اوغوزهای آسیای مرکزی و قزاقستان

اوغوزهای آسیای مرکزی و قزاقستان

قسمت اول
گروه تاریخ: قبایل اوغوز در کنار دیگر کوچ‌نشینان اورآسیا، نقش مهمی‌در تاریخ قرون وسطی آسیای غربی و اروپای شرقی بازی کردند.‌ ورود اوغوزها به عرصه تاریخ جهانی در دوره‌ای پر از رویدادهای متلاطم و شدید رخ داد. ‌این امر مصادف بود با دوران نابودی دولت سامانیان و آل بویه، ازهم پاشیدگی و فروریزی دولت عزنوی و افول امپراتوری بیزانس.
رخداد مهم دوره مورد نظر تشکیل امپراتوری سلجوقیان و آغاز جنگ‌‌های صلیبی بود، از این رو سرنوشت تاریخی اوغوزها بطور تنگاتنگ با بسیاری مناطق خاور نزدیک و میانه‌‌، جنوب_غربی آسیا‌ و آسیای صغیر درهم تنیده است.‌ رد و اثر چشمگیری را قبایل اوغوز درتاریخ دریای سیاه جنوب روسیه و شبه جزیره بالکان گذاشتند.
به دلیل اهمیت تاریخی خود موضوع اوغوز از دیرباز توجه پژوهشگران را بخود جلب کرده است. با‌ این حال با وجود ‌این هنوز بسیاری مسائل حل نشده و بحث انگیز وجود دارند. مسئله بسیار بغرنج و پیچیده دراینجا، مسئله تاریخ اتنیکی اوغوزها است.
تا بحال موضوع منطقه و زیستگاه اولیه اوغوزهای آسیای مرکزی و قزاقستان روشن نیست..‌ بدیهی است که مراحل نخستین شکل‌گیری و پیدایش اوغوز، یا گروهبندی اوغوز اولیه (نیای اوغوز،اوغوز بدوی- مترجم) با منطقه غرب هفت رودخانه (۱*) مرتبط بود.‌ در پردازش و داده‌کاوی روایتهای تاریخی اوغوزها و مطالعات باستان شناسی سالیان اخیر در حمایت از چنین تفکر و نظریه‌ای حکایت دارد. در روایتهای تاریخی قرون وسطی اشاره می‌شود که قرارگاه یکی ازنخستین اجداد افسانه‌ای قبایل اوغوز درکرانه دریاچه ‌ایسسیک – کول بوده است.‌
باید در این روایتها خاطرات آن گروه_های قبیله‌ای نیای اوغوزی که زمانی درناحیه هفت رودخانه زندگی می‌کردند حفظ شده باشد. در این رابطه جالب توجه است یادآور شود که هنوز در سده یازده در میان اوغوزها روایت درباره زمان‌‌های دور هنگامی که آنها درهمسایگی چیهیل‌ها [چیگیل‌ها ] (۲*) زندگی می‌کردند حفظ شده بود.
محمود کاشغری اشاره می‌کند که بین اوغوزها و چیگیل‌ها (چیهیل‌ها ) روابط خصمانه‌ای وجود داشت.‌ ترکها – چیگیل‌ها که درسده‌‌های هفت و هشتم میلادی در ترکیب خانات ترکی غرب (۳*) وارد شدند، از قرار معلوم درکرانه جنوبی دریاچه‌ ایسسیک کول زندگی می‌کردند .
همه ‌اینها نشان می‌دهد که درتعریف و بازگویی محمود کاشغری خاطراتی از دوران‌‌هایی که اوغوزها و چیگیل‌ها نزدیک ‌ایسسیک کول زندگی می‌کردند حفظ شده است. سرنوشت بعدی ‌این قبایل اوغوز در منابع موثق و معتبر دنبال نمی‌شوند. اما در روایت‌‌های تاریخی اوغوزها که در آثار رشیدالدین و دیگر تاریخ نگاران حفظ شده‌اند‌‌، برخی داده‌ها وجود دارند که امکان صحبت درباره حرکت و جابجایی‌ آنها ازشرق به غرب در استپ‌های اورآسیا را می‌دهند.
