اهمیت پرهیز از افراط و تفریط در فرهنگ اسلام

اهمیت پرهیز از افراط و تفریط در فرهنگ اسلام

علی اصغر الهامی نیا
گروه دین و زندگی: اعتدال از ریشه عدل، به معنی میانه گیری ما بین دو حالت یک چیز از نظر کمی و کیفی و تناسب برقرار کردن میان آن دو است، چنان که به روزها و شب های بهاری و پاییزی که اندازه یکدیگرند، »اعتدال بهاری و پاییزی« گفته می شود.
برگردان فارسی اعتدال »میانه روی« است که بر پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری اطلاق می_شود و واژه معادل عربی آن »اقتصاد« است که در فرهنگ اسلامی کاربرد بیشتری دارد.
نظام عالم براساس هندسه ای دقیق پی ریزی گشته است.همه پدیده های عالم از بزرگترین کهکشان گرفته تا کوچکترین ذرات اتم، از قانون عادلانه خلقت که »حقیقت« نامیده می شود- پیروی می کنند، به تعبیر امام علی- علیه السلام:آسمانها و زمین در میان بندگان، به حق برپا شده است.آفریننده حکیم »عالم تکوین« فرمانده توانای »عالم تشریع« نیز هست؛
و او کسی است که در آسمان خداست و در زمین نیز خداست و او بسیار با حکمت و دانش است. آفرینش انسان نیز از چنین قانونی پیروی می کند و هرگز نارسایی و نوسان در اصل خلقت او وجود ندارد از او نیز خواسته شده که هماهنگ با عالم آفرینش در صراط مستقیم »عدال و اعتدال« گام نهد و هیچ گاه به افراط و تفریط نگراید.
امیرمومنان- علیه السلام- می فرماید:بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی روی گرداند، ستم می کند و هر کس به آن چنگ زند عدالت ورزد.
اصل اعتدال، باید به شکل کلی و فراگیر بر سراسر زندگی فردی و اجتماعی انسان حاکم باشد و همیشه و همه جا افکار، کردار و گفتار او را در برگیرد. در این جا سه محور یاد شده را توضیح می دهیم.
منشأ همه تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر فکر معتدل و مستقیم باشد، رفتار فرد راه اعتدال می پوید و اگر اندیشه به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط و تفریط دچار می شود. امیرمومنان- علیه السلام- نقش کلی و حیاتی اندیشه را چنین بیان می کند:
هر کس پیش از اقدام اندیشه کند، درستی عملش افزون می گردد.و در سخنی نغز و حکیمانه، به سنجش راستگرایی و چپگرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، می فرماید: راست روی و چپ روی، گمراهی است و راه میانه، جاده زندگی است.این راه میانه، همان تفکر ناب توحیدی است که در میان کلافهای سردرگم اندیشه های خرافی کفر، شرک، دوگانه پرستی تثلیث رهبانیت، جبر و تفویض، تناسخ، تجسم مادیگری، گزافه پرستی و… با عنوان »صراط مستقیم« خودنمایی می کند و همه موحدان حق جو را در خویش جای می دهد و به سر منزل مقصود- یعنی قرب الهی- می رساند.
تندروهای افراطی، به کلی منکر آفریدگار جهان و نظم و حکمت حاکم بر آن می شوند حتی واقعیت های محسوس را منکر می شوند و به تعبیر قرآن:و هنگامی که از آنان پرسش شود: پروردگارتان، چه فرو فرستاده؟ پاسخ دهند: (اینها) افسانه گذشتگان است!
ولی همین پرسش اگر از صاحبان اندیشه معتدل و مستقیم پرسیده شود، چنین پاسخ می_دهند:
از متقیان می پرسند: پروردگار شما چه چیز نازل کرده؟ پاسخ دهند: خیر و خوبی؛ برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است.
تفریط گرایان کندرو نیز هر موجود ناتوان و ناقصی را به خدایی می گیرند و از کهکشان گرفته تا سنگ و چوب را می پرستند و افراد بی سروپا را برابر با خدا فرمان می برند و تا آنجا پیش می روند که مانند یهودیان نابکار معتقد می شوند که خدا در صحنه آفرینش بیکاره و دست بسته در گوشه_ای نشسته ناظر کارکرد دیگران در ملک خویش است.
یهودیان گفتند: دست خدا بسته است، دست_های خودشان بسته باد و به سبب آن چه گفتند لعنت شدند! بلکه دست های خدا باز است.
امام صادق- علیه السلام- در تفسیر این آیه فرمود:
یهود گفتند: خداوند ( با آفرینش نخستین) دست از آفرینش کشید و فزونی و کاستی ایجاد نمی کند ولی خداوند با این آیه اظهارات آنان را تکذیب کرد.«
جمله نغز و گرانمایه»لاجبر و لاتفویض بل امر بین امرین«نیز نشان دهنده تفکر اصولی و مستقیم اعتدال در فرهنگ اسلام اصیل و ناب است.
رفتار عادلانه، نتیجه اندیشه معتدل است و مؤمنان با تصحیح افکار و عقاید خویش، به تعدیل کردار خود می پردازند و در هیچ کاری به افراط و تفریط نمی گرایند. رهنمود کلی قرآن مجید در این مورد چنین است:
فرمان مسرفان را اجرا نکنید، همان ها که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند.امیر مؤمنان علی- علیه السلام- نیز در این باره می_فرماید:»و لیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق و اعمها فی العدل«
باید دوست داشتنی ترین کارها نزد تو، میانه ترین آنها در حق و گسترده ترین آنها در عدالت باشد.
آیات و روایات و احکام و مقررات اسلامی نیز به طور گسترده و پیگیر درصدد تنظیم همه امور فردی و اجتماعی مسلمانان بر محور حق و اعتدال و پیشگیری از نامیزانی و افراط و تفریط اند گاه نیز به خاطر اهمیت موضوع با شاخص بودن آن به تعیین مصداق می پردازد که چند نمونه را در زیر عنوان می کنیم:
۱) خواب و خوراک: خرد آدمی حکم می کند که هر موجود زنده ای باید به اندازه نیاز خویش از منابع غذایی بهره ببرد و در عین حال هرگونه افراط و تفریط در خورد و خوراک، زیان آور و نامعقول است.
قرآن مجید در این زمینه می فرماید:»… کلوا واشربوا و لاتسرفوا انه لایحب المسرفین«
بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند اسرافکاران را دوست ندارد.
خوردن و آشامیدن بیش از حد و گنجایش سبب ویرانی جسم و روح آدمی می شود. امام صادق- علیه السلام- درباره پرخوری می فرماید:
»لیس شیء اضر علی قلب المؤمن من کثره الاکل و هی مورثه لشیئین قسوه القلب و هیجان الشهوه«(۱۵)
برای قلب مؤمن، چیزی زیان بارتر از پرخوری نیست، چنین کاری سبب سنگدلی و تحریک شهوت می شود.
این دو پدیده شوم سنگدلی و شهوترانی منشأ بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی می شود که به طور یقین قابل مهار و کنترل نیستند. همین طور خواب بیش از اندازه و یا کم خوابی مذموم و زیان آور است. کار و عبادت: انسان، موجودی دوبعدی است و بایستی نیازمندی های جسمی و روحی خود را از راه های مشروع و معقول تأمین کند؛ هم به جسم و نیازهای مادی آن توجه کند و هم در پرورش روح و تهذیب آن بکوشد هم آخرت خود را مدنظر داشته باشد و هم دنیای خویش را ضایع نسازد.
برای تأمین نیازمندی های زندگی و مشارکت در رفع نیازهای اجتماعی باید به کار و تلاش بپردازد و برای خودسازی و تأمین سعادت اخروی به دریافت معارف دینی و پرستش و نیایش با پروردگار همت گمارد.قرآن مجید، در این باره می فرماید: و ابتغ فیما اتیک الله الدار الاخره ولاتنس نصیبک من الدنیا…در آنچه که خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهره دنیایی ات را فراموش نکن.مؤمنان واقعی، عمر خود را میان دنیا و آخرت تقسیم می کنند و برای هر یک به اندازه لازم وقت می گذارند، هم زندگی دنیایی خود را به شکلی ساده و آبرومند اداره می_کنند و هم با عشق و علاقه، به عبادت و آمادگی برای سرای آخرت می پردازند و هیچ یک را فدای دیگری نمی کنند، چنان که امام کاظم- علیه السلام- فرمود:
»لیس منا من ترک دنیاه لدینه و دینه لدنیاه«
کسی که دنیایش را برای دینش و دینش را برای دنیایش ترک کند، از ما نیست.
مصرف و هزینه: مؤمن موظف است در حد توان و نیروی خویش به گردش چرخ اقتصادی جامعه مدد رساند و علاوه بر تأمین هزینه های زندگی در رونق و سازندگی میهن اسلامی سهیم شود. در اسلام، راه های درآمد حلال و مجاز از راه های حرام و ممنوع مشخص شده و هر کس درآمد مشروعی به دست آورد، مالک آن می شود و مجاز است طبق نظر عقل و شرع آن را به مصرف برساند در این میان افراط و تفریط در مصرف و هزینه، امری نامعقول است، قرآن مجید در این باره چنین رهنمود می دهد: »ولاتجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط فتفعد ملوما محسورا«(اسراء ۲۹)دستت را به گردنت زنجیر کن (انفاق و بخشش را ترک منما) و به طور کامل آن را مگشا تا سرزنش شده و حسرت زده، در گوشه ای بنشینی!سیاست اقتصادی فردی و اجتماعی مسلمانان باید براساس این آیه تنظیم گردد و در هر برنامه ای از خست و تنگ نظری از یک سو و تبذیر و زیاده روی از سوی دیگر، باید اجتناب کنند و با برنامه ریزی دقیق و حساب شده، حد اعتدال و میانه را برگزینند که به طور قطع موفق تر خواهد بود.

نوشته شده توسط admin در دوشنبه, ۰۶ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۷:۳۸ ق.ظ

دیدگاه


× چهار = 20