بهرهگیری از تجربه متخصصان بومی در احیای دریاچه ارومیه
گروه گفتوگو/ مهناز رنجهبازو: بنیانگذار پژوهشکده آرتمیا و آبزیان دانشگاه ارومیه گفت: برای حل بحران دریاچه ارومیه به مدیریت علمی دریاچه ارومیه توجه شود، استفاده از متخصصان بومی میتواند یکی از کلیدهای حل معمای دریاچه ارومیه باشد.
دریاچه ارومیه با سواحل زیبا، آبشور و شفابخش خود گردشگران بسیاری را در فصول مختلف به خصوص در تابستان به سوی خود جلب میکرد و یکی از کمیابترین منابع طبیعی بود که متاسفانه با تهدیدی بسیار جدی خشکسالی روبهرو شده است.
در ادامه مشروح گفتگوی آراز آذربایجان را با دکتر ناصر آق، بنیانگذار پژوهشکده آرتمیا و آبزیان دانشگاه ارومیه در زمینه بررسی آخرین وضعیت دریاچه ارومیه، دلایل وقوع بحران دریاچه ارومیه و راهکار ارائه شده توسط دکتر آق را برای احیای دریاچه ارومیه میخوانید.
*ویژگیها و مشخصات اکولوژیکی دریاچه ارومیه؟
دریاچه ارومیه حدود ۵ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و حدود ۳۰ میلیارد مترمکعب حجم آب این دریاچه بوده و عمق آن حداکثر ۱۶ متر و میانگین عمق شش متر و طول دریاچه ارومیه ۱۰۲ کیلومتر و عرض آن در عریضترین بخش ۵۴ کیلومتر و در کم عرضترین بخش ۱۵ کیلومتر بود، شوری آب در زمانهای مختلف متفاوت بوده و معمولا بین زیر ۱۰۰ گرم در لیتر تا ۱۸۰ گرم در لیتر بود ولی در حال حاضر شوری آب این دریاچه به بیش از ۴۰۰ تا ۴۴۰ گرم در لیتر و به حالت فوق اشباع رسیده است.
دریاچه ارومیه علاوه بر اینکه تنها زیستگاه گونه ویژهای از آرتمیا به نام آرتمیا اورمیانا بود جلبکهای تک سلولی و پر سلولی به صورت طبیعی در دریاچه ارومیه وجود داشتند و تعداد بسیار زیادی پرنده به صورت پرندگان بومی و مهاجر به صورت فصلی در دریاچه تردد داشتند و در جزایر آن گوزن زرد و قوچ ارمنی و… زندگی میکردند و ۱۰۲ جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد.
*آخرین وضعیت دریاچه ارومیه به چه صورت است؟
دریاچه ارومیه در حال حاضر به حالت یک فاجعه زیست محیطی رسیده به طوری که براساس آخرین آمارها حدود ۸۵ درصد دریاچه ارومیه از دست رفته و ۱۵ درصد باقیمانده عمدتا در ناحیه شمالی دریاچه ارومیه متمرکز شده است بخش جنوبی دریاچه ارومیه تقریبا خشک شده و مقدار بسیار کمی آب در بخش جنوبی باقیمانده است ولی همه این موضوعات به این معنی نیست که نتوانیم دریاچه ارومیه را نجات دهیم. سوابق تاریخی در ارتباط با دریاچه ارومیه و نیز در رابطه با دریاچههای مشابه وجود دارد در سایر نقاط دنیا نیز این مسائل اتفاق افتاده باید بررسی شود که چه مدلهایی برای احیای دریاچههای مشابه ارائه شده که یکی از بارزترین این نمونهها دریای آرال است، دریای آرال بین قزاقستان و ازبکستان واقع شده ۶۲ و هزار کیلومتر مربع یعنی ۱۱ برابر دریاچه ارومیه وسعت داشته و عمق آن حداکثر به ۶۹ متر میرسید.انحراف روان آبها به طرف مراکز کشاورزی و کویرزدایی و کاهش نزولات آسمانی از عوامل خشک شدن دریای آرال بود، خشک شدن دریای آرال از ۱۹۶۰ آغاز شد و از سال ۲۰۰۰ به بعد در معرض خشکی کامل قرار گرفت ولی برای احیای این دریاچه برنامهریزی شد، در حالیکه اگر به حال خود رها میکردند به طور کامل خشک میشد برای دریاچه ارومیه اتفاقی مشابه دریای آرال رخ داده ولی دریاچه ارومیه رها شده و تا کنون هیچ اقدام عملی مثبتی برای احیای دریاچه ارومیه و مدیریت بحران انجام نشده و همه اقدامات در حد شعار و حرف خلاصه شده است.