در داستان‌‌هایی درباره فتوحات اوغوز- خان اشاره می‌شود که دوران مبارزات و اردوکشی‌‌های متعدد خود وی به آلاتاغ و مناطق آلمالیق (۴*)‌ دست یافته است.‌ اوغوزخان گروهی از سپاهیان سالمند خود را در آلمالیق در محل آق – کایا (قایا) اسکان داد. او سپس به شمال سرزمین‌‌های کیرک‌ها( قیرق‌ها) و باشکوردها اردوکشی کرد و آنجا قلعه لوگر را تصرف کرد.
دراین عملیات و کارزار نظامی ‌ده هزار خانواده اوغوز که اُق – توغرا – اوغوز نامیده می‌شدند شرکت کردند. سپس اوغوزخان کویر و بیابان بی آب علفی را طی می‌کند و بزودی به رودخانه ‌ایتیل (۵*) می‌رسید.رزمندگان و جنگجویان اوغوز در محل اُن – قاراقول (قره گول) توقف کردند، و از آنجا راهی تالاس (منطقه‌ای درقیرقیزستان. مترجم) و آلمالیق شدند. در این روایت عنوان اُق – توغرا- اوغوز توجه ویژه‌ای را به خود جلب می‌کند‌‌، که ده هزار خانواده اوغوز به آن پیوسته است. مسلما خود رقم در اینجا نقش معینی را بازی نمی‌کند، چونکه آن مشروط است.
به مراتب مهمتر ‌این است که دراین اصطلاحِ مشهود اتنو(قومی)- سیاسی عناصر اُق (خدنگ قوم، قبیله) و توغرا (طغرا، مُهرخان، امرِخان) وجود‌ دارند. اجزاء و مولفه‌‌های‌ این اصطلاح مورد بررسی گویای ارتباط و پیوند گسترده آنها با سمبول موجود و شایع میان کوچ نشینان درشکل خدنگ هست.
جالب است اشاره کردکه دیرتر خدنگ و کمان در حکم آرم و نشان اوچوک‌ها ( اوچوق) و بوزوک‌ها (بوزوق)- دو قبیله هم تبار برجسته اوغوز بکاربرده شدند. منابع تاریخی حکایت از آن دارند که در میانه سده هشتم رویدادها و تحولات بزرگی در آسیای مرکزی رخ داده است. این مسئله با مبارزه شدید بین قبایل ترک پس از مرگ خانات ( قلمرو حکومت خان) ترکی غرب مرتبط بود. درجریان مبارزات تسخیر فدراسیون توسط قبیله قارلوق عملی شد و جای پایی را در هفت رودخانه بدست آورد.
داده‌‌های باستان شناسی حکایت از آن دارند که در دوران مورد بررسی حرکت و جابجایی کوچندگان ازجتی سو (ژتی سو؛ یدی سو؛ هفت رود‌‌، هفت آب. مترجم) بسوی کوهپایه‌ها‌ و بخش سفلای سیردریا انجام گرفته است.‌ بدیهی است بر اثر درگیری و برخورد با قارلوق‌ها که چیگیل‌ها جزو آنها بودند، اوغوزها مجبورشدند محدوه‌‌های هفت رودخانه را رها کنند و به حوضه سیردریا و به منطقه دریای آرال، جاییکه با پچِنِگ – کانگار (قانگار) مواجه شدند بروند آنها در جنگها و درگیری‌‌های چندین ساله بر اتحادیه کانگار- پِچِنِگ غلبه کردند و استپ‌‌های منطقه غربی دریای آرال و منطقه شمالی خزر را تصرف کردند.‌
مبارزه طولانی با پِچِنِگ‌ها به تقویت سیاسی تشکیل و شکل‌گیری اتحادیه قبایل اوغوز درقرون دهم – یازدهم کمک کرد.‌ درچارچوب ‌این اتحادیه اتنوس (قومیت،مردم،ملیت،ملت. مترجم) اوغوز درمناطق آسیای مرکزی و قزاقستان صورت می‌گیرد.
