برای خوش اقبالی به غریزه باطنی خود گوش کنید

برای خوش اقبالی به غریزه باطنی خود گوش کنید

گروه خانواده وسلامت : چرا برخی مردم بی_وقفه درزندگی شانسی می آورند درحالی که سایرین همیشه بدشانس هستند؟ مطالعه برای? بررسی چیزی که مردم آن را شانس می خوانند، ده سال قبل شروع شد.
افراد بدشانسی عموماعصبی_ترازافراد خوششانس هستند واین فشار عصبی توانایی آنها در توجه به فرصت_های غیرمنتظره را مختل م? کند. در نتیجه، آنها فرصت_ها غیرمنتظره را به خاطر تمرکز بیش ازحد بر سایر امور از دست می دهند.
برا?ی مثال وقتی? به مهمانی میروند چنان غرق یافتن جفت بی نقصی هستند که فرصت ها ی عالی برا یافتن دوستان خوب را از دست می_دهند. آنها به قصد یافتن مشاغل خاص روزنامه را ورق می? زنند و از دیدن سایر فرصت ها شغل باز میمانند.افراد خوش شانس آدمها? راحت ترو بازتر? هستند، در نتیجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجو آنها هستند می_بینند.
تا به حال شده از خوانــــدن کتاب های روانشناسی و تکرار عبارات تاکیدی خسته و دلزده شوی و با غرولند به خودت بگویی:»دیگر جواب نمی دهد« یا گاهی اوقات وقتی همه تلاشت را برای رسیدن به کاری انجام می دهی و نتیجه ای نمی گیری، زیر لبت زمزمه کنی:»قانون جذب یک دروغ بزرگ بیش نیست«! اما بگذار همین الان خیالت را راحت کنم که این تنها مشکل شما نیست و میلیون ها مردم دیگر مانند خودت نمی توانند به درستی از قانون جذب استفاده کنند.
اما ما به شما با دلیل و مدرک ثابت می کنیم مشکل فقط خود شما هستید نه قانون جذب!
کمتر کسی را می توان پیدا کرد که از ثروتمند شدن خوشش نیاید. زمانی که قانون جذب برای اولین بار مطرح شد و میلیونرهای موفق پرده از این راز بزرگ برداشتند، هرکس وسوسه شد تا برای یک بار هم شده این قانون را در زندگی شخصی اش به کار گیرد.
حتی آنهایی که در ظاهر مخالف این موضوع بودند در خلوت خودشان عبارات تاکیدی را مثل یک اکسیر جادویی به زبان می آوردند تا با چشم_های خودشان از صحت این موضوع باخبر شوند.
بر اساس قانون جذب، شما می توانستید هرچیزی را در زندگی تان جذب کرده و برای این کار تنها کافی بود چشم هایتان را ببندید و جذب کنید.
جذب کردن با تکرار عبارات تاکیدی مثبت و تجسم کردن راهی میانبر برای رسیدن به رؤیاهایی بود که همیشه سرکوبش می کردید. حتما شما هم برای یک بار هم شده این کار را انجام داده اید اما جز موارد جزئی نتوانستید نتیجه شگفت انگیزی که قانون جذب از آن صحبت می_کرد را به دست بیاورید و نتیجه این شد که دیگر خودتان را از گروه دوستداران قانون جذب کنار کشیدید و باز هم با کسالت و از سر ناامیدی گفتید:» آدم باید کمی شانس داشته باشد« این جمله شما و خیلی از افرادی است که دیگر اعتقادی به قانون جذب ندارند. اما نتیجه مطالعات دکتر »بروس لیپتون« روانشناس، نشان داده هیچ اشتباهی در قانون جذب اتفاق نیفتاده است بلکه گره اصلی این معمای پیچیده ذهن ناخودآگاه شماست.
من عاشق میلیونر شدن هستم و شب و روز به این موضوع فکر می کنم. قانون جذب به من یاد داده که خودم را در خانه زیبا و اتومبیل های مجلل تصور کنم و با تکرار عبارات تاکیدی مثبت رؤیای میلیونر شدن را سوی خودم جذب کنم. کمی بعد، ناگهان در محیط کاری من اتفاقی جدید می افتد. رئیس بخشی که در آن کار می کنم سمت من را به سمتی بالاتر تغییر می دهد و حقوق من به همین اندازه افزایش پیدا می کند.
اما بعد از اینکه در سمت جدیدم مشغول به کار شدم آنچنان از این وضعیت متعجب و شگفت زده هستم که بیشتر از اینکه به تثبیت کارم فکر کنم، ترس از دست دادن سمت جدیدم جایگزین همه افکار مثبت من می شود تا جایی که حتی خودم را لایق درآمد بیشتر نمی دانم و به همین دلیل بعد از مدتی سمت جدیدم را به راحتی از دست می دهم. این مثالی است که دکتر لیپتون می_زند. در واقع ۹۹درصد (به این رقم دقت کنید)
زندگی شما در دست ذهن ناخودآگاه شماست و حققیت تلخ این است که بخش عمده ای از ذهن ناهوشیار شما توسط افکار منفی پر شده است که تنها با تصویرسازی رؤیاها و تکرار عبارات تاکیدی نمی توانید آنها را از ذهنتان پاک کنید. مثل این می ماند که هوا کاملا تاریک است و شما مدام تکرار می کنید »هوا روشن است.« در این شرایط تکرار عبارات تاکیدی در مورد روشن بودن هوا نمیتواند اصل موضوع را تغییر دهد پس کمی به آن فکر کنید.
