بایدها ونبایدهای انتخاب استاندار آذربایجان_غربی

محمد علی خالق نژاد
گروه سیاسی: از آغازین روزهای انتخاب جناب آقای دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم، موضوع انتخاب استاندار آذربایجان_غربی مطرح ونقل محافل ومجالس بوده است .عده ای خود را مطرح کرده ،کسانی دیگر از سوی برخی افرادوچهره های‌سیاسی ومذهبی معرفی می شدند، برخی دیگرنیزهمواره گزینه تصدی این‌پست بوده اند.
اما تاکنون انتخاب استاندار این استان حساس نهایی نشده است برخی گزینه ها تا مراحل پایانی انتصاب پیش رفته اند وعده ای هم به فینال یعنی مرحله ی معرفی وتایید رسیده اند اما هر بار گزینه_های مطرح منتفی شده‌ونام های دیگری مطرح شده است،چرا که گزینه ی نهایی مورد اجماع وحمایت همه گروه ها نبوده ونگرانی برخی را به دنبال داشته است.در ایجاد این وضعیت، فعالین سیاسی ونیروهای ستاد انتخاباتی دکتر روحانی از یک طرف و نمایندگان شهرهای استان درمجلس از طرف دیگرنیزبی تقصیر نبود ه اند .
نیروهای سیاسی اصلاح طلب استان به جای اجماع روی یک یا دو گزینه حداکثری و کارآمد هر یک جداگانه فرد دلخواه خود را معرفی نمایند و نمایندگان اصولگرای آذربایجان غربی نیز پا را فراتر نهاده و بدون توجه به خواست مردم و فضای سیاسی‌ به وجود آمده پس از انتخابات سعی دارند تا مانع از ایجاد تغییر دراستان شده و هر از گاهی با معرفی خود و یا افرادی غیرهمسو با دولت روند انتخاب استاندار همسو با دولت تدبیر و امید را غبارآلود کرده‌ و قصد دارند با معرفی و انتخاب استاندار تحت نفوذ خود ،جای پای محکمی برای خود درست کنند.
این فرآیند نامطلوب تا جایی پیش رفته که گفته می شود۴۰گزینه معرفی شده روی میز وزیر کشورموجود است که این وضعیت باب میل شکست خوردگان و بازندگان انتخابات ۲۴ خرداد بوده و آنها دراین فضای غبار آلود ماهی مقصودشان را گرفته و بار دیگر به مراد و مطلوب خویش دست خواهند یافت.
بنابراین لازم است در انتخاب استاندار برای استان حساس و استراتژیک آذربایجان غربی به بایدها و نبایدهایی توجه شود که مدنظر قرار دادن آنها شاید بتواند به پیشبرداهداف و استراتژی های دولت تدبیر و امید در این استان کمک شایان توجهی نماید:
الف:بایدها
۱- ضرورت تغییر، نیازمبرم استان آذربایجان غربی: همانطوری که حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی فرمودند: »مردم در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ خواهان تغییر بودند.« ضرورت این تغییر در رای بالای مردم استان ‌آذربایجان غربی به دکتر روحانی کاملا ملموس و قابل توجه بوده که تاکید بر این خواسته ضروری اجتناب ناپذیراست.
۲- تاکید بر گفتمان اصلاح طلبی: از آنجا که به جرات می توان گفت بیش از ۹۰ درصد رای دهندگان به دکتر روحانی را اصلاح طلبان شامل می شدند که بنا به گفته بزرگان در این ماراتن، گفتمان اصلاح طلبی گفتمان غالب بوده برهمین اساس نیز جو غالب بر آذربایجان غربی باید از بدنه‌ی همان گفتمان پیروز باشدنه گفتمان شکست خورده در انتخابات.
۳- درک‌ و دریافت پیام ۷۲ درصدی به روحانی : در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ غیر از دکتر روحانی ۵ نامزد دیگر در صحنه رقابت حضور داشتند که عموما یک خط سیاسی را نمایندگی کرده و نقطه مقابل دکتر روحانی بودند ولی علیرغم وجود فضای سنگین رقابت در استان آذربایجان غربی و با حضور پرشور وشعور مردم پای صندوق‌های رای، بیش از ۷۲ درصد شرکت_کنندگان آرای خویش را به نفع دکتر روحانی که با شعار تدبیر و امید در صحنه حضور یافته بود به صندوق رای انداختند‌ و از این رهگذر پیام مهمی را با رای بالای خویش اعلام داشتند که اینک امید می رود‌ وزیر کشور دولت تدبیر و امید این پیام رای ۷۲ درصدی مردم آذربایجان غربی که می توان گفت »نه« به وضعیت موجود و »آری« به تغییررا دربطن خود داشت به خوبی دریافت نموده و بر این اساس نیز مطالبه مردم را پاسخی در خور و شایسته دهند.
