- آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی - http://www.araznews.ir -
تأثیر مجالس عزاداری امام حسین برهویت زنان دوره قاجاریه
Posted By admin On مهر ۲۹, ۱۳۹۴ @ ۶:۲۳ ق.ظ In گوناگون | No Comments
قسمت سوم
گروه تاریخ: قبل از تحلیل نهایی دو مطلب به عنوان مقدمه ذکر میشود:مطلب اول: با توجه به رواج و گسترش وسیع مجالس روضهخوانی و با توجه به عدم وجود رسانههای جمعی امروزه و همچنین بیسوادی اکثریت قریب به اتفاق مردم میتوان منبر و مجالس روضه را یک وسیله بسیار مهم اطلاعرسانی و از جمله رسانهای برای ارتباطات اجتماعی در آن زمان دانست. اصغر فتحی در کتاب »منبر به عنوان یک رسانه عمومی دراسلام« مینویسد: »ازمشاهدات ما چنین بر میآید که منبر در جامعه اسلامیِ میانه یک نظام تشکیلاتییافته ارتباطی بود.«
وی در ادامه ویژگیهایی چند برای این نظام ارتباطی بر میشمارد که به طور خلاصه عبارت است از:»ارتباط حضوری، غیر تصنعی و عمیق با مخاطب، انتقال آگاهی، قابلیت استفاده از تأثیرگذاری بر مخاطبان گوناگون اعم از باسواد و بیسواد، غیر رسمی، غیر سازمانی و غیر تشکیلاتی بودن مسجد و در نتیجه مردمی و عمومی بودن آن، که امکان حضور و مشارکت همگان را به طور مساوی فراهم میسازد سهلالوصول بودن و دسترسی سریع و راحت به آن با توجه به وجود شبکهای از دهها هزار مسجد که در هر کوی و برزن و در شهر و روستا پراکندهاند، عدم امکان مخالفت و مقابله با آن از سوی حکام و صاحبان قدرت به دلایل از دست دادن مشروعیت خود، قائل بودن نوعی قداست صحت در پیامرسانی و قابلیت اعتماد به آن و مواردی از این قبیل«.
بر این اساس، میتوان گفت منبر یک نوع نظام ارتباطی بوده و است.مطلب دوم: اینکه باید توجه داشت که هر فرد انسانی کسانی را که به عنوان افراد خاص ارزش مینهد و رفتار آنها را سرمشق قرار میدهد در حقیقت نقش آنها برای او الگو است، بنابراین وقتی فرد نقش معینی ایفا میکندرفتار خود را با توجه به نقشی که برایش الگو است برمیگزیند. نقشهای نمونه (الگو) در فرآیند آموزش بسیار کمک میکند زیرا فرد را با الگوهای رفتاری پذیرفته در موقعیتهای مختلف آشنا میسازد.
در زمان قاجاریه که رفتن زنها به مجالس روضه به صورت یک ارزش اجتماعی درآمده بود، شرکت در مجالس روضه از جمله مکانهایی بود که زنان بیهیچ قید و شرطی اجازه رفت و آمد بدان جا را داشتند. یکی از مباحثی که در این مجالس آموخته میشد، زندگی ائمه بخصوص حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) (به خاطر همجنس بودنشان) و طبیعتا رفتار، افعال و کنشهای آنها را سرمشق خود قرار میدادند، و با توجه به نقشهایی که آن بزرگواران در موقعیتهای مختلف ایفا مینمودند، اینان نیز سعی داشتند مثل آنها باشند، بنابراین افعال و رفتار فاطمه(ع) الگویی برای رفتار و اعمال زنان ایرانی گشته بود.
توضیح مطلب: در حدیث مشهوری از فاطمه(ع) نقل شده که ایشان فرمود: بهترین چیز برای یک زن آن است که او مرد نامحرمی را نبیند و مرد نامحرمی هم او را نبیندیا وقتی پیامبر(ص) در تقسیم کارهای منزل بین علی(ع) و فاطمه(س)، کارهای منزل را به فاطمه(س) و کارهای خارج منزل را به علی(ع) سپرد فاطمه(س) فرمود: هیچ چیز در دنیا به اندازه این تقسیم کار مرا خوشحال نکرد، چرا که رسولاللّه(ص) با این عمل مرا از مراوده با نامحرمان معاف داشتند.
اما از طرف دیگر هم در تاریخ آمده که حضرت زهرا(س) برای دفاع از حق خود (فدک) و دفاع از امام علی(ع) به میان مردان نامحرم آمده (البته با حفظ کامل حجاب) و آن سخنرانی مشهور خود را در محاجّه با ابوبکر بیان میکند به طوری که ابوبکر مجبور میشود قباله فدک را به او برگرداند، (هر چند توسط عمر بازگرفته میشود) یا در مورد زینب(س) آمده که حضرت زینب(س) برای اینکه نامحرمی او را نبیند شبانه به زیارت قبر جدش رسول اللّه(ص) میرفت، اما همین ایشان وقتی اسلام در خطر میافتد، به همراه برادر به میدان کربلا آمده و آن گونه در بازار کوفه آتشین سخنرانی میکند یا در شام و مجلس یزید آن گونه در میان نامحرمان سخنرانی میکند و از اسلام و امام(ع) دفاع میکند.