*چه راهکاری برای حل بحران دریای آرال ارائه شد و این راهکار چقدر در رابطه با دریاچه ارومیه موثر است؟
برای حل بحران دریای آرال با توجه به بررسیهای انجام گرفته به این نتیجه رسیدند با توجه به وسعت بالا امکان احیای کامل دریا وجود ندارد در نتیجه میزان ورودی آبها را برآورد کردند و به این نتیجه رسیدند با آبهای ورودی میتوان بخشی از دریای آرال را احیا کنند به همین خاطر احیای فازبندی شده دریای آرال آغاز شد و در مرحله نخست قسمت آرال شمالی که از وسعت کمتری برخوردار بوده احیا شد و در مرحله بعد ناحیه غربی را آغاز کردند و گام به گام پیش میروند در خصوص دریاچه ارومیه نیز باید راهکاری مشابه در نظر گرفته شود، دریاچه ارومیه هنوز نمرده است و قابل احیاست متاسفانه گاها اعلام میشود هیچ امیدی برای احیای دریاچه ارومیه وجود ندارد در حالی که هنوز میتوان آنرا نجات داد زیرا طبق آمارهای رسمی طی ۱۵ سال گذشته هر سال بطور میانگین حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از طریق روان آبها وارد دریاچه ارومیه شده است و بارشهای مستقیم نیز اتفاق میافتد اگر مدیریت صحیح روی منابع آبی انجام شود میتوان میزان ورودی به دریاچه را افزایش داد و بدینوسیله میتوانیم بخشهایی از دریاچه ارومیه را نجات دهیم و این روند گام به گام باید در راستای احیای بخشهای عمده دریاچه ارومیه ادامه یابد.
*زمان شروع خشکسالی دریاچه ارومیه و عوامل خشکسالی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اوج شکوفایی دریاچه ارومیه بین سالهای ۷۱ تا ۷۵ بود که میزان آب دریاچه ارومیه خیلی زیاد شد و پیشرویهای زیادی به طرف مزارع کشاورزی و روستاهای اطراف کرد به طوری که در سال ۷۵ کل منطقه چیچست زیر آب بوده و دریاچه ارومیه لب جاده بود و در این سالها دریاچه ارومیه از نظر تنوع زیستی به بالاترین حد شکوفایی رسید میزان شوری آب در حد پایینتری بوده و شرایط بهینه برای موجوداتی که در دریاچه زندگی میکردند فراهم شد تولید آرتمیا به اوج خود رسید و حداکثر پرندگان در آن سالها به دریاچه ارومیه مهاجرت کردند از نظر اکوسیستمی وضعیت فوقالعاده خوبی به خود گرفت از سال ۱۳۷۶ یکباره شاهد کاهش بارندگی بودیم و آب و هوای منطقه تغییر و به مرور روند آن شدت یافت و تا ۱۳۸۰ میزان بارندگی به قدری کاهش یافت که هر سال چیزی بیشتر از یک متر از عمق دریاچه ارومیه کاسته شد و ضربه بسیار سنگینی به دریاچه ارومیه وارد کرد در واقع آغاز بحران با عوامل طبیعی و کاهش نزولات آسمانی بود ولی ادامه بحران و تشدید بحران توسط عوامل انسانی انجام شد.براساس آمارها توسعه کشاورزی به صورت بیرویه و بدون توجه به خشکسالیها انجام گرفته و کشاورزی به سمت محصولاتی که آببری بیشتری داشتند رو آورد حداکثر تعداد سد روی رودخانهها طی سالهای خشکسالی احداث شدهاند و حداکثر بهرهبرداری از منابع آبهای زیرزمینی از همان سالها آغاز شد به طوری که از یک طرف بحران طبیعی را داشتیم و از طرف دیگر بهرهبرداریهایی که توسط انسان به صورت بیرویه و بدون برنامه انجام میشد و این دو عامل باهم بحران دریاچه ارومیه را تشدید کردند به طوری که امروز به یک فاجعه زیست محیطی تبدیل شده است.
