ایجاد رشد و کمال رسالت هنراسلامی

ایجاد رشد و کمال  رسالت هنراسلامی

مریم اکبرلو
گروه دین و زندگی: واژه هنر همواره تداعی زیبایی و جمال می نماید، به گونه ای که همه اصول هنر در بنای وجیه کلمه زیبا و زیبایی، یکجا خلاصه شده و توسعه زیبایی، همه مفهوم هنر را فرا می گیرد. گویی که هنر در واقع، مترادف کلمه زیبایی است. این تردیف در واقع ملکه ذهن گردیده است. و به نظر می رسد که اگر این واقعیت، نیز حقیقت داشته باشد، خلقت و آفرینش، سراسر همه، هنر خداوند است زیرا خداوند جمیل است و جز جمال خلق نمی کند.
بنابراین در تعریف اختصاری کلمه طیبه هنر می توان گفت: هنر، مادر زیبایی و زیبایی مولود هنر است.
انسان طبیعتاً به زیبایی گرایش دارد و کمال خود را در زیبایی می داند و این دقیق ترین توجه او به حقیقت است. زیرا حقیقت و حق، زیباترین پدیده کائنات است.
آنچه که موجب خطای انسان می گردد ایهام و ابهام در تطبیق حقیقت با واقعیت است و این زمانی حاصل می شود که آدمی هر واقعیتی را به غلط حقیقت بداند و این اشتباه بزرگ گاهی به طور ناخودآگاه و بر اثر غفلت، گریبان او را می فشارد. زیرا انسان برحسب تکرار و عادت محکوم پردازش داده ها ی حواس پنجگانه خود می باشد و همه وقایع را از این ورودی ها در یافت می کند و در حقیقت همه چیز را با چشم و گوش سر می گیرد، در حالی که همه اینها دریافت واقعیات است و نه الزاماً ادارک حقایق.
ادراک حقایق علاوه بر حواس خامسه، باید که با چشم و گوش سر نیز، پردازش شود تا انسان معنای زلال حقیقت حق را استدراک نماید و در تایید همین نامرادی انسان است که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: »الهی ما عرفتک حق معرفتک«.
شوپنهاور در تعریف هنر می گوید:هنر نوعی رستگاری است، ما را از خواستن، یعنی درد و رنج آزادی می بخشد، تصاویر زندگانی را دلربایی می_دهد. در تمجید هنر، تولستوی بیانی دارد که عبارت است از: هنر خوب است، اگر احساسات خوب را ترویج کند. احساسات هنگامی خوبند که شعور ممیز نیک و بد، به خوبی آنها حکم دهد و این شعور، در میان مردم یک عصر، مشترک است. هنر جهانی، یک محک درونی دارد پابرجا و بی خطا، یعنی همان وجدان پاک.
با تأمل در گفتار این دو فرزانه اندیشمند به این نکته اساسی نایل می شویم که؛ به نظر می رسد هنر، ترجمان شعور انسان است که برآمده و فرایند اندیشه پاک از فطرت الهی انسان است و در واقع انسانی که سخنگوی خداوندگار خویش بوده و در مقام خلافت او می نگارد، می گوید، ترسیم می کند و… تکامل باید هدف اولیه همه هنرمندان حقیقی باشد.
اگر ما در آثار هنرمندان بزرگ دنیا تامل و ژرف اندیشی کنیم، درمی یابیم که همه هنرمندان در همه زمینه های هنری و در اوج هنر و شاهکارهای خود، انگار که اعضای یک کنسرت ملکوتی هستند که سمفونی توحید را می نوازند و این معنا در بیانی دیگر از بتهوون، این نابغه علم موسیقی و یگانه دوران آمده است، آنجا که می گوید: هنر و دانش، برگزیده ترین و بزرگوارترین مردم را به هم مربوط می سازد.
و اما در بیان نقش هنر در تربیت و کارکردهای آن، نیز کلام را با مطلبی دیگر از بتهوون ادامه می دهیم که می گوید: هنرمند، باید برای سعادت بیچارگان اختصاص یابد.
با توجه به این گفتار ضمن ضرورت کاربردی هنر، تربیت جوامع بشری و هدایت انسان ها، موضوع رسالت هنر در تکامل انسان، خود مبین تقدس و کرامت هنر و انسان است. انسانی که خود اولین قبله فرشتگان مقرب درگاه الهی است و نیز انسانی که حرمتش از حرمت کعبه والاتر است. بنابر این در تربیت این موجود الهی باید دقیق ترین و بهترین شیوه های هدایتی و تربیتی اعمال گردد.
در قرآن کریم پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، آیات فراوانی داریم اما آنچه بیش از همه در روح این آیات تجلی می کند، حیای خداوند راجع به انسان است. خداوند در آیات از همه منهیات و مسائل مکروه و منفی به لفظ منکر تعبیر نموده است.
