تداوم وضعیت کنونی آب؛ پشتوانههای مردمی نظام را به مخاطره میاندازد
گروه اقتصادی: یک پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست گفت: بیش از ۳۰ درصد از آب تجدیدپذیر کشور در طی دو دهه اخیر نابود شده و از بین رفته است، بخش بزرگی از آب تجدیدپذیر باقیمانده آلوده شده، فرسایش و آلودگی خاک از کنترل خارج شده است، تجاوز به حریم و بستر رودخانهها، سیلابدشتها، جنگلها، تالابها، مسیلها، آبخوانها، دریاها، کوهها و معادن تشدید شده است.
مصطفی فداییفرد ، درباره وضعیت جهانی تغییر اقلیم و بحران آب اظهار داشت: بررسیهای دانشمندان پانل بیندولتی تغییر اقلیم سازمان ملل ( IPC)، نشان میدهد که خاورمیانه و شمال آفریقا در حال تبدیل شدن به منطقهای خشکتر و گرمتر هستند که بر افزایش بحران آب دامن خواهد زد. افزایش دما، کمبود بارندگی، تغییر نوع و الگوی بارشها، تشدید خشکسالیهای طولانی و وقوع سیلابهای ویرانگرتر در این منطقه شدت گرفته و تخمین زده شده تا سال ۲۰۵۰ میلادی ۸۰ تا صدمیلیون نفر در معرض تنش شدید آبی قرار خواهند گرفت و منابع آب زیرزمینی با کاهش بیشتری مواجه خواهد شد. علاوه بر این میزان تولید محصولات کشاورزی به دلیل کمبود منابع آب، با کاهش چشمگیری مواجه خواهد شد. مطالعات نشان میدهد که تغییر اقلیم تا سال ۲۰۵۰ اثرات منفی روی عملکرد محصول زمینهای زراعی در خاورمیانه و شمال آفریقا بهجا خواهد گذاشت. این در حالی است که به دلیل رشد جمعیت، نیاز به محصولات کشاورزی افزایش خواهد یافت. متأسفانه پوشش گیاهی و جنگلها، که تا پیش از این همچون سدی در برابر سیلها عمل میکرند، در دهههای اخیر به طور گستردهای از بین رفته است. بنابراین خشکسالی از یک سو و افزایش وقوع سیل از سوی دیگر، چالش جدید کشورهای منطقه و در راس آنها، کشور ایران است.
چالشی جدی که بحرانها را جدیتر میکند وی افزود: در ایران وضعیت از سایر کشورهای منطقه نیز بحرانیتر است. چرا که در اثر سوءمدیریت، کاهش بارندگیها، تداوم خشکسالی در سالهای اخیر و بهرهبرداری بیرویه از آبهای تجدیدپذیر سطحی و زیرزمینی، منجر به توسعه پدیده فرونشست و وقوع سیلابهای ویرانگر بیشتر شده و این شرایط به بزرگترین چالش زیستمحیطی کشورمان تبدیل شده است. چالشی جدی که میتواند در سالهای آتی بحرانهای جدیتر دیگری را در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی و منطقهای دامن بزند و متاسفانه در این شرایط، رشد افسارگسیخته کشاورزی ناپایدار نیز همچنان در ایران ادامه دارد.
ریزگردها و طوفان نمکی و چشمانداز محیط زیست ایران تا ۱۰ سال دیگر
این پژوهشگر حوزه آب و محیطزیست تصریح کرد: تنها با مروری بر بحرانهای حال حاضر زیستمحیطی در کشور ایران کافی است تا دریابیم که اوضاع محیطزیست در منطقه بسیار وحشتناکتر از آن چیزی است که به نظر میرسد. بروز پدیده ریزگردها و گرد و غبار که ناشی از رشد فزاینده بیابانها و افت کارایی سرزمین بیش از نیمی از کشورمان را تحتتأثیر قرار داده است. از سوی دیگر بروز طوفانهای نمکی در مناطق شمالغربی ایران به دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه نیز رو به رشد است و میرود تا در یک دهه آینده یکی از بزرگترین فجایع زیستمحیطی منطقه را رقم بزند. این فاجعه قابل مقایسه با نابودی دریاچه آرال و بروز طوفانهای نمکی در آن منطقه است که بیش از پنج میلیون نفر از مردم منطقه را در چند دهه گذشته تحتتأثیر انواع بیماریهای ریوی، آسم و سرطان قرار داه است. اگرچه در طی دو دهه اخیر بارها کارشناسان داخلی و خارجی و همچنین سازمانهای بینالمللی از جمله برنامه محیطزیست سازمان ملل نسبت به نابودی تالابها و کاهش شدید منابع آب زیرزمینی هشدار دادهاند اما واقعیت این است که در ایران برنامهای اصولی و مدون برای کاهش این مخاطرات اندیشیده نشده است.
