بارزانی کیست وچگونه به قدرت رسید

بارزانی کیست وچگونه به قدرت رسید

قسمت دوم
گروه تاریخ: دوران ملا مصطفی مرحله اوج:آوارگی برادران شیخ احمد هر چند برای مدتی بارزانی ها را به حاشیه راند اما به معنای مرگ سیاسی نظامی آنان نبود. زیرا پس از مدتی بارزانی ها به رهبری ملا مصطفی بارزانی برادر شیخ احمد تبدیل به مهمترین قدرت کردی عراق شدند. یکی از نمادین ترین توصیفات از ملا مصطفی را ابوالحسن تفرشیان که از نظامیان ایرانی بوده، صورت داده است. تفرشیان که در کنار ملا مصطفی جنگیده، در کتاب خاطرات خود به نام “قیام افسران خراسان” چنین می گوید:
»ملا مصطفی در عین حال که تحصیلات کلاسیک ندارد، مرد فهمیده‌ای است. او زبان فارسی و عربی را خوب می داند و به ترکی هم حرف می زند. یادم هست موقعی که او را دیدم مثل پیامبری در میان افرادش ایستاده، بین شان فشنگ تقسیم می کرد.
موقعی که مرا دید به طرفم آمد و گفت: من پیشه‌وری نیستم. پناهیان هم نیستم که در موقع صلح رئیس ستاد ارتش باشم و در موقع جنگ ناگهان سر از باکو در بیاورم. من هستم و این تفنگم، نوکر هیچ قدرت و حکومتی نیستم، نه انگلیس، نه آمریکا و نه روس. من فقط نوکر ایل بارزان هستم، نوکر امت خودم هستم. با امتش سر یک سفره می نشست. به جنگ می رفت و با همان ها در سنگر می خوابید. او روشی داشت که افراد بارزانی دوستش داشتند. کافی بود ملا سوار اسب شود، تا بلافاصله پانصد سوار مسلح بدون اینکه بدانند یا بپرسند به دنبالش راه بیفتند.«.بسیاری از منتقدان چنین توصیفاتی را اسطوره سازی و افسانه پردازی می پندارند. برای مثال درباره سواد او و اینکه عنوان “ملا” از طرف روستائیان به وی داده شده و روی او مانده، گفته می شود که وی هرگز به مدرسه نرفته و در علوم دینی و طلبگی نیز دستی نداشته است. به علاوه برخی مفساد نظیر قاچاق مواد مخدر و انسان نیز به او نسبت داده شده که بارزانی ها این موارد را مطرح شده از سوی ضد کردها و مخالفان خود می دانند. شروع مبارزات قوی ملا مصطفی به سال ۱۹۳۲ میلادی و دوران تبعیدش در سلیمانیه باز می گردد. او در سال ۱۹۴۳ همراه تعدادی از رهبران کرد فرار کرده و به بارزان رفت. سپس سلسله عملیات هایی نظامی از جنگ و گریزهای ایل مردان بارزان را آغاز نمود و نزدیک ۵۰ سال آن را ادامه داد. ملا مصطفی با حمله به تأسیسات و کاروان های نظامی و انجام مبارزات پارتیزانی، بر دولت مرکزی فشار وارد کرده و سعی داشت تا با وادار کردن دولت مرکزی به مذاکره، به امتیاز گیری بپردازد.
*سرکوب ملامصطفی و آوارگی بارزانی‌ها: ملا مصطفی بارزانی به تدریج سایر طوایف کرد را با خود متحد ساخت و تاریخ کردستان عراق را در مسیری جدید قرار داد. او با بهره برداری از شرایط جنگ دوم جهانی و کاهش حمایت های انگلیس از دولت عراق، اقدامات خود را شدت بخشید و جنگ خونینی را با حکومت مرکزی عراق آغاز کرد اما با واکنش شدید دولت عراق سرکوب شد. سرکوب بارزانی ها، ملا مصطفی را وا داشت که دستور به کوچ دسته جمعی سی و پنج هزار بارزانی در سال ۱۹۴۵ میلادی به خاک ایران دهد. او آنان را در شهرهای اشنویه، نقده و مهاباد ساکن نمود؛ این مسئله موجب همراهی شورشیان کرد ایرانی به رهبری قاضی محمد با بارزانی ها گشت.