زیرا منکر در لغت به شیئی نامعلوم و ناشناخته گفته می شود و بیان مصداق منکر، خود نیز امری منکر است و از آنجا که خداوند در برابر خلیفه خود در زمین، بنای ترویج منکر به دست انسان را نداشته و به عکس، عزم به معروف نموده، از همه موارد انسداد کمال انسان به لفظ منکر بسنده نموده است و این از شاهکارهای عظیم هنری و معنوی تربیتی در قرآن است. از این آیات استنباط می کنیم که برای امحای منهیات و نقاط منفی در تربیت انسان ها تنها دفع مسائل منفی کافی نیست بلکه باید نسبت به رفع آنها اقدام کنیم و در مواردی به جای پیشگیری، به انعدام آن اقدام کنیم و به جای ملاحظه قافیه، نسبت به انهدام قیافه بپردازیم.
در این ارتباط ما در عصر تکنولوژی فعلی می توانیم بهترین کاربردهای هنری را در تربیت اعمال کنیم. یکی از مصادیق اصلی در کاربرد هنر، کاربرد هنرهای تصویری و نمایشی است و در واقع هدایت هنری غیر مستقیم به جای هدایت مخاطبه ای و گفتاری مستقیم . در قرآن کریم در باره عدم کاربرد هدایت گفتاری و خطابه ای ، خداوند متعال به پیامبرش محمد مصطفی (ص) که دارای خلق عظیم بود می فرماید: » فذکر ان نفعت الذکری« (ای پیامبر، اگر تذکر تو سودی دارد (تأثیر دارد) تذکر بده) والا یعنی تذکر هم نده.اساساً نیز، قبول حقایق از طریق تصویری و دیداری درعامه مردم و جوامع، تأثیر بهتری دارد چنانچه به قول معروف: شنیدن کی بود مانند دیدن؟بنابر این رسالت هنر، تبیین عینی حقایق و ایجاد رشد و کمال برای جوامع انسانی است و غیر این معنی از حیطه هنر خارج است و به بیان اسکاروایلد: هنر، کلید فهم زندگی است.در حقیقت، هنر برای نیل انسان به آمال الهی است.
به همین دلیل خداوند متعال همه کائنات و کیهان را در تسخیر و تصرف و عرصه تحقیق و تامل انسان قرار داده است و در واقع این همه را ابزار کمال و رسیدن او به یک زندگی و حیات معقول و طیبه که هدف غایی خلقت اوست قرار داده، همان گونه که در قرآن کریم هماره او را به تفکر و جستجوی حقیقت فراخوانده و می_فرماید: »افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت« ، »و الی السماء کیف رفعت« ، »و الی الجبال کیف نصبت« ، »و الی الارض کیف سطحت فذکر…«
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از آفتاب، قرآن کریم نیز در عصری نازل گردید که تنها هنر مرسوم رایج در حجاز، هنر شعر و بلاغت وفصاحت بود و این کتاب الهی به عنوان آخرین منشور نورانی الهی در واقع هنری ترین اثر هستی رقم خورده به گونه ای که معجزه پیامبر (ص) محسوب می گردد و در آن دوران و همه ادوار آینده هیچ کس نتوانست و نمی تواند چنین کلامی را در بعد فصاحت و بلاغت عرضه نماید. به گونه ای که بارها در قرآن این نکته به اشارت رفته است تا جایی که می فرماید: »اگر همه جن و انس با هم متفق گردند مانند این قرآن را بیاورند، البته نمی توانند.« و نیز حتی توان آوردن یک سوره و آیه را نیز ندارند. »فاتوا بسورة من مثله..«
در قرآن کریم بارها به رسالت و هنر بیان و تبلیغ و حتی چگونگی جدال نیز توصیه شده است، چنانچه خداوند متعال به پیامبرش می فرماید: »و قل لعبادی یقولوا التی هی احسن… ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن…« (ای رسول ما! خلق را به حکمت و برهان و موعظه نیکو به راه خدا دعوت کن و با بهترین طریق مناظره کن…) در این آیه کریمه سه اصل مهم حکمت موعظه نیکو و جدال احسن که هر سه از امور مطبوع عقل و منطق می باشند حمایت و وصایت گردیده است و در واقع در جدال احسن و موعظه نیکو دقیقاً عنصر هنر جذب و جلب مردم برای تربیت امت اسلامی لحاظ و تاکید شده است و در واقع منظور این است که حرف خوب زدن به تنهایی کافی نیست. بلکه حرف خوب همراه با خوب حرف زدن مؤثر است و این از بالاترین و والاترین کاربردها و رسالت های هنر است.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۹:۳۳ ق.ظ

دیدگاه


6 − یک =