شکل گیری وسازند اوغوزها بمثابه همبود تاریخی با همه روند تکامل پیشین اتنیکی در وادی سیردریا، درمنطقه دریای آرال ومنطقه شمالی دریای خزر آماده می‌شود.درسده‌‌های هشتم – نهم درترکیب جمعیت بیابانی باستانی‌این منطقه عناصر نوین ترک زبان هفت رودخانه (هفت آب، هفت رود‌‌، یدی سو. مترجم) و دارای منشاء غرب سیبری وارد می‌شوند. ‌ایجاد دولت یا‌بغو (حاکم عالی) سیردریا با مرکزیت آن درشهر یانغیکنت (۶*) نقش بزرگی در تحکیم و تثبیت اتنیکی اوغوزها بازی کرد.‌ ورود کنندگان طوایف و قبایل ترک زبان در ترکیب ‌این قدرت‌‌های صحرا نشین با عنوان کلی » اوغوز« نامیده شدند.
کنفدراسیون اوغوز براساس ادغام همگون‌سازی (آسیمیلاسیون. مترجم) و سنتز قومی ‌بین عناصر تازه وارد و بر پایه بستر محلی تشکیل شد.‌ به ‌این کنفدراسیون سایر اوغوزهای مغلوب پِچِنِگ – کانگارها (کا‌نقارها) و دیگر قبایل استپ نشین وادی‌‌های سیردریا، منطقه دریای آرال و منطقه شمالی خزر وارد شدند.‌ بین آنها قبایلی با منشاء هند و اروپایی وجود داشتند که کم وبیش درمعرض ترکی شدن قرارگرفته بودند.
از جمله ‌این امر به مردم آلان وآسا‌‌، ساکن استپ‌‌های بین دریای آرال و سواحل شرقی دریای خزر صدق می‌کند.‌ بدیهی است که همین آمیختگی و اختلاط با جمعیت صحرانشین منطقه غربی دریای آرال جاییکه پیش از اوغوزها درسده‌‌های هشتم- نهم باچگارد (باچغارد) [نیای قبایل باشقیر درآسیای مرکزی. مترجم] نوکارد و باجن زندگی می‌کردند صورت گرفت .
همچنین عناصر ترک زبان با منشاء منطقه هفت رودخانه در ترکیب اتنوس (ملت،ملیت،قومیت‌‌،مردم . مترجم) اوغوز که درسده‌‌های نهم و دهم تشکیل شده بود وارد شدند.‌ پیش از همه ‌اینها گروه‌‌های جداگانه قارلوق‌ها بودند که در سده‌‌های نهم و دهم به همراه اوغوزها به سمت سیردریا رفتند.
نویسندگان سده‌‌های میانه و روایات اوغوزها همچنین از الحا‌ق و پیوستن خالاچ‌ها و دیگر قبایل ترک مناطق غربی به آنها سخن می‌گویند. ازجمله آنها واحد جاغرا (شاغرا) و ترکهای چاروق که در سده هشتم در دره چو و تالاس (در قزاقستان در منطقه‌ای نزدیک به قیرقیزستان. مترجم) زندگی می‌کردند بودند. بدیهی است نوادگان چاروق‌ها (چاروک‌ها) جاروکلوغی (جاروقلوغی) بودند، که بعنوان یکی از اقوام اوغوز در سده یازدهم اشاره شده بود.
در شکل‌گیری و سازند‌ این اوغوزها قوم‌‌های به لحاظ اتنیکی متنوع زبانی با منشاء ترک شرقی شرکت کردند. مهمترین نقش را در اینجا واحدها و بخش‌های جداگانه بزرگ یمِکو- کیماک (قیماق) و قبایل دیگر بازی کردند. ازجمله آنها می‌توان از بایندورها، ‌ایمورها و قای نام برد که انبوه اصلی آنها بین دو رودخانه اُب و ایرتیش (۷*) زندگی می‌کردند.به احتمال زیاد‌ این واحد‌ها متحدین رهبران اوغوز در مبارزه آنها با اتحادیه پِچِنِگ – کانگارها (کانقارها) در دره سیردریا و منطقه دریای آرال بودند. معلوم می‌شود درمنطقه غرب پس ازشکست از پِچِنِگ‌ها، آنها بمرور زمان جزو اوغوزهای قزاقستان جنوبی و غربی شدند.شکل‌گیری جامعه اتنیکی و قومی ‌اوغوز در آسیای مرکزی و قزاقستان بدین ترتیب پروسه‌ای پیچیده و نسبتا طولانی بود.‌ در ترکیب اوغوزها هم زیرلایه‌‌های اتنیکی باستانی (بطورکلی ترک شده) کوهپایه‌‌های سیردریا و آ‌رال – استپ‌‌های خزر و هم طوایف و قبایل کوچ‌نشین و نیمه کوچ‌نشین ژتی سو (یدی سو- هفت آب، هفت رودخانه. مترجم) و سیبری وارد شدند.
