به بهانه تولد پاکترین بنده الهی
سنبله برنجی
بهشت فرشی از جنس مخمل اتاقیهای خوش و آب رنگ بر قلب خویش گسترانیده بود تا فخر موجودات آسمانی و زمینی از جنس نادیدنیها و دست نیافتنی ها با قدوم مبارک خویش آن را مزین سازد و جهان را با وجود گرامیاش منور نماید. بهشتیان ، عرشیان و فرشتگان برای عرض تبریک و تهنیت در صفوف به هم فشرده برای تَبَرک جستن از این مولود نور چشمی به گرداگرد خانه عبدالمطلب طواف عشق مینمودند و به هر نحو ممکن میخواستند از هم پیشی بگیرند. عاقبت انتظار خوش و شیرین مادری چشم به راه در یکی از زیباترین و عمیقترین جلوههای روح انسانی تجلی پیدا کرد و ابرمرد عرص? اعصار متولد شد.
وجودی انسانی اما آسمانی از جنس نور و آینه و شفیع روز محشر، نازنین مردی فرازمینی که نصایح و آموزه های گهربارش تا انتهای عمر جهان ماندگار و جاودانی گشت و تلألؤ آنها در هموارهی تاریخ خواهند درخشید. ناجی منوری که رسالت سنگینی را عهده دار بود. رسالتی اجتماعی، سیاسی ، اعتقادی و بشری که خود نیز یک بشر بود اما روحی ماورا حقیقت داشت.
رسالت روشنی که آغازگر آن شد استقرار عدل و احیای حقیقت بود. آخرین پیامبر از فرستادگان الهی، خاتم نبوت … اگر صفحات تاریخ را ورق بزنیم خواهیم دید که میلاد هر یک از انبیای الهی با حوادث و رویدادهای خارقالعاده ای همراه بوده است. از آن جمله: میلاد حضرت موسی (ع) در برههای به وقوع پیوست که گروهی از زبدهترین و قسیالقلب ترین جلادان فرعون مأموریت داشتند تمام نوزادان ذکور بنی اسرائیل را ذبح کرده و آنها را از بین ببرند، دوران بارداری حضرت مریم (ع) و تولد حضرت مسیح (ع) با حوادثی عظیم و در عین حال چشمگیر همراه بود که مخالف قوانین عادی تلقی میشد. مریم دوشیزهای باکره و بسیار متقی بود و بدون اینکه مردی او را لمس کرده باشد باردار گردید و این در حالی بود که احدی از بنی اسرائیل از وضعیت او اطلاع و درک درستی نداشت.
ایشان در نقطهای خلوت وضع حمل نمود و به دستور خداوند درخت خشکیدهای را تکان داد و خرمای تازه از آن فرو ریخت، بعد از آن با فرزندش به سوی قوم خویش بازگشت و موجب برانگیخته شدن اعتراضات بسیاری گردید، آن بانوی پرهیزکار به نوزاد خود »مسیح« اشاره کرد تا پاسخ سوالات معترضان را بدهد. ناگهان نوزاد لب به سخن گشود و فرمود: »من عیسی بند? خدا و از انبیای برگزید? الهی هستم. کتاب انجیل به من اعطا شده و خداوند مرا به نماز و زکات امر فرموده است.«
بنابراین جای شگفتی وجود ندارد که به ادعای تاریخ ولادت پیامبر گرامی اسلام (ص) با یک رشته حوادث فوقالعاده همراه بوده است. این پیام آور صلح و دوستی ۱۷ ربیعالاول قدم به عرص? خاکی نهاد و با وجود مبارکش جهانی را از جهل و گمراهی نجات بخشید. حضرت، عرش نشینی بود که به امر الهی همراه فرش نشینان گشت تا آنها را با نصایح روشنگرانه و گهربار خویش رهنمون عرش الهی گردد. طبق برخی روایات مادر جلیلالقدرش در زمان بارداری هرگز بار سنگین را همچون زنان دیگر تجربه نکرد و گفته شده پیامبر (ص) در هنگام تولد تمیز و پاکیزه بود و همراه او از شکم مادر خون و سایر چیزها خارج نشد.
