بازارچه‌های مرزی و اهداف دست نیافتنی

بازارچه‌های مرزی و اهداف دست نیافتنی

مرتضی اصفهانی
گروه اقتصادی: بازارچه های مرزی در اقتصادهایی که عضو سازمان تجارت جهانی نیستند معمولا حکم دریچه ای را بازی می کنند به سوی بازارهای جهانی. این بازار های در ظاهر کوچک، مبادی بزرگی هستند که بازار کشور را با کالاهایی آشنا می کنند از بازارهای متفاوت و همین مساله سبب رشد انگیزه های رقابت در بازار داخلی می شود.در حقیقت کشورهایی که نمی خواهند با بازکردن یکباره درهای اقتصاد خود به سوی جهان تولیدات خود را با شوک شدید رقابتی در ورطه حذف ناگهانی و یکباره در بازار آزاد جهانی قرار دهند و از دیگر سو نیز نمی‌خواهند با بسته ماندن در های اقتصاد به سرنوشت اقتصاد های فروپاشیده ای همچون شوروی سابق و کره شمالی فعلی دچار شوند، معمولا از مکانیسم های اقتصادی همچون مناطق آزاد تجاری بهره می گیرند که یکی از ابزارهای این مناطق بازارچه های مرزی هستند..
البته بازارچه های مرزی را می توان در خارج از مناطق آزاد تجاری و در هر نقطه مرزی مشاهده کرد که در این موارد معمولا کارکرد بازارچه مرزی اندکی متفاوت و با اهداف عدالت اجتماعی و افزایش سطح رفاه اقتصادی مردم مرز نشین یا یک استان محروم مانند سیستان و بلوچستان صورت می گیرد و از موضوع یادداشت ما تا حدودی فاصله دارد.
فی الواقع این بازار چه های مرزی تنها ممرزندگی مرزنشینانی هستند که مثلا در اثر خشکی آب هیرمند مسیر رزق و روزیشان به کلی بسته و نه دامی مانده و نه زمینی و اگر از موهبت تبادل کالا با شهر مجاور در پاکستان نیز محروم شوند دیگر چاره ای جز همکاری با باند های قاچاق مواد مخدر یا مزدوری برای گروههای چون جیش العدل و جندالله نخواهند داشت.
اما صرف نظر از این نوع غیر اقتصادی بازارچه های مرزی سایر انواع آن که دقیقا با هدف عالی اقتصادی و برای ورود اقتصاد و صنعت کشور به عرصه رقابت و آشنایی تدریجی بازار کشور با کالاهای رقیب شکل می گیرند، نیز در سالهای گذشته توفیق چندانی در حصول این مهم نداشته اند و این مساله سوالات فراوانی را بر می انگیزد؟
این مساله از مسلمات است که اقتصاد بسته چین از طریق همین مناطق آزاد متحول شد و همین‌ها بودند که صنایع عظیم مونتاژ شرکتهای اروپایی را به چین بردند و اقتصاد چین را در رقابت با واردات برندهای خارجی از طریق بازارچه های مرزی در معرض رقابتی قراردادند که منجر به رشد هشت درصد در سال گردید اما چرا چنین اتفاقی در ایران نمی افتد.
علی مصطفی زادگان کارشناس امور اقتصادی منطقه آزاد ماکو در گفتگویی ضمن تاکید بر لزوم ایفای نقش موثر در توسعه اقتصادی توسط بازارچه های مرزی تاکید کرد: متاسفانه بازارچه های مرزی ایران به شدت تمایل به واردات دارند آنهم از نوع چمدانی! نخستین نکته در واردات چمدانی که به ارزش هشتاد دلار در برابر ارائه هر گذرنامه یا بعضا کارت ملی ایرانی صورت می‌گیرد، این است که منفعت ناچیزی دارد و این منفعت برای افزایش سود از سوی سوداگران به سمت واردات کالاهای بی کیفیت و غیر برند سوق داده می شود.وی افزود: وقتی شما در بازارچه مرزی گوشی اپل و یا آخرین لوازم خانگی بوش را وارد کنید بر این اساس نمی‌توانید سود نجومی به جیب بزنید، اما چه کسی از قیمت حقیقی یک عدد گوشی »کن زین دا« ساخت کشور چین خبر دارد. چنین واردات بی ارزشی زمینه هرگونه سود غیر منطقی را در بازارهای مرکز فراهم خواهد کرد.
مصطفی زادگان همچنین گفت: این مساله در کنار نیاز مالی ساکنان مناطق مرزی که غالبا از اقشار کم درآمد تشکیل شده و به هر ثمن بخسی مدارک خود را در اختیار واردات چمدانی قرار می دهند تا واردات چمدانی در مقیاس کشتی نیز امکان پذیر شود، بلایی شد بر جان اقتصاد ما که نه تنها کشور را در بازار رقابتی قرار نداد، بلکه روز به روز بازار را از حضور کالاهای بی کیفیت چینی پر نمود. دقت کنید بین گوشی موبایل کن‌زین دا و هوآوری تفاوت وجود دارد. منظور از کالای بی کیفت برندی چون هو آوی نیست بلکه منظور برند های فیک و یا اپل و سامسونگ تقلبی چینی و … است.مصطفی زادگان در پایان تاکید کرد: تنها راه اثر گذاری بازارچه های مرزی روی آوری آنان به واردات کالاهای برند و باکیفیت و همچنین تلاش برای عرضه کالای با کیفیت داخلی به همسایگان است.اما اکنون باید به سوال دیگری پاسخ داد آیا تجار سایر کشورها حس سود جویی ندارند که در بازارچه های مرزی آنان نیز چنین اتفاقاتی رخ دهد؟متاسفانه در بازار ایران دو مساله بیداد می کند که رفتار واردکنندگان را به سمت واردات بنجل و بی‌کیفیت سوق داده و تاثیرات مثبت واردات کالای با کیفیت را از کشور دریغ می کند.
نخست عدم وجود نظارت صحیح بر مبادی وارداتی که سخن امروز و دیروز نیست و یک درد قدیمی است در اقتصاد ایران. این بخش، ازنقص و کهنگی سیستم گمرک کشور و فساد در آن حکایت دارد.
دوم درآمد بالای سوداگری و سفته بازی در بازارهای ملک و ارز و سکه، دلالی وام و امثال آن است. وقتی شما می توانید بدون زحمت فراوان و صرفا با خرید و فروش ملک یا سایر موارد فوق الذکر سرمایه خود را چند برابر کنید و درآمد خوبی داشته باشید تنها در صورتی دست به ریسک تجارت و واردات می زنید که بتوانید از آن محل به سودهایی با حاشیه های بیشتر از سفته بازی دست یابید و طبیعتا این امر انگیزه تجار را در روی آوردن به واردات کالاهای بی کیفیت افزایش می دهد.
در واقع باید گفت تا روزی که ساختارهای اساسی در اقتصاد مانند مالیات بر سفته بازی و مشاغل کاذب اصلاح نگردد، نمی توان انتظار کارآمدی مکانیسم های اقتصادی همچون مناطق آزاد و بازارچه های مرزی را داشت.

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۰۶ تیر ۱۳۹۴ ساعت ۷:۱۳ ق.ظ

دیدگاه


4 − دو =