تاثیر فرهنگی تماس پادشاهان قاجار با غرب

تاثیر فرهنگی تماس پادشاهان قاجار با غرب

گروه فرهنگی: اولین زمزمه‌های تغییر و تحولی را که منجر به پیدایش انقلاب مشروطه در ایران گردید، در تماس با غرب می‌توان جست‌وجو کرد. در این زمینه، یحیی دولت‌آبادی می‌نویسد: »در اواسط قرن سیزدهم اسلامی، که مراوده‌ی ایرانیان با اروپاییان زیاد شد، به ‌اقتضای زمان افکاری در ایران به هیجان آمده، به‌ خیال می‌افتد از روشنایی عصر حاضر استفاده نموده، این ‌است که درصدد برمی‌آیند از اروپا معلم به ایران بیاورند و از ایران محصل به اروپا بفرستند.« بدین ترتیب کسانی که به دلایل مختلف، همچون تحصیل سیاحت یا مأموریت اداری، به غرب سفر کرده بوده‌اند، توسعه و پیشرفت غرب همراه با مدنیت و دموکراسی را نیز مشاهده می‌کردند. این رفت‌وآمدها سبب شد تا مسافران در بازگشت، از پیشرفت و توسعه‌ی غرب سخن به میان آورند و عده‌ای هم درباره‌ی راه‌ورسم زندگی آنان سیاحت‌نامه بنویسند و افکار توده‌ی مردم را هرچند محدود، با وقایع غرب آشنا کنند. به‌عنوان مثال، ابوطالب اصفهانی برای اولین‌بار از انقلاب فرانسه خبر داد و میرزا صالح‌خان شیرازی از حکومت قانون و دستگاه قضاوت و از پارلمان انگلیس به‌عنوان مشورت‌خانه و از مجلس عوام به‌عنوان خانه‌ی وکیل‌الرعایا نام برد. حکام قاجار، خود نخستین گروهی بودند که به فکر نوسازی در سطحی محدود افتادند. هدف آن‌ها رسیدن به مرحله‌ی دولت‌های پیشرفته‌تر، دست‌کم از نظر اداری و نظامی بود. اما حکام قاجار توانایی لازم برای ایجاد تغییرات بنیادی را نداشتند. در واقع سفر ناصرالدین‌شاه به فرنگ، به‌عنوان اولین شاه ایران، سبب شد تا حکام قاجاری به فکر نوسازی در سطح کشو بیفتند. سفر این شاهان بیشتر مظاهر تمدن غرب را به ایران آورد. آنان قادر به درک مبانی تفکر غرب نبودند. به‌علاوه اینکه آنان برای عیش‌ونوش به مغرب می‌رفتند. همچنین لازم به ذکر است که ناصرالدین‌شاه می‌دانست که عمیق شدن در فرهنگ غرب، باعث فروپاشی قدرت استبدادی او می‌شود. از این رو، خود می‌گفت خواهان وزرایی است که فرق میان بروکسل و کلم‌پیچ را ندانند. او البته در سفر به روسیه تشکیل نیروی قزاق نیز به ذهنش رسید که عملاً نیرویی وابسته به روسیه شد. در این یادداشت، تلاش می‌شود دستاورد سفرهای آخرین شاهان قاجار، یعنی ناصرالدین‌شاه، مظفرالدین‌شاه و احمدشاه، برای کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.
بررسی سفرهای ناصرالدین‌شاه به اروپا
ناصرالدین‌شاه در مجموع سه سفر به اروپا داشت. اولین سفر خارجی وی در سال ۱۲۹۰ق و به دعوت امپراتور اتریش، فرانسوا ژزف اول، برای بازدید از نمایشگاه بین‌المللی وینه، صورت گرفت که ناصرالدین‌شاه به همراه جمعی از شاهزادگان، درباریان و میرزا حسین‌خان سپه‌سالار از راه روسیه به اروپا رفته و از کشورهای آلمان، بلژیک، انگلیس، فرانسه سوئیس، ایتالیا، اتریش و عثمانی (ترکیه‌ی امروزی) دیدن کرد.
آغاز سفرهای ناصرالدین‌شاه دلایل مختلفی داشت. تلاش برخی از اطرافیان وی برای اصلاحات کشور، سبب شد تا آنان به فکر آن بیفتند تا شاه را با پیشرفت غربی آشنا کنند. به‌عنوان مثال، یکی از ابتکارات مشیرالدوله برای همسو کردن شاه با اصلاحات وی، سفر شاه به فرنگ بود.
