ایرانیان خانواده خود را کوچک کردند

ایرانیان خانواده خود را کوچک کردند

گروه اجتماعی:این روزها موضوع پیر شدن جمعیت ایران در آینده به دلیل رسیدن نرخ باروری و کاهش بچه زایی در خانواده ها به زیر یک درصد موجب شده است مقوله جمعیت درایران در کانون توجه قرار گیرد.
برخی از مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی اصراردارند باید نخ زاد و رشد جمعیت ایران با استفاده از روش های تشویقی برای خانواده های پر جمعیت افزایش یابد . درمقابل اما ایرانیان به هردلیل متقاعد شده اند نمی توانند از پس دشواری های خانواده پرجمعیت حتی در اندازه خانوار ۵ نفره بر بیایند و ترجیحشان داشتن یک یا حداکثر دوفرزند است.
واقعیت های برآمده از اطلاعات دردسترس نشان می دهد به میزان کاهش بارآوری در ایران خانواده ایرانی نیز کوچک شده است. به طوری که اندازه خانواده ایرانی از ۴٫۸ نفر به طور میانگین در سال ۱۳۷۵ به میانگین ۳٫۳ در سال ۱۳۹۵ نفر رسیده که نشان دهنده کاهش ۳۰ درصدی در اندازه خانوار ایرانی است.
نکته قابل اعتنا این است که این اتفاق در خانواده های روستای ایران نیز در همین مدت ااتفاق افتاده و هر خانواده روستایی در ۱۳۹۵ ۳٫۴ نفر گزارش شده است.
در یک گزارش مشروح از تحولات جمعیت ایران علاوه بر نکات یادشده آمده است: بر اساس تعریف مرکز آمار ایران خانوار معمولی از چند نفر تشکیل میشود که با هم در یک اقامتگاه زندگی میکنند، با یکدیگر هم خرج هستند ومعمولاً با هم غذا میخورند. در مواردی خانوار معمولی میتواند یک نفره باشد.
خانوار به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی از انسانها تشکیل می شود، بنابراین تحت تأثیر اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه و محیط اطراف قرار می گیرد. مطالعات نشان می دهد در فاصله سالهای ۱۳۳۵-۹۵تعداد خانوارهای کشور از ۳/۹۹میلیون به ۲۴/۱۹ میلیون خانوار افزایش یافته است. طی این مدت تعداد خانوارهای کل کشور حدود ۶٫۱ شده است.
این موضوع در حالی است که تعداد خانوارهای شهری بیش از ۱۴برابر و تعداد خانوارهای روستایی بیش از ۲ برابر شده است. بعد خانوار عبارت است از متوسط تعداد افراد در خانوار و از تقسیم تعداد جمعیت به تعداد کل خانوار حاصل می شود.
متوسط تعداد افراد خانوار طی این مدت با نوساناتی همراه بوده است. در دهه اخیر کاهش محسوسی در بعد خانوار اعم از نقاط شهری و روستایی ملاحظه می شود.در توجیه این موضوع شاید بتوان گفت در گذشته داشتن فرزندان زیاد برای اداره مزرعه خانوادگی، یک نعمت اقتصادی محسوب می شد و از این رو، خانواده هایی که صاحب فرزندان بیشتری (به ویژه فرزندان ذکور) بودند، از نیروی کار و قدرت بیشتری نیز برخوردار می شدند و متعاقب آن به امنیت اقتصادی و سیاسی بالاتری نیز دست می یافتند.
اما امروزه با رشد شهرنشینی و انتقال از جامعه روستایی و کشاورزی به یک جامعه شهری و چهبسا صنعتی (نسبت شهرنشینی در سال ۱۳۹۵به ۷۴درصد افزایش یافته است) نهتنها تأمین اقتصادی با داشتن فرزندان بیشتر و خانواده_های گسترده (شامل پدربزرگ، مادربزرگ و .).. مشکل تر شده، بلکه ضریب مطلوبیت آنها نیز در تابع رفاه نان آوران خانواده (پدر و مادر) کمتر شده است، به این مفهوم که افراد، ضریب مطلوبیت بیشتری به رفاه خودشان میدهند و براین باورند با کاهش بار تکفل میتوانند به سطح رفاه بالاتری نائل آیند.
امروزه عواملی چون شهرنشینی ومتعاقب آن تغییر الگوی زندگی (مثلاً تغییر الگوی مسکن از واحدهای مسکونی گسترده به آپارتمان نشینی،)رشد انگیزههای فردگرایانه، قدرت اقتصادی پایین خانواده و ریسک ناشی از بار تکفل بیشتر و،… باعث هسته ای شدن خانواده و کاهش بعد خانوار در کشور شده است
به گزارش آراز آذربایجان به نقل از ساعت۲۴،نقاط شهری و روستایی استان سیستان و بلوچستان همچنان دارای بیشترین بعد خانوار است. در نقاط شهری ۹استان، بعد خانوار بالای ۳٫۵ است (استانهای ایلام، بوشهر، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی،چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان لرستان و کهکیلویه و بویراحمد)، ولی در نقاط روستاییاستان سیستان بلوچستان با بعد خانوار ۴بالاترین بعد خانوار را به خود اختصاص داده است. تعداد استانهایی که بعد خانوار روستایی در آنها بیشتر از ۳٫۵ نفر در خانوار است، برابر ۱۳استان (استانهای آذربایجان غربی،ایلام بوشهر، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، فارس کرمانشاه، گلستان، کهکیلویه و بویراحمد لرستان وهرمزگان) است.
کمترین بعد خانوارهای شهری مربوط به استانهای مازندران و گیلان هر کدام با ۳نفر درخانوار است. در نقاط روستایی نیز کمترین مقدار مربوط به استانهای مرکزی، مازندران و گیلان هر کدام با ۳نفر در خانوار است.

نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۶ ق.ظ

دیدگاه


9 × هفت =