تابوی ازدواج سالمندان باید در جامعه شکسته شود
پروانه کرامتی
گروه اجتماعی:وقتی که خبر ازدواج و عروسی یک دختر و پسر جوان را از کسی می شنویم به معنای واقعی کلمه خوشحال شده و خیلی زود تصویر آینده آن دو عزیز در مقابل چشم های ما تصویر خود را پیدا می کند، به طوری که این چنین برای خودمان قصه می گوییم که این دختر و پسر جوان قرار است به زودی بعد از یک مراسم مفصل و باشکوه زیر یک سقف بروند و باهم زن و شوهر شوند همچنین بعد از سپری شدن یک یا دو سال صاحب فرزند شوند به این ترتیب برای آموزش و پرورش او با هم تلاش کنند. همچنین این طور تصور می کنیم که قرار است که این زوج جوان امور مادی و معنوی زندگی را در کنار یکدیگر مدیریت کنند و مسکن برای خود تدارک ببینند به طور کلی زندگی را به شکل طبیعی آن پیش ببرند و آینده خود را در کنار هم بسازند ولی متاسفانه نسبت به ازدواج سالمندان همچنین زنان و مردان کهنسال یک دید مثبت وجود ندارد و این مطلب در آذربایجان غربی نیز به واسطه وجود برخی تعصبات بیش از پیش مشهود است.
سوالی که در این میان وجود دارد این است که زنان و مردان جوان با چه هدفی برای ازدواج قدم برمی دارند، می توان گفت که اصلی ترین دلیل برای ازدواج مجدد مادران و پدران پیر ما این است که از حصار تنهایی خارج شوند و یک همدم مناسب و شایسته برای خود پیدا کنند که آنها را بیشتر از هر کس دیگر درک کند.
این مسئله در استان ما بیش از پیش مشهود است چرا که فرزندان به خاطر مشکلات معیشتی مدام مشغول کار هستند پس فرصتی برای سر زدن به مادر و پدر خود پیدا نمی کنند، اینجا است که شاهد می شویم پایین بودن میزان درآمد سرانه استان به بی مهری نسبت به والدین نیز منجر می شود
به هر حال باید پذیرفت که فرد سالمند در شرایطی است که نسبت به سال های گذشته با سایر اقشار جامعه ارتباط کمتری دارد به همین دلیل تنهایی فشار بیشتری به آنها وارد می کند، هرچند که در استان ما همچنین در ارومیه پارک های خانواده و ویژه بانوان وجود دارد که می تواند مورد استفاده جامعه هدف قرار گیرد ولی این کافی نیست، بلکه درون خانواده‌ها این تفکر باید نهادینه شود که سالمندان هم مانند سایر اقشار جامعه به یک مونس و همدل نیاز دارند چه بسا از این رهگذر به بیماری‌های جسمی و روحی مختلف هم مبتلا نشوند و روزهای کهنسالی را با آرامش بیشتری سپری کنند برای فرهنگسازی این مقوله رسانه‌ها، نویسندگان و فعالان فرهنگی باید عرصه شوند و همچنین کارشناسان هم آن را مطرح کنند.
تنهایی در ساعت های مختلف شبانه روز فشار زیادی را بر سالمندان وارد می کند، خانم و آقایی که قبل ازاین شاغل و مدیر یک مدرسه و کارمند یک اداره بود به دلیل مسئولیت اجتماعی خود هر روز در جامعه حضور داشت و به راحتی با آحاد مردم ارتباط برقرار می کرد ولی امروز در دوران بازنشستگی حتی حوصله و توان بیرون رفتن از منزل را ندارد، در چنین روزهایی است که یک فرد سالمند از جامعه ای که جایگاه خاصی برای او در نظر نگرفته است فاصله می گیرد و تنهایی همچنین بی کسی را با همه وجود خود احساس می کند، بنابراین می طلبد در آذربایجان غربی برای چنین روزهایی از زندگی شهروندان تدابیر لازم را اتخاذ کرد تا اینکه گرفتاد رکود، رخوت و افسردگی نشوند چه بسا استفاده از تجربیات و دانش آنها در زمینه های مختلف یک گره از مشکلات استان را بگشاید.
صرف نظر از تنهایی می توان گفت گاهی مشکلات مالی و دلایل اقتصادی هم یک دلیل برای ازدواج سالمندان است که این نکته در بین بانوان به ویژه در آذربایجان غربی بیشتر مشهود است آن هم به این دلیل است که باز هم به دلیل مشکلات معیشتی فرزندان نمی توانند به طور شایسته به مادر پیر خود برسند و شوهر متوفی زن هم که پس اندازی برای او نگذاشته است پس به ازدواج روی می آورد.
با وجودی که در شرایطی قرار داریم جوانان نمی توانند خانواده خود را حفظ کنند و به طلاق گرایش پیدا می کنند ولی ازدواج زنان و مردان کهنسال معمولا ثمربخش است و کنار هم به آرامش می رسند به شرط آنکه از نظر فرهنگی و اجتماعی بسترهای لازم در کشور و آذربایجان غربی فراهم شود و نگرش جوانان به ویژه پسران به این مقوله اصلاح شود.
زن و مردم پیر یا جوان در صورتی که هماهنگی و سنخیت لازم را با هم داشته باشند در کنار هم به آرامش روحی و روانی خواهند رسید، سالمندان در هر جامعه همچنین آذربایجان غربی به پختگی لازم برای تامین یک زندگی سالم همراه خوشبختی و آرامش دست پیدا کرده اند و به طور قطع قدردان شرایط مطلوب فعلی هستند، آنها مانند زن و مردهای جوان فقط دغدغه مادی و معنوی ندارند و نگران رشد و تربیت اولاد خود هم نیستند به طوری که هدف از این پیوند فقط دست پیدا کردن به آرامش و خوشبختی است.
به طوری که در سایه این حرکت فرخنده از برخی مشکلات روحی دوران سالمندی رهایی پیدا می کنند، اگر در این نوع زندگی مشکلی هم ایجاد شود به واسطه عوامل خارجی و دخالت های بی جهت دیگران است بنابراین باید رسانه های بومی استان این مقوله را در جامعه نهادینه کنند، پیرامون عشق دوران سالمندی گفتنی ها به معنای واقعی کلمه بسیار زیاد است خبر ازدواج عمه یا خاله پیر مثل بمب در طایفه و محله منفجر می شود گویا انقلابی در یک خانه به وقوع پیوسته است انگار در این دنیا انتظار همه چیز وجود داشته است غیر از این اتفاق
واکنش پسران فامیل، برادران و …. در این میان بر هیچ کسی پوشیده است به طوری که گاهی این سری عکس العمل ها در استان ما تندتر است، بنابراین خلاصه کلام این است که زنان و مردان کهنسال مانند هر انسان دیگری به همدم نیاز دارند بنابراین تفکرهای موجود در این زمینه باید اصلاح شود که این مطلب کار فرهنگی گسترده ایرا می طلبد که در استان ما به طور خاص و جدی نسبت به آن پرداخت تا برخی تعصبات خشک جای خود را به درک موقعیت بدهد.
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۷:۴۸ ق.ظ