همین رفتار و اعمال را ما در زمان قاجاریه از زنان ایرانزمین میبینیم. یعنی از یک طرف مشاهده میکنیم که زنان ایران در عصر قاجار شدیدا نامحرمگریز و خانهنشین هستند به طوری که اگر مجبور به خارج شدن از منزل باشند باید طوری بیرون بیایند که حتی صورت و انگشتان دست و پای آنها را کسی نبیند و در عین حال وقتی خبر تبعید آیتاللّه میرزای آشتیانی در تهران پخش میشود، سراسیمه به خیابانها ریخته و شروع به سر و صدا مینمایند.
این دسته از زنان با آنکه قریب به اتفاقشان از نعمت سواد بیبهره بودند اما در عمل همان کاری را کردند که زنان در سالهای ۱۳۵۷ و سالهای بعد در پیروزی و حفظ انقلاب اسلامی انجام دادند. اگر این فرض درست باشد پس چرا در سایر مناطق شیعهنشین مثل عراق و لبنان ما چنین قیامهایی را از زنان سراغ نداریم و چرا حتی در ایران از زمان صفویه تا زمان ناصرالدین شاه چنین امری اتفاق نیفتاده است؟
اولاً صرف شیعه بودن چنین خاصیتی ندارد، چرا که تنها به اسم شیعه بودن و آشنا نبودن با تعالیم اجتماعی شیعه و تنها انجام وظایف فردی مثل نماز، وضو و غسل چنین تأثیراتی از خود بر جای نمیگذارد.
دومین کارکرد مجالس روضهخوانی در قرن گذشته، مسئولیتپذیری و به دنبال آن ایفای نقش در جامعه و مشارکت سیاسی بوده است. قبل از شرح این کارکرد لازم است ابتدا تعریفی اجمالی از مشارکت سیاسی ارائه شود.بحث مفصل در باره مشارکت سیاسی زنان در تاریخ معاصر از حوصله این مقاله بیرون است و تنها به توضیحی کوتاه در این باره اکتفا میشود.یکی از آموزههای علمای شیعه در منابر و روضهخوانیها این بوده و هست که حق حکومت از آنِ ائمه و در زمان غیبت حق فقهای طراز اول یا مرجع تقلید شیعیان میباشد. برای همین امر است که ما مشاهده میکنیم در طول دوره قاجار و قبل از آن مردم برای امور قضاوت و سایر مسائل حقوقی خود مثل ثبت اموال و معاملات و صدور قباله فروش و خرید و … به علما مراجعه میکردند و با آنکه دولت با گشایش دادگاه عرف سعی در تعطیلی دادگاه شرع داشت ولی موفق نمیشد. در حقیقت حکومتی غیر رسمی در داخل حکومت رسمی ایجاد شده بود. که به عنوان نمونه میتوان از سیدمحمدباقر شفتی و ملا قربانعلی زنجانی و آقا نجفی اصفهانی و … نام برد. بنابراین دستورات و فتاوا و حتی توصیههای اجتماعی فقها واجبالاطاعة بود و وظایف دینی تنها محدود به مسائل فردی ـ عبادی نمیشد از اینرو، زنان نیز به عنوان مسلمانانی که وظایفی دارند موظف بودند که از دستورات اجتماعی مراجع اطاعت کنند و در امور واجب اذن شوهر و پدر و برادر لازم نیست بلکه حتی با مخالفت آنان نیز باید واجب را اتیان نمود مثل رفتن به حج واجب.
از طرف دیگر اسلام برای زن استقلال مالی قائل شده و زن در اموال خودش بدون اذن شوهر میتواند تصمیم بگیرد. مشاهده میشود که در نهضت مشروطه، زنان وسائل تزئینی خود را برای مقابله با اولتیماتوم روس به مجلس هدیه میکنند.
بنابراین یکی از کارکردهای مجالس روضه را میتوان مشارکت سیاسی زنان جهت تأثیر در سیاستهای حکومت دانست، چرا که در مجالس روضه هیجان مذهبی زنان تحریک میشد. مانند تلاش زنان در دوره قاجار خصوصا در نهضت قیام تنباکو و مقابله با تبعید مرجع تقلید خود (میرزای آشتیانی) و در دورههای بعد تلاش آنان در بازگرداندن علما از مهاجرت (جهت دایر کردن عدالتخانه).
تقویت انسجام اجتماعی و ارائه :یکی دیگر از کارکردهای مهم مجالس روضه در تاریخ معاصر، تقویت انسجام گروهی بود.هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده، ارتباط متقابل و موفقیتآمیزی داشته باشد، گونههای شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد پرورش میدهد.ایفای نقش هر فرد با مقایسه او با کسانی که وظیفهای مشابه او دارند، ارزیابی میشود. فرد با این مقایسه میتواند مشخص کند که آیا نقش خود را به درستی ایفا کرده یا نکرده است. پس گروههای مرجع، یکی از معیارها و الگوهاست که هر کسی هنگام ارزیابی نقش خود در یک موقعیت معین از آن استفاده میکند.