نتیجه این همراهی بروز درگیری های نظامی بین بارزانی ها و ارتش ایران در منطقه کردستان ایران شد. بارزانی ها تحت رهبری ملا مصطفی برای مدتی توانستند بر بخشی از مناطق کردستان ایران مسلط شوند، اما پس از چندی دولت مرکزی سپاه خود را به منطقه اعزام داشت و موجبات سقوط قاضی محمد و بازگشت بارزانی ها را به‌ عراق فراهم نمود. در سال ۱۹۴۶ میلادی و در ایام حضور ملا مصطفی در ایران “حزب دموکرات کردستان عراق” معروف به “پارتی” در عراق تأسیس و ملا مصطفی که در مهاباد به سر می برد، به عنوان اولین رهبر آن انتخاب شد. شکست بارزانی باعث شد تا ملا مصطفی همراه بهترین ایل مردان خود یعنی پانصد تن از زبدگان پیشمرگ کرد به سوی اتحاد شوروی سابق فرار کند. او مدت زیادی را در فرار از این منطقه به آن منطقه گذراند. با وقوع کودتای نظامی در عراق، سقوط پادشاهی و به قدرت رسیدن عبدالکریم قاسم، عراق را بار دیگر هرج و مرج فرا گرفت و به این ترتیب زمینه بازگشت او مهیا شد. ملا مصطفی از سال ۱۹۴۷ میلادی هم راستا با عملیات چریکی پراکنده، مذاکراتی را با دولت مرکزی آغاز کرد اما با بروز جنگ تمام عیار بین ایل مردان بارزانی و دولت عراق، مذاکرات به طور کامل به حاشیه رفت. در سال ۱۹۶۳ میلادی کودتای نظامی عبدالسلام عارف سبب سقوط رژیم عبدالکریم قاسم شد و بار دیگر بین بارزانی ها و دولت عراق آتش بس برقرار گشت.
آتش بس با دولت عارف بیش از دو ماه طول نکشید و از ژوئن سال ۱۹۶۳ میلادی، بارزانی¬ها به مدت پنج ماه جنگی تمام عیار را آغاز کردند. پس از پنج ماه دوباره آتش بس برقرار و مذاکره مجدداً آغاز شد. این آتش بس بارزانی ها، اختلافاتی میان آنان و حزب دمکرات کردستان بوجود آورد. دولت عراق نیز با سوء استفاده از این اختلاف در سال ۱۹۶۵ میلادی جنگ شدیدی را علیه بارزانی ها آغاز کرد و باعث شد تا سایر طوایف کرد بارزانی ها را مسبب این جنگ دانسته و در نتیجه از حزب دموکرات کناره گیری کنند و رهبری انحصاری آن را به بارزانی واگذار نمایند. از این رو بارزانی سیطره خود را بر حزب دموکرات کردستان گستراند و توانست پشتیبانی دولت ایران را برای خود بدست آورد. آنها از طریق حمایت¬های ایران موفق به پیروزی بر قوای دولت مرکزی شده و در سال ۱۹۶۶ میلادی آن را در به رسمیت شناختن بخشی از حقوق کردان مجاب کردند.
