنای مناسب تولید و در آمدی وجود نداشته باشد و در عین حال بر مصرف تأکید شود، آسیبهای متعددی در جامعه بروز میکند. در شرایط رونق اقتصادی و بالا رفتن قدرت خرید مردم، مصرف گرایی رواج مییابد ولی عوامل فرهنگی در تعیین حدود آن بسیار موثرند. از جمله عوامل مهم در کنترل مصرف: تشویق مردم به پس انداز و سرمایه گذاری، ارائهی الگوهای صحیح مصرف و ایجاد زمینه مناسب جهت فعالیت اقتصادی است.در جامعه ایران پس از انقلاب به رغم ماهیت و جهت گیری معنوی انقلاب، به علل مختلف ارزشهای مادی رواج یافت و ارزشهای معنوی را تحتالشعاع خود قرار داد. مصرف گرایی به صورت اخص آن در بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه عمدتاً بعد از جنگ رواج پیدا کرد. دولت و صاحبان صنایع ابتدا در کشورهای صنعتی و بعد در کشورهای در حال توسعه، انسان را به عنوان یک ماشین مصرف کننده مد نظر قرار دادند تا از این رهگذر به اهداف اقتصادی که همانا افزایش مداوم سود است نائل شوند. بنابراین مصرف گرایی، ضامن چیزی جز نیاز های کاذبی نیست که در خدمت صنایع و کشورهای صنعتی قرار گیرد. البته انسان نیز خود از لحاظ روانی آمادگی برای راحت طلبی، تجمل پرستی و حتی متمایز کردن خویش از افراد دیگر با در اختیار گرفتن کالاها و خدمات بیشتر دارد تا بدین وسیله شکاف بین خود و سایر گروههای جامعه به وجود آورد و از این شکاف برای تثبیت وضعیت اجتماعی خود استفاده کند.از آنجا که مصرف گرایی، برداشت بیش از اندازهی هر فرد از منابع نادر و کمیاب خانواده است، لاجرم این موضوع باعث فشارهای متعددی بر خانواده خواهد شد. مصرف گرایی، سدی در مقابل توسعه است، زیرا مانع از سرمایه گذاری جهت طرح و اجرای زیر ساخت های توسعه میشود.
هر اندازه که در درون جامعه تبلیغات ناسالم در سطح بالا و سطح فرهنگ عمومی در حد پایین باشد به همان اندازه نیز امکان پذیرش روحیه راحت طلبی و تجمل پرستی بیشتر است. انسانهایی که کمتر اعتماد به نفس داشته و کمتر در مورد نقششان در درون جامعه تفکر میکنند، سهلتر پذیرای روحیه مصرف گرایی در جامعه هستند.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۳:۵۹ ق.ظ