بارآوردن یک کودک کتابخوان سخت اما شدنی

بارآوردن یک کودک کتابخوان سخت اما شدنی

گروه خانواده وسلامت : کارشناسان آموزشی می‌گویند بچه‌هایی که در سال‌های قبل از مدرسه با کتاب پیوندی عمیق دارند، در دوران تحصیل‌شان موفق‌تر می‌شوند و در بزرگسالی هم کاغذ و کتاب را از خود جدا نمی‌کنند.
اما بار آوردن یک کودک کتابخوان، چندان هم ساده نیست. اگر از راهش نروید، احتمال اینکه فرزندتان به بازی‌های رایانه‌ای و عروسک‌هایش بیشتر از یار مهربان دل ببندد کم نیست. می‌دانیم از میان هزاران کتابی که پیش چشم‌تان قرار دارند، حتی با وجود تقسیم‌بندی‌هایی که ناشران پشت جلد آثارشان درج می‌کنند، انتخاب مناسب‌ترین گزینه کار ساده‌ای نیست.
صفر تا دو سالگی :به تصویر بیشتر از کلمات علاقه دارد.. بیشتر از آنکه منتظر شنیدن قصه باشد، دوست دارد با کتاب به‌عنوان یک وسیله بازی سرگرم شود. تصاویر رنگی از حیوانات و آدم‌ها می‌تواند چند دقیقه او را خیره کند.- بی‌آنکه نسبت به عملش آگاهی زیادی داشته باشد، از والدینش برای وقت گذراندن با کتاب تقلید می‌کند.سراغ کتاب‌های کاغذی نروید:بهتر است تا قبل از یک سالگی، کتاب‌های غیرکاغذی در اختیار فرزندتان بگذارید تا با آنها سرگرم شود و حتی ناآگاهانه با کتاب انس بگیرد. بازی او با کتاب‌های کاغذی ممکن است به بریدن دستش و فاصله گرفتن از کتاب منجر شود. گذشته از این ورق زدن کتاب‌های پارچه‌ای و پلاستیکی برای کوچولوی شما آسان‌تر خواهد بود و به همین دلیل زمان طولانی‌تری را برای وقت گذراندن با کتاب صرف خواهد کرد.
کتاب به دست باشید:انتظار نداشته باشید کودک زیر دو سال شما عاشق کتاب و کتاب خواندن باشد. او در این سن بیشتر از شما تقلید می‌کند و وقتی شما را کتاب به دست می‌بیند، برای شبیه‌سازی رفتارهای‌تان تلاش می‌کند. پس اگر دوست دارید فرزندتان در آینده کتابخوان شود، از همان روزهای اول ارزش کتاب خواندن را نه با حرف، بلکه با رفتارتان به او نشان داده و او را به سرگرم شدن با کتاب عادت دهید.
خط و مرز نکشید:برای کتاب خواندن، قانون و قاعده نچینید و زمان دقیقی را برای کتاب خواندن انتخاب نکنید. صبح، ظهر یا شب مهم نیست و یک کتاب یا دو کتاب اهمیتی ندارد. زمان مناسب کتابخوانی، همان وقتی است که کودک‌تان به شنیدن روخوانی شما رغبت دارد و میزان مناسب کتاب برای یک وعده، همان اندازه‌ای است که کودک‌تان به شنیدن داستانش راغب است. هرگز فرزندتان را به شنیدن داستان مجبور نکنید و وقتی می‌بینید لذتی از ادامه دادن نمی‌برد، خواندن را تمام کنید.
سراغ داستان‌های آهنگین بروید:بچه‌های مهدکودکی عاشق شنیدن داستان‌ها در قالب شعر هستند گرچه هنوز عاشق دیدن تصاویرند اما منتظر شنیدن قصه تصویرهایی که می‌بینند هم هستند. اگر فرزندی دو تا چهار ساله دارید، کتاب‌هایی که نوشته کم و آهنگین دارند را برایش انتخاب کنید و سراغ داستان‌هایی بروید که حدس زدن روال و پایان‌شان دشوار نیست. بچه‌ها در این سنین دوست دارند تصاویر کتاب را مشاهده کنند تا شخصیت‌ها و فضای داستان را در ذهن‌شان بهتر تجسم کنند. آنها وقتی قصه‌ها را در قالب شعر می‌شنوند، بهتر آنها را به خاطر می‌سپارند و حتی در خواندن کتاب همراه شما می‌شوند.
