به بهانه سالروز بازگشت پیروزمندانه معمار کبیر انقلاب به میهن
سنبله برنجی
گروه تحلیل: در سدههای گذشته ایران شاهدی خاموش برای عیاشیهای بی پایان پادشاهان قاجار بود و ملت مظلوم ایران در مقابل هوسهای بچهگان? آنها تاب و توان از کف داده بودند بدون اینکه جرئت دم زدن داشته باشند. همان امرای بی کفایتی که با به باد دادن سرمایههای بی شمار مملکت در ممالک بیگانه و گرفتن وامهای کلان با بهرههای کمرشکن از اجنبی فقر روز افزون را برای این ملت مظلوم به ارمغان آورده و هر روز بیش از دیروز کشور را به سوی منجلاب فقر سوق دادند؛ اما این مردم صبور به طور کامل تابع اوامر ملوکانه و مطلق العنان آنان و خوشگذرانیها و … آنها بودند.
خمینی بت شکن عمر عزیز خود را وقف یافتن راه چارهای عالمانه برای حل این مشکلات لاینحل کرد. چرا که به طور اسفباری با سیاست زور طلبی پادشاهان خودکامه و مستبد آشنایی کامل داشت. رهبر معنوی، سیاسی و مذهبی ایران معتقد بود اگر قوانین به نحوی به سود مردم تغییر داده شود ملت از رفاه برخوردار خواهند شد.
به همین دلیل تصمیم گرفت به موقع وارد عمل شود و در زمان موعد همچون نیرویی متحد کننده عمل نمود و به تدریج انجمنهایی متشکل از افرادی با مذاهب، گویشها و عقاید مختلف را گردآوری کرد که همهی آنها هدف واحدی داشتند. رهایی از یوغ استبداد و استعمار فقیر توسط غنی که همه برای زندگی برابر و مساوی با اهداف عالیه گرد هم آمده بودند. او خشونت غیر>انسانی با زندانیان سیاسی را از نزدیک مشاهده و با تمام وجود آن را درک کرده بود. او لذت شکنجه گران را هنگام آزار و اذیت و حتی کشتار زندانیان سیاسی را به عینه دیده بود.
امام دریافت اگر رژیم کاملاً پاک و بی آلایش گردد آن گاه خشونت، ناپاکی یا تعرض در جامعه به چشم نخواهد خورد. او اهداف متعالی خود را با بینشی دینی و سیاسی آگاهانهی حیرت انگیزی دنبال نمود و از آن پس از هر فرصتی برای آگاهی دادن به مردم سود جست و با سخنرانیهایی تند و تأثیر گذار در مساجد، حسینیهها و تکایا بارقهی مبارزه و نافرمانی عظیم و غیر منتظرهی تاریخی را منور گرداند و راهی آرمانگرایانه مقابل پای مریدان خویش نهاد. معترضین به حکومت ستم شاهی متحمل مرگ، شکنجه و زندانهای طویلالمدت شدند اما با سعه ی صدر تمام رنجها و آلام را به جان خریدند زیرا به این آیهی شریفه ایمان کامل داشتند »وَالفجر و لیال عشر«. امام متوجه بود تا آن هنگام که قلب مردم بسته باشد راهی برای ورود به مغزها وجود نخواهد داشت و برای پادشاهان قدّار آوردن دلیل و برهان فایدهای ندارد. پاسخ مردم برای ندای »هل من ینصرنی«، او برق آسا بود. هزاران نفر به زندان افتادند. پلیس به طرز وحشیانهای معترضین را مورد ضرب و شتم قرار داد و این کار مردم را بیش از پیش خشمگین و متّحد ساخت. خمینی کبیر (ره) میدانست لازمهی مقاومت آن است پیروان جنبش شجاعت پنهان خود را آشکار نمایند و مقاومت برای آزادی به همین دلیل برای ذات بشر جذاب است. امام به مردمش یاد داد علیه خودکامگان قیام کرده و سکوت و خفقان حاکم را با فریادهای خود خدشه دار نمایند. وقتی قلب حاکمان پر از کینه و انباشته از تعصب کورکورانه باشد و وقتی استدلال راهی در قلوب اُمرا نیابد چارهی کار چیست؟ایشان از اعمال هر خشونتی بیزار بودند اما در همان حال با شجاعت تمام در مقابل حاکمان زر و زور ایستاد و مقتدرانه فریاد برآورد «ما رهروان حسنیم و هرگز تسلیم نخواهیم شد» تسلیم نشدن در مقابل امپراتوران خودکامه و سلاطین جبار در ایران قدمتی به پهنای فلسفهی بشریت دارد و بینش حضرت امام (ره) پیاده کردن این شیوهی خاص و مفهوم ایدهآل در شرایط حساس سیاسی، عملی و علمی بود.امام مصمم بود برای پیاده سازی این مفهوم مبارزه را باید پابرهنهها آغاز کند. مبارزهای که در عین شعار آزادی و آزادگی متضمن ستاندن جان موجودی نباشد. او با درایتی مثال زدنی در نهضت عظیم اسلامی و انسانی خود از آحاد زنان جامعه نیز درخواست حضور در تظاهرات و اعتراضات خیابانی را نمود و از این قشر عظیم درخواست کرد طبق آموزههای دینی اسلام در عین حفظ حجاب و عفاف مسئولیتهای عمومی و خطیری بر دوش بگیرند و همین درخواست هوشمندانه میلیونها تن از زنان خانه دار را به عرصههای خونین مقاومت کشاند و به زنان مسلمان که برای دوری از گناه ابتذال روزافزون در حصر خانگی خود ساخته به سر میبردند کمک کرد از سلول انفرادی خود رهایی یابند. امام بزرگوار با درایتی مثال زدنی و قدرتی ستودنی ابزار قدرتمند و شگرفی را به اسلحه خانهی خود اضافه کرد و از این راه ثابت کرد قدرت اراده قادر است بر عظیمترین نیروهای اهریمنی و وحشی ملوکانهی همهی ابر قدرتهای به ظاهر تسخیر ناپذیر غلبه کرده و آنها را به زانو درآورد.