گروههای مرجع در شکل دادن به افعال و رفتار انسانها بسیار مؤثر میباشند و وقتی فردی خود را عضو گروهی دانست، یک نوع احساس همانندی با دیگران به او دست میدهد.پس میتوان گفت که در این اجتماعات وجدان جمعی به بهترین وجه شکل میگرفت و احساسات افراد مشترک میشد.مسئله اصلی این است که هر کسی به ناچار بر اساس جایگاهی که در اجتماع دارد گروه مرجعی برای خود انتخاب میکند. حال نقش این مجالس در این امر خیلی مهم جلوه میکند که گروه مرجع مناسبی اعم از متدینان و مؤمنات که در رأس آنها حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) قرار دارند به زنهای آن زمان معرفی میکرد.
در نتیجه باید گفت که در عصر گذشته منبر و مجالس روضه نقشی تقریبا همانند رسانههای جمعی امروزه بر عهده داشتند و فراهمسازی عوامل تعیینکننده در رفتار جمعی بسیار مؤثر بودند. اما عوامل تعیینکننده رفتار جمعی کدامند؟با توجه به بکر بودن (فرهنگی) جامعه دوره قاجاریه و همچنین دینی بودن ساختار جامعه، زمینه پذیرش مطالب مطرح شده در منابر بسیار بالا بود به طوری که گاه سخنان واعظ را مثل سخنان پیامبر یا امام بدون چون و چرا میپذیرفتند. بنابراین عقاید مشترک و باورهای یگانه از اولین چیزهایی بود که در نتیجه حضور در مجالس روضه شکل میگرفت.
از طرف دیگر چون مجالس روضه محل گردهمایی زنان بود لذا زمینه بسیج نیروها از آنجا نشأت میگرفت (هر چند شروع عملی بسیج به عوامل دیگری مثل عوامل شتابدهنده نیاز داشت).
کنترل اجتماعی آن دوره نیز عمدتا کنترل اجتماعی درونی وغیر رسمی بود زیرا حکومت جرئت حمله نظامی به زنان را نداشت. به طوری که در برخی از شورشهای زنان (مثل شورش زنان ۱۲۷۷) شوهرانشان به جای آنها مورد مؤاخذه قرار میگیرند. اما این کنترل اجتماعی درونی نیز، این چنین شورشهایی را بر اساس همان آموزهها و الگوهای دینی تقویت میکرد.
اما دو عامل دیگر، عمدتا از طرف حکومت وقت ایجاد میشد؛ یعنی فشارهای ساختاری بر اثر ظلم، ستم، اسراف بیتالمال، واگذاری انواع امتیازات به بیگانه، دشمنی با علما و دین و … ایجاد میشد.عامل شتابدهنده یا آخرین جرقه لازم برای انفجار نیز همانا حوادث به وقوع یافته مثل خبر تبعید میرزای آشتیانی (بزرگترین مجتهد پایتخت)، در ماجرای تحریم تنباکو میباشد.
در دوره معاصر نیز مجالس روضه و منابر عینا همان نقش سنتی را در عصر حاضر در انقلاب اسلامی ایران نیز ایفا کردند و این نیست مگر تأثیر مکتب حسینی بر مردم ایران، از جمله زنان ایرانی. چرا که در جوامع دیگر زنان یا راه افراط را میپیمایند یا راه تفریط را. یا کاملاً از اجتماع فاصله میگیرند و اصلاً کاری به سرنوشت خود و کشور خود ندارند یا آنقدر به قول خودشان سیاسی میشوند که میخواهند همدوش و همراه مردان در همه عرصهها حضور داشته باشند هر چند این همدوشی با فطرت خودشان و آموزههای دینیشان منافات داشته باشد.در انقلاب اسلامی ایران دوباره حماسه نهضت تنباکو تکرار شد و همه دیدیم که چگونه زنانی که جز به وقت ضرورت آن هم با حفظ حجاب کامل از منزل خارج نمیشدند، به خیابانها ریخته و با رشادتهای خود انقلاب را به ثمر رساندند و هر گاه که انقلاب نیاز به کمک آنان داشت، چه در پشت جبهه و چه در راهپیماییها و … حمایتهای بیدریغ خود را نثار آن نمودند.نتیجه خیلی مهمی که میتوان گرفت اینکه امروزه نیز ترویج و تشویق مجالس روضه و وعظ و برگزاری آنها در منازل میتواند یکی از راههای بسیار مهم در مقابله با تهاجم فرهنگی باشد.
Article printed from آراز آذربایجان – روزنامه خبری آذربایجان غربی: http://www.araznews.ir
URL to article: http://www.araznews.ir/%d8%aa%d8%a3%d8%ab%d9%8a%d8%b1-%d9%85%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%b3-%d8%b9%d8%b2%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%b1%d9%8a-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ad%d8%b3%d9%8a%d9%86-%d8%a8%d8%b1%d9%87%d9%88%d9%8a%d8%aa-%d8%b2-3/
Click here to print.
Copyright © 2013 آراز آذربایجان - روزنامه خبری آذربایجان غربی. All rights reserved.