تأثیر مجالس عزاداری امام حسین برهویت زنان دوره قاجاریه

تأثیر مجالس عزاداری امام حسین برهویت زنان  دوره قاجاریه

قسمت سوم
گروه تاریخ: قبل از تحلیل نهایی دو مطلب به عنوان مقدمه ذکر می‏شود:مطلب اول: با توجه به رواج و گسترش وسیع مجالس روضه‏خوانی و با توجه به عدم وجود رسانه‏های جمعی امروزه و همچنین بی‏سوادی اکثریت قریب به اتفاق مردم می‏توان منبر و مجالس روضه را یک وسیله بسیار مهم اطلاع‏رسانی و از جمله رسانه‏ای برای ارتباطات اجتماعی در آن زمان دانست. اصغر فتحی در کتاب »منبر به عنوان یک رسانه عمومی دراسلام« می‏نویسد: »ازمشاهدات ما چنین بر می‏آید که منبر در جامعه اسلامیِ میانه یک نظام تشکیلاتی‏یافته ارتباطی بود.«
وی در ادامه ویژگی‏هایی چند برای این نظام ارتباطی بر می‏شمارد که به طور خلاصه عبارت است از:»ارتباط حضوری، غیر تصنعی و عمیق با مخاطب، انتقال آگاهی، قابلیت استفاده از تأثیرگذاری بر مخاطبان گوناگون اعم از باسواد و بی‏سواد، غیر رسمی، غیر سازمانی و غیر تشکیلاتی بودن مسجد و در نتیجه مردمی و عمومی بودن آن، که امکان حضور و مشارکت همگان را به طور مساوی فراهم می‏سازد سهل‏الوصول بودن و دسترسی سریع و راحت به آن با توجه به وجود شبکه‏ای از دهها هزار مسجد که در هر کوی و برزن و در شهر و روستا پراکنده‏اند، عدم امکان مخالفت و مقابله با آن از سوی حکام و صاحبان قدرت به دلایل از دست دادن مشروعیت خود، قائل بودن نوعی قداست صحت در پیام‏رسانی و قابلیت اعتماد به آن و مواردی از این قبیل«.
بر این اساس، می‏توان گفت منبر یک نوع نظام ارتباطی بوده و است.مطلب دوم: اینکه باید توجه داشت که هر فرد انسانی کسانی را که به عنوان افراد خاص ارزش می‏نهد و رفتار آنها را سرمشق قرار می‏دهد در حقیقت نقش آنها برای او الگو است، بنابراین وقتی فرد نقش معینی ایفا می‏کندرفتار خود را با توجه به نقشی که برایش الگو است برمی‏گزیند. نقش‏های نمونه (الگو) در فرآیند آموزش بسیار کمک می‏کند زیرا فرد را با الگوهای رفتاری پذیرفته در موقعیت‏های مختلف آشنا می‏سازد.
در زمان قاجاریه که رفتن زن‏ها به مجالس روضه به صورت یک ارزش اجتماعی درآمده بود، شرکت در مجالس روضه از جمله مکان‏هایی بود که زنان بی‏هیچ قید و شرطی اجازه رفت و آمد بدان جا را داشتند. یکی از مباحثی که در این مجالس آموخته می‏شد، زندگی ائمه بخصوص حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) (به خاطر هم‏جنس بودنشان) و طبیعتا رفتار، افعال و کنش‏های آنها را سرمشق خود قرار می‏دادند، و با توجه به نقش‏هایی که آن بزرگواران در موقعیت‏های مختلف ایفا می‏نمودند، اینان نیز سعی داشتند مثل آنها باشند، بنابراین افعال و رفتار فاطمه(ع) الگویی برای رفتار و اعمال زنان ایرانی گشته بود.
