بدون آزادی مطبوعات، دموکراسی تحقق نمییابد
حمید حوزوی
گروه فرهنگی: مطبوعات وسیلهیی است برای استفاده از آزادی بیان، آزادی که امروز یکی از حقوق انسانی همه به شمار میرود و در اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده نوزدهم تصریح شده: هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مذبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن با تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظههای مرزی، آزاد باشد. بنابراین آزادی بیان یک حق بشری است که آن را تمام انسانها احترام دارند و هر کس میتواند از آن برای بهبود وضع زندگی اجتماعی استفاده کند و هیچ قوهیی نمیتواند آن را از انسان بگیرد. از طریق مطبوعات است که میتوان دردها و دلهرههای جامعه را برای سیاستگران و حکومتسالاران رساند و آنها را درباره مسایل جدی و حیاتی کشور به تامل و تفکر واداشت. همچنین در صورتی که از اصول و قوانین کشور تخطی نمایند گوشزد شوند که متوجه رفتار و کردارشان باشند. گرچه اکثر وقتها این فریادها را کسی قبول نمیکند، اما حداقل مسوولیت اجتماعی اصحاب رسانه این است که برای زمامداران و مسوولان امور تذکر دهند تا مسوولیت انسانیشان را ادا کرده باشند و در فرداهای تاریخ به عنوان افراد مصلحتبین و نان به نرخ روزخور معرفی نگردند. مطبوعات یکی از دستآوردهای ارزشمند و قابل قدری است که در یک دهه اخیر ما شاهد آن هستیم. این دستآورد را باید اصحاب رسانه و آنهایی که برای روی پا ایستادنش تلاش نمودهاند به هر قیمت حفظ نمایند.مطبوعات در بخشهای مختلف حیات اجتماعی نقش اساسی دارند، جایگاهی را که امروز برای مطبوعات تعریف شده به عنوان بعد چهارم دولتها و یکی از پایههای اساسی دموکراسی است، یعنی بدون رسانه امکان تحقق دموکراسی وجود ندارد. با توجه به این تعریف برای رسیدن به یک نظام دموکراتیک و مردمسالار باید مطبوعات را تقویت نماییم. رسانه، امروز بخشی از زندگی انسانها شده که اگر آن را از جامعه برداریم دیگر هیچ چیزی در آن باقی نمیماند. اصلا برای آدم تصور جامعه بدون مطبوعات ناممکن است.چگونگی استفاده از مطبوعات بسیار مهم است. به این مفهوم که سیر آن به کدام طرف است؟ آیا میخواهیم از آن به عنوان وسیلهیی جهت عقدهگشایی قومی، نژادی، مذهبی و تنظیمی استفاده کنیم و یا برای تحقق آرمانهای انسانی و رسیدن به یک جامعه ایدهآل که در آن تنها انسان بودن معیار است نه پیرایههای حساسیتبرانگیز دیگر. هر دو گزینه امکان تحققش وجود دارد، اما خوشبختانه بیشتر رسانهها و مطبوعات ما علاقهمندند جامعه را به سوی عدالت اجتماعی و ارزشهای انسانی سوق دهند.
رشد مطبوعات (روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و فصلنامه) در دهه اخیر کشور بیسابقه بوده است. البته این رشد از نظر کمیت قابل تامل است. اما در بعد کیفی میشود امیدوار بود که جامعه مطبوعاتی میخواهند استعدادهای مدنی شدن را در خود پرورش دهند و از خصوصیتها و پیرایههای تفرقهانگیز عبور کنند. با آن هم راه بسیار طولانی را پیش رو دارند که باید بپیمایند. هر از چند گاهی شاهد رویدادهای خشونت و اعمال محدودیت علیه خبرنگاران و روزنامهنگاران هستیم که این خشونتها هم از طرف هراسافکنان صورت میگیرد و هم از سوی افراد زورمند که در زندگی یکی از دغدغههای جدیشان به ظاهر حمایت از دموکراسی است. بدون شک اینها تا زمانی به دموکراسی دلبستگی دارند که از طریق آن منافع شخصیشان تامین شود. با اندک تغییر و به خطر افتادن منافعشان نه تنها از دموکراسی حمایت نمیکنند، بل به دشمن درجه یک رسانه هم تبدیل میشوند.با تمام این مشکلها باید نسبت به وضع مطبوعات و در کل رسانهها و آزادی بیان خوشبین بود. اما امروز جوانان و آنانی که از بیعدالتی و نقض حقوق بشر رنج بردهاند توانسته کار بسیار بزرگی را در عرصه مطبوعات و رسانهها انجام دهند.یک موضوع را باید در نظر گرفت که برای نابود ساختن این حرکت گسترده فرهنگی و پیشرفتهای به دست آمده، نیروهای مخالف داخلی و خارجی هم وجود دارند که میخواهند تمام تلاشهای ده ساله اهل رسانه را نابود سازند. اما این رسالت مطبوعات و رسانههاست که باید در فکر بسیج و رشد فکری جامعه باشند.
مطبوعات میتوانند در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی مثل امنیت، نحوه اندیشیدن و موضعگیری افراد جامعه در مقابل یکدیگر و بهبود وضع حقوق بشر در جامعه نقش تعیینکنندهیی ایفا کنند. امروز رسانهها مسوولیت خطیر دارند، ذهنیت از هم گسیخته اجتماعی را رسانههاست که میتواند به سمت توسعه، صلح و رعایت حقوق بشر سوق دهد.
نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۴:۴۳ ق.ظ