رتبه اول نابودی منابع طبیعی هستیم
وی در ادامه به مقایسه جایگاه ایران جدید و قدیم در جهان پرداخت و گفت: ایران به لحاظ وسعت، قدمت، عظمت، تاریخ، جغرافیا، دسترسی به آبهای آزاد، منابع طبیعی، ثروتهای خدادادی، تنوع معادن، هوش و استعداد تحصیلی و نجابت و صبوری مردم، چهار فصل بودن، موقعیت بینظیر استراتژیک منطقهای، تنوع زیستی، و بسیاری موارد دیگر در دنیا بینظیر است. مقایسه ایران در دهه پنجاه و قبل از آن، نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه و حتی خاور دور و چه بسا در جهان، همواره نشان از بزرگی، برتری، شکوه، جلال و افتخار داشته است. ولی سوءمدیریت در حوزه آب و محیط زیست و همچنین در سایر حوزهها، چنان بلایی بر سر کشور آورده است که مقایسه ایران در سال ۱۴۰۰ با کشورهای کوچک منطقه (که پیش از این بسیار کم اهمیت بودهاند)، نشان میدهد که در بسیاری از زمینههای افتخارآمیز مانند بهرهبرداری بهینه از منابع طبیعی، توسعه پایدار منابع آب و کشاورزی، تولید انرژی تجدیدپذیر، حفظ گونههای نادر جانوری و گیاهی در خشکی و دریا، حفظ تالابها، جنگلها، دریاها، دریاچهها و در یک کلام، حفظ محیطزیست، در رتبههای آخر و در همه مفاهیم فلاکتبار مانند نابودی بخشی از آب تجدیدپذیر سالانه، آلودگی منابع آب و خاک، آلودگی هوا، نابودی آبخوانها، تشدید فرسایش خاک، افزایش سیلابها، افزایش فقر، فلاکت و نابرابری، افزایش خشونت، افزایش خسارات ناشی از خشکسالی و سیلاب و در یک کلام نابودی منابع طبیعی و کاهش سرمایههای اجتماعی، متاسفانه در رتبههای اول قرار گرفتهایم. این در حالی است که تاریخ نشان داده است که ایرانیان همواره از پیشگامان مدیریت پایدار منابع آب و خاک بودهاند.
هدررفت حدود ۹ میلیارد متر مکعب آب در سال فداییفرد با بیان اینکه توسعه نامتوازن از هر نظر و در هر کجا نامطلوب است، خاطرنشان کرد: توجه صِرف به جنبه اقتصادی طرحهای توسعه منابع آب و کشاورزی و بیتوجهی به جنبههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و محیط زیستی در چهار دهه گذشته منجر به توسعه نامتوازن شده و نابودی بیش از ۳۰ درصد از آب تجدیدپذیر کشور و همچنین زوالِ مقادیر غیر قابل محاسبه از منابع خاک کشور را در پی داشته است. لازم به ذکر است که فقدان صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی باعث شده است که حدود ۳۰ درصد از تولیدات کشاورزی به ضایعات تبدیل شود که در مجموع باعث هدررفت حدود ۹ میلیارد متر مکعب آب در سال یعنی حدود ۱۰ درصد از آب تجدید پذیر سالانه کشور میشود.
مقایسه بهرهوری آب در ایران و جهان
وی در مقایسه بهرهوری آب در ایران و جهان بیان داشت: شاخص جهانی برای تعیین میزان بهرهوری آب در کشاورزی، مقدار ماده خشک محصول کشاورزی تولید شده به ازای مصرف هر متر مکعب آب است. در سالهای اخیر، شاخص میانگین تولید ماده خشک به ازای مصرف یک مترمکعب آب در جهان ۲٫۵ کیلوگرم و در کشورهای پیشرفته ۳٫۵ کیلوگرم است ولی در ایران فقط حدود ۹۰۰ گرم است. بر اساس پژوهشهای انجام شده، میزان بهرهوری آب در کشور ما در دهه اخیر بطور متوسط برابر ۳ دلار از تولید ناخالص ملی به ازای مصرف یک متر مکعب آب مصرفی گزارش شده است که در مقایسه با متوسط بهرهوری در سطح جهان یعنی حدود ۱۴ دلار تولید ناخالص ملی به ازای مصرف یک متر مکعب آب مصرفی، در سطحی بسیار پایین و اَسفباری قرار دارد. کشورهای پیشرفته و توسعهیافته، به ازای هر متر مکعب آب مصرفی، حدودا ۳۹دلار (تولید ناخالص داخلی) بدست میآورند.