توضیح مطلب: در حدیث مشهوری از فاطمه(ع) نقل شده که ایشان فرمود: بهترین چیز برای یک زن آن است که او مرد نامحرمی را نبیند و مرد نامحرمی هم او را نبیندیا وقتی پیامبر(ص) در تقسیم کارهای منزل بین علی(ع) و فاطمه(س)، کارهای منزل را به فاطمه(س) و کارهای خارج منزل را به علی(ع) سپرد فاطمه(س) فرمود: هیچ چیز در دنیا به اندازه این تقسیم کار مرا خوشحال نکرد، چرا که رسول‏اللّه‏(ص) با این عمل مرا از مراوده با نامحرمان معاف داشتند.
اما از طرف دیگر هم در تاریخ آمده که حضرت زهرا(س) برای دفاع از حق خود (فدک) و دفاع از امام علی(ع) به میان مردان نامحرم آمده (البته با حفظ کامل حجاب) و آن سخنرانی مشهور خود را در محاجّه با ابوبکر بیان می‏کند به طوری که ابوبکر مجبور می‏شود قباله فدک را به او برگرداند، (هر چند توسط عمر بازگرفته می‏شود) یا در مورد زینب(س) آمده که حضرت زینب(س) برای اینکه نامحرمی او را نبیند شبانه به زیارت قبر جدش رسول اللّه‏(ص) می‏رفت، اما همین ایشان وقتی اسلام در خطر می‏افتد، به همراه برادر به میدان کربلا آمده و آن گونه در بازار کوفه آتشین سخنرانی می‏کند یا در شام و مجلس یزید آن گونه در میان نامحرمان سخنرانی می‏کند و از اسلام و امام(ع) دفاع می‏کند.
همین رفتار و اعمال را ما در زمان قاجاریه از زنان ایران‏زمین می‏بینیم. یعنی از یک طرف مشاهده می‏کنیم که زنان ایران در عصر قاجار شدیدا نامحرم‏گریز و خانه‏نشین هستند به طوری که اگر مجبور به خارج شدن از منزل باشند باید طوری بیرون بیایند که حتی صورت و انگشتان دست و پای آنها را کسی نبیند و در عین حال وقتی خبر تبعید آیت‏اللّه‏ میرزای آشتیانی در تهران پخش می‏شود، سراسیمه به خیابان‏ها ریخته و شروع به سر و صدا می‏نمایند.
این دسته از زنان با آنکه قریب به اتفاقشان از نعمت سواد بی‏بهره بودند اما در عمل همان کاری را کردند که زنان در سال‏های ۱۳۵۷ و سال‏های بعد در پیروزی و حفظ انقلاب اسلامی انجام دادند. اگر این فرض درست باشد پس چرا در سایر مناطق شیعه‏نشین مثل عراق و لبنان ما چنین قیام‏هایی را از زنان سراغ نداریم و چرا حتی در ایران از زمان صفویه تا زمان ناصرالدین شاه چنین امری اتفاق نیفتاده است؟
اولاً صرف شیعه بودن چنین خاصیتی ندارد، چرا که تنها به اسم شیعه بودن و آشنا نبودن با تعالیم اجتماعی شیعه و تنها انجام وظایف فردی مثل نماز، وضو و غسل چنین تأثیراتی از خود بر جای نمی‏گذارد.