۴- بدنه‌ی اجتماعی استان آذر بایجان غربی اصلاح طلب است: این مولفه نیز بر هیچ کس قابل اغماض و چشم پوشی نبوده ومبرهن وآشکار است واز دوم خرداد ۷۶ به اثبات رسیده که باطن سیاسی وبدنه‌ی اجتماعی این استان اصلاح طلب بوده ولذا همین بدنه ی اصلاح_طلب نیز سکانداری با مشی ومنش اصلاح?طلبی نیاز دارد تا بدنه آسیب نبیند زیرا در صورت آسیب دیدن بدنه، اعتماد مردم نیز آسیب خواهد دید. پس باید از این سلب اعتماد مردم که به فرموده امام راحل (ره)ولی نعمتان کشورهستند،جلوگیری کرد.
۵- مشمول حمایت واعتماد بزرگان :با عنایت ویژه به ظرفیت ها ی سیاسی،اجتماعی واقتصادی استان آذربایجان غربی ضروری می_نماید یک نیروی کار آزموده ،آزمون پس داده ومورد وثوق بزرگان اصلاح طلب واعتدال گرا وهمچنین مورد اعتماد نهادهای صاحب نفوذ استان ومورد حمایت تام وتمام نیروها وفعالان سیاسی به_ویژه اصلاح طلبان، در راس هرم اجرای استان قرار گیرد.
۶- توجه به نظرات فعالان سیاسی واعضای ستادهای انتخاباتی:استفاده از نظرات اعضای ستاد استانی دکتر روحانی وفعالان ستاد ایشان در شهرستانها تابعه برای پیشنهاد فردی مناسب جهت تصدی استانداری می تواند دولت ووزیر کشوررا یاری رسان باشدزیرا نیروهای ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در آذربایجان غربی به اعتراف دوست ودشمن از بهترین ومعتدل ترین سیاسیون بوده وسابقه ی سیاسی مثبت وطولانی مدت در رزومه کاریشان ثبت شده ونیز ازموجه ترین نیروها در اجتماع ودارای شناخت کافی وجامع از گزینه های تصدی استانداری بوده واز دلسوزان وعلاقه مندان به رشد وبالندگی آذربایجان غربی »غریب «هستند که تاکنون متاسفانه از نظرات آنها کوچکترین استفاده ای نشده است.این در حالی است که برای انتخاب استاندار از نمایندگان استان بارها نظرخواهی می_شود ولی استفاده از نظرات نیروهای ستاد که نقش عمده وبه سزایی در پیروزی رئیس جمهور محترم وروی کار آمد ن دولت تدبیر وامید داشته اند مغفول مانده است. چرا؟آیا این گروه که با جان ودل واز خودگذشتگی بدون هیچ چشم داشتی با کمترین امکانات در راستای پیروزی جناب آقای روحانی از هیچ تلاشی فرو گذار نکردند اکنون هنگام دیدن نمره زحماتشان باید نامحرم شناخته شوند؟واینگونه به بوته نسیان وفراموشی سپرده شوند ؟
علاوه براین ،استفاده از نظرات وتجربیات نیروهای حاضر در ستاد مرکزی وتهران دکتر روحانی که اغلب به وزرا نزدیک بوده واشراف بیشتری به گزینه های مناسب تصدی استانداری دارند می توانند به عنوان بازوی مشورتی وزیر کشور در این مهم عمل نمایند نه نمایندگان مجلس که البته در جای خود قابل احترامند .
۷- نگرش کلان وجامع:استاندار این استان بایستی کلان نگربوده وشناخت کامل وجامعی از کل مجموعه استان داشته ،وسعت جغرافیایی وفکری وعقیدتی وحجم مشکلات ومیزان توانمندیها ،فرصتها وتهدیدها،نگرانیها ودغدغه_هارا یک جا در برنامه کاری خود بلوک بندی کرده تا بتواند با تعامل وهمفکری با فعالین سیاسی واقتصادی ونیزنخبگان درراستای اعتلای استان همگام با برنامه های دولت تدبیر وامید مفید فایده واقع گردد.
ادامه از صفحه۸/۲- اجماع روی چندگزینه مناسب :با توجه به وضعیت پیش آمده وتفرقه وتشتت موجود ما بین فعالین ستاد استانی این امر به خیروصلاح استان ومردم نبوده وتداوم آن موجب ضربه به گفتمان پیروزانتخابات ومصادره_ی آرای مردم آذربایجان غربی به نفع جناح مقابل خواهد شد.نظر به اینکه وحدت وانسجام رمز تداوم پیروزی می باشد وبخاطر همین اهمیت در آموزه های دینی ما نیز به وفوررعایت آن تاکید شده است.