نقش میانگذر در خشک شدن دریاچه ارومیه چقدر است؟
اگر میانگذر در شرایطی که بحران وجود نداشت احداث میشد نمیتوانست هیچ تاثیر منفی بر دریاچه ارومیه بگذارد چون مشابه میانگذر ارومیه روی دریاچه بزرگ نمک آمریکا نیز احداث شده که جادهای است طولانی تقریبا به طول جادهای که روی دریاچه ارومیه زده شده است در آن دریاچه دو طرف جاده در سه نقطه هر کدام بطول ۵۰ تا ۱۰۰ متر با هم در ارتباطند در حالی که در دریاچه ارومیه یک محل ارتباط بطول بیش از ۱٫۵ کیلومتر وجود دارد که دو طرف جاده را به هم وصل میکند اگر جریان آب به اندازه کافی وجود داشت براحتی میتوانست در طرفین جاده تبادل پیدا کند ولی وقتی که خشکسالی آغاز شد و ورودیها کاهش پیدا کرد به تدریج منطقه جنوب دریاچه بدلیل کم عمقتر بودن نسبت به بخش شمالی شروع به خشک شدن کرد کاهش در میزان ورودی آب و افزایش تبخیر سبب شورتر شدن آب دریاچه ارومیه شد و از طرف دیگر کاهش و یا توقف جریان آب ورودی موجب کاهش و توقف جریانات آبی داخل دریاچه و تبادل آب در طرفین جاده شد که این عامل سبب تسریع در رسوبگذاریها در دریاچه ارومیه شد و بدین ترتیب روند خشک شدن دریاچه ارومیه شدت گرفت.
بعضی از افراد اظهار میکنند زیر جاده کلانتری تعداد زیادی چشمه وجود داشت و این جاده موجب خشک شدن چشمهها شده در حالی که اینطور نیست هیچ آماری از تعداد و حجم آبی که از طریق چشمههای زیر جاده وارد دریاچه میشد وجود ندارد و این موضوع فقط یک اظهار نظر است در حالی که در ناحیه جنوبی دریاچه ارومیه تعداد زیادی چشمه وجود دارد و حتی امروز نیز آب این چشمه ها در بخشی از دریاچه ارومیه پخش میشود ولی میزان ورودی از این چشمهها بسیار ناچیز است.
*راهکارهای ارائه شده برای دریاچه ارومیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
راهکارهای متفاوتی برای احیای دریاچه ارومیه توسط متخصصین پیشنهاد میشود انتقال آب بین حوزهای (انتقال آب از رودزاب، ارس و دریای خزر)، مدیریت آبهای منطقه، بارورسازی ابرها، صرفهجویی در مصرف آب توسط بخش کشاورزی و صنعت، کنترل آبهای زیرزمینی از جمله راهکارهای پیشنهاد شده است ولی واقعا چقدر این راهکارها قابلیت اجرایی دارند و در زمان کوتاه قبل از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه میتوانند نتیجهبخش باشند جای بحث دارد و آیا از نظر زیست محیطی تاثیری بر مبدا خواهند گذاشت باید مورد بررسی قرار گیرند.برخی از منابع آبهای پیشنهادی برای انتقال همانند دریای خزر و ارس آبهای بینالمللی هستند و اینکه چقدر از این آبها را میتوان انتقال داد جای بحث دارد زمانبر بودن اجرای این طرحها و بودجه مورد نیاز آن باید مورد توجه قرار گیرد به طور کلی طرحهای انتقال آب بسیار پر هزینه هستند و کم هزینهترین آن انتقال آب از رودزاب بوده که خیلی نزدیک به دریاچه ارومیه هست که بیش از یک هزار میلیارد تومان بودجه میخواهد و پیشبینی شده برای انتقال آب از رود ارس بیش از ۴ هزار میلیارد تومان و برای انتقال آب از دریای خزر بیش از ۶ هزار میلیارد تومان اعتبار مورد نیاز است و این بودجهها بسیار سنگین بوده و دولت دکتر روحانی در شرایط بحرانی کنونی احتمالا توان پرداخت چنین پولی را نخواهد داشت از طرف دیگر زمان اجرای این طرحها بسیار طولانی است در بهترین شرایط اگر همین وضعیت ادامه پیدا کند دریاچه ارومیه شاید حداکثر سه الی چهار سال آینده به کامل خشک شود و تبعات پس از خشک شدن قطعا آغاز خواهد شد در حالی که اجرای طرحهای انتقال آب از طریق ارس و دریای خزر ممکن است ۱۰ سال طول بکشد بنابراین از منظر اینجانب این طرحها در اولویت نیستند و طرحی میتواند در اولویت باشد که در کوتاهترین زمان ممکن بین یک تا دو سال قبل از اینکه نمک کل منطقه را بپوشاند بتواند یک بخش از دریاچه ارومیه را احیا بکند و به همین ترتیب هر سال بخشهای بیشتری را به صورت فازبندی شده احیا نماید.