دومین کارکرد مجالس روضه‏خوانی در قرن گذشته، مسئولیت‏پذیری و به دنبال آن ایفای نقش در جامعه و مشارکت سیاسی بوده است. قبل از شرح این کارکرد لازم است ابتدا تعریفی اجمالی از مشارکت سیاسی ارائه شود.بحث مفصل در باره مشارکت سیاسی زنان در تاریخ معاصر از حوصله این مقاله بیرون است و تنها به توضیحی کوتاه در این باره اکتفا می‏شود.یکی از آموزه‏های علمای شیعه در منابر و روضه‏خوانی‏ها این بوده و هست که حق حکومت از آنِ ائمه و در زمان غیبت حق فقهای طراز اول یا مرجع تقلید شیعیان می‏باشد. برای همین امر است که ما مشاهده می‏کنیم در طول دوره قاجار و قبل از آن مردم برای امور قضاوت و سایر مسائل حقوقی خود مثل ثبت اموال و معاملات و صدور قباله فروش و خرید و … به علما مراجعه می‏کردند و با آنکه دولت با گشایش دادگاه عرف سعی در تعطیلی دادگاه شرع داشت ولی موفق نمی‏شد. در حقیقت حکومتی غیر رسمی در داخل حکومت رسمی ایجاد شده بود. که به عنوان نمونه می‏توان از سیدمحمدباقر شفتی و ملا قربان‏علی زنجانی و آقا نجفی اصفهانی و … نام برد. بنابراین دستورات و فتاوا و حتی توصیه‏های اجتماعی فقها واجب‏الاطاعة بود و وظایف دینی تنها محدود به مسائل فردی ـ عبادی نمی‏شد از این‏رو، زنان نیز به عنوان مسلمانانی که وظایفی دارند موظف بودند که از دستورات اجتماعی مراجع اطاعت کنند و در امور واجب اذن شوهر و پدر و برادر لازم نیست بلکه حتی با مخالفت آنان نیز باید واجب را اتیان نمود مثل رفتن به حج واجب.
از طرف دیگر اسلام برای زن استقلال مالی قائل شده و زن در اموال خودش بدون اذن شوهر می‏تواند تصمیم بگیرد. مشاهده می‏شود که در نهضت مشروطه، زنان وسائل تزئینی خود را برای مقابله با اولتیماتوم روس به مجلس هدیه می‏کنند.
بنابراین یکی از کارکردهای مجالس روضه را می‏توان مشارکت سیاسی زنان جهت تأثیر در سیاست‏های حکومت دانست، چرا که در مجالس روضه هیجان مذهبی زنان تحریک می‏شد. مانند تلاش زنان در دوره قاجار خصوصا در نهضت قیام تنباکو و مقابله با تبعید مرجع تقلید خود (میرزای آشتیانی) و در دوره‏های بعد تلاش آنان در بازگرداندن علما از مهاجرت (جهت دایر کردن عدالتخانه).
تقویت انسجام اجتماعی و ارائه :یکی دیگر از کارکردهای مهم مجالس روضه در تاریخ معاصر، تقویت انسجام گروهی بود.هر جامعه برای آنکه بتواند در قالب فرهنگ معینی زندگی کرده، ارتباط متقابل و موفقیت‏آمیزی داشته باشد، گونه‏های شخصیتی خاصی را که با فرهنگش هماهنگی داشته باشد پرورش می‏دهد.ایفای نقش هر فرد با مقایسه او با کسانی که وظیفه‏ای مشابه او دارند، ارزیابی می‏شود. فرد با این مقایسه می‏تواند مشخص کند که آیا نقش خود را به درستی ایفا کرده یا نکرده است. پس گروههای مرجع، یکی از معیارها و الگوهاست که هر کسی هنگام ارزیابی نقش خود در یک موقعیت معین از آن استفاده می‏کند.
گروههای مرجع در شکل دادن به افعال و رفتار انسان‏ها بسیار مؤثر می‏باشند و وقتی فردی خود را عضو گروهی دانست، یک نوع احساس همانندی با دیگران به او دست می‏دهد.پس می‏توان گفت که در این اجتماعات وجدان جمعی به بهترین وجه شکل می‏گرفت و احساسات افراد مشترک می‏شد.مسئله اصلی این است که هر کسی به ناچار بر اساس جایگاهی که در اجتماع دارد گروه مرجعی برای خود انتخاب می‏کند. حال نقش این مجالس در این امر خیلی مهم جلوه می‏کند که گروه مرجع مناسبی اعم از متدینان و مؤمنات که در رأس آنها حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) قرار دارند به زن‏های آن زمان معرفی می‏کرد.