در هر گوشه خانه، کتابخانه بگذارید:همه بچه‌ها به‌راحتی با حمام کردن کنار نمی‌آیند و برخی‌ هم میانه‌ای با کتاب ندارند. اگر شما این دو فعالیت را با هم انجام دهید، قطعا هر دو موقعیت را برای فرزندتان لذت‌بخش می‌کنید. چند کتاب ضد‌آب که می‌توانید با خود به حمام ببرید را تهیه کنید. کتاب‌های حمام باید متن کم و تصویر زیاد داشته باشند و تعداد صفحات‌شان هم انگشت‌شمار باشند. فرزند شما می‌تواند درحالی‌که در وان نشسته از مشاهده تصاویر آن کتاب‌ها و شنیدن داستان‌های‌شان لذت ببرد. از هر راهی که فرزندتان را به کتاب پیوند می‌زند کمک بگیرید. انتخاب کتاب‌هایی که در موقعیت‌های متفاوت فرزندتان می‌تواند از آنها استفاده کند، بهترین راه برای کتاب‌دوست کردن اوست. خرید کتاب‌های مخصوص حمام، کتاب‌های در قطع بزرگ برای لحظاتی که لم داده، کتاب‌هایی که داستان‌شان را باید خود کودک رنگ‌آمیزی کند و … به شما در کتابخوان کردن فرزندتان کمک خواهد کرد.با او شریک شوید:داستان‌ها را برای کودک‌تان بخوانید و بعد از او بخواهید جمله‌ها را تکرار کند یا اینکه داستان را بعد از تمام شدن با کمک شما روایت کند. به عبارت دیگر، چند جمله را شما بگویید و به فرزندتان کمک کنید چند کلمه‌ای را خودش به زبان بیاورد و در فرآیند کتاب خواندن مشارکت کند.
به او فرصت دهید:فرزندتان هنوز هم تنها زیر بار توجه به کتاب‌های مصوری که متن کمی دارند می‌رود و میلی به قصه شنیدن ندارد؟ نگران نشوید! گر چاره پیوند زدن فرزندتان به کتاب، استفاده از تصویر است، از همین راه کمک بگیرید و به مرور دامنه موضوع کتاب‌های‌تان را گسترده‌تر کنید و بعد از گذشت کمی زمان، سراغ کتاب‌هایی بروید که در کنار تصویر از واژه‌ها هم کمک گرفته‌اند.کودک‌تان را بازی دهید:شاید بی‌میلی فرزندتان به کتاب، از اشتباه شما در انتخاب گزینه‌های مناسب ناشی شود. اگر زیر بار داستان شنیدن نمی‌رود، محتوای متفاوتی را برای خواندن انتخاب کنید، لحن‌تان را عوض کنید، با خودش به شهرکتاب بروید، از تصاویر برای خوشایند کردن داستان کمک بگیرید و کتاب مصور بخرید یا با مشارکت او داستان را به شکل یک نمایشنامه بازی کنید تا دلگرم شود.
اشکالی ندارد، تکرار کنید:بچه‌ها عاشق تکرار هستند. آنها وقتی از یک سی‌دی خوش‌شان می‌آید، هر روز تماشایش می‌کنند و وقتی داستان یک کتاب جذب‌شان می‌کند، دوست دارند هر لحظه آن را بشنوند. اشکالی ندارد! در برابر این خواسته کودک‌تان مقاومت نکنید و هر چند بار که می‌خواهد کتاب را برایش بخوانید. این تکرار کمک می‌کند فرزندتان داستان را از بر کند.
با هم بازی کنید:داستانی را انتخاب کنید که فرزندتان بتواند در جریان آن مشارکت کند. بچه‌ها در سنین پیش‌دبستانی دوست دارند هنگام کتاب خواندن شما نقش فعال‌تری بازی کنند.سراغ علایقش بروید:کتاب را براساس علایق فرزندتان انتخاب کنید. اگر او عاشق ماشین است، داستانی را برایش بخوانید که ماشین‌ها شخصیت‌های اصلی‌اش هستند و اگر با حیوانات خوب ارتباط برقرار می‌کند، سراغ گزینه‌هایی بروید که داستانی را در جنگل و باغ‌وحش روایت می‌کند. کودکی که تختخوابش »کیتی« است، قطعا از شنیدن داستان‌های مربوط به این عروسک لذت زیادی می‌برد.