*چه راهکار و طرحی را جنابعالی ارائه دادهاید؟
من از دو سال پیش طرح احیای فازبندی شده دریاچه ارومیه را مطرح کردم که کم هزینهترین، سریعترین و موثرترین راهکار برای احیای دریاچه ارومیه است آنچه که این طرح را از طرحهای مشابه متمایز میکند این است که این طرح به موضوع احیای دریاچه ارومیه از چندین بعد نگاه میکند هم نگاه زیست محیطی به آن دارد و هم نگاههای اقتصادی و اجتماعی؛ در این طرح مدیریت آبهای ورودی عمدتا از چهار رودخانه اصلی و انتقال آب آنها به ناحیه مرکزی، احیای اکوسیستم طبیعی در مناطقی به وسعت ۲۰۰ کیلومتر مربع (در فاز نخست)، بازسازی جمعیت و شکوفایی آرتمیا، بازگشت مجدد پرندگان، جذب توریسم و کسب درآمد سالانه ۱۰ میلیون دلاری برای دولت مد نظر هست. در این طرح سعی بر این است آبهایی که از طریق رودخانهها وارد دریاچه ارومیه میشوند مدیریت و کنترل کرد در حال حاضر این آبها وارد دریاچه میشوند و در یک پهنه وسیع در وسعت ۲ هزار کیلومتر مربع و به عمق ۵ تا ۱۵ سانتیمتر پخش میشوند و همه این آبها در مدت کوتاهی تبخیر شده و از بین میروند یعنی بخش عمده یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب آبی که در عرض ۱۵ سال گذشته سالانه به صورت مستمر وارد دریاچه ارومیه شده به آبهای موجود در دریاچه ارومیه نرسیده است.مدیریت آبهای ورودی به دریاچه ارومیه خیلی ارزشمند است اگر یکهزار میلیارد تومان تا ۶ هزار میلیارد تومان برای انتقال آب بین حوزهای هزینه کنیم حداکثر میزان آب قابل انتقال یکمیلیارد مترمکعب خواهد بود در حالی که بیش از یکمیلیارد مترمکعب آبی را که سالانه به صورت طبیعی وارد دریاچه ارومیه میشود رها کردهایم تا تبخیر شود بنابراین منطق حکم میکند که در فاز نخست همین آب را حفظ و مدیریت کنیم و احیای دریاچه ارومیه را با استفاده از همین آب آغاز کنیم و اگر این آبها جواب نداد به سراغ سایر منابع آبی برویم. علاوه بر آبهایی که از طریق روان آبها وارد دریاچه شده و از دسترس خارج میشود در حال حاضر سالانه بیش از ۲ میلیارد مترمکعب آب نیز به دلیل غیر مکانیزه بودن آبیاری کشاورزی هدر میرود و تعداد بیش از ۳۰ تا ۳۵ هزار حلقه چاه غیرمجاز نیز در کنار همین تعداد چاههای مجاز منابع آبهای زیرزمینی را تخلیه میکنند و این عمل سبب بهم خوردن تعادل آبهای سطحی و زیر زمینی شده است، با کنترل صحیح، بهرهبرداری بهینه و صرفه جویی در مصرف منابع آبهای موجود که در فازهای دوم و سوم طرح پیشبینی شده است سالانه میتوان بیش از یکمیلیارد مترمکعب آب به میزان آبهای ورودی به دریاچه ارومیه اضافه کرد و اگر باز هم جواب نداد در فاز بعدی باید روی تغییر الگوی کشت کار کرد به این ترتیب اگر محصولاتی که آببری بالایی دارند را با محصولاتی که آببری پایینتری دارند جایگزین کنیم باز هم میتوانیم میزان مصرف را کاهش و بر میزان ورودی به دریاچه بیافزاییم. تمام این فعالیتها با استفاده از آبهای موجود در منطقه انجام خواهد گرفت و اگر بارش مستقیم را نیز بر میزان ورودیها اضافه کنیم مطمئنا میتوانیم دریاچه ارومیه را نجات دهیم بدون اینکه نیازی به انتقال آب از سایر حوزهها باشد البته بنده استفاده از آب از سایر حوزهها را به طور کامل انکار نمیکنم چون در آینده به دلیل افزایش جمعیت و توسعه بخشهای کشاورزی و صنعت قطعا نیازهای مردم منطقه به آب افزایش خواهد یافت و لزوم بکارگیری از کلیه منابع آبی موجود امری غیر قابل اجتناب خواهد بود ولی در حال حاضر برای نجات دریاچه ارومیه نیاز مبرم به آب سایر حوزهها نیست.