لذاانتظارمی‌رود،نیروهای سیاسی ونخبگان وفرهیختگان وفعالین ستاد استانی دکتر روحانی یکه تازیها ومنیت ها که عامل اصلی انحطاط وشکست می باشد رابه کناری نهاد واز باری به هر جهت بودن، به جد پرهیزنموده و به دنبال معرفی نزدیکان ومنتسبان به خود وحتی نیروهای درجه چندم سیاسی نباشند که این امر در شرایط فعلی سمی مهلک بحساب می آید واگر چنانچه واقعا طرفدارموفقیت دولت جناب آقای روحانی بوده ودل درگروپیشرفت وآبادانی سرزمین آبا واجدادی خود دارند ضمن زیر پا نهادن منافع شخصی وبا ترجیح دادن مصالح مردم بر منافع خویش سعی وافرنمایند، همانند سایر استانها همچون ید واحده عمل نموده وبر روی حداقل ۲یا۳ گزینه مناسب ودر عین حال سهل الوصول اجماع نموده وجهت انتخاب استاندارآینده،گزینه نهایی را به وزیر کشور معرفی نمایند وبدین طریق فرصت‌ راازفرصت‌طلبان بگیرندکه در غیر_این_صورت جز،واحسرتاوخسران حداقل تاچهارسال دیگر چیزی عایدنخواهد شد. استاندار آذربایجان غربی نیز باید ضمن ایجاد وحدت وهمدلی ووفاق در بین کل نیروهای استان که نیاز فوری وفوتی می باشد، بتواند این نیروهارا زیر یک چتر نگاه داشته واز توانمندی های آنها استفاده لازم راببرد.
۹- استفاده از نیروهای قوی در حاشیه‌مانده: :برخی چهره های شاخص سیاسی که بخاطر بسیاری از مسائل از جمله رد صلاحیتهای سلیقه_ای ونگاه تنگ نظرانه طی سالیان اخیر به حاشیه رانده شده اند، بکارگیری شده واز تجربیات بالقوه ایشان در پیشرفت وعمران وآبادانی استان استفاده شود چرا که برخی از آنها واقعا کارآمدو دارای ذهنی باز وسابقه ی مفیدوپاکدستی مورد تاکید وزیر محترم کشور هستند. استفاده از نیروهای سیاسی،امنیتی ،عمرانی واقتصادی باسابقه مفید وآشنا به مسایل ومشکلات مبتلا به آذربایجان_غربی که در بدنه ی وزارت کشورهستندکه هم خوشنام ،کارآمد وهم علاقمند به فعالیت در این استان می باشند ومهمتر از آن با شیوه های مدیریتی در سطح آذربایجان غربی بیشتر آشنایند ،نیزبهتر است در دست بررسی قرار گیرد.
استفاده از نیروهای بومی وحتی غیربومی با مشی اعتدال واصلاح طلبی خارج از استان که آذربایجان غربی را از صدر تا ذیل واز شمال تا جنوب بخوبی می شناسند ومی توانند نیروهای کارآمد را گرد هم جمع کرده وضمن پاسداری از آرای مردم، بازوان توانمند دولت نیز در اجرای برنامه ها ی اعلامی دراستان باشند.
۱۰-درون مایه ی سیاسی: همانطوری که قبلا اشارتی رفته آذربایجان غربی استانی با زمینه های سیاسی وامنیتی است لذا استاندار آینده نیز زمینه ودرون مایه بسیار قوی در این مورد داشته باشد تا بتواند در جهت توسعه استان با توجه به دارا بودن پتانسیلهای بالقوه از آنها بهره برداری لازم را داشته باشد.
۱۱- استفاده از گزینه های حداکثری:گزینه پیشنهادی برای استانداری آذربایجان_غربی بایستی شامل اجماع حداکثری نیروها بر روی وی باشد وایشان نیز شاخص_های حداکثری از قبیل اعتدال گرایی حداکثری در عملکرد گذشته ،داشتن روحیه حداکثری مبنی برلزوم تغییر وتحولات اساسی در سطح استان وحرکت در مسیر خواست واراده ی مردم را دارابوده وباداشتن نگاه حداکثری درراهکارهای عملی مدیریتی مبتنی بر روش_های اصلاح گرایانه وداشتن دیدگاه حداکثری اصلاح طلبانه در انتخاب واستفاده از نیروها در مدیریت اجرایی استان وشهرستان هابه استفاده حداکثری از نیروهای با کیفیت ،مفید وبی حاشیه در بخشهای تجاری ،فنی،عمرانی ،اقتصادی وصنعتی بپردازد و از همه مهمتر اعتقاد حداکثری به برنامه های دولت تدبیر وامید در کلام وعمل را داشته باشد .