هسته اولیه گروهبندی اوغوز که بعدا در اتحاد بزرگ قبایل استحکام یافت‌‌، احتمالا در هفت رود شکل گرفت.‌ با‌این حال به همان اندازه حرکت خود به غرب ‌این هسته اولیه بطور قابل توجهی به حساب جمعیت کوچ‌نشین و نیمه کوچ نشین سیردریا، منطقه دریای آرال و منطقه شمالی دریای خزر کاملتر شد.
پیامد ‌این پروسه‌‌های چند سویه تشکیل و تاسیس جامعه اتنیکی نوین بود که متمایز از نتایج اجزاء خود بود. اوغوزها به چندین قبیله تقسیم که در آن بسیاری واحد‌‌های طایفه‌ای داخل می‌شد.
ترکیب قبیله‌ای اوغوزهای سده نهم – اواسط سده یازدهم‌‌، متاسفانه مشخص نیست.‌ در” دیوان لغات آت (محمود کاشغری. مترجم)- شناخته شده تنها درنیمه دوم سده یازده، آنها ۲۲ قبیله (ترک) برآورد شدند ” که به قرار زیر درفهرست قبایل اوغوز ارائه شدند:
قینیق، قاییغ (کاییغ – کاییگ)، بایندور ییوا(ایوا)، سالور، افشار، بِکتیلی(بیگدلی) بوکدوز(بوگدوز)، بایات، یازغیر(یازیر)،‌ایمور قارا- بولاق، آلقا بولاق، ‌ایگدیر اورِگیر(اوره‌گیر)، توتیراق، اولاییوندولوغ (آلایونتلی)، توگِر(دوگر)، چبنی، بِچنه چوولدار(چاوولدور)، چاروق‌لوغ [۹] محمود کاشغری مدعی است که اوغوزها در ابتدا از ۲۴ قبیله عبارت بودند. (۱*) هفت رودخانه، هفت رود یا هفت آب: یدی سو- به زبان قزاقی: ژتی سو- یتی سو‌‌، منطقه‌ای درآسیای مرکزی، واقع در جنوب شرق قزاقستان و شمال قیرقیزستان، و بین دریاچه بالخاش از شمال،ساسا کول و آلاکول در شمال شرقی است. نام‌ این منطقه از هفت رودخانه‌ای که به بالخاش می‌ریزد گرفته شده است و یکی از قدیمی‌ترین منطقه کشاورزی است.
(۲*) چیهیل قبیله‌ای شناخته شده از قرن هفتم که دراطراف دریاچه ‌ایسسیک کول زندگی می‌کردند و خورشید و ستارگان را پرستش می‌کردند و جزیی از قبایل ترک زبان هستند. (۳*) امپرتوری ترکان غربی . (۴*) در ۵۲ کیلومتری شهر تاشکند ازبکستان قراردارد و به معنی “جایی که سیب رشد” می‌کند و یا محل ” شکوفه‌‌های سیب” است (۵*) به عربی و فارسی درقرون وسطی نام رود ولگا بوده است. (۶*) شهرکنت‌‌، ژان کنت.‌ پایتخت دولت اوغوز واقع در قزاقستان.‌ در منطقه سمت چپ و پایین سیردریا. (۷*)ایرتیش رودی که از خاک چین دامنه شرقی مغولستان‌‌، قزاقستان و روسیه می‌گذرد و خود شاخه‌ای از اُب است.‌ اُب رودی است که سرچشمه آن از سیبری غربی است.‌

نوشته شده توسط admin در سه شنبه, ۰۱ دی ۱۳۹۴ ساعت ۷:۳۸ ق.ظ

دیدگاه


1 × پنج =