دکتر »بروس لیپتون«می گوید:»ذهن ناهشیار میلیون ها برابر قوی تر از ذهن هوشیار است. اگر ذهن ناهوشیار با خواسته های ذهن هوشیار ناهماهنگی نداشته باشد هیچ مسئله ای نیست چون در این شرایط قانون جذب به صورت خودکار عمل می کند و هیچ نیازی نیست کاری کنید که قانون جذب را در زندگیتان خلق کنید اما اگر این ۲ ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه شما با یکدیگر هماهنگ نباشد، قانون جذب هیچ تاثیری ندارد. برای مثال شما آگاهانه می خواهید که حسابتان پر از پول باشد و با تکرار عبارات تاکیدی سعی می کنید این حس را به وجود بیاورید اما اگر در ذهن ناخودآگاه شما این عقیده وجود داشته باشد که شما لایق آن همه پول نیستید، هرگز ثروتمند نمی شوید.
ذهن ناخودآگاه شما شبیه یک ضبط صوت عمل می کند و همیشه تمایل دارد که موزیک های قدیمی تان را پخش کند؛ به خصوص همان ترانه_هایی که از دوران کودکی والدین بارها و بارها برایتان تکرار کرده اند. شما ترانه های ضبظ صوت ذهنی تان را در ۶ سال اول زندگی با جملات منفی پر کرده اید.
جملاتی مانند: »تو به اندازه کافی خوب نیستی« »تو لیاقتش را نداری« یا »آدم های دیگر بهتر از تو هستند و تو مجبوری بهتر از دیگران باشی« و… چه این پیام ها مستقیم به شما رسیده باشد چه غیرمستقیم، بعد از سال ها که در چنین موقعیت_های مشابهی قرار می گیرید آن نوارها دوباره تکرار می شود و مشکل اینجاست؛ شما روی نواری که در حال پخش است عباراتی دقیقا مخالف را به زبان می آورید و در این حالت هیچ نتیجه ای دریافت نخواهید کرد. شما خودتان را فریب داده اید که فرد مثبتی هستید، چون در تمام لحظاتی که در حال تکرار جملات مثبت و تصویرسازی برای رؤیاهایتان هستید، نوار منفی ضبط صوت ذهن ناهوشیارتـــان درحال پخش ترانه های ناامیدکننده و دلسردکننده است.
به عقیده دکتر لیپتون تنها راه حل استفاده از قانون جذب آن هم به صورتی مفید و نتیجه بخش، قبل از هرچیز خاموش کردن افکار منفی است و این کار تا زمانی که افکار منفی تان همچنان در ذهن ناهوشیارتان در حال تکرار است، نتیجه بخش نیست، زیرا عبارات تاکیدی که آگاهانه از سمت شما تکرار می شود جزو ذهن هوشیارتان است و ذهن خودآگاه شما تنها یک درصد روی زندگی شما تاثیر می گذارد. اما این موضوع انکار تاثیر تکرار عبارات تاکیدی نیست بلکه مشکل اصلی بیشتر افراد این است که هیچ شناختی از افکار خود ندارند. برای این کار بهتر است قبل از هرچیز جای آرامی را در نظر بگیرید و بدون اینکه در مورد خودتان و افکارتان فکر و قضاوتی کنید، اجازه بدهید افکار منفی تان خودش را آشکار کند. بعد از اینکه به ذهن ناخودآگاه تان و جملات منفی این ضبظ صوت مجازی دست پیدا کردید سعی کنید دکمه خاموش آن را برای همیشه بزنید و اگر باز هم با جملات منفی مواجه شدید تنها به عنوان یک تماشاچی به آن نگاه کنید نه یک تحلیل گر! بعد از این کار حالا نوبت جایگزین کردن عبارات تاکیدی مثبت و تصویرسازی است.
در مجموع آدم ها? خوش اقبال بر اساس چهار اصل برا? خود فرصت ایجاد م? کنند: آنها در ایجاد و یافتن فرصت ها? مناسب مهارت دارند.به قوه شهود گوش م? سپارند و براساس آن تصمیم ها? مثبت م? گیرند.به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاق? نیک? برا? آنها رضایت بخش است،نگرش انعطاف پذیر آنها، بدبیار? را به خوش اقبال? بدل می_کند.سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا م? توان از این اصول برا? خوش شانس کردن مردم استفاده کرد؟برای پاسخ این سوال روی گروهی از داوطلبان یک آزمایش انجام شد.
از آنها خواسته شد یک ماه وقت خود را صرف انجام تمرین های? کنند که برا? ایجاد روحیه و رفتار یک آدم خوش شانس در آنها طراح? شده بود.این تمرین ها به آنها کمک کرد فرصت ها? مناسب را دریابند، به قوه شهود تکیه کنند، انتظار داشته باشند بخت به آنها رو کند و در مقابل بدبیار? انعطاف نشان دهند.
یک ماه بعد، داوطلبان بازگشته و تجارب خود را تشریح کردند. نتایج حیرت انگیز بود: ۸۰ درصد آنها گفتند آدم ها? شادتر? شده اند، از زندگ? رضایت بیشتر? دارند و شاید مهم تر از ها چیز خوش شانس تر هستند. و با?خره » عامل شانس« کشف شد.چهار نکته برا? کسان? که م? خواهند خوش اقبال شوند :به غریزه باطن? خود گوش کنید، چنین کار? اغلب نتیجه مثبت دارد.
با گشادگ? خاطر با تجارب تازه روبرو شوید و عادات روزمره را بشکنید.هر روز چند دقیقه ا? را صرف مرور حوادث مثبت زندگ? کنید.پیش از یک دیدار یا یک تماس تلفن? مهم، آن را برا? خود مجسم کنید و خود را در آن موفق ببینید.بخت و اقبال اغلب همان چیز? است که انتظارش را دارید.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۴ ساعت ۵:۱۶ ق.ظ

دیدگاه


8 + دو =