پرتوقع نباشید:می‌دانیم دوست دارید از همان سال‌های اول، فرزندتان را به جمع فرهیخته‌ها وارد کنید و او را با ادبیات فاخر پیوند بزنید اما مراقب باشید میل‌تان به ادب‌دوست شدن فرزندتان او را دلزده و سردرگم نکند. به همین دلیل نباید سراغ کتاب‌هایی که متن ثقیلی دارند بروید و برای کودک چهار ساله، افسانه رستم و سهراب را به روایت خود فردوسی بخوانید.
اگر می‌خواهید فرزندتان مثنوی‌خوان شود، اول با بازنویسی‌هایی که از داستان‌های مثنوی شده شروع کنید و پس از تمام کردن این داستان‌ها و زمانی که سن فرزندتان کمی بیشتر شد، اشعار مولانا را برایش بخوانید. مهم نیست آنچه برای فرزندتان می‌خوانید چقدر ارزشمند باشد، مهم این است که کودک‌تان توانایی درک شنیده‌هایش و دل‌بستن به آنها را داشته باشد.
بازیگر شوید:وقتی داستان‌ها را براساس اتفاق‌هایی که در آنها افتاده می‌خوانید، صدای‌تان را بالا و پایین می‌برید یا لحن خندان و عصبانی به خود می‌گیرید، به فرزندتان لذت بیشتری از گوش کردن به روایت‌های کتاب تزریق می‌کنید. کتاب را تنها برای فرزندتان روخوانی نکنید؛ جای هر شخصیت داستان بنشینید و صدایی که فکر می‌کنید به آن شخصیت می‌خورد را به خود بگیرید و چهره‌تان را براساس دیالوگ‌ها و رفتارهای او تغییر دهید؛ خندان، گریان، مغرور، متواضع و… بچه‌ها عاشق دیدن چهره‌های خنده‌دار و عجیب هستند و از گوش‌دادن به صداهای بامزه لذت می‌برند.
یکنواختی ممنوع:حالا که فرزندتان توانایی خواندن را پیدا کرده، باید تنوع کتاب را در کتابخانه‌اش برقرار کنید. قرار داشتن کتاب‌های متنوع در کتابخانه فرزند شما، این امکان را به او می‌دهد که در هر روز برحسب حال و هوایش کتابی را برای خواندن انتخاب کند. اگر نمی‌خواهید هزینه زیادی رابرای کتاب خریدن بپردازید، کتاب‌های دست دوم زیادی را پیدا کنید که قیمت‌شان پایین است اما ارزش خواندن دارند.
سخت نگیرید:درست است که در جریان کتاب خواندن، دایره لغات فرزندتان گسترده‌تر می‌شود و مفاهیم تازه را یاد می‌گیرد اما مراقب باشید در انتقال این دانش‌ها به فرزندتان زیاده‌روی نکنید. او باید در سنی باشد که قدرت درک آنچه می‌شنود را داشته باشد. اگر لغات تازه یا مفاهیم ناآشنا در همه صفحات کتابی که برای فرزندتان می‌خوانید بارها و بارها تکرار شده، بدانید کتاب مناسبی را انتخاب نکرده‌اید. چراکه اگر تعداد این واژه‌ها و مفاهیم مبهم زیاد شود، گوش کردن به داستان جذابیتش را برای فرزندتان از دست می‌دهد.
بگذارید با خیالش تنها باشد:اگر می‌خواهید داستان خاصی در ذهن کودک‌تان بنشیند، بعد از چند بار خواندنش می‌توانید به عنوان یک بازی از آن داستان استفاده کنید. بچه‌ها عاشق بازی هستند و وقتی قرار باشد نقش آشنایی که هر روز در کتاب برای‌شان خوانده‌اید را برعهده بگیرند، بیشتر هیجان‌زده می‌شوند. از طرف دیگر اگر کودک‌تان رفتار اشتباهی را نشان می‌دهد، می‌توانید از کتاب‌های بسیاری که مشکلات مختلف بچه‌ها را در قالب شعر و داستان طرح کرده‌اند کمک بگیرید و با قراردادن فرزندتان در نقش شخصیت اصلی داستان، هم فرصت کمی شیطنت را برایش فراهم کنید و هم در پایان نمایش از او بخواهید رفتار درست نشان دهد تا انگیزه‌اش برای تکرار آن رفتار در زندگی واقعی هم بیشتر شود.

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۵:۱۴ ق.ظ

دیدگاه


دو × = 6