پس از مدتی عرصه سیاسی عراق دستخوش کودتاهای ناموفق شده و در نهایت صدام حسین قدرت را بدست گرفت. صدام در نخست برای تثبیت پایه های قدرت خود در سال ۱۹۷۰ میلادی دست به انعقاد معاهده‌ای پانزده ماده‌ای با بارزانی ها زد. اما پس از چند ماه جنگی ۴ ساله را با بارزانی ها آغاز کرد و آنها که مورد حمایت ایران بودند، توانستند سرسختانه در مقابل ارتش بعثی بایستند. در مارس سال ۱۹۷۵ میلادی پیمان الجزایر بین شاه ایران و صدام حسین در الجزایر منعقد شد؛ در این پیمان کردها نقش وجه المصالحه را بازی می‌کردند، چرا که پس از آن دولت ایران دست از حمایت های خود از آنها برداشت و از این رو ارتش صدام با اقتدار کامل بارزانی ها را تار و مار کرد. ملا مصطفی پس از این شکست دیگر زمینه ای برای ادامه مبارزات مسلحانه خود نمی دید و چون از سلطه دولت صدام بر منطقه آگاه بود، همراه بخشی از ایل خود به عظیمیه کرج کوچ نمود و پس از مدتی نیز در سال ۱۳۵۸ به علت بیماری سرطان در امریکا فوت کرد. در مجموع ملا مصطفی علی رغم کامیابی ها و ناکامی های خود موجب تشدید اختلافات درون قومی کردهای عراق و باعث دوری بخشی از طوایف کرد از بارزانی ها شد. وی بخاطر نزدیک ساختن ایل خود به دولت شاهنشاهی ایران موجب شد تا سایر طوایف کُرد، ایل بارزان را “کُرد مماشاتی” بنامند؛ از سوی دیگر بارزانی ها هیچ گاه نتوانستند رابطه خوبی با احزاب کرد متمایل به کمونیسم داشته باشند. این اتفاقات به برخوردهای فیزیکی میان گروه های مسلح کرد و همچنین بروز اختلافات بین کردهای عراق با کردهای ترکیه و ایران منجر شد. منتقدان ملا مصطفی وی را فردی قدرت طلب، تمامیت خواه و فرصت طلب می دانند. و درباره زندگی او موارد ضد و نقیض فراوانی وجود دارد، طرفداران او را تا حد یک رهبر آزادی خواه و بلکه برترین رهبر اکراد بالا می برند، و مخالفان و منتقدان، او را نه تنها فاقد این خصوصیت نداسته بلکه در مواردی خلاف تمام تصورات ساخته شده از وی سخن می گویند.
با مرگ ملا مصطفی مبارزه بر سرجانشینی او و به دست گرفتن رهبری قوم آغاز شد. بالاخص از آنجا که با انشعاب حزب دموکرات کردستان عراق در دوره حیات بارزانی به وسیله خارج شدن سامی عبدالرحمان و محمود عثمان، زمینه اختلاف درون قبیله ای از قبل پدید آمده بود.
اختلافات برای مدتی قبیله بارزانی را به دسته های کوچک و پراکنده تقسیم کرد. با این وجود بارزانی ها همچنان به زدوخورد با نیروهای دولتی ادامه می دادند و حتی توانستند پس از مدت کوتاهی در قالب دسته های بزرگتری گردهم آیند و به جنگ-های منظّم بپردازند. اما بارزانی ها بیشتر از اینکه نگران جنگ با صدام باشند، نگران موقعیت سیاسی خود در داخل کردستان عراق بودند. در آوریل سال ۱۹۷۶ میلادی جلال طالبانی که از حزب دموکرات کردستان عراق جدا شده بود، تشکیلات سیاسی جدیدی را به نام »حزب میهنی کردستان « در دمشق تاسیس کرد و با شعار »خودمختاری برای کردستان، دموکراسی برای عراق« به یارگیری پرداخت. قدرت گیری طالبانی تا حدی شدت یافت که در سال ۱۹۷۷ میلادی مقر حزب خود را از دمشق به سلیمانیه انتقال داد و همراه با اکراد سورانی زبان، مبارزه ای تمام قد را برای گرفتن کنترل کردستان عراق و کنار گذاشتن بارزانی ها آغاز کرد. سلطه طلبی بارزانی پس از مدتی منجر به درگیری های مسلحانه میان بارزانی ها و هواداران طالبانی شده و ضربه ای مهلک بر حرکت کردستان عراق وارد ساخت. مشکل ایل بارزانی محدود به نزاع با طرفداران طالبانی نبود بلکه اختلافات درون خانواده ی ملامصطفی به عنوان خانواده رهبر عشیره نیز خود مانعی جدی بر سر راه گسترش قدرت بارزانی ها بود. عبیداللّه پسر بزرگ ملامصطفی در دوران حیات پدر از بارزانی ها جدا شد و به دولت عراق پیوست تا جایی که به وزارت هم رسید. پسر دیگر ملامصطفی، لقمان نیز قبیله خود را ترک کرد و مقیم بغداد شد تا در کنار دیگر برادر خود، صابر، زندگی مرفه اعطایی از سوی صدام را به جنگیدن برای عشیره ترجیح دهند. پس از مدتی معلوم شد شیخ عثمان، برادرزاده ی پر نفوذ ملامصطفی نیز به همراه برخی دیگر بستگان خود با حزب بعث همکاری داشته و به سمت های مهم دولتی رسیده اند.