ادامه از صفحه ۴: میزان بودجهای که برای اجرای این طرح مورد نیاز است؟
بودجه مورد نیاز برای فاز نخست این طرح ۵۰ میلیارد تومان است که با این ۵۰ میلیارد تومان یک منطقه ساحلی و یک منطقه در قلب دریاچه ارومیه هر کدام به وسعت ۱۰۰ کیلومترمربع معادل ۱۰ هزار هکتار احیا خواهد شد و مدت زمان اجرای آن یکسال است در منطقه مرکزی احیا شده بازسازی ذخایر آرتمیا انجام شده و زمینه برای بازگشت هزاران پرنده فراهم خواهد شد تا اکوسیستم طبیعی آن بصورت کامل بازسازی شود اجرای این فاز طرح میتواند سالانه ۵۰ میلیارد تومان درآمد از محل فروش آرتمیا برای دولت ایجاد کند و علاوه بر ایجاد اشتغال برای تعداد کثیری از مردم منطقه سبب توسعه گردشگری نیز خواهد شد.
واقعا انتظار داریم دولت از این طرح حمایت کند با توجه به اینکه برگشت بودجه طرح هر سال تکرار میشود و میتوان درآمد از حاصل برای احیای بخشهای دیگر دریاچه ارومیه استفاده کرد.
*موضوعی که باید در تسریع روند احیای دریاچه ارومیه در اولویت قرار گیرد؟
نخستین کاری که باید در رابطه با دریاچه ارومیه انجام شود این است که باید در مدیریت آن تجدید نظر شود متاسفانه در دوره دو دولت سابق مدیریت سیاسی کامل بر دریاچه ارومیه اعمال شد و این بزرگترین مشکل را برای احیای دریاچه ارومیه ایجاد کرد در آن زمان از مراکز پژوهشی و دانشگاهها بخصوص از متخصصین دانشگاه ارومیه اصلا در بحثهای تخصصی مربوط به دریاچه ارومیه استفاده نشد طی همان سالها ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه تشکیل شد که رئیس ستاد معاون اول رئیسجمهور، چند وزیر و استانداران منطقه عضو ستاد بودند که همگی شخصیتهای سیاسی بودند متاسفانه حتی در شورای منطقهای ستاد احیای دریاچه ارومیه که جلسات آن در ارومیه برگزار میشد دانشگاه ارومیه یک عضو ثابت نداشت.نخستین کاری که باید در زمینه دریاچه ارومیه انجام شود و این موضوع میتواند سایر کارها را سرعت بدهد این است که مسئولیت احیای دریاچه ارومیه به یک مرکز علمی خیلی قوی سپرده شود و این مرکز جایی به جز دانشگاه ارومیه نمیتواند باشد به دلیل اینکه دانشگاه ارومیه در ۱۵ کیلومتری دریاچه ارومیه واقع شده و از ۴۰۰ نفر هیئت علمی آن حداقل تخصص ۱۰۰ نفر به نحوی مرتبط با دریاچه ارومیه است و صدها دانشجوی دکتری و فوق لیسانس در دانشگاه ارومیه مشغول به تحصیل هستند که بنا به رشته و گرایش تخصصی خود میتوانند در تحقیقات مرتبط با دریاچه ارومیه شرکت داشته باشند و این امتیاز را فقط دانشگاه ارومیه دارد مطمئنا در دانشگاههای بزرگ مثل دانشگاه تهران، تربیت مدرس و صنعتی شریف افراد شایستهای وجود داشته باشد ولی این افراد در کنار دریاچه ارومیه مستقر نیستند و نمیتوانند به صورت دائمی در اینجا مستقر باشند ولی دانشگاه ارومیه قطعا کلیه متخصصین و کارشناسان صاحب نظر را به همکاری دعوت و از تخصص و تجربه همه آنها استفاده خواهد کرد.