ب:نبایدها
۱- نداشتن نگاه امنیتی :با مد نظر قراردادن وضعیت حساس آذربایجان غربی، استانداری انتخاب شود که نگاه امنیتی به استان نداشته باشد بلکه مسائل را وارد فاز سیاسی وعملیاتی واجرایی کند . فضای امنیتی که احیانا می تواند از موانع توسعه متوازن استان باشد، را برچیند.
۲- فراتر از دوقطبی های قومیتی :استانداری که انتخاب می شود بایستی فراتر از چند_قطبی_های قومیتی ومذهبی حرکت کرده وبه این تقسیم بندی ها نگاه سیاسی نداشته باشد زیرا نگاه سیاسی به این موارد موجب تنگ شدن دایره ی دید استاندار به عنوان نماینده ی عالی دولت در استان شده وچه بساممکن است ادامه این وضعیت آسیب های جدی را هم درپی داشته باشد.
۳- شکستن انحصار در استفاده از نظرات:انتخاب استاندار نباید در انحصار نظرات نمایندگان استان باشد چرا که بر همگان مبرهن وآشکار است که نمایندگان محترم استان بیشتر یک جریان سیاسی را نمایندگی می کنند.دراین مورد باید تعامل وتعادل مد نظر دکتر روحانی رعایت شده وانتخاب استاندار باید مرکز ثقل نظرات ائمه جمعه، فعالان ستادها ،نمایندگان مجلس ومشاوران وزیر باشد.
۴- پرهیز از تشتت آرا: نیروهای سیاسی وفعالان ستاد استانی دکتر روحانی هم بایستی از معرفی افراد متعدد وبعضا کم سابقه به جد اجتناب وپرهیز نمایند چرا که شنیده ها حکایت ازآن دارد که تاکنون از طرف نیروهای سیاسی آذربایجان غربی به علت وجود تفرقه وتشتت پیش گفته، تاکنون قریب به ۴۰گزینه پیشنهادی استانداری روی میز وزیر کشور قرار دارد که این عمل انتخاب وزیر کشوررا با مشکل جدی مواجه ساخته وناچار خواهند بود خود راسا وبدون اعتنا به این لیست_ها دست به انتخاب فرد مورد نظر شان بزنند. ولی استانهایی مثل زنجان ،اصفهان و…که منسجم تر ومتحد ترعمل کرده وبالاتفاق گزینه حداکثری مناسب ومورد توافق گروه_های سیاسی را جهت تصدی استانداری معرفی نموده ونتیجه مطلوب ومورد دلخواهشان را هم گرفتند. پس حداقل ازتجربیات آنها بهره باید گرفت.
۵- عدم استفاده ازافرادغیرهمسو با دولت: کسانی که هم راستا وهمسو با دولت تدبیر وامید نبوده وحتی قدمی هم برای موفقیت دکتر روحانی برنداشته اند ونیز درانتخابات به نفع نامزد دیگری تبلیغ نموده ورای داده اند نباید استاندار شوند چراکه اگر قرار بود اینگونه افراد مجددا میدان دار شوند، مردم در انتخابات به آنان اقبال نشان می_دادند ولی مراجعه به آرای به صندوق ریخته شده حکایت از ان دارد که اکثریت، مطالبه ی دیگری داشته اند که باید مورد توجه مقامات دولتی در تصمیم گیریهای کلان مدیریتی استان قرارگیرد.
۶-اجتناب از سهم خواهی: رای اعتماد بالای نمایندگان به وزیر کشورنباید موجب سهم خواهی ودخالت یک طرفه آنان در انتخاب استاندارآذربایجانغربی شود بلکه وزیر کشور به نظرات فعالان ستادها ی دکتر روحانی وسایر کارشناسان ودلسوزان استان نیز گوشه چشمی داشته باشد.در خاتمه با توجه به موارد یادشده عقلا وزعمای قوم نباید فرصت را از دست داده وزمینه بازگشت اقتدارگرایی وانحصارطلبی به استان را فراهم سازند .باید به رای مردم احترام گذاشت .نباید امید مردم را ناامید کرد .کسانی باید انتخاب شوندکه به وعده های دولت وفادار بوده وعمل کنند ،معتقد به گفتمان اصلاحات ودولت تدبیروامید ووفادار به مولفه های عملی آن باشند . همچنین نباید مفهوم اعتدال را وارونه جلوه دادچراکه صرف وابستگی به جریان معتدل غیر همسو با دولت نمی تواند ضمانت اجرای سیاست_های اعتدالی باشد .به اصلاح طلبان آذربایجان_غربی طلبان فرصت دهید وتوان بالای مدیریتی وبدنه ی اجتماعی انان را نادیده نگیرید وکلام اخر اینکه میزان را رای ملت بدانید .امید که اینگونه باشد.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۷ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۵:۳۷ ق.ظ

دیدگاه


× هفت = 28