طی ۲۰ سال بیش از ۳۰ درصد از آب تجدیدپذیر کشور را نابود کردیم
فداییفرد در ارزیابی اوضاع آبی ایران گفت: بر اساس آمار و اطلاعات منتشر شده و مستند، بیش از ۳۰ درصد از آب تجدیدپذیر کشور در طی دو دهه اخیر نابود شده و از بین رفته است، بخش بزرگی از آب تجدیدپذیر باقیمانده آلوده شده است، فرسایش و آلودگی خاک از کنترل خارج شده است، تجاوز به حریم و بستر رودخانهها، سیلابدشتها، جنگلها، تالابها، مسیلها، آبخوانها، دریاها، کوهها و معادن تشدید شده است، آلودگی هوا و سونامی سرطان بیداد میکند، تلفات خشکسالی، سیلاب، برف و یخبندان غیر قابل کنترل شده است، با توسعه کشاورزی بیرویه و نابخردانه نه تنها به خودکفایی محصولات کشاورزی نرسیدهایم بلکه به دلیل افزایش گرانی، تورم و فقر، امنیت غذایی نیز به خطر افتاده و چندین دهک از مردم قادر به تامین نیازهای اولیه خود و خانواده نیستند.
چرا از راهِ خروج از بحران نمیرویم؟
وی با اشاره به راهکارهای خروج از بحران آب گفت: راهکارهای خروج از بحران آب که در دنیا مورد استفاده قرار گرفته است، بسیار متنوع است. اجرای طرحهای آبخوانداری برای جلوگیری از توسعه پدیده فرونشست، فرهنگسازی و آموزش برای مصرف و تغییر سبک زندگی، ابداع فناوریهای جدید صرفهجویی آب، توسعه شبکههای جمع آوری فاضلاب و توسعه تصفیهخانهها به منظور کاهش آلودگی آب و خاک، افزایش راندمان و بهبود در شیوههای آبیاری و کشاورزی، توسعه بازار آب برای اعمال قیمت واقعی آب، تولید نیروگاههای آب شیرینکن با مصرف انرژیهای تجدیدپذیر، حفظ و توسعه پوشش گیاهی، وضع قوانین مناسب در حوزه آب و محیط زیست، بهبود زیرساختهای توزیع آب برای جلوگیری از هدررفت آب و نهایتا مدیریت رشد جمعیت و بهبود توزیع پراکندگی جمعیت از آن جملهاند که بطور حتم برای ایران نیز قابل استفاده هستند. ولی مشکل اصلی در عدم بکارگیری این راهکارها در ایران، نبود منابع پولی و اعتباری لازم است. این در حالی است که ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان محسوب میشود ولی به دلیل اجرای برخی سیاستها و تقابل با جهان، تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی قرار گرفتهایم که منجر به توسعه دو پدیده فزاینده بحران آب یعنی فقر و بیکاری شده است. بنابراین به منظور فراهم شدن امکان مدیریت بحران آب و سیلاب در کشور، لازم است موانع به سرعت برطرف شود.
وضع آب ایران در مرحله هشدار است
این تحلیلگر مسائل آب گفت: بیش از دو دهه است که هشدارهای کارشناسان و سازمانهای داخلی و بینالمللی در خصوص بحران آب، کاهش غیر قابل جبران افت سطح آب زیرزمینی، فرونشست زمین، به خطر افتادن امنیت غذایی، افت شدید کیفیت آب و خاک، تشدید فرسایش و آلودگی خاک و توسعه فقر و فلاکت مورد بیتوجهی قرار گرفت و باعث وخامت اوضاع اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی، سیاسی و حتی امنیتی کشور شده است. به گزارش آراز آذربایجان به نقل از ایلنا،تداوم این وضعیت میتواند منجر به کاهش سرمایههای اجتماعی شود و پشتوانههای مردمی نظام را به خطر اندازد که امیدواریم این دغدغه ها، این بار مورد توجه قرار گیرد. ایران کشور ثروتمندی است و مردم ایران مستحق رفاه، آسایش، آرامش و امنیت بیشتری هستند.
Arazazarbaijankhabarname@gmail.com
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۹ ق.ظ