آرزوی ایشان براندازی کوشکهای ظلم و رؤیایش به چالش کشیدن طاغوتیان بود که سرمایههای ملی را مکارانه در کشورهای بیگانه به باد فنا سپرده و ملت را در کوخها جای داده و خود کاخ نشین شده بودند. امام خمینی ملت را به مبارزه دعوت نمود و مبارزین با رهنمودهای حسین (ع) گونهی او دریافتند افرادی که چون کرمها رفتار نمایند محکوم به لگد مال شدن ابدی هستند. او به مردم یاد داد چگونه در مقابل ظلم بایستند و در برابر ظالم سر خم نکنند و گرفتن حق نه با رشوه بلکه با شجاعت و جان فشانی میسر خواهد بود. او ملت خویش را به مبارزهای جانانه دعوت نمود و مردم با به راه انداختن تظاهراتی اعتراضی به قوانین ظالمانهی مملکت معترض شدند.در میدان ژاله دولت بدون هیچ هشداری به صفوف مردم یورش برد. سربازان به دستور مقامات بالا به سوی مردم آتش گشودند و در چشم بر هم زدنی صدها تن از مردم وحشت زده به خاک و خون کشیده شد و مأموران تنها زمانی تیراندازی را متوقف کردند که مهماتی برایشان باقی نماند. بینندهی این صحنههای فجیع از قساوت دولتمردان فکر میکرد قدم در سلاخ خانهای عظیم گذاشته است با این تفاوت که این گوشتهای بریانی شده لباس در تن داشتند و این نه یک بلای سماوی بلکه حادثهای هولناک زمینی ساختهی دست جباران خودکامه بود.
از آسمان گلوله و چکههای خون فرو میریخت و بر سطح زمین جاری میگشت. مأموران با قساوتی بی پایان روشنایی را شکار میکردند تا رصد تاریکی ادامه پیدا کند. گویی تاریکی مطلق زمین را فرا گرفته بود و با ایرانیان مانند حیوانات زبان بسته رفتار میشد. نه! بدتر از حیوانات چون حتی حیوانات نیز هم نوع خود را شکار نمیکنند و همدیگر را نمیدرند.
کشتار میدان ژاله با به راه افتادن رودی از خون و فریادهای برادر ارتشی! چرا برادر کُشی!؟ به انتها رسید. امام طی رهنمودهای گران سنگ خویش به مردم فهماند باید به حکام خودکامه نشان دهند ملت ایران قادر است بالاتر از هر نفرتی رفاه و آسایش را تجربه نماید. صدها کیلومتر آن طرف تر از تهران مردم در شهرهای کوچک و بزرگ دست به تجمعات اعتراض آمیزی زدند. شاه میخواست درسی فراموش نشدنی به ملت بدهد که مردم هرگز نمیتوانند در مقابل دولت بایستند و جان سالم به در ببرند؛ اما در کمال شگفتی این ترفند نتیجه معکوس داد و افکار عمومی را به شدت تحریک کرد و بازیچهای به دست ملت داد. تجمعات اعتراض><آمیز هر روز ابعاد وسیعتری به خود میگرفت. مردم دو انتخاب بیشتر نداشتند یا باید همانند کرم بر روی زمین میخزیدند و لگدمال میشدند یا ایستاده به هم آغوشی مرگ میشتافتند که ثمرهاش آزادی کشور از چنگال استبداد بود و هر عقل سلیمی میدانست راه دوم بزرگ منشانه تر و افتخار آمیزتر است.امام جنبش آزادی و میهن پرستی و رهایی از یوغ استعمارگران غربی را به حرکتی عظیم تبدیل کرد و هیجان شدید مردم را برای اتحاد شیعه، سنی ترک، فارس، لر، بلوچ، گیلک و کرد و … برانگیخت و در طول سالهای طولانی مبارزه با غذای کم و حداقل امکانات آسایشی و رفاهی همچون فقیرترین مردم زندگی کرد و به این طریق تعداد بی شماری از مردم جذب جذبهی سادگی رهبر و مقتدای مقتدر خویش گشتند.مقام مذهبی و ایمانی عظیم و منحصر به فرد ایشان به عنوان قهرمان تمام ایرانیان با هر دین، مذهب و آیینی او را به مدت چند دههی طولانی رهبر بی چون و چرای ایرانیان نمود که با یک دست مردم را به شورش بر علیه ظلم و جور و فسق و فجور و … تشویق میکرد و با دست دیگر پیروانش را از سر فرود آوردن در مقابل وسوسههای نفسانی و انسانی و خونریزی منع میکرد.
حضرت با اعمالش به جهانیان آموخت پیام حیات و حلاوت زندگی از قلب شعلههای سرکش مرگ نشأت گرفته و نور از دل ظلمت پدیدار میگردد …
ادامه در صفحه ۸
نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۹:۳۶ ق.ظ