ایسم ها و مالیات از خانههای خالی
رضا کدخدازاده
گروه اجتماعی:دستکم اوضاع کنونِ جهان باید به هم? ما به خوبی یاد داده باشد که امروزه دیگر هیچ یک از این »ایسم«ها به تنهایی چاره? مشکلات یک کشور نیست و دوران خوشخیالی نسبت به یک »ایسم« و پرهیز مطلق از »ایسم«ی دیگر گذشته است.
در هفتهای که گذشت طرح اخذ مالیات از خانههای خالی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. طرحی که در صورت تبدیل شدن به قانون، مالکانی که واحدهای مسکونی آنها بیش از چهار ماه به عنوان خان? خالی شناسایی شود، مشمول پرداخت مالیاتی بیش از «مالیات بر درآمد اجار?» عادی میشود. به گزارش ایسنا و بنا بر آمار سرشماری سال ۱۳۹۵ حدود ۲۵ میلیون خانوار در ایران زندگی میکنند و موجودی مسکن کشور کمی بیش از این تعداد یعنی ۲۵ میلیون و ۴۱۲ هزار واحد مسکونی بوده است. اما آنچه که در اختیار مصرفکنندگان واقعی قرار دارد کمتر از ۲۳میلیون واحد است و به عبارت دیگر ۲٫۵(دو و نیم) میلیون مسکن خالی در کشور وجود دارد. از سویی گفته میشود کشور سالانه نیاز به حدود یک میلیون مسکن جدید دارد، اما به دلایل گوناگون پروانههای ساختمانی صادر شده در سالهای اخیر حدود یک سوم این نیاز است. برخی معتقدند که کلید تورم افسارگسیخته مسکن در ایران ریشه در همین مساله کمبود عرضه در کنار بالا بودن تقاضا دارد.
با این توضیحات اگر پیشفرضمان در مورد نابهسامانی وضعیت مسکن در ایران را تقاضای بیشتر از عرضه بدانیم، این سوال پیش میآید که پس راهکار حل این مشکل چیست؟! پرداختن به راهکارهای حلِ این مشکل بزرگ در کشور، »مثنوی هفتاد من کاغذ« میشود! ضمن اینکه راه حلِ این موضوع را بهتر است گروهی ازمتخصصان علم اقتصاد و علوم اجتماعی بررسی کنند و نگارنده این سطور فاقد سواد کافی در این زمینه است و آنچه که در این نوشتار به آن پرداخته میشود، در واقع صرفاً تاملی بر نوع نگاه برخی افراد به موضوع مورد اشاره -تعیین تکلیف خانههای خالی- است. چه آنهاییکه این اقدام را از منظر نگاه علاقمندانه و سراسر مثبتشان به اندیشههای لیبرالیستی و نئولیبرالیستی، اقدامی سراسر غلط میدانند؛ و چه آنهاییکه از منظر نگاه علاقمندانه و سراسر مثبتشان به اندیشههای چپگرایانه، اقدامی کاملاً اشتباه میدانند.دستکم اوضاع کنونِ جهان باید به هم? ما به خوبی یاد داده باشد که امروزه دیگر هیچ یک از این »ایسم«ها به تنهایی چاره مشکلات یک کشور نیست و دوران خوشخیالی نسبت به یک »ایسم« و پرهیز مطلق از»ایسم«ی دیگر گذشته است. چنانچه »دارون عجماوغلو« و »جیمز اِی رابینسون«، کتاب تحسینشده »چرا ملتها شکست میخورند؟« را در ششصد و اندی صفحه نوشتند تا بگویند که »ایسم«ها و سیاستهای مرسوم اقتصاد کلان، از هر نوع که باشد، موضوعی ثانوی است و موضوع اصلی در توسعه و رفاه کشورها همانا رابطه دولت با ملت است. برهمین اساس است که نویسندگان این کتاب -که شش اقتصاددان برنده جایزه نوبل نیز خواندن آن را توصیه و تحسیناش کردهاند- ثابت نمودهاند که اقداماتی مانند خصوصیسازی و آزادسازی و استقلال بانک مرکزی -که بر مبنای لیبرالیسم اقتصادی است- در یک کشور باعث پیشرفت و توسعه میشود و در کشوری دیگر موجب سقوط و اضمحلال! یا کشورهایی در دلِ جهان غرب، اصول سوسیالیسم اقتصادی را به کار میگیرند و حاصلش ایجاد برابری بیشتر شهروندان در رفاه و ثروت میشود؛ اما در کشوری در جهان شرق، سیاستهای سوسیالیستی باعث برابری شهروندان در فرورفتن در فقر و فلاکت میشود!پس آنچه که باید آن را دریابیم، بررسیدنِ اینگونه قوانین از دریچه منابع و منافع دولت و ملت ایران است. در واقع به دور از حبّ و بغضهایمان نسبت به »ایسم«ها و ایدئولوژیهای گوناگون، ببینیم که وضع این قوانین در کشور، چه کمکی میتواند به اوضاع اسفناک مسکن -که رنج بسیار بزرگی بر بسیاری از ایرانیان تحمیل کرده- داشته باشد. به گزارش آراز آذربایجان به نقل از انتخاب،اینکه نمایندهای در مجلس به صراحت بگوید چون نام پارلمان ایران، »مجلس شورای ملی« نیست؛ و به همین دلیل نیز نسبت به مصالح ملی بیتوجه باشد، کشور و ملت را در شرایطی که سختترین فشارها را دارد تحمل میکند، دچار سختیهای مضاعفی خواهد کرد. بهتر است دستکم در »این برهه حساس کنونی« نگاهمان به راهحل مشکلات کشور -خواه در موافقت با آن و خواه در مخالفت با آن- صرفاً از دریچه منافع ملی کشور و مصالح عمومی ملت باشد.
Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com
نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲:۱۶ ب.ظ