در نتیجه باید گفت که در عصر گذشته منبر و مجالس روضه نقشی تقریبا همانند رسانه‏های جمعی امروزه بر عهده داشتند و فراهم‏سازی عوامل تعیین‏کننده در رفتار جمعی بسیار مؤثر بودند. اما عوامل تعیین‏کننده رفتار جمعی کدامند؟با توجه به بکر بودن (فرهنگی) جامعه دوره قاجاریه و همچنین دینی بودن ساختار جامعه، زمینه پذیرش مطالب مطرح شده در منابر بسیار بالا بود به طوری که گاه سخنان واعظ را مثل سخنان پیامبر یا امام بدون چون و چرا می‏پذیرفتند. بنابراین عقاید مشترک و باورهای یگانه از اولین چیزهایی بود که در نتیجه حضور در مجالس روضه شکل می‏گرفت.
از طرف دیگر چون مجالس روضه محل گردهمایی زنان بود لذا زمینه بسیج نیروها از آنجا نشأت می‏گرفت (هر چند شروع عملی بسیج به عوامل دیگری مثل عوامل شتاب‏دهنده نیاز داشت).
کنترل اجتماعی آن دوره نیز عمدتا کنترل اجتماعی درونی وغیر رسمی بود زیرا حکومت جرئت حمله نظامی به زنان را نداشت. به طوری که در برخی از شورش‏های زنان (مثل شورش زنان ۱۲۷۷) شوهرانشان به جای آنها مورد مؤاخذه قرار می‏گیرند. اما این کنترل اجتماعی درونی نیز، این چنین شورش‏هایی را بر اساس همان آموزه‏ها و الگوهای دینی تقویت می‏کرد.
اما دو عامل دیگر، عمدتا از طرف حکومت وقت ایجاد می‏شد؛ یعنی فشارهای ساختاری بر اثر ظلم، ستم، اسراف بیت‏المال، واگذاری انواع امتیازات به بیگانه، دشمنی با علما و دین و … ایجاد می‏شد.عامل شتاب‏دهنده یا آخرین جرقه لازم برای انفجار نیز همانا حوادث به وقوع یافته مثل خبر تبعید میرزای آشتیانی (بزرگ‏ترین مجتهد پایتخت)، در ماجرای تحریم تنباکو می‏باشد.
در دوره معاصر نیز مجالس روضه و منابر عینا همان نقش سنتی را در عصر حاضر در انقلاب اسلامی ایران نیز ایفا کردند و این نیست مگر تأثیر مکتب حسینی بر مردم ایران، از جمله زنان ایرانی. چرا که در جوامع دیگر زنان یا راه افراط را می‏پیمایند یا راه تفریط را. یا کاملاً از اجتماع فاصله می‏گیرند و اصلاً کاری به سرنوشت خود و کشور خود ندارند یا آنقدر به قول خودشان سیاسی می‏شوند که می‏خواهند همدوش و همراه مردان در همه عرصه‏ها حضور داشته باشند هر چند این همدوشی با فطرت خودشان و آموزه‏های دینی‏شان منافات داشته باشد.در انقلاب اسلامی ایران دوباره حماسه نهضت تنباکو تکرار شد و همه دیدیم که چگونه زنانی که جز به وقت ضرورت آن هم با حفظ حجاب کامل از منزل خارج نمی‏شدند، به خیابان‏ها ریخته و با رشادت‏های خود انقلاب را به ثمر رساندند و هر گاه که انقلاب نیاز به کمک آنان داشت، چه در پشت جبهه و چه در راهپیمایی‏ها و … حمایت‏های بی‏دریغ خود را نثار آن نمودند.نتیجه خیلی مهمی که می‏توان گرفت اینکه امروزه نیز ترویج و تشویق مجالس روضه و وعظ و برگزاری آنها در منازل می‏تواند یکی از راههای بسیار مهم در مقابله با تهاجم فرهنگی باشد.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۶:۲۳ ق.ظ

دیدگاه


9 − دو =