یکی دیگر از مصائب بارزانی ها در این دوران قطع حمایت های ایران بود. دولت شاه که با صدام پیمان امضاء کرده بود، از میزان حمایت های خود از بارزانی ها به شدت کاسته و فعالیت های آنان بالاخص هسته مرکزی شان که در کرج سکونت داشتند را نیز محدود ساخته بود. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران بارزانی های ساکن کرج آزادی عمل بیشتری یافتند. آنها پس از آغاز جنگ بین ایران و عراق با نزدیک کردن خود به ایران توانستند تا حد زیادی خود را تسلیح کنند. تا جایی که پس از مدتی محمد خالد، یکی از برادرزادگان ملامصطفی در طول جنگ با بخشی از ایل مردان بارزانی که به »حزب اللّه کردستان« معروف بودند، با نیروهای عراقی جنگید و بخشی از شمال کردستان عراق را به تصرف درآورد. مسعود بارزانی رهبر فعلی کردستان عراق :مسعود بارزانی که رهبری فعلی بارزانی ها را بر عهده دارد، پسر ملا مصطفی و داماد محمد خالد بود و با استفاده از نفوذ آنها پله های ترقی در حزب دموکرات و عشیره بارزان را با شتاب بیشتری پیمود. مسعود بارزانی یکی از فرزندان ملا مصطفی است که از خردسالی در مبارزات بارزانی ها شرکت داشت و توانست در جوانی در زمره ی رهبران بارزانی قرار بگیرد.
او پس از مرگ پدرش توانست بخشی از قدرت ملامصطفی را به دست آورده و فرماندهی نظامی بخشی مهم از طایفه بارزانی را بر عهده گیرد. مسعود بارزانی در سال ۱۹۸۷میلادی پس از مرگ برادرش ادریس، اداره امور سیاسی و مذاکرات خارجی بارزانی ها را نیز به دست گرفت و توانست رهبری بارزانی ها را تصاحب کند و اکنون نیز رهبر بلامنازع آنان است. مسعود بارزانی متولد سال ۱۹۴۶ میلادی و زاده شهرستان مهاباد است. پدر او، ملا مصطفی که مدت ها در ایران، عراق و ترکیه تحت تعقیب بود، برای مدتی به شوروی پناهنده شد.
پس از آن مسعود خردسال همراه با دیگر اعضای خانواده به عراق رفت. برخی از اعضای خانواده بارزانی توسط دولت عراق بازداشت و سایرین تبعید شدند. خانواده بارزانی پس از کودتای ۱۹۵۸میلادی عبدالکریم قاسم از تبعید و زندان آزاد شدند و در کنار ملا مصطفی که به عراق بازگشته بود، رهبری مبارزات بارزانی ها را بر عهده گرفتند. در این زمان مسعود بارزانی نیز همراه پدر و برادرش ادریس بوده و به مبارزه می‌پرداخت تا جایی که دولت عراق در سال ۱۹۷۹ میلادی قصد جان او را کرد و ترور ناموفق وی در وین رخ داد. مهمترین تحرکات مسعود بارزانی به دوران پس از انقلاب اسلامی باز می گردد؛ زمانی که او به ایران بازگشت و به نوعی رابط بارزانی ها با جمهوری اسلامی گردید

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۵:۳۰ ق.ظ

دیدگاه


هشت − 3 =