اختصاصي آرازآذربايجان//

بازیگران در جشنواره هستند یا مشنگ خانه ؟!

سونیا بدیع

گروه تحلیل :شنیدید که هنر نزد ایرانیان است و بس؟! منم شنیدم ولی نمی دونم چرا این روزها یک عده بی‌جنبه، بی‌ذوق و بی‌هنر مدام به بازیگران جشنواره فیلم فجر گیر می‌دهند و به رخت و لباس هاشون نق می‌زنند، پس بدین وسیله از این هنرمندان هنرپژوه، هنردوست و هنردان حمایت می کنم.
باید بپذیریم که بازیگرها اصلا و ابدا«شهرزاد»گونه داخل استخر پول‌های کثیف نه‌تنها شیرجه نمی‌زنند بلکه دائم داخل توئیتر خوابیده‌اند و برای سعادت ملت ایران مدام به انگشت‌هاشون فشار وارد می‌کنند تا جایی که کم مونده انگشت‌هاشون آرتروز بگیرد، پس حالا که چند دقیقه صرفا برای تخلیه بار روانی که روی شون هست، اومدند تا روی فرش قرمز دوری بزنند، نباید بهشون غور بزنیم، باید قدرشون رو بدونیم و البته پیشنهاداتی هم بدیم.پیشنهادم این هست که به عنوان مثال وقتی می‌تونند شلوار رو سر و ته بپوشند پس این کارو بکنند، یا همون بلوز رو هم می‌تونند به پاهاشون بپوشند، همچنین اگر کت و شلوار می‌پوشند کت رو به پاها و شلوار رو به دست‌شون بپوشند، بالاخره بنی‌آدم اعضای یکدیگرند.از طرف دیگه، می‌تونند به پارچه و جواهر اکتفا نکرده و طی یک اقدام خلاقانه، به جای کیف دستی، آفتابه دست شون بردارند و به جای کلاه، لگن سرشون کنند که این کار نه تنها کلی کلاس داره، بلکه می‌تونند فعالیت زیستی محیطی هم از خودشون صادر کنند یعنی مثلا به این ترتیب به بحران آبی که داره یقه کشور رو می‌گیره اشاره کنند.بازیگر می تونه، در غیاب مادربزرگش، پرده خونه رو پایین آورده و از اون لباس بدوزه و بپوشه، پارچه هم هرچی گل منگلی‌تر و نوستالژیک‌تر بهتر، چه بسا بتونه تمدن ایران باستان رو هم احیا کنه!همچنین می‌تونند به جای کلاه و شال گردن، سرشون قابلمه برگردونند و از زیر اون با مردم صحبت کنند و این شکلی نسبت به سفره خالی مردم اعتراض کنند و از زیر قابلمه قد قد کرده و به پرواز درآمدن مرغ از یخچال ملت هم اشاره کرده و فیگور فعالیت مدنی هم بگیرند، برای طبیعی شدن صحنه و قبولاندن مردم که چقدر به فکرشون هستند می‌تونند جلوی دوربین‌ها چند قطره بلورین هم بیفشانند.با توجه به اینکه نسل جدید حتی قبل از پیدایش در کره خاکی، قبل از اینکه حتی پدر و مادر برای بود و نبودشون تصمیم بگیرد، بازیگران رو برای خودشون الگو قرار می‌دهند، پس برای اینکه این قشر هرچه بیشتر الگو باشند، لازمه که لباس‌هایی هم از جنس کاغذ الگو تهیه کرده و بپوشند هرچند ممکنه موقع راه رفتن »خرچ خرچ « از خودشون صدا تولید کنند ولی خب چاره‌ای نیست و باید به خاطر مردم این فداکاری رو بکنند.
همچنین اقدام دیگه‌شون باید اعلام برائت از مریلا زارعی به خاطر لباس زننده‌اش باشد که با اون لباس بلند، گشاد و مرتبش آبروی هرچی ایرانی، ایران دوست و ایران پرست رو برده و مایه ننگ هر گونه‌ی ایرانی از یوز گرفته تا تخم و ترکه انسانی هست و تن کوروش بزرگ رو تو گور لرزونده.بازیگرها می تونند، شلوار خال خالی بپوشند، طوری که روی یک پای اون یک جمله از شعرهای گوته باشه و یک جمله فلسفی هم از سقراط، این طوری درون پلاسیده خودشون رو هم نشون دادند که از بس فکر مردم و کهکشان و هستی و نیستی، یکی بود و یکی نبود رو در لابه لای فیلم های غم گولانه شون کردند و ارتباط بین سیاره زهره رو با دختر چشم آبی همسایه تو فیلم های عشقولانه بررسی کردند که قاط زدن و خلاص!همچنین بازیگرها می‌تونند در حمایت از حقوق حیوانات، ضمن زنده کردن کمپین «سگ فحش نیست» و «سگ نجس نیست»، می_تونند پوستین سگ، گربه و بزغاله تن‌شون کرده و به دورهمی بیایند.
تغییر دادن نام جشنواره فیلم فجر به جشنواره خوخان و پیشان یا مشنگ خانه، پیشنهاد دیگر من به متولیان برنامه هست.هر بازیگری نماینده فرهنگی کشور خودشه، ولی باید حواس شون باشه یک وقت به جای سفیر فرهنگی با سفیه بی‌فرهنگ اشتباه گرفته نشوند، چون همه که قدر و قیمت هنر رو نمی‌دونند ممکنه یه وقت گرفتند و به جای جشنواره، مشنگ خانه بردند.البته یک پیشنهاد دیگر برای متولیان جشنواره، می تونند که بزرگداشت »شروین سینمای ایران« رو برگزار کنند تا اوشون هم بیاد وسط گود و میزبان رو با کل سالن و موزها، یک جا کبریت بکشه، والله خلاقیت هم لازمه دیگه، همیشه هم نمیشه گفت که ممنونم دوستم دارید!

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۴ ق.ظ

دیدگاه


سه × = 6