بنابراین در مرحله نخست باید مسئولیت احیای دریاچه ارومیه به صورت یک ماموریت ویژه به دانشگاه ارومیه سپرده شود و سازمان محیط زیست به عنوان متولی اصلی حفاظت از تالابهای کشور ناظر بر فعالیتهای دانشگاه از طریق ناظران داخلی و خارجی باشد و مسئولان تراز بالای کشور باید نقش حمایتکننده را داشته باشند نه اینکه مستقیما و شخصا بر وضعیت دریاچه ارومیه مدیریت کنند.
شنیدهها حاکی از آن است که دکتر عیسی کلانتری به عنوان مدیر ملی طرح احیای دریاچه ارومیه انتخاب شده است امید است ایشان با تشکیل یک تیم علمی بسیار قوی از متخصصان داخلی و خارجی برای احیای دریاچه ارومیه برنامهریزی کنند و حمایت از طرحهای اجرایی و مؤثر کوتاه مدت را در اولویت برنامه های خود قرار دهند امید است دکتر کلانتری به عنوان مدیر طرح در فاز پایینتر مدیریت تحقیقاتی و اجرایی را به مراکز علمی واگذار کند که در این صورت امکان احیای دریاچه ارومیه تسریع مییابد.
*نقش سازمانهای بینالمللی در نجات دریاچه ارومیه؟
حدود ۹ سال پیش اجرای طرحی با حمایت مالی حدود ۱٫۵ میلیون دلاری GEF برای نجات دریاچه ارومیه کلید خورد که در قالب آن تیمی از تهران انتخاب شدند و متاسفانه متخصصان بومی در آن پروژه نیز نقشی نداشتند و تیم مذکور هر چند ضعیف عمل کرد ولی در هر حال منجر به تدوین برنامه مدیریت جامع دریاچه ارومیه شد ولی هنوز نیز اگر از طریق دولت و سازمان محیط زیست برنامههای علمی قوی برای احیای دریاچه ارومیه ارائه دهند قطعا میتوان از کمکهای بینالمللی برای احیای دریاچه ارومیه بهرهمند شد.
صحبت پایانی:حفظ دریاچه ارومیه برای منطقه بسیار ضروری است زیرا خشک شدن آن تبعات بسیار وحشتناکی خواهد داشت نباید اجازه بدهیم این فاجعه زیست محیطی اتفاق بیفتد که اگر اتفاق افتاد نمیتوان از فاجعه انسانی که در پی آن خواهد آمد جلوگیری نمود این موضوع بسیار دردناک است که اجازه بدهیم یک تالاب به ارزش صدها میلیارد دلار به دلیل ندانم کاریها و بیبرنامگیهایمان نابود شود و به جای آن یک فاجعه زیست محیطی با عوارض انسانی شدید تحویل مردم منطقه بدهیم.لذا باید از مرحله شعار خارج شویم، دریاچه ارومیه نیازمند حرف و شعار نیست بلکه نیازمند اقدام عملی بسیار فوری برای احیا و زنده ماندن است؛ بارش بی سابقه برف در دو روز اخیر نشان داد که خداوند هم با ماست و ما باید از این نعمت خداوندی به بهترین شکل ممکن برای نجات دریاچه ارومیه استفاده بکنیم و مانع هدر رفتن نزولات آسمانی شویم.?
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۵:۴۷ ق.ظ