ایشان هنگام تولد سر به سوی آسمان نموده و به سوی پروردگار سجد? عبودیت برجای آورد و مادر گرامیاش شنید که ندایی در کائنات طنین_انداز شد سرور آدمیان به دنیا آمد، پس او را محمّد بنامید. وقتی این موضوع به عبدالمطلب اطلاع داده شد، گوسفندی را ذبح کرد و ولیمهای به گروهی از بزرگان قریش داد و در آن جشن نام »محمد« یعنی »ستوده شده« بر آن حضرت نهاد. هنگام تولد آخرین رسول الهی طاق کسری ایران به لرزه افتاد و چند کنگرهی آن بر زمین ریخت آتشکده فارس که طی هزار سال خاموش نشده بود رو به افول نهاد، دریاچه ساوه که سالها پرستیده میشد خشک گردید.
بچیابان سماوه که سالها آبی در آن مشاهده نشده بود جاری شدن دوباره جویباران را بر سینهی خویش به نظاره نشست. تمام بتهای مکه سرنگون شدند، نوری از وجود آن حضرت از حجاز به سوی آسمان بلند شد و امتداد شعاع وسیع آن حتی مشرق را نورانی ساخت و تخت بسیاری از پادشاهان جهان سرنگون گردید. انوشیروان و موبدان خواب وحشتناکی دیدند و آن حضرت هنگام تولد جملههای »الله اکبر الحمد لله کثیرا و سبحان الله بکره و اصیلا« را به زبان جاری ساخت و… (تاریخ یعقوبی، جلد ۲ صفحه ۵).
اگر در علت این حوادث تعمق و تفکر کنیم بی درنگ خواهیم فهمید این اتفاقات مژدهای برای خاتمه دوران سیاه جاهلیت و پایان بت_پرستی بوده و نوید بخش این که به زودی مظاهر شرک، قدرتهای شیطانی در ورط? نابودی محو خواهند شد و حوادث شب میلاد آن حضرت خود مؤید این ادعاست. زیرا هدف از این اعجاز و اعجابها تکان و توجه در قلوب مردمی بود که قرنهای متمادی غرق در شرک، بت پرستی و ظلم و بیدادگری بودند.
هنگام تولد این مولد بی نظیر و افتخار ازلی آدمیان در عرصههای کبریا و پهنای زمین غوغایی خالصانه به گوش میرسید و عرش و کائنات به لرزه درآمده و دنیا به تکاپو و جنبشی شگرف افتاده بود. ملائک عرشیایی با سلام و صلوات خانه عشق آلود عبدالمطلب را دور میزدند تا تولد مولودی تحفه و بی مثال را بر خاک نشینان مژده دهند که بهانهی آفرینش است و زمین برای تولد چنین پدید? شگرفی در سینه ستبر خویش که فرشتهای ملبس به لباس خاکیان است تا ابد به آسمان فخر خواهد فروخت.
مولودی که تولدش نوید بخش عدل و داد به ارض و سما بود. موجودی که عدالت، داد عطوفت، سخاوت و بردباری وامدار وجود یگانهی او هستند و فضل و کرماتش تا عرش اعلا صعود نمود و معجزهی ماندگارش شقالقمر است. تنها مخلوقی که تا آسمان هفتم عروج نمود. جایی که جبرئیل امین فرشتهی کبریایی اذن دخول به آنجا را نداشت. مکانی که خوان گستردهای از مائدههای بهشتی در آنجا پهن شده بود.
خدایا! ما را یاری ده تا جامعهی مان را بر سه پایه کتاب، ترازو و ریسمان الهیات استوار کنیم و قلبمان را از سرچشمه، حقیقت، زیبایی و خیر سیراب سازیم. خدایا! جامعهی ما را از بیماری عرفان و معنویت زدگی شفا ده تا به زندگی و واقعیت، باز گردیم و ما را از ابتذال زندگی و بیماری واقعیت زدگی ناجی باش، تا به آزادی عرفانی و کمال معنوی صعود کنیم.
نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۰۴ ق.ظ