عبدالله مستوفی در کتاب خود، انگیزه‌ی مشیرالدوله را چنین بیان می‌کند: »مشیرالدوله با این قصد شاه را به فرنگ می‌برد که ترقیات مادی و معنوی اروپا را، که از اثر حکومت مقننه در کشورهای این قطعه‌ی دنیا حاصل شده است، به رأی‌العین مشاهده کند و از کاری که به اجرای آن گرفته پشیمان نکنند. پیشرفت و طرز اداره‌ی ممالک خارجه را ببیند و بداند که سایرین چگونه کشورداری می‌کنند تا وقتی که به ایران برمی‌گردد، به مطالبی که از در خیر و صلاح عامه پیشنهاد خواهد کرد، بیشتر اهمیت بدهد.«(۴)
بررسی سفرهای مظفرالدین‌شاه به اروپا
این پادشاه در طول یازده سال زمامداری خود سه بار به اروپا سفر کرد. سفر اول در اواخر سال ۱۳۱۷ه‍.ق صورت گرفت و نزدیک به هفت ماه به طول انجامید. سفر دوم در سال ۱۳۲۰ه‍.ق و مدت آن شش ماه و ۲۲ روز بود و بالأخره سفر سوم او در سال ۱۳۲۳ه‍.ق بود و این سفر نیز شش ماه طول کشید. در واقع شاه به مانند پدر خود، مشتاق سفر به اروپا بود و در چهارمین سال سلطنت خود که کشور از نظر مالی با مشکلات عدیده‌ای مواجه بود، اولین سفر خود را آغاز کرد و برای اینکه هزینه سفر خود را تأمین کند، قراردادی برای دریافت ۲۳ میلیون و پانصد هزار روبل قرضه از روسیه امضا کرد و عایدات گمرکات ایران را، که ممر اصلی درآمد خزانه بود، در ازای آن به وثیقه گذاشت. نتیجه‌ی سفر اول شاه با آن همه بار مالی که برای کشور داشت، تنها دادن امتیاز به کشورهای غربی بود. در بازگشت از این سفر مظفرالدین‌شاه امتیاز نفت جنوب کشور را با عواید ناچیز، به یک سرمایه‌دار انگلیسی به نام ویلیام نکس دارسی واگذار کرد. بعد از دو سال با وجود آنکه هنوز قرض‌های مخارج سفر اول شاه صاف نشده بود، مظفرالدین‌شاه برای بهبود بیماری خویش و همچنین برای گردش و سیاحت در اروپا، عازم سفر شد و امین‌السلطان برای تأمین هزینه‌ی سفر شاه، از بانک استقراضی روس مبلغ ده میلیون منات طلا وام گرفت و امتیاز راه‌آهن جلفا به قزوین را نیز به روسیه واگذار کرد که نتیجه‌ی آن ورشکستگی دولت بود. عدم پرداخت حقوق کارکنان دولت، وام‌خواهی اتابک اعظم از بانک استقراضی جهت تأمین هزینه‌ی سفر شاه به اروپا، اعطای امتیازات به بیگانگان از جمله امتیاز نفت جنوب به ویلیام ناکس دارسی و امتیاز راه‌آهن جلفا به قزوین، ازدیاد نفوذ روسیه در ایران، گرانی ارزاق عمومی و سلطه‌ی اقتصادیِ بیگانگان بر بازرگانان ایران، سبب بالا گرفتن نارضایتی در میان آحاد مردم کشور شد، اما شاه با برکناری اتابک اعظم از مسندِ قدرت تا حدودی نارضایتی‌ها را کم کرد. با وجود مشکلات عدیده‌ی مالی و همچنین نارضایتی مردم، شاه باز هم به بهانه‌ی ‌معالجه‌ی خویش و از سویی نگرانی از جنبش مشروطه‌خواهی، برای دور بودن از کشور، قصد سفری دیگر به اروپا کرد و این‌بار عین‌الدوله برای تأمین هزینه‌های شاه، مسیو نوز بلژیکی را که به‌تازگی برای اداره‌ی امور گمرکات ایران استخدام شده بود، با اختیارات فوق‌العاده‌ای مأمور افزایش درآمد گمرکات نمود و با دریافت یک وام ۲۹۰ هزار لیره‌ای از بانک شاهی انگلیس هزینه‌های سفر سوم شاه تأمین شد.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از فارس فشار اقتصادی بر مردم و تجار از یک‌سو و ولخرجی‌های شاه از سوی دیگر، روزبه‌روز بر عمق نارضایتی مردم می‌افزود و زمینه‌ی قیام عمومی در ایران شکل می‌گرفت. در واقع نتایج این سفرها ورشکستگی کامل اقتصاد کشور بودو بسیاری از منابع طبیعی، راه‌ها و معادن کشور به بیگانگان واگذار شد. گرانی، تورم، کمبود نان و ارزاق، تصرف املاک مردم توسط نزدیکان شاه و ظلم دولت‌های منتخب وی علیه مردم، جامعه را به ستوه آورده بود.
Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۱ ق.ظ

دیدگاه


هفت − = 3